3 / 31 - روایتهایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت - غبـار فتـنه ۱۴۰۰/۰۲/۱۰
روایتهایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت - 3
غبـار فتـنه
۱۴۰۰/۰۲/۱۰
دیباچه
تجربه «مسجد ضرار» در سیره رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فراموششدنی نیست و نشان میدهد که ممکن است مفاهیم و مقولات مقدّس نیز چتری برای ضربه زدن به جامعه مؤمنان شوند. جامعه دینی، حول محور حق با معنای وسیع و عمیق آن میگردد و ذیل حاکمیّت اسلام قوام مییابد؛ امّا هم سنّت الهی آن است که ایمان مردم در کوره آزمونها به محک گذاشته شود: «أحسب النّاس أن یترکوا أن یقولوا آمنّا و هم لا یفتنون. و لقد فتنّا الّذین من قبلهم فلیعلمنّ اللّه الّذین صدقوا و لیعلمنّ الکاذبین»1 و هماندیشه و گفتار و کردار خود مؤمنان، در یافتن حق یا گرایش به باطل یا آمیختن این دو و سردرگم کردن مردمان مؤثّر است. چنانکه ابتدای هر فتنهای، پیروی از هوای نفس و سرپیچی از قانون الهی است: «إنّما بدء وقوع الفتن أهواءٌ تتّبع و أحکامٌ تبتدع یخالف فیها کتاب اللّه و یتولّى علیها رجالٌ رجالًا على غیر دین اللّه فلو أنّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم یخف على المرتادین و لو أنّ الحقّ خلص من لبس الباطل انقطعت عنه ألسن المعاندین و لکن یؤخذ من هذا ضغثٌ و من هذا ضغثٌ فیمزجان»2. میتوان گفت زندگی در جامعه دینی، همچنانکه با پیشرفت و رشد و رویش همراه است، همواره با پیچیدگیهای خاصّی نیز روبهرو است؛ چون سنّت ابتلای مؤمنان هیچگاه پایان نمیگیرد چه در شدّت باشند و چه در رخاء. تأمّل در سرنوشت ایمانآورندگان به حضرت نوح که در قرآن بازگو شده، نشان میدهد حتّی آنان که از فتنهای بزرگ سربلند بیرون آمدهاند، چهبسا در گامهای بعدی بلغزند.3
یکی از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر ایران، سال 1388 است که کشور در گرداب فتنه درگیر شد. مردم ایران با زنجیرهای از رخدادهای درهمپیچیده و پرشتاب روبهرو بودند که در آن حق و باطل آمیخته بود. غبارآلودگی فضا اجازه نمیداد که حق، خود را تمام و کمال نمایان کند.
فتنه، شرایط دشواری را برای فهم انسان پدید میآورد؛4 امّا چه چیزی به روشن شدن حق در غبار فتنه کمک میکند؟ و در این میانه چه باید کرد؟ به نظر میرسد تمسّک به «محکمات» اوّلین قدم در این مسیر باشد. در مقام عمل نیز «قانون»، ملاک و معیار است. مجاهده برای فهم حق و پرهیز از شبهات که انسان را دچار تردید در تشخیص میکند و نیز پایبندی به قانون که مبنای نظم مدنی _ سیاسی است، اصولی هستند که به روشنگری در دوران فتنه کمک بسیار میکنند. البتّه ممکن است هرکسی فهم خود را واقعیّت محض و عین حقیقت بداند، امّا انطباق آن با شواهد محکم بیرونی، بهرهمندی هر دیدگاه از فهم واقع را نشان میدهد؛ ضمن آنکه در مواقع تردید، باید با تأنّی در حصار قانون گام برداشت تا دچار لغزش نشد و زمینه را برای لغزش دیگران نیز فراهم نکرد.
از سویی، باید مراقب کسانی بود که دلبسته و پایبند حق نیستند امّا میکوشند تا از حق سپری برای پرداختن به باطل بسازند. همچنانکه ریزشهای بزرگان در تاریخ اسلام، نشان میدهد که باطل ممکن است در بیان و عمل چهرههای موجّه در جبهه حق جلوه کند و سرانجام خود آنان را نیز به زمین بزند؛ که «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام.»5. از سوی دیگر، تفکیک بین مسائل اصلی و فرعی در میان انبوه رخدادهای فتنهگون راهکاری است که به کمک جوینده راه حق خواهد آمد. ممکن است درمورد اینکه کدام مسئله اصلی و کدام فرعی است، روایتهای مختلفی وجود داشته باشد _ همانگونه که پس از انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری در سال 88 این دیدگاههای رنگارنگ سر بر آورد _ امّا با دقّت نظر میتوان به درستی داوری کرد. کلید اصلی در شناخت ماهیّت و ابعاد فتنه 88 تمرکز بر ادّعای تقلّب6 و متّهم ساختن نظام اسلامی به خیانت در «حقّالنّاس» است.
امّا برای فهم مسئله اصلی در فتنه 88 میتوان راههای گوناگونی در پیش گرفت:
نخست دقّت در حجم اتّفاقها و ادّعاها درمورد یک مسئله خاص در طول زمان است. از ماهها پیش از انتخابات دهم ریاستجمهوری، احتمال تقلّب توسّط برخی به میان کشیده شد. با تشکیل کمیته «صیانت از آراء» عدم امانتداری نظام در برگزاری انتخابات، القا شد. همچنین مردم شعارهای بسیاری را در خاطر دارند که آن روزها به تردید در سلامت انتخابات دامن میزد؛ مثل «اگر تقلّب بشه، ایران قیامت میشه». برخی حتّی هنگام رأیدهی به تحریک رأیدهندگان پرداختند و گفتند: «اگر تقلّب شد، بریزید به خیابون». یکی از نامزدها در روز شنبه پس از انتخابات از یک صحنهآرایی خطرناک برای خیانت به آراء مردم سخن گفت و بر طبل تقلّب کوبید: «مردم آگاهند و در برابر کسانی که با تقلّب روی کار بیایند تمکین نخواهند کرد.». شعارهای دستهای از مردم تهران که با «تجاوب نسبی» این ادّعا برای اعتراض به خیابانهای تهران آمده بودند نیز بر همین محور بود: «رأی من کو؟»، «رأی ما رو پس بدید» و....
یک راه دیگر آن است که برای فهم اصلی یا فرعی بودن یا وزن و اثر هر مسئله در فتنه، آن را در ذهن خود حذف کرده و تصوّر کنیم اگر آن مسئله رخ نمیداد، آنگاه چه میشد؟ در میان مسائل ریز و درشت فتنه 88، هیچ رخدادی را هم پایه و هموزن ادّعای تقلّب _ و روش طرح و دنبالهگیری آن _ نمیتوان یافت که اینگونه همه رخدادهای قبل و بعد از خود را متأثّر ساخته و حتّی به آنها معنی بخشیده باشد. کسانی بودند که با شبهه در سلامت انتخابات از سوی برخی نامزدها، در نگاه اوّل دچار تردید شده و منتظر ارائه ادلّه مناسب و کافی برای اثبات این ادّعا بودهاند. اگر ادّعاهای معترضان در مسیرهای معتبر قانونی که قابل راستیآزمایی باشد دنبال میشد، حقیقت سخن معترضین برای همگان روشن میشد. در آن صورت، نه اینهمه هزینه به کشور تحمیل میشد، نه مجالی برای سوءاستفاده دشمن میماند.
پانوشتها:
1- سوره عنکبوت، آیات 2 و 3، ترجمه: «آيا مردم پنداشتند که تا گفتند ايمان آورديم رها میشوند و مورد آزمايش قرار نمیگيرند. و به يقين کسانى را که پيش از اينان بودند آزموديم تا خدا آنان را که راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد.»
2- نهجالبلاغه، خطبه 50، ترجمه: «همانا آغاز پديد آمدن فتنهها، پيروى خواهشهاى نفسانى است و نوآورى در حُکمهاى آسمانى. نوآوریهايى که کتاب خدا آن را نمیپذيرد و گروهى از گروه ديگر يارى خواهد تا برخلاف دين خدا، اجراى آن را به عهده گيرد. پس اگر باطل با حق درنياميزد، حقيقتجو آن را شناسد و داند؛ و اگر حق به باطل پوشيده نگردد، دشمنان را مجال طعنه زدن نماند. ليکناندکى از اين و آن گيرند، تا به هم درآميزد.» (ترجمه استاد سیّدجعفر شهیدی).
3- شرحی از امتحان دوران رَخاء برای مؤمنان به حضرت نوح را در خطبههای نماز جمعه 29/11/1372 حضرت آیتالله خامنهای بخوانید.
4- برگرفته از سخنان رهبر انقلاب در دیدار با شاعران 14/6/1388.
5- بخشی از نامه امام خمینی(ره) به آیتالله منتظری در تاریخ 6/1/1368؛ صحیفه امام، ج 21، ص 332.
6- سخنان رهبر انقلاب در دیدار با گروهی از دانشجویان 6/5/1392.
تجربه «مسجد ضرار» در سیره رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فراموششدنی نیست و نشان میدهد که ممکن است مفاهیم و مقولات مقدّس نیز چتری برای ضربه زدن به جامعه مؤمنان شوند. جامعه دینی، حول محور حق با معنای وسیع و عمیق آن میگردد و ذیل حاکمیّت اسلام قوام مییابد؛ امّا هم سنّت الهی آن است که ایمان مردم در کوره آزمونها به محک گذاشته شود: «أحسب النّاس أن یترکوا أن یقولوا آمنّا و هم لا یفتنون. و لقد فتنّا الّذین من قبلهم فلیعلمنّ اللّه الّذین صدقوا و لیعلمنّ الکاذبین»1 و هماندیشه و گفتار و کردار خود مؤمنان، در یافتن حق یا گرایش به باطل یا آمیختن این دو و سردرگم کردن مردمان مؤثّر است. چنانکه ابتدای هر فتنهای، پیروی از هوای نفس و سرپیچی از قانون الهی است: «إنّما بدء وقوع الفتن أهواءٌ تتّبع و أحکامٌ تبتدع یخالف فیها کتاب اللّه و یتولّى علیها رجالٌ رجالًا على غیر دین اللّه فلو أنّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم یخف على المرتادین و لو أنّ الحقّ خلص من لبس الباطل انقطعت عنه ألسن المعاندین و لکن یؤخذ من هذا ضغثٌ و من هذا ضغثٌ فیمزجان»2. میتوان گفت زندگی در جامعه دینی، همچنانکه با پیشرفت و رشد و رویش همراه است، همواره با پیچیدگیهای خاصّی نیز روبهرو است؛ چون سنّت ابتلای مؤمنان هیچگاه پایان نمیگیرد چه در شدّت باشند و چه در رخاء. تأمّل در سرنوشت ایمانآورندگان به حضرت نوح که در قرآن بازگو شده، نشان میدهد حتّی آنان که از فتنهای بزرگ سربلند بیرون آمدهاند، چهبسا در گامهای بعدی بلغزند.3
یکی از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر ایران، سال 1388 است که کشور در گرداب فتنه درگیر شد. مردم ایران با زنجیرهای از رخدادهای درهمپیچیده و پرشتاب روبهرو بودند که در آن حق و باطل آمیخته بود. غبارآلودگی فضا اجازه نمیداد که حق، خود را تمام و کمال نمایان کند.
فتنه، شرایط دشواری را برای فهم انسان پدید میآورد؛4 امّا چه چیزی به روشن شدن حق در غبار فتنه کمک میکند؟ و در این میانه چه باید کرد؟ به نظر میرسد تمسّک به «محکمات» اوّلین قدم در این مسیر باشد. در مقام عمل نیز «قانون»، ملاک و معیار است. مجاهده برای فهم حق و پرهیز از شبهات که انسان را دچار تردید در تشخیص میکند و نیز پایبندی به قانون که مبنای نظم مدنی _ سیاسی است، اصولی هستند که به روشنگری در دوران فتنه کمک بسیار میکنند. البتّه ممکن است هرکسی فهم خود را واقعیّت محض و عین حقیقت بداند، امّا انطباق آن با شواهد محکم بیرونی، بهرهمندی هر دیدگاه از فهم واقع را نشان میدهد؛ ضمن آنکه در مواقع تردید، باید با تأنّی در حصار قانون گام برداشت تا دچار لغزش نشد و زمینه را برای لغزش دیگران نیز فراهم نکرد.
از سویی، باید مراقب کسانی بود که دلبسته و پایبند حق نیستند امّا میکوشند تا از حق سپری برای پرداختن به باطل بسازند. همچنانکه ریزشهای بزرگان در تاریخ اسلام، نشان میدهد که باطل ممکن است در بیان و عمل چهرههای موجّه در جبهه حق جلوه کند و سرانجام خود آنان را نیز به زمین بزند؛ که «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام.»5. از سوی دیگر، تفکیک بین مسائل اصلی و فرعی در میان انبوه رخدادهای فتنهگون راهکاری است که به کمک جوینده راه حق خواهد آمد. ممکن است درمورد اینکه کدام مسئله اصلی و کدام فرعی است، روایتهای مختلفی وجود داشته باشد _ همانگونه که پس از انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری در سال 88 این دیدگاههای رنگارنگ سر بر آورد _ امّا با دقّت نظر میتوان به درستی داوری کرد. کلید اصلی در شناخت ماهیّت و ابعاد فتنه 88 تمرکز بر ادّعای تقلّب6 و متّهم ساختن نظام اسلامی به خیانت در «حقّالنّاس» است.
امّا برای فهم مسئله اصلی در فتنه 88 میتوان راههای گوناگونی در پیش گرفت:
نخست دقّت در حجم اتّفاقها و ادّعاها درمورد یک مسئله خاص در طول زمان است. از ماهها پیش از انتخابات دهم ریاستجمهوری، احتمال تقلّب توسّط برخی به میان کشیده شد. با تشکیل کمیته «صیانت از آراء» عدم امانتداری نظام در برگزاری انتخابات، القا شد. همچنین مردم شعارهای بسیاری را در خاطر دارند که آن روزها به تردید در سلامت انتخابات دامن میزد؛ مثل «اگر تقلّب بشه، ایران قیامت میشه». برخی حتّی هنگام رأیدهی به تحریک رأیدهندگان پرداختند و گفتند: «اگر تقلّب شد، بریزید به خیابون». یکی از نامزدها در روز شنبه پس از انتخابات از یک صحنهآرایی خطرناک برای خیانت به آراء مردم سخن گفت و بر طبل تقلّب کوبید: «مردم آگاهند و در برابر کسانی که با تقلّب روی کار بیایند تمکین نخواهند کرد.». شعارهای دستهای از مردم تهران که با «تجاوب نسبی» این ادّعا برای اعتراض به خیابانهای تهران آمده بودند نیز بر همین محور بود: «رأی من کو؟»، «رأی ما رو پس بدید» و....
یک راه دیگر آن است که برای فهم اصلی یا فرعی بودن یا وزن و اثر هر مسئله در فتنه، آن را در ذهن خود حذف کرده و تصوّر کنیم اگر آن مسئله رخ نمیداد، آنگاه چه میشد؟ در میان مسائل ریز و درشت فتنه 88، هیچ رخدادی را هم پایه و هموزن ادّعای تقلّب _ و روش طرح و دنبالهگیری آن _ نمیتوان یافت که اینگونه همه رخدادهای قبل و بعد از خود را متأثّر ساخته و حتّی به آنها معنی بخشیده باشد. کسانی بودند که با شبهه در سلامت انتخابات از سوی برخی نامزدها، در نگاه اوّل دچار تردید شده و منتظر ارائه ادلّه مناسب و کافی برای اثبات این ادّعا بودهاند. اگر ادّعاهای معترضان در مسیرهای معتبر قانونی که قابل راستیآزمایی باشد دنبال میشد، حقیقت سخن معترضین برای همگان روشن میشد. در آن صورت، نه اینهمه هزینه به کشور تحمیل میشد، نه مجالی برای سوءاستفاده دشمن میماند.
پانوشتها:
1- سوره عنکبوت، آیات 2 و 3، ترجمه: «آيا مردم پنداشتند که تا گفتند ايمان آورديم رها میشوند و مورد آزمايش قرار نمیگيرند. و به يقين کسانى را که پيش از اينان بودند آزموديم تا خدا آنان را که راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد.»
2- نهجالبلاغه، خطبه 50، ترجمه: «همانا آغاز پديد آمدن فتنهها، پيروى خواهشهاى نفسانى است و نوآورى در حُکمهاى آسمانى. نوآوریهايى که کتاب خدا آن را نمیپذيرد و گروهى از گروه ديگر يارى خواهد تا برخلاف دين خدا، اجراى آن را به عهده گيرد. پس اگر باطل با حق درنياميزد، حقيقتجو آن را شناسد و داند؛ و اگر حق به باطل پوشيده نگردد، دشمنان را مجال طعنه زدن نماند. ليکناندکى از اين و آن گيرند، تا به هم درآميزد.» (ترجمه استاد سیّدجعفر شهیدی).
3- شرحی از امتحان دوران رَخاء برای مؤمنان به حضرت نوح را در خطبههای نماز جمعه 29/11/1372 حضرت آیتالله خامنهای بخوانید.
4- برگرفته از سخنان رهبر انقلاب در دیدار با شاعران 14/6/1388.
5- بخشی از نامه امام خمینی(ره) به آیتالله منتظری در تاریخ 6/1/1368؛ صحیفه امام، ج 21، ص 332.
6- سخنان رهبر انقلاب در دیدار با گروهی از دانشجویان 6/5/1392.