پرسش:ویژگیهای ازدواج در فرهنگ و نظام غربی چه تفاوتهایی با فرهنگ و نظام اسلامی دارد؟
پاسخ:ازدواج در نظام اسلامی
یکی از چیزهایی که پایه خانواده و محیط خانوادگی را مستحکم میکند، ممنوعیت کامیابی جنسی در خارج از کانون خانواده است و علت اینکه پایه کانون خانوادگی در دنیای اروپا سست و متزلزل است رعایت نکردن این اصل است، و امروز هم در جامعه ما به هر نسبت که از فرهنگ و نظام غربیها پیروی کنیم، کانون خانوادگی را متزلزل کردهایم. وقتی که جامعه ما به دستور اسلام واقعا عمل کند، یعنی پسرها قبل از ازدواج با زن و دختری در تماس نباشند و به اصطلاح غربزدگان امروز یک رفیق دختر نداشته باشند و دخترها هم همینطور، در این شرایط ازدواج برای پسر یا یک دختر یک آرزو خواهد بود. بنابراین یک پسر به سن پانزده شانزده سالگی که برسد، احساس طبیعی نیاز به همسر در او پیدا میشود. یک دختر هم همینطور و این طبیعی است که آرزوی یک پسر این خواهد بود که زن بگیرد. چون به وسیله ازدواج از محدودیت و ممنوعیت استفاده از زن خارج خواهد شد، و به مرز آزادی استفاده از زن میرسد. آن وقت شب زفاف کم از صبح پادشاهی ندارد، چون روی خاصیت روانی، اولین موجودی که این پسر را به این حظ و بهره میرساند یعنی از محدودیت به آزادی رسانده همسرش بوده، و برای دختر هم این پسر اولین کسی بوده که او را از محدودیت به آزادی رسانده است. بنابراین پسر و دخترهایی که اصلا همدیگر را ندیده و ازدواج کردهاند، آنچنان با یکدیگر در صورت احراز سایر شرایط همکفو بودن الفت پیدا میکنند که کانون خانوادگی آنها همیشه گرم و ناگسستنی خواهد بود.
ازدواج در نظام غربی
اما در فرهنگ و نظام غربی به پسر اجازه داده میشود، تا زمانی که زن نگرفته و ازدواج نکرده روابط جنسیاش آزاد باشد، همچنین به دختر هم اجازه داده میشود تا زمانی که شوهر نکرده و ازدواج رسمی انجام نداده روابط جنسیاش آزاد باشد. نتیجه این آزادی مطلق در روابط جنسی این است که ازدواج برای پسر یک محدودیت است و برای دختر هم ازدواج یک محدودیت خواهد بود. قبل از ازدواج هم پسر و هم دختر آزادی داشتهاند با هر کسی که تمایل داشتند رابطه برقرار سازند، حال که میخواهند ازدواج کنند به یک نفر محدود میشود. بنابراین یک پسر وقتی میخواهد زنی را به ازدواج رسمی خود درآورد میگوید: من از امروز یک زندانبان برای خودم درست کردم. یک دختر هم وقتی رسما با شوهرش ازدواج میکند برایش زندانبان میشود. یعنی هر دو طرف از آزادی مطلق و رها به محدودیت در حد یک نفر میرسند.
نتایج و خروجی دو نظام اسلامی و غربی
ازدواج در فرهنگ و نظام غربی یعنی آزادی مطلقالعنان را محدود کردن و از آزادی به محدودیت رسیدن، اما ازدواج در فرهنگ و نظام اسلامی یعنی از محدودیت به آزادی درآمدن. بنابراین ازدواجی که خاصیت روانیاش از محدودیت به آزادی درآمده است، به دنبال خود ثبات و استحکام میآورد و آنکه پایهاش از آزادی مطلقالعنان به محدودیت درآمدن است، اولا خودش ثبات و استحکام ندارد، یعنی زود منجر به طلاق و جدایی میشود و ثانیا آن پسر یا دختری که به تعبیر خود غربیها دهها و گاهی صدها دختر و پسر را تجربه کردهاند مگر حالا با محدودیت یک نفر پایبند به زندگی میشوند؟! در این رابطه علت اینکه اسلام زنا را تحریم کرده و مجازات شدیدی برای آن قائل شده است، تثبیت و تحکیم کانون گرم خانوادگی و زندگی زناشویی است.