فلسفه تشکیل خانواده(1)
(پرسش و پاسخ)
پرسش:از منظر آموزههای وحیانی اسلام، تشکیل خانواده و پیوند زناشویی چه اهداف و فلسفهای دارد؟
پاسخ:نهاد خانواده اصلیترین رکن جامعه و بستر فرهنگهای گوناگون و زمینهساز خوشبختی و یا بدبختی انسانها، جوامع و امتها است. از این رو اسلام که نقشه راه سعادت و تکامل بشر است عنایت ویژهای به سلامت، رشد، پویایی و استحکام این نهاد سرنوشتساز دارد.
اهمیت و جایگاه تشکیل خانواده
از نظر قدما حیات بر سه قسم است: فردی، خانوادگی و اجتماعی، حکمت عملی عبارت است از: اخلاق - تدبیر منزل و سیاست مدن. آموزههای وحیانی اسلام عملا این تقسیم را پذیرفته است. زیرا اسلام برای خانواده، حقوق و تکالیف و مجازاتهای مخصوص و متغایر با حیات اجتماعی و حیات فردی قائل است. پس آن را نوعی دیگر از حیات میداند. از منظر آموزههای وحیانی اسلام، زندگی خانوادگی یک شرکت نظیر سایر شرکتهای اجتماعی نیست، بلکه نوعی است مغایر با همه آنها، همه آنها یک نوع و تشکیل خانواده و زندگی مشترک خانوادگی نوعی دیگر است.
نگاه تمدن جدید به زندگی خانوادگی
تمدن جدید و فلسفه نوین از اهمیت و استقلال حیات خانوادگی کاسته است و پیوندهای آن را سست کرده است. بسیاری از وظایف خانوادگی و حقوقی خانواده را از خانواده گرفته، به اجتماع بزرگ یعنی به دولتها و پانسیونها و کودکستانها و غیره داده است و طرفدار این است که خانواده نوعی جدا از سایر نهادهای اجتماع نیست و لذا باید حقوق و تکالیف و مجازاتها و تربیتهای مشابهی با آنها داشته باشد.
فلسفه تشکیل خانواده
روح زندگی خانوادگی و تعریف آن، اختصاص دو انسان است یکی مرد و دیگری زن به یکدیگر، نقطه مقابل این دیدگاه، اشتراک جنسی است که هیچگاه در دنیا پذیرفته نشده است، حتی کمونیستها نیز پیشنهاد خود را پس گرفتند، زیرا سخت برخلاف غریزه فطری بشر است. به طور کلی اهم اهداف و فلسفه این اختصاص زن و مرد به یکدیگر در قالب زندگی زناشویی و تشکیل خانواده را در موارد زیر میتوان برشمرد:
1- مشخص بودن نسلها
بشر نمیتواند از این موهبت صرفنظر کند که نسل آینده خود را نشناسد و از گذشته خود بیخبر باشد. وجود فرزندانی که پدر و مادر آنها مشخص نیست یکی از ناهنجاریهای بزرگ برای خود آنها و برای هر اجتماعی محسوب میشود.
2- نیاز عاطفی به روح متحد با خود
بشر علاوه بر جنبه شهوات حیوانی که نیازمند به جفتی است که شهوت او را ارضا نماید، نیازمند به روح دیگری است که از نظر عشق و صفا با او متحد باشد و سرنوشت مشترکی داشته باشند. فیلسوفان مادی از قبیل «راسل» اعتراف دارند که صفای مخصوص خانوادگی امری غیر از شهوت جنسی است. بهترین تعبیر را قرآن کریم در این زمینه به کار برده است. «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودهًْ و رحمهًْ ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون» از نشانههای خدا این است که برایتان از نوع خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان به آرامش روحی روانی برسید. بینتان هم محبت و مهربانی (را اساس روابط) قرار داد. در رابطه زن و مرد، برای مردمی که فکرشان را به کار بیندازند، نشانههایی از یکتایی پروردگار است (الروم-21)
بنابراین مودت و رحمت غیر از شهوت جنسی است که مستلزم تدبیرها و محدودیتها و تکالیف و حقوق خاصی است، که زن و مرد را بیشتر به یکدیگر بپیوندد و پیوند آنها از سایر زنان و مردان را جدا کند.
ادامه دارد