عوامل و ریشههای دوری از فطرت الهی(3)
(پرسش و پاسخ)
پرسش:از منظر آموزههای وحیانی چه علل و اسباب و عواملی موجبات دوری از فطرت الهی و دینگریزی و کمرنگ شدن ارزشهای الهی و انسانی را در جامعه فراهم میآورد؟
پاسخ:در دو بخش قبلی پاسخ به این سؤال به بحث فطری بودن دین و سه مورد از اهم عوامل دینگریزی شامل: 1- فقر و تنگدستی 2- آلودگی محیط اخلاقی و اجتماعی 3- عملکرد عالمان دین پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
4- ارائه چهرهای خشن از دین
آموزههای وحیانی دین پیامآور محبت و هدایت برای انسانها است. اساس دین با خشونت و غلاظ و شداد سازگار نیست. و برای گسترش و تبلیغ آن، هیچگاه توصیه به خشونت و قوه قهریه نمیکند.
مدارا، نرمی، محبت و رحمت اگر در خدمت دین و سلوک دینی قرار گیرد، سبب گرایش مردم و جذب آنان به تعالیم الهی میگردد. برعکس اگر به نام دین و دینداری خشونت و قوه قهریه به کار گرفته شود و چهرهای خشن و غلیظ از دین نشان داده شود به طور طبیعی موجب گریز مردم از دین و دینداری خواهد شد. گروههای تکفیری و افراطی طالبان، داعش و جبهه النصره و... با هدف ارائه چهرهای خشن و جنگطلب و دوری از منطق و عقلانیت و استدلال از دین توسط استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل به وجود آمده تا از نفوذ و تأثیرگذاری اسلامناب در قولب مخاطبین و جذب آنها جلوگیری کنند!
البته ناگفته نماند که اجرای قوانین و مجازات اسلامی از رحمت خداوند نشأت گرفته و با ملاحظات و شروط بسیاری اجرا میگردد. مانندپزشک جراح و ماهری که برای نجات جان بیمار جز جراحی چارهای ندارد. بنابراین مدارا و صلابت و نرمش و قاطعیت هر دو از تعالیم رحمانی قرآن و سیره پیامبر(ص) و امامان(ع) است. آری با غلظت و خشونت نمیتوان دلها را جذب کرد و آنها را به طرف خدا و دین و دینمداری کشاند این حقیقتی است که خدای متعال در قرآن میفرماید: از پرتو رحمت الهی در برابر آنها نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن بودی از اطراف تو پراکنده میشدند (آلعمران- 159) خشونتهای کلیسا در دوران قرون وسطی نقش مهمی در دینگریزی مردم اروپا و حکومتهای آنها داشت و نظامهای سکولار و لائیک در اروپای مذهبی یکی از مهمترین دلایلش جنایتهای قرون وسطایی کلیسا به نام دین بود. شهید مطهری(ره) در این زمینه مینویسد: مذهب که میبایست دلیل هدایت و پیامآور محبت باشد، در اروپا به این صورت درآمد که مشاهده میکنیم. تصور هرکس از دین و خدا و مذهب، خشونت بود و اختناق واستبداد. بدیهی است که عکسالعمل مردم در مقابل چنین روشی جز نفی مذهب از اساس و نفی آن چیزی که پایه اولی مذهب است یعنی خدا نمیتوانست باشد. هر وقت و هر زمان که پیشوایان مذهبی مردم که مردم آنها را در هر حال نماینده واقعی مذهب تصور میکنند، پوست پلنگ میپوشند و دندان ببر نشان میدهند و متوسل به تکفیر و تفسیق میشوند، مخصوصاً هنگامی که اغراض خصوصی به این صورت درمیآید. بزرگترین ضربت بر پیکر دین و مذهب به سود مادیگری وارد میشود. (علل گرایش به مادیگری، ص 92)
5- دفاع نابخردانه از دین
دین باید با برهان و استدلال تبیین و تبلیغ شود و با علم و عقل، ناهمخوان و متضاد نباشد. یکی از علل دینگریزی این است که برخی از دینداران، دین را نامعقول جلوه میدهند، و یا نمیتوانند از دین و آرمانهای دینی معقول و منطقی دفاع کنند، این خود سبب میشود که گروهی جذب دین نشده، به خاطر پارهای از مسائل نابخردانه و استدلالهای نادرست از دینگریزان میشوند! معیار «قلهاتوا برهانکم» (بقره- 111) در قرآن ضرورت پایهگذاری عقاید و باورهای دینی را بر دلیل و برهان میرساند. بنابراین اگر باورها و عقاید دینی آمیخته با آروزها و خیالات واهی و خرافات گردد، موجب دینگریزی و آسیب به دین میشود. تلک امانیهم» حاکی از آن است که پندار یهود و نصارا بر محرومیت دیگران از بهشت از خیالات و آرزوهای واهی آنان است. هر دین و آیینی هر قدر که به دایره و حوزه عقل و منطق نزدیکتر باشد، اقبال مردم و صاحبان فکر و اندیشه به آن بیشتر خواهد شد و برعکس هر چقدر که از ملاکها و معیارهای عقلانی و منطقی دورتر باشد، به همان میزان مخاطبان خود را از دست خواهد داد و عامل واگرایی و دوری مردم از آن دین و آیین خواهد بود.
ادامه دارد