مهدی جبرائیلی تبریزی
در نظامهای دموکراتیک(به معنی واگذاری حاکمیت به مردم)، اعمال حاکمیت بهگونه غیرمستقیم یعنی انتخاب نماینده صورت عینی و عملی پیدا میکند. زیرا سیستم انتخابات بهعنوان یکی از لوازم بنیادی نظامهای سیاسی مردمسالار هستند.
نیز یکی ازعوامل حفظ و تقویت نظام سیاسی در هر کشور، «مشارکت سیاسی» مردم دراعمال حاکمیت است. از بارزترین وجوه مشارکت سیاسی مردم، شرکت آنها در «انتخابات» گوناگونی است که در کشور برگزار میشود.
رهبران نظام مقدس جمهوری اسلامی همواره بر حضور مردم در این فرایند سیاسی در مقیاس حداکثری تأکید داشتهاند. چرا که در بعد داخلی نمایش اراده ملی، موجب تقویت همبستگی و وحدت ملی و تضمینکننده امنیت و در بعد خارجی نشانگر اقتدار و شوکت سیاسی است.
در نوشتار حاضر به برخی از ادله شرعی و عقلی حضور در انتخابات اشاره خواهد شد.
مردمسالاری و انتخابات
انتخابات مظهر تام و عینی مردمسالاری است که از منظر جامعهشناسی سیاسی و فلسفه سیاسی همواره مورد تأکید قرار گرفته و به نقش تعیینکننده آن در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی اعم از اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، سیاسی و امنیتی همگان در عرصه و حیطه داخلی و خارجی(جهانی) اشاره شده است.
در سابقه سیاسی مردم ما انتخابات با این شکل و ساختار هیچ وقت اتفاق نیفتاده و همواره از این حق معقول و مشروع خود محروم بودهاند. اما پس از انقلاب اسلامی که با حضور همین مردم به پیروزی رسید، هم در قانون اساسی و هم در بیانات رهبران نظام اسلامی بر آن تأکید شده است.
مقام معظم رهبری فرمودهاند: «انتخابات، مظهر اراده ملی است؛ نماد مردمسالاری اسلامی است. ما که مسئله مردمسالاری اسلامی را در مقابل دموکراسیِ لیبرال غربی مطرح کردیم، مظهر مردمسالاری اسلامی همین حضور مردم در انتخابات است».
در بیانی دیگر فرمودند: «انتخابات جلوه بسیار زیبا و جذاب مشارکت عمومی است... که دنیا حسرت آن را میبرند... خیلی از آنها حسرت این آزادی و این مردمسالاری را که در اینجا هست میبرند».
قانون اساسی و انتخابات
قانون اساسی کشور در اصل ۵۶ با اشاره به حاکمیت انسان بر سرنوشت اجتماعی خود از طرف خداوند، ضمن اینکه آن را به رسمیت شناخته و اجازه هرگونه مداخله در آن را به هیچ شخص حقیقی و حقوقی نداده است.
انتخابات؛ حق و تکلیف
انتخابات در اندیشه سیاسی اسلام هم حق است و هم تکلیف. یعنی هر فردی از آحاد جامعه ضمن اینکه حق دارد بهعنوان یک شهروند در سرنوشت اجتماعی خود دخالت داشته باشد، در همین راستا دارای وظیفه است. البته معنای حق این نیست که میتواند آن را اسقاط و یا تفویض کند. به عبارت دیگر نه میتواند این حق خود را به دیگری واگذار کند و نه اینکه از آن دست بردارد. یعنی مکلف است که حق خود را به نحو احسن استیفاء کند.
امام راحل(ره) فرمودهاند: «نگویید که دیگران رأی میدهند. من هم باید رأی بدهم، تو هم باید رأی بدهی، آن روستایی هم که در کنار مزرعه خودش کار میکند باید رأی بدهد. تکلیف است. این یک تکلیف الهی است».
در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی) نیز، شرکت درانتخابات مظهر احقاق حق و وظیفه الهی است: «انتخابات، فقط یک پدیده سیاسی نیست. انتخابات، مظهر حضور مردم، مظهر احقاق حق است. هم حق و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را به دست خود معین کنند. این حق مردم است و متعلق به آنها؛ اما تکلیف هم هست»
ایشان صراحتا حضور در انتخابات را تکلیف شرعی اعلام و آن را واجب عینی میدانند: «شرکت در انتخابات نظام جمهوری اسلامی، برای افراد واجد شرایط یک وظیفه شرعی، اسلامی و الهی است و این واجب عینی است».
وجوب حفظ نظام
در منطق و فرهنگ قرآن، جوامع اسلامی و انسانهای مسلمان نباید خود را در معرض هلاکت و نابودی قرار دهند(بقره/195). این خودکشی و هلاکت دارای معنا و مصداق عامی است که مواردی همچون نابودی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را نیز شامل میشود. در فقه سیاسی اسلام از این اصل با عنوان «حفظ نظام» بحث شده است. حفظ نظام از عناوین ثانویه در فقه اسلامی و جزو مقاصد شریعت میباشد و در چند معناي متفاوت استعمال شدهاند:
یک. حفظ نظام زندگي و معيشتي
دو. حفظ نظام اجتماعی مسلمین
سه. حفظ كشور اسلامي
چهار. حفظ حكومت اسلامي
گاهی مقصود از نظام، حکومت یا همان نظام سیاسی، بهویژه نظام اسلامی است. این معنا از نظام، در محاورات معاصر بیشتر به کار میرود و منظور ازحفظ نظام، نظام جمهوری اسلامی است.(استفتائات(امام خمينى(ره))؛ ج3، ص 510- أجوبهًْالاستفتائات(فارسى)؛ ص 485- جامعالأحکام(صافی گلپایگانی)، ج2، ص140- استفتائات جديد (مكارم)؛ ج3، ص 298- الإنصاف في مسائل دام فيها الخلاف؛ ج3، ص 429).
امام خمینی(ره) در مورد وجوب حفظ نظام در مفهوم چهارم معتقد بودند(صحیفه نور؛ ج20؛ ص170).
و از این حیث «مسئله حفظ نظام جمهورى اسلامى در این عصر و با وضعى که در دنیا مشاهده مىشود و با این نشانهگیریهایى که از چپ و راست و دور و نزدیک نسبت به این مولود شریف مىشود، از اهم و اجبات عقلى و شرعى است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمىکند»(صحیفه نور؛ ج19؛ ص106).
امام خمینی(ره) از نظام جمهوری اسلامی با عنوان «امانت الهی» تعبیر و حفظ آن را بهعنوان یک «واجب عینی» و «اهم مسائل واجبات» میدانند که حتی «آن مسلمی که در آفریقاست، حفظ جمهوری اسلامی برایش واجب است».
آیتالله خامنهای: «حفظ نظام واجب است و اوجب از همه امور است».
آیتالله مکارم شیرازی: «همانا حفظ نظام از واجبات قطعی است که میتوان بر آن به ادله چهارگانه [کتاب، سنت، اجماع و عقل] استدلال کرد»(بحوث فقهيهًْ هامهًْ؛ ص 505).
آیتالله جوادیآملی: «حفظ نظام بر همه ما واجب عینی است و کاری که باعث تضعیف این نظام است، باعث تفرقه، نفاقافکنی و طمع بیگانه میشود که این کار، حرام عینی است».
(/82649https://hawzah.net/fa/News/View/ ).
از مجموع استدلالهای مقدماتی مطروحه میتوان اینگونه نتیجه گرفت که اولاً؛ حفظ نظام اسلامی بر همه افراد، واجب عینی است و تکتک مکلفین میبایست نسبت به حفظ و تحکیم نظام اسلام اهتمام ورزند و از هر عملی که موجب ایجاد اخلال در دین و نظام اسلام گردد، پرهیز نمایند؛ چه اینکه در سایه احکام و عقاید دین مبین است که سعادتمندی انسانها تأمین و تضمین میشود و آنها را به قرب الهی رهنمون میسازد.
ثانیاً؛ یکی ازلوازم و مقدمات حفظ نظام اسلام، حفظ نظام اجتماعی کلان و مقدمه حفظ این نظام عام، حفظ نظام سیاسی بوده که یکی از مهمترین مقدمات و لوازم حفظ نظام سیاسی در هر کشور، شرکت در انتخابات است.
حفظ مصالح کشور
از دیگر ادله لزوم شرکت در انتخابات حفظ مصلحتهای نظام اسلامی و کشور است. طبق نظر امام راحل(ره)، اگر عدم شرکت در انتخابات موجبات صدمه به اسلام را فراهم نماید و مصالح اجتماعی را در خطر اندازد، همه مسئول هستند و باید در برابر خداوند جوابگو باشند:
«و اگر خدای نخواسته بر اسلام یا کشور اسلامی، از ناحیه عدم دخالت در سرنوشت جامعه، لطمه و صدمهای وارد شود، یکیک تمام ملت در پیشگاه خدای قهّارِ توانا مسئول خواهیم بود و نسلهای آینده که ممکن است از کنارهگیریهای کنونی مورد هزارگونه تجاوز واقع شوند، ما را نبخشند. پس، یکی از وظایف مهم شرعی و عقلی ما برای حفظ اسلام و مصالح کشور، حضور درحوزههای انتخابیه و رأی دادن است»(صحیفه امام(ره)، ج 18، ص 336).
اقتدار و امنیت ملی
حضور مردم در پروسه انتخابات از مولفههای مهم اقتدار است. حضور مردم نشانه پشتیبانی آنان از نظام سیاسی مستقر بوده و نمود خارجی این همایش سیاسی از منظر جامعهشناسی سیاسی ابهت و قدرت داخلی است. این قدرت متغیر مهمی درحوزه امنیت داخلی در برابر دشمن خارجی است.
«جیمز ریچارد(کارشناس روابط بینالملل) گفته است: «ایران، قدرت اول منطقه و بازیگر بسیار فعال و اثرگذار در سطح جهان است و قدرت و نفوذی که ایران در کشورهای منطقه دارد، آمریکا ندارد؛ این نشانه دیپلماسی فعال ایران، در بیش از سی سال گذشته بوده است(انقلاب چهل ساله، ص۲۳).
رهبرانقلاب با اشاره به نقش امنیتافزایی حضور مردم درانتخابات فرمودهاند: «برگزاری پرشور انتخابات و حضور همگانی مردم در پای صندوقهای رأی، تضمینکننده امنیت کشور خواهد بود؛ زیرا دشمنان از پشتوانه مردمی نظام، بیش از امکانات تسلیحاتی آن هراس دارند».
حفظ استقلال کشور
یکی از برکات انقلاب اسلامی که در شعارهای مردم از اول تا به امروز هم بر آن اصرار داشتهاند، استقلال کشور از هرگونه وابستگی به شرق و غرب بوده است. وابستگی در همه عرصهها بهویژه در بعد سیاسی مدنظر است.
استقلال یعنی نفی هرگونه دخالت دیگران در اموری که به آن کشور مربوط میشود. استقلال خود از بستر امنیت نشات میگیرد و در عین حال تأمینکننده امنیت یک کشور هم است.
بنابراین اصل مهم حفظ این حاکمیت و استقلال است که باید در مورد آن حساسیت به خرج داد. بروز برجسته و ملموس این حساسیت زمانی معلوم میشود که به هراس دشمن خارجی و قسمخورده کشور و نظام اسلامی پی ببریم.
«نوام چامسکی» نویسنده و نظریهپرداز مشهور آمریکایی میگوید: «تا زمانی که ایران، مستقل باقی بماند و در برابر سلطه آمریکا سر تسلیم فرود نیاورد، دشمنیها و مخالفتهای آمریکا ادامه خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا، غیرقابل پذیرش است؛ چون از استقلال خود چشمپوشی نمیکند»(مجله پرسمان، فروردین ۱۳۹۱، ش۱۱۱).
«مارتین ایندایک» معاون اسبق خاورمیانهای وزارت خارجه آمریکا هم در اعترافی تلویحی میگوید: «مجازات و تنبیه انقلاب اسلامی، درس عبرتی برای کشورهایی خواهد بود که در مسیر استقلال و رهایی از سلطه آمریکا گام برمیدارند»(انقلاب چهل ساله؛ ص۲۳).
براین اساس رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) میفرمایند: «همه کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال کشور معتقدند، به آینده کشور اهمیت میدهند و دلشان برای منافع ملی میسوزد، باید در انتخابات شرکت کنند».
حفظ عزت ملی
یکی از عوامل مهم شکلگیری و استمرار عزتمندی در سطح داخل و خارج کشور، حضور همهجانبه مردم در عرصه انتخابات و مشارکت سیاسی است؛ زیرا جامعهای عزتمند است که از پشتوانه و سرمایه اجتماعی بیشتر برخوردار باشد و همه مردم در صحنههای سیاسی و اجتماعی حضور داشته باشند.
رهبر فرزانه انقلاب(مدظلهالعالی) از این عزتمندی بهعنوان نعمت یاد نموده، همگان را به قدردانی از آن فرا میخواند: «اینکه بنده اصرار میکنم همه درانتخابات شرکت کنند، برای این است که انتخابات وقتی همگانی شد و وقتی همه شرکت کردند، کشور عزّت پیدا میکند، نظام جمهوری اسلامی عزت پیدا میکند».
از این لحاظ ایشان فرمودند: «من البتّه به آنهایی که حتّی نظام را هم قبول ندارند، گفتم ایران را که قبول دارید؛ [پس] برای عزّت ایران بیایید».
قاعده حبالوطن
ازجمله قواعد فقهی که میتوان در این مورد به آن استدلال کرد؛ قاعده «حبّالوطن» است. قاعده مزبور «بيانگر رابطه ايمان و محل سكونت دائمى انسان مىباشد و مفهوم آن اين است كه رابطۀ عقيدتى با وطن، علاقه و محبت نسبت به آن را ايجاب مىكند و هرگاه چنين رابطهاى و جود نداشته باشد خواهناخواه محبت و علاقهاى نيز نخواهد بود»(فقه سياسى؛ ج3، ص 155).
قاعده مزبور از قواعد اجتماعی فقه میباشد و مستندات آن آیات و روایات متعددی است که دلیل متقنی بر اهمیت وطن از منظر اسلام است.
در سیره اهلبیت(ع) هم این وطندوستی وجود داشته است. امام زینالعابدین(ع) با و جود اینکه در زمان حکومت بنیامیه زندگی میکرده و شدیداً مخالف با آنها بوده است تا جاییکه ضمن نامهای به محمدبن مسلم زُهري(تحفالعقول؛ ص274) او را بهخاطر همکاری با بنیامیه توبيخ ميکند. اما در عین حال براي مرزداران دعا ميکند(الصحيفهًْ السجاديهًْ؛ دعای بیستوهفتم).
نتیجه بحث اینکه بنا به دلالت ادله عقلی و شرعی حضور در انتخابات یک تکلیف است، چرا که سرنوشت اجتماعی و به میزان زیادی حیات فردی هرکسی با انتخابات پیوند ناگسستنی دارد. از طرف دیگر تفحص در شایستگیها و کارآمدی نامزدها در ورای شعارها و ادعاهای ظاهری و افواهی وظیفه دیگری است که باید با حساسیت و دقت بیشتری انجام گیرد.