به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 9,870
بازدید دیروز: 18,995
بازدید هفته: 70,618
بازدید ماه: 70,618
بازدید کل: 25,057,546
افراد آنلاین: 20
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۰۶ دی ۱٤۰۳
Thursday , 26 December 2024
الخميس ، ۲٤ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
1011 - فلسفه بلایا و امتحانات الهی(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۰/۰۳/۱۷

فلسفه بلایا و امتحانات الهی

(پرسش و پاسخ)  

  فلسفه بلایا و حوادث طبیعی چیست | هدانا | HADANA.IR

 

پرسش:چگونه لطف و محبت و رضایت خداوند از کسی اقتضا می‌کند که او را با شداید و مشکلات مواجه کند، در حالی که لازمه مهر و محبت فراهم کردن موجبات خوشی و آسایش است نه موجبات سختی و عدم آسایش؟ از طرفی اینکه گفته می‌شود خداوند بندگان را به وسیله شداید و بلایا امتحان می‌کند، مگر خداوند از باطن کار مردم بی‌خبر است که می‌خواهد با امتحان چیزی را بفهمد؟

پاسخ:بلایا و شداید، الطاف خداوند
در آیات قرآن و روایات این مضمون فراوان به چشم می‌خورد که خداوند فلان پیغمبر یا فلان بنده صالح دیگر را در معرض بلایا و شداید قرار داده است، با این مضمون که خداوند شداید و بلایا را مخصوصا متوجه کسانی می‌کند که مورد لطف و رحمت خاصه او هستند، یا این مضمون که شداید و سختی‌ها تحفه‌های الهی است. آری «البلاء للولاء» یک سنت الهی است که بلا و گرفتاری ملازم با دوستی خداوند است. در روایت آمده خداوند هیچ قومی را دوست ندارد مگر آنکه آن قوم را به مشکلات مبتلا می‌سازد. (کافی، ج 2، ص 254)
همچنین امام صادق(ع) می‌فرماید: «ان‌الله اذا احب عبدا غته بالبلاء غتا» خداوند وقتی که بنده‌ای را دوست بدارد، او را در شداید غرق می‌کند. (کافی، ج 2، ص 253)
یا در روایات آمده که رسول خدا(ص) حاضر نبود از غذای کسی تناول کند که هیچ‌وقت شدت و سختی و گرفتاری به سراغ او نیامده است. زیرا این را علامت عدم قابلیت او و دوربودن او از خدا می‌دانست.
سازندگی شداید و بلایا
پاسخ هر دو سؤال زمانی معلوم می‌شود که فلسفه بلایا و شداید و سختی‌ها و آثار آنها در زندگی و وجود آدمی معلوم شود. به حکم قانون و ناموس خلقت، بسیاری از کمالات است که جز در مواجهه با سختی‌ها و شداید، و جز در نتیجه تصادم‌ها و اصطکاک‌های سخت، و جز در میدان مبارزه و پنجه نرم کردن با حوادث، و بالاخره جز در روبروشدن با بلایا و مصائل حاصل نمی‌شود. آری آثار شداید و بلایا تنها ظاهر شدن و نمایان شدن گوهر واقعی انسان نیست همانند یک معدن در زیر خاک که بعد از نمایان شدن معدن و از بین رفتن خاک تاثیر دیگری ندارد، بلکه اثرگذاری آن به مراتب بالاتر است و شداید و بلایا و سختی‌ها اثر تکمیل کردن و تبدیل کردن و عوض کردن دارد. کیمیاست، فلزی را به فلز دیگر تبدیل می‌کند، سازنده است، از موجودی موجود دیگر می‌سازد. از ضعیف قوی و از پست عالی و از خام پخته به وجود می‌آورد. خاصیت تصفیه و تخلیص را دارد و کدورتها و زنگارها را می‌زداید. خاصیت تهییج و تحریک دارد. هوشیاری و حساسیت به وجود می‌آورد، ضعف و سستی را از بین می‌برد. پس این گونه امور را نباید قهر و خشم شمرد. لطف است در شکل قهر، خیر است
در صورت شر و نعمت است در مظهر نقمت. در این میان عنصرهای با ظرفیت و لایق، حداکثر استفاده را از این لطفهای قهر نما و نعمتهای نقمت صورت می‌برند. این گونه اشخاص قابل نه تنها از شداید موجود بهره می‌برند، بلکه خودشان به استقبال بلایا و شداید می‌روند و برای خود حتی شداید می‌آفرینند.
امتحان الهی از قوه به فعل درآوردن
امتحان الهی اگر فقط به معنی به کار بردن میزان و مقیاس برای کشف مجهولی باشد، البته درباره خداوند صحیح نمی‌باشد. اما اگر خداوند به وسیله بلایا و شداید و سختی‌ها انسان را مورد آزمایش قرار دهد و استعدادهای او را از حالت قوه به فعلیت برساند و هر کسی را به کمالی که لایق آن است سوق دهد، در اینجا دیگر خداوند نیست که نفع ببرد و شبهه ایجاد کند بلکه نفع این کار به خود انسان برمی‌گردد و کمالات او را افزایش می‌دهد.
بنابراین خداوند امتحان نمی‌کند که بهشتی واقعی و جهنمی واقعی معلوم شود، بلکه با بلایا و شداید امتحان می‌کند تا آنکه می‌خواهد به بهشت برود در خلال همین شداید خود را شایسته و لایق بهشت کند، و آنکه لایق نیست سر جای خود بماند.
امام علی(ع) می‌فرماید: زندگی سخت نیروی بدنی را نمی‌کاهد، بلکه این تنعم و نازپروردگی است که موجب کاهش نیروی جسمی می‌گردد. (نهج‌البلاغه- نامه 45) بنابراین نازپروردگی‌های بی حد و حصر، افراد را ناتوان و ضعیف بار می‌آورد و او را در مواجهه با سختی‌ها و مشکلات خلع سلاح می‌کند. کاری می‌کند که کوچکترین بلیه و ناملایمی او را از پای درآورد و کمترین تغییر وضعی سبب نابودی وی می‌گردد.