مهدی جبرائیلی تبریزی
نقش دولت و کارگزاران حکومتی در ابعاد گوناگون زندگی مردم هم در عرصه فردی و هم عرصه اجتماعی بیبدیل و غیرقابل انکار است. بر این اساس اگر مسئولان و مدیرانی با طرز تفکر و پشتوانه فکری و اعتقادی الهی و جهادی کرسیهای اداره کشور و مردم را در دست داشته باشند، به گواهی تجربه رفاه و پیشرفت حاصل شده است. اما تسلط جریانات لیبرال همواره موجب پسرفت و حرکت قهقرایی و تنزل از ارزشها را در پی داشته است. در این سالهای اخیر همگان دلیل این سخن را با تمام وجود دیدند و چشیدند. همین جریان غربگرا بود که با نگاه و رفتار التماسی به غرب و دشمنان این مرز و بوم زندگی مردم را با مشکلات عدیده مواجه ساخته است.
به همین جهت رهبر معظم انقلاب اسلامی راه برونرفت از این وضعیت را «دولت جوان حزباللهی و مومن» بیان فرمودند: «بهنظر من علاج مشکلات کشور، دولت جوان حزباللهی و جوان مؤمن است که میتواند کشور را از راههای دشوار عبور بدهد».
به همین جهت در نوشتار حاضر به برخی از شاخصههای حزبالله اشاره خواهد شد.
حزب در لغت به معنای دسته و گروهی است که دارای گرایشهای واحدی باشند.(العین، ج۳، ص۱۶۵) به گفته برخی، اصل آن به معنای تجمعی است که بر اساس رهبری و هدف واحدی باشد.(التحقيق في كلمات القرآن الكريم؛ ج2؛ ص207) و حزبالله به معنای سربازان و یاوران خدا است.(مجمعالبیان، ج۹، ص389).
هر حزب و تشکیلاتی که در یک جامعه تشکیل میشود دارای مرامنامهای است که حدود وظایف افراد را از جهات گوناگون مشخص میکند. هرچند حزبالله با دیگر حزبها نقطه اشتراکی برای مقایسه ندارند. چرا که حزبالله گروه سیاسی صرف در مفهوم مصطلح نبوده و فراتر از همه گروهها و اندیشهها و نیز مرامهاست. حزبالله مفهومی اعتقادی- سیاسی است که ریشه در قرآن و روایات دارد. تا قبل از انقلاب اسلامی در ایران، حزبالله مفهومی صرفا اعتقادی بوده، اما با ظهور انقلاب اسلامی و عینیت یافتن دین و آموزههای دینی در مدیریت جامع، جامعه و کلان، حزبالله مفهوم و بعد و سطح نویی پیدا کرد. البته این سخن به معنای قرائت جدید و تحمیلی نیست بلکه عینیت یافتن آن در بستری بود که هیچ زمانی در طول تاریخ فراهم نشده بود.
بنابراین با توجه به اینکه این تعبیر از اختصاصات قرآنی است؛ باید ابعاد مختلف آن هم از منظر قرآن و روایات تفسیری اهلبیت(ع) مورد بررسی قرار گیرند. اوصاف ویژهای در قرآن کریم برای حزبالله بیان شده است:
ایمان به خداوند؛
از اضافه واژه حزب به «الله» میتوان به اقتضائات و استلزامات آن پی برد. ایمان به خداوند و توحید در خالقیت و ربوبیت او اصل اولی و شرط لازمی است که بدون آن حزباللهی بودن مفهومی ندارد. اعتقاد به خداوند یعنی اعتقاد به خدای حاضر و ناظر، اعتقاد به حساب و کتاب روز قیامت و جزای اعمال در آن روز. همین اعتقاد در فرد مومن واهمه قدسی ایجاد کرده و او را از خیانت و کجروی و کمکاری در مسئولیت بازمیدارد.
استقامت در راه خدا
حزبالله مصداق بارز و تامی که خداوند وعده نصرت و یاری به آنها داده است: «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»(أحقاف/ 13).
كسانى كه گفتند: «پروردگار ما الله است»، سپس استقامت كردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگين مىشوند.
حزبالله با ایمان به هدف خویش از هیچکسی و هیچچیزی ترسی به خود راه نمیدهد. دشمنیها و موانع او را از حرکت به سمت قلهها بازنمیدارند. چرا که مومن همچو کوه استواری است که با تکیه بر قدرت لایزال خداوند همواره پابرجاست.
مالک اشتر از جمله همین افراد نمونه است. علی (علیهالسّلام) وقتی او را به مصر گسیل داشت، به آنها نوشت: «به سوی شما بندهای از بندگان خدا را فرستادم که آرام و قرار در ایام خوف نداشت (ایامی که اسلام نیاز به جوانمردی داشت) او برای فاجران از آتش نار شدیدتر است»(منتهیالآمال، ص۲۱۲).
ولایتمداری
رسول اكرم ـ صلّياللهعليهوآلهوسلّم ـ هنگام بيان مصداق كساني كه داخل در حزب خدايند ميفرمود:
«كسي كه علاقهمند است بر كشتي نجات سوار شده، به ريسمان محكم الهي چنگ زده و به دستاويز قابل اطميناني رو كند، پس، بايد علي(ع) را دوست بدارد و دشمنان او را دشمن شمارد و پس از او امامان و پيشوايان معصوم كه از نسل اويند را به امامت بپذيرد، همانا آنان جانشينان و وارثان من هستند، حزب آنان، حزب من است و حزب من، حزبالله- عزوجل- خواهد بود و حزب دشمنان علي(ع) و فرزندان او حزب شيطان است». (بحارالانوار، ج 23، ص 144).
از امام صادق علیهالسّلام سؤال شد: «از شما ذکر سلمان فارسی را بسیار میشنویم، چرا؟! حضرت فرمود: «مگویید سلمان فارسی؛ بگویید سلمان محمدی(ص)! بدان که علت یاد کردن من از او سه فضیلت بزرگ اوست؛ اول مقدم کردن و در اولویت قرار دادن خواست امیرالمؤمنین علیهالسّلام را بر خواسته خود؛ دوم، دوست داشتن فقیران و پیش داشتن فقرا بر اغنیا و سوم محبت او به علم و علما».(الكافي؛ ج8؛ ص181).
ولایتمداری یعنی دوستی با دوستان اهلبیت(ع) و دشمنی با دشمنانشان. یعنی حرکت بر مسلک آنان. یعنی الگو گرفتن در سیاستگذاریهای داخلی و خارجی از آنان.
با توجه به اینکه در معنی حزب یک نوع تشکل و همبستگی و اجتماع برای تامین اهداف مشترک وجود دارد و این مستلزم سرپرستی و رهبری است، بنابراین حزباللهی بودن نیازمند تبعیت از ولایت است. از طرف دیگر پیروزی نهایی حزبالله که وعده حتمی الهی است مطلق بوده و اعم از معنوی و مادی است به تعبیر دیگر اطلاق آیه دلیل بر پیروزی مطلق آنها در تمام جبههها است و بهراستی اگر جمعیتی جزو حزبالله باشند یعنی ایمان محکم و تقوا و عمل صالح و اتحاد و همبستگی کامل و آگاهی و آمادگی کافی داشته باشند بدون تردید در تمام زمینهها پیروز خواهند بود، و اگر میبینیم مسلمانان امروز به چنان پیروزی دست نیافتهاند، دلیل آن روشن است، زیرا شرایط عضویت در حزبالله در بسیاری از آنها دیده نمیشود، و به همین دلیل قدرتها و نیروهایی را که برای عقب نشاندن دشمن و حل مشکلات اجتماعی باید مصرف کنند غالباً برای تضعیف یکدیگر بهکار میبرند(تفسیر نمونه، ج۴، ص۴۳۳).
در زمان حاضر هم تبعیت از ولایت فقیه به استناد ادله شرعی و نیز قانون اساسی، واجب است. پس از انقلاب اسلامی حضرت امام(ره)و رهبر معظم انقلاب رهنمودهای عالمانه و کارشناسی در مورد مسائل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ارائه کردند که با قاطعیت میتوان گفت مشکلات امروز کشور معلول بیاعتنایی به آن رهنمودهاست. تهاجم فرهنگی، محیطزیست، چشمانداز و حرکت علمی کشور، سبک زندگی، اقتصاد مقاومتی و تفکیک بودجه از نفت و... از آن جمله هستند.
عدم سهمخواهی از نظام
مدیران حزباللهی نه تنها خود را از نظام اسلامی طلبکار و سهمخواه نمیدانند، بلکه در برابر این نعمت شاکر هستند و بالاترین شکر خدمت به نظام اسلامی است. چرا که آنان عزت و موقعیت اجتماعی خود را مدیون نظام هستند.
سلمان فارسی با وجود هجرت و غربت از وطن و جهاد در راه خدا و نصرت دین و پیامبر اسلام(ص) خود را اینگونه معرفی میکند: «من، سلمان فرزند بنده خدا هستم که گمراه بودم و خداي عزوجل به وسيله محمد(ص) هدايتم کرد، و بينوا بودم و خداوند به وسيله محمد(ص) توانگرم ساخت، و برده بودم و خداوند به وسيله محمد(ص) آزادم کرد».(الكافي؛ ج8؛ ص181).
حزبالله، یعنی کسی که هم از امکانات خداداد بهترین استفاده را میکند- از دانش استفاده میکند، از خرد و اندیشه استفاده میکند، از نیروهای انسانی استفاده میکند، از ابتکار و تجربه استفاده میکند، از تجربه هشت سال دوران دفاع مقدس بیشترین استفادهها را میکند- و هم ارزشهای انسانی و الهی را که اسلام به او آموخته است، گرامی میدارد و آن را مایه پیشرفت خود بهحساب میآورد و به آن تکیه میکند و با آن سرافراز است.1376/07/05
مردمی و دوستدار مردم بودن
مردمی بودن و دغدغه آنان را داشتن از ویژگی یک مدیر حزباللهی است. امیرالمومنین(ع) در مورد مردمداری و مهرورزی به آنان به مالک اشتر سفارش میکنند: «مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش... زیرا مردم دو دستهاند: دستهای برادر دینی تو و دسته دیگر همنوع تو در آفرینش هستند. اگر گناهی از آنان سرمیزند یا بیماریهایی بر آنان عارض میشود، یا خواسته و ناخواسته اشتباهی مرتکب میشوند، آنان را ببخش و بر آنان آسان گیر، آنگونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد».(نهجالبلاغه، نامه 53).
همین سبب غلبه بر موانع و رفع مشکلات است. قرآن کریم ضمن وعده غلبه حزبالله، یکی از دلایل و شرایط آنرا مردمداری و مردمدوستی بیان میکند: «وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَاِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغالِبُونَ».(مائده/ 56). (و كسانى كه ولايت خدا و پيامبر او و افراد باايمان را بپذيرند، پيروزند (زيرا) حزب و جمعيّت خدا پيروز است).
پیراستگی از تعصب جناحی و قبیلهای
حزباللهی منافع فردی و جناحی را بر مصالح عموم و جامعه ترجیح نمیدهد. بارها در سطوح مختلف تقنینی و اجرائی شاهد این معضل و رفتار غیردموکراتیک و چهبسا غیرشرعی بودهایم. حتی در برخی موارد بدون اطلاع از محتوای لایحه و یا طرحی و صرفا بهدلیل اقتضائات و مصلحتهای جناحی و سیاسی در حوزه قانونگذاری نمایندهای اعلام موافقت و مخالفت میکند. در بعد اجرایی هم شواهد زیادی در دولتهای مختلف میتوان ذکر کرد که منافع حزبی و گروهی بر مصالح عموم مردم و نظام اسلامی ترجیح داده شده است. اما حزبالله همواره بر اساس ارزشها، اعتقادات و مصالح عموم برنامهریزی و عمل میکند. مبانی دینی و قواعد متعدد فقهی بر این اصل دلالت دارند.
قرآن کریم میفرماید: «هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمىيابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دلهايشان نوشته و با روحى از ناحيه خودش آنها را تقويت فرموده، و آنها را در باغهايى از بهشت وارد مىكند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است، جاودانه در آن مىمانند خدا از آنها خشنود است، و آنان نيز از خدا خشنودند آنها «حزبالله»اند بدانيد «حزبالله» پيروزان و رستگارانند».(مجادله/22).
با توجه به این شاخصهها؛ حکمرانی جهادی و مومنانه میتواند توفنده و توانمند موانع خارجی و داخلی را به کنار زده و به گشایشهای پیدرپی و جهشی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و... دست یابد. ولایت راه را برایمان نشان دادهاند، با انتخاب درست تجربههای تلخ گذشته را تکرار نکنیم.