محمدجواد آراسته
نیت، قصد باطنی برای انجام عملی است؛ بنابراین، نیت ارتباط تنگاتنگی با انگیزه هر فردی برای انجام عمل دارد؛ زیرا حالت نفسانی و باطنی نیت، زمانی در انسان ایجاد میشود که انگیزهای برای انجام عملی برای دستیابی به مقاصد و اهدافی در وی ایجاد شده باشد. البته ممکن است که آنچه شخص نیت کرده به هر دلیل و مانع درونی یا بیرونی تحقق نیابد و شخص نتواند آنچه را نیت کرده انجام دهد، اما برای آن آثاری است که در دو حوزه کلامی و فقهی از آن سخن به میان آمده است؛ چرا که نیت همانند ایمان و کفر و نفاق، به شکلی، عمل انسانی است و برای هر عمل انسانی، حکم فقهی و کلامی و آثاری است که در آموزههای قرآن و اسلام بیان شده است؛ زیرا خدا بر خلاف دیگران به اعمال ظاهری و باطنی انسان علم دارد و بر اساس آن علم کامل خویش محاسبات خود را انجام میدهد. بنابراین، برای هر عملی از جمله نیت خوب و بد انسان، آثار مثبت یا منفی است که در این مطلب مورد بررسی قرار گرفته است.
***
مفهوم شناسی نیت
واژه نیت از «نوی» به معنای هسته، به حالت نفسانی گفته میشود که از آن به قصد نیز تعبیر میشود. وقتی شخص بخواهد کاری را انجام دهد، آن را تصور میکند و پس از تصور به فواید و آثار آن میاندیشد و در صورتی که از نظر شخصی آن را برای خویش مفید و سازنده و مثبت یافت، آن را تصدیق کرده و انگیزه و شوقی برای انجام آن عمل در وی پدید میآید، سپس قصد و تصمیم به انجام آن میگیرد و آنگاه در مقام اراده نسبت به آن چیز، همت و عزم میکند تا آن را انجام دهد. پس میتوان گفت که نیت برآیند اندیشهای است که با قلب پیوند خورده است. به سخن دیگر، به دنبال همین حالت نیت و قصد است که انسان اقدام به عملی میکند و آن را انجام میدهد.
به سخن دیگر، نیت همان خواسته دل است که شخص را برای انجام کاری از درون فشار میآورد و بر انجام آن بر میانگیزاند. این نیت همان هسته اساسی عمل نیز به شمار میآید، اگر این هسته نباشد، هیچ عملی اتفاق نمیافتد، هر چند که تحقق خارجی نیت نیازمند تحقق شرایط است؛ چنانکه هسته بذر برای رشد نیز نیازمند تحقق شرایط است.
در فرهنگ عربی از «عَقَد النيَّهًْ على» سخن به میان میآید که به مفهوم تحقق حالتی است که عقل و قلب و اندیشه و انگیزه با هم همراه شده و شخص تصمیم به انجام کاری میگیرد.
روایات وارده، ارزش هر کار با توجه به «نِیَّت» آن تعیین میشود. متون روایی، نیت را اصل و شالوده کارها و اعمال را ثمره آن معرفی کرده و مسلمانان را به داشتن نیت پاک و مخلصانه، توصیه نموده و نیت فاسد و ریایی را عامل از بین رفتن روزی و پیشآمدن بلا و گرفتاری دانستهاند. بنا بر نظر فقهای شیعه، نیت کردن در عبادات ضروری است و از ارکان نماز است. نیت لازم نیست بر زبان آورده شود؛ زیرا نیت امر باطنی و حالت نفسانی است و آنچه مهم است همان امر باطنی است که انسان را به کاری وادار میکند نه بیان لفظی آن؛ البته گفتن و بر زبان جاری ساختن نیت و اشکالی ندارد، ولی لازم و ضروری نیست.
از آنجا که نیت میتواند پاک و ناپاک باشد در فرهنگ عربی و اسلامی از دو نوع نیت سخن به میان آمده است که عبارتند از : «حُسْنُ النيَّهًًْْ و سُوءُ النيَّهًْ». البته از حسن نیتگاه به « سلامهًْ النيَّهًْ» نیت نیز یاد میشود؛ زیرا چنین نیتی از هر گونه ریا و فساد و مانند آنها سالم است.
امام خمینی(ره) نیت را همان قصد و ارادهای دانستهاند که انسان را به چیزی وادار کند.(امام خمینی، آداب الصلواه، ۱۳۷۴ش، ص۵۶) از محقق طوسی نقل شده که «نیت»، قصد انجام دادن فعل و واسطه بین علم و عمل است.(مشکینی، درسهای اخلاق، ترجمه علیرضا فیض، ۱۳۸۰ش، ص۶۴) آیتالله مصباح یزدی نیز نیت را به «انگیزه اختیاری و آگاهانه برای انجام دادن کارها»، تعریف کرده است.(مصباح یزدی، کلمهًْ حول فلسفهًْالاخلاق، بیتا، ص۲۱)
ارزش و اهمیت نیت برای کار نیک
بر اساس آموزههای قرآن، در صحت و قبولی اعمال شروطی مطرح است که باید مراعات شود؛ از جمله این شروط میتوان به ایمان و تقوا اشاره کرد؛ زیرا خدا بصراحت میفرماید: آرى هر كس كه خود را با تمام وجود به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد پس مزد وى پيش پروردگار اوست و بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد. (بقره، آیه ۱۱۲؛ نساء، آیه 125؛ لقمان، آیه 22) البته شرایط برای قبولی اعمال نسبت به شرایط صحت اعمال سختتر است؛ زیرا اگر در صحت عمل، همان تقوای در هنگام عمل باشد، کفایت میکند؛ اما در قبولی عمل شخص باید افزون بر تقوای موردی، از تقوای ملکهای بلکه مقومی برخوردار باشد؛ از این رو در قرآن برای قبولی عمل به جای «اتقوا» از واژه «متقین» که بیانگر ملکه و مقوم شدن حالت تقوا در شخص است، سخن به میان آمده است. خدا میفرماید: إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ؛ جز این نیست که خدا تنها از متقین قبول میکند.(مائده، آیه 27) البته از همین آیات بقره و نساء که شرط «محسن» را بیان کرده نیز این معنا به دست میآید که «احسنوا» هر چند در صحت عمل مطرح است، ولی در قبولی و بهرهمندی از آثار اخروی آن، «محسن» و حالت ملکه و مقوم شدن این احسان در انسان، شرط اساسی است. به سخن دیگر، احسان و تقوای موردی لازم است، اما کافی نیست تا عملی مقبول شود.
علت و چرایی این شرط سنگین ملکه و مقوم شدن حالت تقوا و احسان در قالب متقی و محسن شاید به این سبب باشد که ممکن است در هنگام عمل شخص مثلا نیت ریا یا اذیت نداشته باشد، اما پس از انجام عمل یا بعدها این امور آشکار میشود و به نوعی عمل را ابطال میسازد و کارکرد آن را برای آخرت از میان میبرد؛ زیرا این اعمال احسانی و تقوایی موجب نشده است تا متقی و محسن شود و کسی وارد بهشت میشود که متقی و محسن باشد؛ چنانکه از آیه 112 سوره بقره شرط «محسن» بودن و از آیه 128 سوره اعراف و 83 سوره قصص و 31 سوره نباء و مانند آنها شرط «متقین» مطرح شده است.
خدا بصراحت در قرآن بیان میکند که برخیها کارهای نیک را با «حسن نیت» انجام میدهند، ولی در ادامه کار آن را نابود میکنند: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مكنيد، مانند كسى كه مالش را براى خودنمايى به مردم، انفاق میكند و به خدا و روز بازپسين ايمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارايى است كه بر روى آن، خاكى نشسته است و رگبارى به آن رسيده و آن سنگ را سخت و صاف بر جاى نهاده است. آن رياكاران نيز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهاى نمىبرند؛ و خداوند، گروه كافران را هدايت نمىكند. (بقره، آیه ۲۶۴)
البته از برخی از آیات میتوان به نقش لازم و ضروری نیت در کارها اشاره کرد؛ از جمله آیه بعد این آیه که میفرماید: و مَثَل صدقات كسانى كه اموال خويش را براى طلب خشنودى خدا و استوارى روحشان انفاق مىكنند، همچون مَثَل باغى است كه بر فراز پشتهاى قرار دارد كه اگر رگبارى بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد و اگر رگبارى هم بر آن نرسد، بارانِ ريزى براى آن بس است و خداوند به آنچه انجام میدهيد بيناست.(بقره، آیه ۲۶۵)
در آیه بصراحت شرط نیت مطرح است که انسان به قصد و نیت « ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللهِ» یعنی کسب خشنودی و رضایت الهی، کارهای خیر و صالح چون صدقه دادن را انجام دهد.
با نگاهی به آموزههای وحیانی میتوان گفت ارزش و اهمیت هر کاری بر اساس نیت و انگیزه آن تعیین میشود؛ (ریشهری، منتخب میزانالحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۵۷۹) نیتهای سوء و ریایی باعث باطل شدن عمل صالح میشود؛ و در مقابل، نیتهای مخلصانه و با قصد قربت به خداوند، باعث کمال عمل میشوند؛ (حر عاملی، وسائلالشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۱)
در روایات چنان به مسئله نیت اهمیت داده شده که حتی بر طبق حدیث معروف «إنّما الأعمالُ بالنیّات»، اعمال انسان در گرو نیتهاست، (طوسی، تهذیبالاحکام، ۱۳۶۵ش، ص۸۴)، اگر عملی حتی به شکل بدی انجام شود، اگر انسان نیت خیر داشته و اصل کار خوب و نیک بود، ولی در هنگام عمل به هر دلیلی به شکلی نامطلوب انجام شده است، خدا آن نیت خیر و نیک او را مد نظر قرار داده و به آن عمل پاداش میدهد.
به سخن دیگر، انسان در هر کاری باید دو شرط اساسی را مدنظر قرار دهد: 1. داشتن نیت نیک و حسنالنیه؛ 2. انجام عمل صالح؛ یعنی شخص کار نیک و صالحی را با نیت خیر و نیکی انجام دهد تا صحیح و مقبول باشد. حال اگر شخص نیت بدی در کار نیک داشته باشد، آن کار نیک ممکن است تامینکننده دنیای وی باشد، اما تامینکننده آخرت وی نخواهد بود؛ زیرا خدا بر اساس عدالت، به کار صالح پاداشی در دنیا میدهد، اما برای او در آخرتی نصیبی نخواهد بود؛ همچنین اگر شخص با نیت خوبی کار بد و زشتی را انجام دهد، این کارش نیز بیارزش است؛ زیرا نیت خوب به تنهایی کفایت نمیکند، بلکه باید کارش خوب باشد؛ مثلا برخی با نیت خوب کمکرسانی به دیگران، از مال دیگری دزدی میکنند و آن را به فقیری میدهند؛ این نیت خوب بود ولی کارش بد. بنابراین، نه تنها پاداشی برای این نیت خوبش نیست، بلکه باید نسبت به کار بدش مجازات شود.
شهید مطهری در کتاب داستان راستان جلد اول داستانی تحت عنوان شهرت عوام نقل میکند که خلاصه آن به شرح ذیل است: در عصر امام صادق(ع) مردی به تقدس و تقوا شهرت یافته بود، اطوار عوام فریبانه او امام(ع) را متوجه کرد و روزی به تعقیب ایشان پرداخت تا اعمال او را از نزدیک ببیند. امام (ع) ملاحظه فرمود که این مرد 2 قرص نان و 2 عدد انار دزدید و سپس آنها را صدقه داد. امام (ع) خود را به او نشان داد و توضیح خواست. آن مرد گفت: من 4 گناه و 40 ثواب کردهام و براساس آیه 160 سوره انعام، چون 4 از 40 کم کنیم برای من 36 ثواب خالص میماند. امام (ع) فرمود: إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقینَ؛ شما چهار معصیت مرتکب شدهای که دزدی کردهای؛ و 4 گناه دیگر که بدون اذن صاحب اموال آنها را صدقه دادهای؛ و این مجموعاً 8 گناه میشود بدون هیچ حسنهای؛ و بعد از این گفتار، امام او را رها کرد و رفت و چشمان آن مرد خیره مانده بود. (نگاه کنید: وسائلالشیعه، ج9،ص 467)
اصل این داستان در منابع حدیثی این گونه نقل شده است: حضرت امام صادق(ع) فرموده است: ميشنيدم مردم كسي را به عقل و درايت ستوده، بزرگش ميشمردند. دوست داشتم او را از نزديك ببينم؛ به سراغش رفتم؛ ديدم جمعي دورش حلقه زدهاند. صبر كردم تا از مردم جدا شد و به راه افتاد. دنبالش رفتم. سر راهش به دكان نانوايي رسيد، ايستاد. ديدم از غفلت نانوا استفاده كرد و دو گرده نان برداشت و زير لباسش پنهان كرد. تعجّب كردم!! مؤمن و دزدي؟!! پيش خود گفتم: شايد با نانوا حساب و داد و ستدي دارد. از آنجا گذشت و به مغازه ميوهفروشي رسيد و ايستاد. آنجا هم مرد ميوه فروش را غافلگير كرد و دو انار از سبد ميوه او برداشت و زير لباسش پنهان كرد. تعجّب من بيشتر شد! باز گفتم: شايد با ميوهفروش هم حسابي دارد! امّا چرا غافلگيرانه عمل ميكند؟! از آنجا گذشت؛ به فقير بيماري رسيد و آن دو گرده نان و دو انار را به او بخشيد! من ديگر تأمّل نكرده، جلو رفتم و از راز كارش جويا شدم. نگاهي به من كرد و گفت: شايد تو جعفربن محمّد باشي؟ گفتم: بله، من جعفربن محمّدم. گفت: وقتي نسبت به دين جدّت جاهل و نادان باشي، تنها انتساب به او چه سودي براي تو خواهد داشت؟ گفتم: چگونه من نسبت به دين جدّم نادانم؟! گفت: مگر اين قرآن كتاب خدا نيست كه مي فرمايد: هر كس حسنه و كار نيكي انجام دهد، ده برابر پاداش خواهد داشت و هر كس گناهي مرتكب بشود بيش از يك مجازات نخواهد داشت».(انعام، آیه 60) من دو نان و دو انار دزديدم؛ مجموعاً چهار گناه مرتكب شدهام و چون همه آن چهار را صدقه دادهام (به حساب يك حسنه به ده ثواب) پس چهل ثواب به دست آوردهام!! وقتي چهار گناه از چهل ثواب كم كني؛ سي و شش ثواب برايم باقيمانده است. اينك ديدي كه تو از دين جدّت بيخبري؟!! گفتم: مادرت در عزايت بگريد. تو از كتاب خدا بيخبري كه مي فرمايد: إنَّما يَتَقَبَّلُاللهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ؛ خداوند، اعمال نيك را منحصراً از صاحبان تقوي ميپذيرد».(مائده، آیه 27)
صدقه و انفاق مال از پرهيزكاران مقبول است نه از دزدان و خيانتكاران!! تو كه دو نان و دو انار دزديدي، چهار گناه مرتكب شدي و چون آنها را كه مال مردم بود بدون رضايت صاحبانش به ديگري دادي چهار گناه ديگر به گناهان چهارگانه خويش افزودي!حال آيا من جاهل به دين جدّم هستم يا تو؟! نگاهي به چهره من كرد و راه خود را در پيش گرفت و رفت. (مجموعه ورّام، ج2، ص97)
آثار نیتهای خوب و بد فاقد هرگونه عمل
خدا بصیر و خبیر به آشکار و نهان انسان است. پس هیچ سر و خفی بلکه اخفی (نهانتر) از او نهان نیست؛ حتی به نهانخانه انسان راه دارد که خود شخص گاه از آن بیاطلاع است و جزو ضمیر ناخودآگاه اوست. خدا میفرماید: وَإِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى؛ و اگر سخن به آواز گويى او نهان و نهانتر را میداند. (طه، آیه ۷)
خدایی که به خود انسان از خودش نزدیکتر است(ق، آیه 16) چیزی بر او مخفی نیست و هر چه انسان نیت خیر یا شر داشته باشد، آن را به علم بصیرت و شهود میداند و میبیند. چنین خدایی نه تنها بر اساس نیتهایی که عملی شده شخص را به حساب میکشد، بلکه به محاسبه نیتهایی میپردازد که عملیاتی نشدهاند. خدا میفرماید: آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ خداست. و اگر آنچه در دلهاى خود داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را به آن محاسبه مى كند؛ آنگاه هر كه را بخواهد مىبخشد و هر كه را بخواهد عذاب مىكند و خداوند بر هر چيزى تواناست. (بقره، آیه ۲۸۴)
بر همین اساس است که قوم ثمود را به نیت کاری که یکی از شقیترین ایشان انجام داده مجازات کرده است (شمس، آیات 11 تا 15) و همچنین باغدارانی که نیت داشتند تا شبانه میوه باغ را جمعآوری کرده و به سائل و محروم چیزی ندهند، به سبب همین نیت سوء میوه باغشان را با بادی سوزان از گرما یا سرما و مانند آنها نابود کرد. (قلم، آیات 17 تا 30)
از آنجا که خدا به محاسبه نیت نیز میپردازد و پاداش و کیفری دنیوی و اخروی برای آن قرار میدهد، انسان باید از نیتهای بد خود را بر حذر دارد؛ چنانکه میفرماید: اعْلَمُوا اَنَّ اللهَ یَعْلَمُ مَا فِی اَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ؛ بدانید که خدا آنچه در نفوس شماست میداند، پس از خدا حذر کنید. (بقره، آیه 245) این حذر از خدا همان حذر کردن از نیتهای سوء است؛ زیرا کسی که نیت بد دارد، خدا این نیت بدش را محاسبه میکند و موجب دوری از خدا و ورود به دوزخ میشود؛ چنانکه اگر نیت خیر داشته باشد به سبب تقرب به خدا موجب بهرهمندی از پاداشهای نیک دنیوی و اخروی میشود.
البته از نظر حقوقی و فقهی تا کاری انجام نشده است، انسان به سبب مثلا نیت زنا و دزدی محاکمه نمیشود؛ اما از نظر کلامی نه تنها این نیت محاسبه میشود بلکه آثار سوء آن نیز دامن گیر شخص میشود، مگر آنکه توبه و استغفار کند. همچنین اگر کسی نیت خوبی داشت ولی دزدی کرد باید پاسخگوی عمل خویش باشد و به نیت خیر او توجه نمیشود؛ بلکه در دنیا آن عمل زشت باید مجازات خودش را داشته باشد.
برخی از مردم کینه جو با درگیری مداوم، خود را در دنیا و آخرت گرفتار میکنند؛ مثلا از رسولالله(ص) روایت است که ایشان میفرماید: إذا التقى المسلمان بسيفيهما على غير سنة القاتل والمقتول في النار فقيل: يا رسولالله القاتل فما بال المقتول؟! قال: لانه اراد قتلا؛ اگر دو مسلمان با شمشیرشان بیش از یک سال با هم درگیر باشند و در نهایتی یکی دیگری را بکشد، قاتل و مقتول در دوزخ میروند. به پیامبر(ص) عرض شد:ای رسولالله! قاتل وضعش مشخص است؛ اما چرا مقتول باید دوزخ برود؟ پیامبر(ص) پاسخ داد: زیرا او هم اراده کشتن داشت. (تهذیب الاحکام، ج 6، ص 174، ح 347) در حقیقت نیت و اراده قتل به تنهایی کفایت میکند که مجازات اخروی برایش ثابت باشد.
امامان معصوم(ع) در روایات بسیاری، بر داشتن نیت پاک و مخلصانه تاکید کرده و نیت فاسد را عامل از بین رفتن برکت و روزی انسان و پیش آمدن بلا و گرفتاری معرفی کردهاند. (منتخب میزانالحکمه، ج۱، ص۵۷۹) چنانکه خدا به صراحت در آیه 264 سوره بقره به آن اشاره دارد.
با نگاهی به برخی از احادیث، که در مقام مقایسه نیت و عمل بر آمدهاند، نیت، اصل، شالوده و برتر از اعمال معرفی شده (کلینی، اصول کافی، ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی، ۱۳۶۹ش، ج۳، ص۱۳۴) و حتی اعمال را ثمره نیتها دانستهاند. (میزانالحکمه، ج۱۲، ص۵۷۹)
البته از برخی از روایات بر میآید که پاداش الهی، شامل نیت بدون عمل نیز میشود (وسائلالشیعه، ج۱، ص۵۲)؛ زیرا گاه شخص نیت خیر دارد، ولی به هر دلیلی موانعی ایجاد میشود که نمیتواند آن را انجام دهد و در حسرت آن میماند، خدا بر اساس نیت خیر او به او پاداش میدهد؛ چنانکه درباره مجاهدان ناتوان و فاقد امکانات چنین ثوابی نوشته میشود، در حالی که در میدان جهاد حضور نیافتند.(توبه، آیه 92)
از نظر آموزههای قرآن، کسی که نیت بد داشته باشد، هر چند اقدام عملی نداشته است، در دنیا و آخرت مجازات میشود، چنانکه پیکننده ناقه صالح یک نفر است، اما خدا به سبب همراهی در نیت، همه قوم هم نیت را مجازات کرد. چون همهشان به عمل آن یک نفر راضی بودند. (شمس، آیات 11 تا 13)
امام صادق(ع) میفرماید: ستمكار و كمك كار او و آنكه به ستم او راضى باشد هر سه آنان در ستم شريكند. (اصول كافى، ج 4، ص 28)
امام رضا(ع) فرمودند: خاندانهای قاتلان امام حسین(ع) به کارهای پدرانشان رضایت میدهند و به آن افتخار میکنند و جز این نیست که قائم(ع) وقتی خروج فرماید، آنان را میکُشد، به دلیل رضایت آنان به کار پدرانشان.
راوی، از امام رضا(ع) در مورد حدیثی پرسید که از امام صادق(ع) روایت شده که فرموده است: حضرت بقیهًْالله عجلالله تعالی فرجه در زمان ظهور، فرزندان قاتلان امام حسین(ع) را میکشد. امام رضا(ع) ضمن تایید حدیث فرمود: کسی از عملی راضی باشد، مانند کسی است که آن کار را انجام داده است. و اگر کسی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب به قتل او راضی باشد، آن راضی در پیشگاه خدا، شریک قاتل به حساب میآید. (عیونالاخبار الرضا، عللالشرایع، مسند امام رضا(ع) ج 1، ص 220، حدیث 382)
پس از پیروزی در جنگ بصره در سال 36 هجری یکی از یاران امام علی(ع) گفت: دوست داشتم برادرم با ما بود و میدید که چگونه خدا تو را بر دشمنانت پیروز کرد! امام(ع) پرسید: آیا فکر و دل برادرت با ما بود؟ گفت: آری. امام(ع) فرمود: پس او هم در این جنگ با ما بود، بلکه با ما در این نبرد شریکند آنهایی که حضور ندارند؛ در صُلب پدران و رَحِم مادران میباشند، ولی با ما هم عقیدهاند، بزودی متولد میشوند و دین و ایمان به وسیله آنان تقویت میگردد. (نهجالبلاغه، دشتی، ص 37؛ ترجمه و شرح نهجالبلاغه فیض الاسلام ص 63)
در کتاب مجمع البحرین از حضرت رضا(ع) نقل شده که فرمودند: خداوند در روز قیامت امر میکند بندهای را برای حساب حاضر میکنند و معاصی او را برایش میخوانند، آن بنده بسیار ناراحت میشود و بعد امر میفرماید تا اینکه عبادات او را به او تذکر میدهند تا خشنود شود و سپس ثواب عباداتی را که به جا نیاورده است برای او میخوانند.
عرض میکند: من این عبادت را به جا نیاوردهام، خطاب میرسد: آری آنها را به جا نیاوردهای ولکن من مطلع بر ضمائر قلوب بندگان خود میباشم، چون میدانم تو در قلب تمنای (انجام) این گونه عبادات را میکردی و وسیله فراهم نشد که آنها را بهجا آوری لذا من ثواب آنها را در نامه عمل تو ثبت و ضبط کردم، و در کتب معتبره نقل شده است که چون جابربن عبدالله انصاری به زیارت قبر حسین(ع) مشرف شد به رفیقش عطیه عوفی فرمود ما شریک در ثواب این مردمی هستیم که در کنار قبر حسین(ع) مدفون میباشند، زیرا از پیغمبر اکرم (ص) شنیدم که فرمودند کسی که راضی به کردار قومی باشد شریک در اعمال آنها خواهد بود. (منهاجالسرور، ج 3، ص 117)
بر اساس روایتی از امام علی(ع)، اعمال بندگان، دارای مراتب و درجههای متفاوت است و «نیت»، تعیینکننده میزان ارزش اعمال اخلاقی و عبادی انسانهاست. (وسائلالشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۳)
در علم اخلاق، نیت، اساس ارزش اخلاقی و منشأ خوبی و بدی کارهای انسان معرفی شده است. (آرانی، «جایگاه نیت در تفاوت بنیادین فقه و اخلاق»، ص۱۶۶) دانشمندان اخلاق معتقدند تجری و قصد گناه (بدون اینکه آن کار را انجام دهد) هرچند در فقه حرام نیست؛ ولی از جهت اخلاقی کاری ناپسند شمرده میشود. (طباطبایی یزدی، حاشیه مکاسب، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۳۴)
احکام نیت
نیت کردن همراه با قصد قربت در واجبات تَعَبُّدی یعنی واجبهایی که جنبه عبادی و پرستش دارند، مانند وضو، نماز، روزه، حج واجب و ضروری است؛ بنابراین شخص حتما برای انجام این گونه اعمال باید نیت طاعت، تعظیم و تقرب و انجام امر الهی را داشته باشد و به این کار اقدام کند؛ به عنوان نمونه نیت در نماز، در کنار رکوع، سجده، تکبیرهًْالاحرام و قیام، یکی از ارکان نماز است. (نگاه کنید: هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ۱۳۸۲ش، ج۲،ص۵۲۰؛ و نیز ج۴، ص۱۲۷)
بر همین اساس فقیهان در فقه اسلامی، یکی از شرطهای صحیح بودن عبادات را نیت کردن قبل از شروع عمل میدانند و ادامه داشتن نیت را تا پایان عمل نیز لازم میدانند؛ بنابراین نمیتوان در وسط عمل نیت را تغییر داد؛ بهویژه در اعمالی که بقای بر نیت شرط است، مانند نیت در روزه که باید از فجر تا غروب ادامه یابد. (فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۴۳۵)
همچنین عالمان اسلام معتقدند اگر کسی قبل از انجام دادن اعمال مباح، نیت و قصد قربت کند، عملی که انجام داد، تبدیل به عمل مستحبی خواهد شد. (شعبانی، «نقش نیت در فعل و
هدف اخلاقی»، ص۵۵)