علی مقصودی
شهید نبیالله شاهمرادی یکی از قهرمانان دوران انقلاب و یکی از ستارگان درخشان آسمان ایثار و شهادت بود.
در زندگینامه شهید نبیالله شاهمرادی آمده است: در هشتمین روز اردیبهشت ۱۳۴۱ در شهر چادگان و در خانوادهای مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت و دوران کودکی و نوجوانی را در همان شهر سپری کرد. در اواخر ۱۳۵۵ و در حالی که 14 سال بیشتر نداشت با جریانات سیاسی آن زمان آشنا شد. از همان زمان در اثر مطالعه کتاب حکومت اسلامی حضرت امام(ره) وارد جریانات سیاسی کشور شد بهطوری که در سال 1357 با تهیه، تکثیر و توزیع اعلامیهها، نوارها و کتب امام خمینی(ره) در منطقه چادگان تأثیر بسزایی در جهت ارتقاء سطح فکر مردم منطقه گذاشت.
به دلیل حضور پررنگ در متن مبارزات انقلابی در منطقه بارها و بارها توسط مزدوران رژیم شاه مورد تهدید و ضرب و شتم قرار گرفت و چندین بار از جمله در محرم سال 57 به بهانه به اصطلاح «دفاع از قانون اساسی» مورد حمله قرار گرفت.پس از طلوع خورشید فروزان انقلاب اسلامی به عضویت کمیته انقلاب اسلامی درآمد و مدت کوتاهی مسئولیت اطلاعات و عملیات این ارگان را در اصفهان به عهده گرفت.
با تشکیل جهاد سازندگی به آن نهاد پیوست و سرانجام پس از استقرار سپاه پاسداران در منطقه فریدن در سال 1358 از اولین افرادی بود که به عضویت این نهاد مقدس درآمد. شهید نبیالله شاهمرادی واحد اطلاعات سپاه فریدن را با توجه به تجربیات خویش راهاندازی نمود. ایشان طی این دوره از فعالیت خود خدمات مهمی را به انجام رسانید که از مهمترین آنها میتوان به شناسایی و مبارزه با عوامل مروج جریان انحرافی بهائیت، مبارزه با تحرکات گروهکهای ضدانقلاب به ویژه گروههای چپ و کمونیستی، شناسایی و دستگیری تعداد قابل توجهی از عوامل و مرتبطین کودتای نوژه و جمعآوری تعداد زیادی سلاح و مهمات غیر قانونی در منطقهاشاره نمود. همزمان با شروع جنگ تحمیلی علیرغم مسئولیت وی در سپاه فریدن، به عنوان فرمانده تعدادی افراد داوطلب و در معیت 60 نفر دیگر از همرزمانش عازم جبهه شوش شد. این شهید بزرگوار موفق شد اطلاعات دقیقی از وضعیت دشمن را به ردههای بالا منتقل نماید و در نتیجه حساسیت و اهمیت این محور از جبهه جنگ را برای مسئولین محرز کند و نهایتاً با برنامهریزیهای انجام شده جلوی نفوذ عوامل و تیمهای جاسوسی و خرابکاری عراق از این محور مسدود شد.
شهید شاهمرادی در سال 1362 به دنبال اوجگیری فعالیت گروهکهای ملحد ضدانقلاب در استانهای کردستان و آذربایجان غربی، عازم منطقه شمالغرب شده و در راستای ایجاد امنیت و شناسائی و دفع توطئههای دشمنان خارجی اقدام به مقابله با عوامل مسلح ضدانقلاب کرد. از جمله مهمترین اقدامات شهید شاهمرادی در این دوره طراحی دهها عملیات اساسی و مؤثر علیه گروهکهای ضدانقلاب بود که در مجموع باعث افت شدید توان نظامی و تشکیلاتی آنها شد.
شهید شاهمرادی در تیرماه سال 1364 ازدواج نمود که حاصل این ازدواج سه فرزند صالح است. 15 روز بعد از ازدواج به همراه همسر خود به منطقه شمال غرب بازگشت. این شهید بزرگوار در تمام فعالیتهای خود در منطقه شمال غرب و به تأسی از فرامین حضرت امام(قدس سره) و الگو قراردادن رفتار سردارشهید محمد بروجردی، همواره و با ظرافت خاصی صف مردم محروم و ستمدیده کُرد را از صف ضدانقلاب جدا مینمود و رفتار بسیار محبتآمیزی با مردم منطقه داشت بهطوری که تعدادی از اشرار فریب خورده ضدانقلاب از طریق این رفتار اسلامی و محبت آمیز سلاح را برزمین گذاشته و تسلیم نیروهای جمهوری اسلامی ایران شدند.
تیزبینی خاص،اشراف عمیق بر اهداف دشمن و تسلط کافی بر منطقه، مدیریت محبتآمیز و رفتار صمیمی او با همکاران و نیروهای تحت امرش گرههای زیادی را گشود و موفقیتهای متعددی را نصیب کشور و منطقه شمال غرب نمود.
دوران دفاع مقدس که به پایان رسید او هنوز شوق خدمت در درونش فروکش نکرده بو دو این چنین شد که در ابتدای سال 1369 به عنوان معاون اطلاعات قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) فصل جدیدی از زندگی خود را آغاز نمود. او طی 11 سال اقدامات بسیار مؤثری در جهت منسجم نمودن و هدفمند کردن فعالیتهای جاری در منطقه انجام داد که نقش مؤثری در جهت تأمین امنیت کامل و اقتدار نظام جمهوری اسلامی در منطقه داشت. از جمله نکات بارز این مقطع معرفی سردار کاظمی به عنوان فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) بود که از این زمان دور جدیدی از فعالیتهای شهید حنیف آغاز شده و ایشان در رکاب این فرمانده شجاع به فعالیت ادامه داد. این دو شهید بزرگوار با همکاری یکدیگر موفق شدند بالاترین سطح اقتدار را برای جمهوری اسلامی ایران در منطقه بوجود آورند طوری که با فکر تیزهوشانه و تدابیر سردار حنیف و در پرتو فرماندهی مقتدرانه سردار کاظمی، صحنه جنگ با ضد انقلاب که تا پیش از این در مناطق داخلی و مرزی کشورمان بود به آن سوی مرز(عمق خاک عراق) منتقل گردید و همین موضوع باعث زمینگیر شدن گروهکهای ضدانقلاب شد چرا که از این زمان به بعد ضد انقلاب مجبور بود توان خود را جهت دفاع از نیروها ومقرهای خود در خاک عراق بکارگیری نماید و به این ترتیب توان عملیاتی و نظامی آنان کاملاً از بین رفت. با این تدابیر وضعیت نیروهای خودی از حالت تدافعی و پایگاهی به حالت تهاجمی و آفندی تبدیل شد و به این ترتیب ابتکار عمل در صحنه کاملاً در دست جهموری اسلامی و سپاه پاسداران قرار گرفت.
شهید نبیالله شاهمرادی درسال ۱۳۷۴ و به دنبال فعالیتها و خدمات ارزندهاش در منطقه شمال غرب به درجه سرتیپ دومی مفتخر گردید.سردار حنیف چندینبار تا مرز شهادت پیش رفت و درسال ۱۳۸۰ با توجه به تثبیت امنیت در منطقه، ایشان به عنوان جانشین ستاد فرماندهی نصر و مسئول اطلاعات و عملیات و فرمانده قرارگاه نصر شمال غرب منصوب شد و دوران جدیدی در خدمت به مردم ستمدیده عراق برای او بوجود آمد.
در این دوره سردار شاهمرادی تلاش زیادی جهت برقراری وحدت و هماهنگی بین گروههای معارض رژیم بعث داشت که نتیجه آن اتحاد گروههای شیعه و کرد در مبارزه علیه رژیم دیکتاتور صدام بود. نکته قابل توجه در فعالیت سردار شاهمرادی طی این دوره نگاه واقع بینانه به مسائل عراق و نیز برخورد صادقانه با گروههای عراقی بود که همین مسئله روابط محبتآمیز خاصی را بین سران این گروهها با سردار شاهمرادی بوجود آورده بود. هم از این رو است که سران گروههای معارض عراقی به هنگام شنیدن خبر شهادت این عزیز بسیار اندوهگین شده و از جمله آقای جلال طالبانی رئیسجمهور عراق و رهبر اتحادیه میهنی کردستان عراق، مسعود بارزانی رهبر حزب دمکرات و عبدالعزیز حکیم رئیسمجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق اقدام به ارسال پیامهای تسلیت کمنظیری مینمایند.
به دنبال انتصاب سردار احمد کاظمی به عنوان فرمانده نیروی زمینی سپاه و با توجه به آشنایی کامل ایشان با تواناییها و تجربیات سردار شاهمرادی در منطقه شمالغرب، از ایشان دعوت به همکاری نموده و در مهرماه سال 1384 وی را به عنوان معاون اطلاعاتی خود برمیگزیند. شاهمرادی که علاقه بسیار زیادی به سردار احمد کاظمی داشت و از طرفی تجربه بسیار موفق و شیرینی از همکاری با ایشان در منطقه شمال غرب کشور را چشیده بود، با تکیه بر تجارب ارزشمند ۲۶ سال گذشته خود و تحت فرماندهی مقتدرانه احمد کاظمی شروع به فعالیت و خدمت در عرصه جدید مینماید.
بدون شک نیمی از فعالیتهای این سردار شهید، خارج از وظایف اداری او و در جهت رفع محرومیت منطقه چادگان و مشکلگشایی و تسکین آلام مردم دردمند بود. او در این رابطه یک لحظه آرامش نداشت و بسیاری از مردم، یاد و خاطره او در حل مشکلات خود را از یاد نخواهند برد.
فداکاری، مردمداری، شجاعت و مدیریت وی نقل محافل و مجالس شهر چادگان بوده و خواهد بود و تلاش شبانهروزی او در جهت تأسیس فرمانداری چادگان هیچگاه از یاد مردم قدرشناس آن منطقه محروم نخواهد رفت.
عشق آتشین وی به امام حسین(ع) کمنظیر بود.همگان سردار حنیف را با پای برهنه در هیئت سینهزنان مسجد جامع چادگان و سینهزنان در روز عاشورا به خاطر دارند. اعتقاد وی به عزاداری با معرفت و سازنده که معرف شخصیت حقیقی سیدالشهدا(ع) باشد، زبانزد خاص و عام بود.
شخصیت خودساخته، فرهنگی، علمی و مهربانی زایدالوصف همراه با شجاعت، جوانمردی، دینداری و مردمداری از او فردی بینظیر در کل شهرستانهای چادگان و فریدن ساخته بود و به همین سبب تمام مردم او را از عمق جان دوست داشتند و سردار حنیف را پشت و پناه خود در تمام مصائب و مشکلات میدانستند.
سر انجام در ۱۹ دی۱۳۸۴ و در آستانه روز عرفه و در حالی که با فرمانده نیروی زمینی سپاه و جمعی از بهترین دوستان قدیمی خود عازم منطقه شمالغرب بودند، در سرزمین مهدی باکری در منطقهای که بیش از 22 سال از عمر خود را وقف خدمت در آنجا نموده بود، در اثر سانحه سقوط هواپیما به فیض شهادت رسید.
در مراسم تشییع پیکر این شهید، حضور بینظیر مردم نشان داد که اخلاص و بزرگواریاش به دل هموطنانش نشسته بود.
وصیتنامه سردار شهید نبیالله شاهمرادی
إن شاءالله بر مصداق کلام امیرالمؤمنین(ع) که فرمودند: ریاستها ماندگار نیست در صورتی که اگر ماندنی بود به شما نمیرسید، سعی نماییم در این مسئولیت، که بتوانیم صرفاً به خدمت به اهداف عالیه اسلام و انقلاب اسلامی بیندیشیم.
خداوندا: ما را چنان کمک و راهنمایی نما، که فقط و فقط، آنچه خود خواهی، آن باشیم و بتوانیم در راه رضای تو قدم برداریم و از تو میخواهیم که همه ما را عاقبت به خیرنمایی.
والسلام