پرسش:با توجه به اینکه مردم کوفه به امام حسین(ع) نامه نوشتند و آن حضرت را برای تشکیل حکومت اسلامی به کوفه دعوت کردند، و حتی با نماینده امام حسین(ع) «مسلم ابن عقیل» بیعت کردند. امان ناگهان نظرشان به کلی تغییر کرد و ابتدا از مسلم دوری کردند، تا در تنهایی به شهادت رسید، و سپس رویاروی امام حسین(ع) در کربلا ایستادند و آن حضرت را به شهادت رساندند! چه عوامل و علل و اسبابی موجبات این دگردیسی ماهوی را فراهم آورد، و چگونه افراد به سرعت رنگ عوض کردند؟
پاسخ:در بخش نخست پاسخ به این سؤال از منظر جامعهشناسی، به جامعه کوفه از نظر نژادی، جامعه کوفه از نظر اعتقادی و جامعه کوفه از نظر سیاسی شامل: حامیان اهل بیت(ع) پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم!
مدعیان شیعیان اهل بیت(ع) در روایات به چند دسته تقسیم میشوند:
1- شیعیان طبقه اول (شیعیان عامل و واقعی)
برترین گروه شیعیان، کسانی بودند که به راستی، به خاندان رسالت عشق میورزیدند، و در پنهان و آشکار، از آرمانهای آن بزرگواران دفاع میکردند. اینان در کلام امام صادق(ع) دوستان تراز اول اهل بیت(ع) معرفی شدهاند: «طبقه یحبونا فیالسر و العلانیهًْ، هم المنط الاعلی» گروهی که ما را آشکار و پنهان دوست دارند، آنان در بالاترین درجهاند. امام صادق(ع) در ادامه این سخن ویژگیهای این گروه را چنین تبیین فرموده! جمعی زخمی و جمعی سربریده، در شهرهایی دور دست پراکنده افتادهاند... آنان جمعیتی اندکند، اما در پیشگاه خدا،ارج و منزلتی والا دارند (تحف العقول، ص 325) در عصر نهضت حسینی، حبیبابن مظاهر اسدی، مسلم ابن عوسجه،و ابوثمامه صائدی، نمونههای شناخته شده این دسته از شیعیان و علاقهمندان اهل بیت(ع) بودند. آنان پس از مرگ معاویه در خانه «سلیمان ابن صرد خزاعی» جمع شدند و باب نامهنگاری به امام حسین(ع) پس از مرگ معاویه به دست آنان گشوده شد.
2- شیعیان طبقه دوم (شیعیان زبانی)
این دسته از شیعیان کسانی بودند که براثر جاذبههای حکومت علوی و آشنایی با احادیثی که اصحاب بزرگ پیامبر خدا(ص) در فضایل اهل بیت(ع) نقل کرده بودند، به این خاندان اظهار ارادت میکردند، ولی دوستی و حب آنها از مرز ظاهر و زبان تجاوز نمیکرد. امام صادق(ع) این گروه را دوستان تراز پایین اهل بیت(ع) توصیف فرموده است: «و گروه دوم پایینترند ما را آشکارا دوست دارند، ولی به شیوه پادشاهان رفتار میکنند. از این رو زبانهایشان با ما است و شمشیرهایشان بر ضد ما! (همان) در دوران حکومت امام علی(ع) و دیگر امامان، بیشتر مردم کوفه از همین دسته بودند، همانها که امام علی(ع) در اواخر حکومت خود پی در پی از آنها گله میکرد و خطاب به آنها میفرمود: «یا اشباء الرجال و لارجال» ای مرد نمایان نامرد! (نهجالبلاغه- خطبه 27) و میفرمود: گرفتار کسانی شدهام که فرمان نمیبرند (همان، خطبه 39) وی فرمود: زیاد بودن جمعیت شما سودی ندارد (همان- خطبه 119) و میفرمود: شما بد آتش افروزانی برای جنگ هستید (همان، خطبه 125) و میفرمود: هیهات که خواسته باشم به یاری شما عدالت پنهان را آشکار کنم (همان، خطبه 131) و نیز بر پایه برخی از گزارشها... امام حسن(ع) در توضیح علت پذیرش صلح خود با معاویه، این دسته از یاوران خود را این گونه توصیف فرمود: یقولون لنا ان قلوبهم معناوان سیوفهم لمشهوره علینا!. به ما میگویند که دلهایشان با ما است، ولی شمشیرهایشان به نحو آشکار برضد مان است (بحارالانوار، ج 44، ص 147، ح 14) همچنین فرزدق در دیدار با امام حسین(ع) در وصف این دسته از محبین و علاقمندان
اهل بیت(ع) میگوید: «القلوب معک، والسیوف مع بنی امیه» دلها با تواست و شمشیرها با بنیامیه. (تاریخ طبری، ج 5، ص 386)
ادامه دارد