پرسش: با توجه به اینکه مردم کوفه به امامحسین(ع) نامه نوشتند و آن حضرت را برای تشکیل حکومت اسلامی به کوفه دعوت کردند و حتی با نماینده امامحسین(ع) «مسلم ابنعقیل» بیعت کردند، اما ناگهان نظرشان به کلی تغییر کرد و ابتدا از مسلم دوری کردند تا در تنهایی به شهادت رسید و سپس رویاروی امامحسین(ع) در کربلا ایستادند و آن حضرت را به شهادت رساندند! چه عوامل و علل و اسبابی موجبات این دگردیسی ماهوی را فراهم آورد و چگونه این افراد به سرعت رنگ عوض کردند؟
پاسخ: در چهار بخش قبلی پاسخ به این سوال از منظر جامعهشناسی و روانشناسی به جامعه کوفه پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم:
ج) نظام و ساختار اداری و اقتصادی کوفه
1- نظام اداری
مهمترین عناصر تشکیلات اداری و اجرایی کوفه عبارت بودند از:
الف) فرماندار
فرماندار (والی) مهمترین مقام اجرایی کوفه بود که مستقیما توسط رئیس حکومت مرکزی، منصوب و اداره امور کوفه و توابع آن به او سپرده میشد. (همه نواحی ایران آن روز مانند: آذربایجان، زنجان، قزوین، فارس، ری، طبرستان، کابل و سمرقند از توابع کوفه محسوب میشدند)
ب) روسای ارباع
ابن زیاد هنگامی که در سال 50 هجری به حکومت کوفه منصوب شد، به منظور تسلط بیشتر بر این شهر، آن را به چهار قسمت (ربع) تقسیم کرد: 1- ربع اهل مدینه 2- ربع تمیم و همدان 3- ربع ربیعه و کنده 4- ربع مذحج و اسد همچنین برای هر یک فرمانده و رئيسی معین نمود که مجموع آنها «روسای ارباع» نامیده میشدند.
ج) عرفا
عرفا جمع عریف است و عریف منصبی در قبیله بوده است که صاحب آن، ریاست عدهای از افراد قبیله و سرپرستی امور آنان را برعهده داشته و نسبت به اعمال آن افراد، در مقابل حکومت پاسخگو بوده است. وظیفهای که عریف انجام میداد و نیز تعداد افراد تحت نظر او «عرافت» نامیده میشد. این منصب در قبایل عرب در زمان جاهلیت نیز وجود داشت، و از نظر اداری یک یا دو درجه از ریاست قبیله پایینتر بوده است. اما پس از پایهریزی نظام اسباع (فرماندار) در سال هفدهم هجری، نظام عرفا به گونهای دیگر پیریزی شد. وظیفه اولیه عرفا در آن زمان این بود که عطا و حقوق افراد تحت مسئولیت خود را از امرای اسباع تحویل میگرفتند و به آنان میرساندند. همچنین در هنگام جنگ، افراد خود را آماده میکردند و احیانا اسامی افرادی را که از شرکت در جنگ سر باز زده بودند، به اطلاع فرماندار یا امرای اسباع میرساندند.
2- منابع درآمدی مردم
به طور کلی راههای درآمد مردم کوفه را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: 1- کسب و کار 2- دریافت عطا و رزق از حکومت
الف) کسب و کار
کسب و کار مردم در آن زمان معمولا زراعت، صناعت، تجارت و یا کارهای دولتی و حکومتی بود. اکثر مشاغل حرفهای کوفه را موالی (غیرعربها) برعهده داشتند و اصولا عربها اشتغال به حرفه و صنعت را درخور شأن خود نمیدانستند!
ب) عطا و رزق
نظام عطا و رزق به وسیله خلیفه دوم پایهگذاری شد. بدینترتیب که برای تشکیل یک لشکر همیشه آماده و به منظور جلوگیری از اشتغال سربازان به کارهای دیگر، برای آنان حقوقی سالیانه تعیین نمود که ملاکهای خاصی را نیز مانند: صحابی بودن، دفعات شرکت در جنگها و...) در آن مدنظر داشت. این حقوق سالیانه که عمدتا از فتوحات و خراج سرزمینهای تازه فتح شده، تامین میگشت، به تناسب افراد، مبلغی بین سیصد تا دو هزار درهم در سال بود که مقدار حداکثر آن «شرف العطاء» نامیده میشد، و به افرادی که دارای ویژگیهای برجستهای مانند: شجاعت و رشادت فراوان بودند پرداخت میگردید.
بنابراین اصلیترین منابع درآمد مالی و تامین زندگی مردم کوفه، در دست حاکمیت بود و اکثر مردم برای امرار معاش، راهی جز همکاری با حکومت نداشتند، بنابراین به نظر میرسد که نظام اداری و اقتصادی موجود در کوفه موثرترین عامل در جهت رویگردانی مردم از نهضت
امام حسین(ع) و پیوستن آنها به حکومت ابنزیاد بود.
چنانکه او پس از ورود به شهر کوفه از نظام اداری و اقتصادی این شهر برای تهدید و تطمیع مردم نهایت بهرهبرداری را کرد، و به هواداران مسلم از طریق رؤسای قبایل پیغام داد که اگر دست از یاری مسلم بردارند به عطای آنان افزوده خواهد شد و در صورت حمایت و ادامه شورش عطای آنان قطع خواهد شد.
امام حسین(ع) در روز عاشورا به همین افراد فرمود: همه شما از فرمان من سرپیچی میکنید و به سخنانم گوش فرا نمیدهید، عطایای حرام شما را سست (و سنگین) کرده و شکمتان از حرام پر شده است. از این رو بر دلهایتان مهر خورده است.(بحارالانوار، ج45، ص8)
ادامه دارد