اهم شاخصهای جامعه مومنین
(پرسش و پاسخ)
پرسش:از منظر آموزههای وحیانی اسلام جامعه مومنین و متدینین از چه ویژگیها و شاخصهایی برخوردار است؟
پاسخ:اهم شاخصهای جامعه مومنین عبارتند از:
1- آنچه را برای خود دوست دارد برای دیگران هم همان را میخواهد
در اخبار و روایات ما آمده است: کمتر حقی که مومن نسبت به مومن پیدا میکند این است که باید هر چه را برای خود دوست میدارد، برای او هم دوست بدارد، و هر چه را برای خود مکروه میدارد برای او هم مکروه بدارد (نهجالبلاغه- نامه 31) یعنی کمترین حق مومن این است که خود را به جای مومنین دیگر فرض کند و همان طوری که به حسب طبیعت و غریزه و فطرت هیچ وقت برای خود جز خیر و سعادت آرزو نمیکند و جز از شر و بدبختی کراهت ندارد، برای سایر افراد مومن نیز باید این چنین باشد.
2- همدردی و همبستگی و اتحاد
رسول گرامی(ص) میفرماید: مثل اهل ایمان در دوستی متبادل و عاطفه مشترک همانا مثل یک پیکر است: که چون عضوی درد میگیرد، سایر اعضای جسد بیقراری و همدردی میکنند درجه حرارت بدن بالا میرود و تب عارض میگردد، استراحت و آرامش و آسایش از تمام بدن رخت برمیبندد و بیخوابی پیدا میشود (جامعالصغیر. ج 2، ص 155)
آری خاصیت موجود زنده این است که بین اعضا و اجزای آن همکاری و همدردی و هماهنگی هست و آن جماد و مرده است که از خراب شدن یک جزء اثری در سایر اجزاء دیده نمیشود. جامعه نیز به نوبه خود حیات و ممات دارد. روح اجتماعی نیز به نوبه خود حقیقتی است از حقایق این جهان. اگر روح اجتماعی یکپارچهای وجود داشته باشد و جامعه زنده و جاندار باشد، بدون شک همدردی و همکاری در آن جامعه وجود دارد دیگر در آن جامعه جنس تقلبی برای یکدیگر تهیه نمیکنند، به یکدیگر کم نمیفروشند، رعایت انصاف و عدالت را مینمایند، به یکدیگر دروغ نمیگویند و تهمت نمیزنند، در یک کلام در خوشی و ناخوشی یکدیگر شریک میباشند. در روایتی دیگر پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «الناس کلهم سواء کاسنان المشط» مردم همگی مانند دانههای شانه برابرند (من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 379) یعنی همان طور که دانههای شانه با یکدیگر برابرند و در عین حال در ریشه با یکدیگر پیوند و ارتباط ناگسستنی دارند،جامعه مومنین نیز باید این گونه باشد که در عین کثرت با یکدیگر پیوند دارند و به منزله یک پیکر واحد به حساب میآیند. در نگاه اسلام، نابودی ملتها و اقوام مختلف، ناشی از عدم مساوات آنان در برابر قانون حق و اجرا نشدن عدالت در سطح جامعه است. وجود هر نوع تبعیض، بیعدالتی و برتری طلبیهای قومی و نژادی و... خلاف روح اجتماعی جامعه مؤمنین و متدینین است. آری اسلام تمام افراد بشر را از یک پدر و مادر میداند و هیچ امتیازی برای رنگ، ثروت، مقام، قبیله و نژاد و... قائل نمیشود.
اسلام تنها امتیاز را تقوا میشمرد و گرامیترین مردمان را پرهیزکارترین آنان میداند (حجرات- 14) اصحاب پیامبر(ص) نقل کردهاند که در سفری خدمت آن حضرت بودیم و در منزلی فرود آمدیم و قرار شد غذایی تهیه شود. گوسفندی آماده شده بود تا آن را ذبح کرده و از گوشت آن آبگشوتی تهیه و تناول کنند. یکی از اصحاب میگوید: سربریدن گوسفند با من، دیگری میگوید: پوست کندن آن با من، سومی میگوید: پخت آن با من و... پیامبر اکرم(ص) میفرماید: جمع کردن هیزم از صحرا با من. اصحاب عرض کردند: یا رسولالله! ما خودمان افتخار این خدمت را داریم. شما سرجای خودتان بنشینید، ما خودمان همه کارها را انجام میدهیم. حضرت فرمود: بله میدانم. من نگفتم که شما انجام نمیدهید ولی مطلب چیز دیگری است. بعد جملهای فرمودند: «ان الله یکره من عبد ان یراه متمیزاً بین اصحابه» خدا دوست نمیدارد که بندهای را در میان بندگان دیگر ببیند که برای خود امتیازی قائل شده باشد.(هدیه الاحباب، ص 277)
بنابراین معنای زنده بودن جامعه به این است که در افراد آن اجتماع روح اجتماعی و احساس همبستگی و عاطفه اجتماعی وجود داشته باشد.