پرسش:از منظر آموزههای وحیانی اسلام فرهنگ کار و تلاش چه آثاری در ابعاد فردی و اجتماعی به همراه دارد؟
پاسخ:فریضه کار
یکی از فریضهها و واجبها برای هرکسی کار است. خداوند از آدم بیکار بیزار است. برخی از مردم گمان میکنند که کار فقط برای مردم فقیر لازم است تا بدینوسیله بتوانند به زندگی خود ادامه دهند، و اما کسی که ثروتی دارد نیازی به کار ندارد. اما چنین نیست زیرا هرکسی بیش از هر چیزی متعلق به اجتماع است و باید برای آن کار کند.
کار، فریضهای اجتماعی
کسی که در پرتو اجتماعی خوش و مرفه زندگی میکند، باید به جامعهای که در آن زندگی میکند، خدمتی هم انجام دهد. پس از نظر وظیفه چنین نیست که کار تنها وظیفه تهیدستان و محتاجان است. ثروتی که هر انسانی در اختیار دارد و کالایی را که مصرف میکند، حاصل کار متراکم اجتماع است که خود او هم باید در آن سهمی داشته باشد و کار کند.
کار، معیار شناخت شخصیت انسانها است
گذشته از نظر «وظیفه اجتماعی» از منظرهای دیگر نیز کار و فعالیت و عمل برای هرکسی لازم است. زیرا اولا هرکسی تا دست به فعالیت و کاری نزند و اثری از وجود خود نبیند، نمیتواند خود را تجربه کند و باز یابد و نمیتواند بفهمد آیا از خودش اثری و هنری ساخته هست یا نیست؟ آری تنها در پرتو کار و فعالیت است که آدمی به استعدادهای نهفته وجود خود پی میبرد، و به خودش ایمان و اعتقاد پیدا میکند و شخصیت خود را باز مییابد.
و به عبارت دیگر این کار است که هرکسی را به خودش میشناساند و به عبارت رساتر، کار سبب میشود که انسان استعدادها و ظرفیتهای خودش را کشف کند، و این مهمترین و بالاترین کشفها است.
اعتماد و اتکا به توانمندیهای خود
انسان پیش از آنکه دست به کاری بزند و اثری از خود ظاهر سازد، اتکا و اعتمادش یا به ثروت بادآورده و یا به باند و دارودسته و یا به دوستان و خویشان و فامیل و... است. اما همین که در نتیجه کار و فعالیت، استعدادها، توانمندیها و ظرفیتهای خود را در عمل مشاهده کرد، به شخص خویش امیدوار میشود، و قائم و متکی به نفس خود میگردد.
و دیگر خود را نیازمند و متکی به چیز دیگر و کسی دیگر نمیبیند. پس کار صاحب خود را به توانمندیها و ظرفیتهای خود مومن و معتقد میکند و به عبارت دیگر انسان با کار استعدادهای درونی خود را به محک تجربه میگذارد و بازشناسی میکند.
کار و سلامت
کار به بدن انسان سلامتی و نیرو میبخشد، و سلامتی از بزرگترین نعمتها است که در پرتو آن انسان میتواند از لذت و سعادت دنیا و آخرت بهرهمند گردد و این سلامتی با کار و تلاش و فعالیت به دست میآید.
کار، مانع بروز جرم و جنایت و خیالات شیطانی
کار و فعالیت صحیح مانع بروز گناه، معصیت و جرم و جنایت میگردد، برخی از مردم در اثر بیکاری انواع گناهان مانند: غیبت، سخن چینی، تهمت و فتنهانگیزی و ... را مرتکب میشوند، و با کار و تلاش صحیح، نیروهای ذخیره شده بدن در مجرای صحیح مصرف شده و بدن آرام میگیرد، زیرا مغز و قوه خیال انسان سرگرمی میخواهد تا وقتی که آدمی به کاری سرگرم است نیروی مغز و قوه خیال متوجه او است، و اگر این سرگرمی از بین رفت، خیالات شیطانی و وسوسهها و هوا و هوسها جای آن را پرخواهد کرد. علی(ع) میفرماید: نفس را اگر مشغول نداری و سرگرم نکنی، او تو را به خود مشغول خواهد کرد (مجموعه ورام، ج2، ص 134)
کار، قوت علم و عقل و زدودن غم و غصهها را به همراه دارد
کار معلم و آموزنده است. آدمی علم خود را از عمل به دست میآورد و هرچه بیشتر کار و عمل کند برمعلومات و اطلاعات و تجربیاتش افزوده میگردد. کار مانع هجوم اندوه و غم و غصهها است. سرگرمی به کار موجب میگردد که اگر آدمی غم و اندوهی هم داشته باشد، کم کم آنها را فراموش کرده و به کلی از یاد میبرد.
کار، کانون لذت است
کار گذشته از اینکه زداینده غم و صیقل دهنده روح است، کانون لذت و بهجت نیز میباشد، و به دل شادی میدهد. خصوصا اگر جنبه هنر و صنعت و خلاقیت و فنانیت و ابتکار داشته باشد. بنابراین کار هم اثر مادی دارد و هم اثر معنوی، هم مایه معیشت آدمی است و هم تهذیب کننده اخلاق و هم معلم و آموزگار و هم زاینده غم و غصه و هم کانون لذت و سعادت و هم بخشنده صحت و سلامت انسان میباشد.
کار از منظر روایات
1- رسول خدا (ص) فرمود: خداوند مومنی را که شغل و حرفهای داشته باشد دوست میدارد (وسایلالشیعه، ج 12، ص 13)
2- رسول خدا فرمود: ملعون است کسی که سنگینی کار خود را در زندگی به دوش دیگران بیندازد (همان، ص 18)
3- وقتی در حضور رسول خدا از کسی تعریف میکردند، میپرسید: کارش چیست؟ اگر میگفتند: بیکار است، میفرمود: سقط من عینی؛ از چشم افتاد! (بحارالانوار، ج 100، ص 9)