به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 5,049
بازدید دیروز: 18,995
بازدید هفته: 65,797
بازدید ماه: 65,797
بازدید کل: 25,052,726
افراد آنلاین: 115
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۰۶ دی ۱٤۰۳
Thursday , 26 December 2024
الخميس ، ۲٤ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
1084 - آثار عدم تعادل اجتماع(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۰/۰۹/۲۴

آثار عدم تعادل اجتماع

(پرسش و پاسخ)

انسان ها چگونه در حفظ یا بر هم زدن تعادل در جامعه خود نقش دارند؟ | ستاره
 
پرسش:تعادل اجتماعی چیست و به هم خوردن آن چه آثار و پیامدهایی را برای جوامع انسانی خواهد داشت؟
پاسخ:تعریف شخصیت فردی و اجتماعی
هر فردی از افراد انسان دو نوع شخصیت دارد: یکی شخصیت واقعی و فردی و دوم شخصیت اجتماعی اما شخصیت واقعی و فردی هر کسی عبارت است از مجموع قوای ذاتی و استعدادهایی که در وجودش نهادینه شده و خصایص و ملکاتی که در طول زندگانی کسب کرده است و همه قائم به شخص خودش می‌باشد. از عقل و هوش و معلومات و اراده و اخلاق و ملکات و صفات. مجموع استعدادها، ظرفیت‌ها و قوای ذاتی و صفات و خصایص اکتسابی، شخصیت واقعی و فردی او را تشکیل می‌دهد. اما شخصیت اجتماعی هر کس عبارت است از موقعیت و مقامی که در اجتماع احراز کرده است. بدیهی است که موقعیت‌ها و مقامات اشخاص در اجتماع متفاوت است، زیرا هر اجتماعی روی هر اصولی که بنا شده باشد، بالاخره پله‌پله و مانند نردبان دارای درجات و مراتب مختلف است و هر کسی به تناسب پستی که اشغال کرده و نفوذ کلمه‌ای که دارد، یا به واسطه ثروتی که تصاحب کرده یا به واسطه هنر و استعدادی که در یک رشته‌ای دارد یا به واسطه انتسابی که با یک صاحب مقام بزرگ اجتماعی دارد، بر روی یکی از این پله‌ها و درجات و مراتب قرار گرفته که از بعضی بالاتر و از بعضی دیگر پایین‌تر و با بعضی هم‌رتبه و هم‌درجه می‌باشد.
بنابراین مقام و موقعیت و جایگاهی که هر فرد به واسطه یکی از این امور در اجتماع دارد شخصیت اجتماعی او را تشکیل می‌دهد. شخصیت واقعی جزو جوهر انسان است و امری است عینی و واقعی و حقیقی و اما شخصیت اجتماعی امری است اعتباری و فرضی و با اندک تغییری در متغیرهای اجتماعی موجبات از بین رفتن آن فراهم می‌شود. مثلا شخصیت کسی که از راه ثروت و اموال فراوان به موقعیت و جایگاهی رسیده ممکن است ثروت او با ورشکستگی یا سرقت اموال و یا عوامل دیگر از بین برود و یا کسی که ریاست و پست و مقامی داشته از او سلب شود.
شاخص‌های عدم تعادل جامعه
در اینجا به برخی از اهم شاخص‌های عدم تعادل جامعه ذیلا می‌پردازیم:
1- علمای اجتماع می‌گویند: یکی از نشانه‌های انحطاط بلکه از نشانه‌های فنا و اضمحلال یک قوم و جامعه این است که مقامات بزرگ و حساس آنها به دست افراد بی‌شخصیت و نالایق سپرده شود! این علامت این است که تعادل آن اجتماع به هم خورده و مانند بدنی است که صحت و اعتدال خود را از دست داده و بیمار شده است. عکس این شاخص یکی از نشانه‌های پیشرفت، ترقی و تکامل جامعه به حساب می‌آید و در آن اجتماعات که تعادل و توازن محفوظ است و مزاج جامعه صحت و اعتدال خود را از دست نداده، افراد به تناسب شخصیت واقعی‌شان به مقامات اجتماعی نایل می‌شوند و هرکس در جایگاه واقعی خودش در جامعه ایفای نقش می‌کند.
2- قدردانی نکردن از فضایل و کمالات در جامعه تعادل و توازن آن جامعه را به هم می‌زند و موجب می‌شود افرادی که از صلاحیت‌ها و شایستگی‌های لازم برخوردار نیستند در موقعیت‌های اجتماعی مختلف قرار گیرند و روز به روز جامعه را به سوی انحطاط و قهقرا سوق دهند.
آثار عدم تعادل جامعه
1- عدم تعادل جامعه و به هم‌خوردن توازن و معیارهای اصیل آن علاوه بر آنکه خودش بد است یک اثر روحی بدتری از جنبه تعلیم و تربیت و اخلاق عمومی دارد، همین که تعادل و توازن جامعه به هم ‌خورد و ارزش واقعی شخصیت‌ها از بین رفت، دیگر مردم هیچ توجهی به پرورش و تهذیب و تکمیل شخصیت واقعی خودشان و فرزندانشان و مطلق اشخاصی که مورد علاقه آنها است نخواهند کرد. بنابراین به هم خوردن تعادل و توازن جامعه اثر اولی‌اش این است که نظم زندگانی عمومی را به هم می‌زند و کارها جریان عادی و طبیعی خود را طی نمی‌کند و اثر ثانوی‌اش این است که سرچشمه انسانیت و آب حیات معنویات را خشک می‌کند، زیرا علاقه افراد را به این امور از بین می‌برد!
2- قدرنشناسی و عدم تشویق جامعه نسبت به فضایل و کمالات اخلاقی و انسانی ضمن آنکه تعادل و توازن جامعه را به هم می‌زند باعث سرخوردگی و واگرایی انسان‌های متعالی در انگیزه فعالیت‌های آنها خواهد شد. البته اولی این است که تهذیب نفس انسان‌های متعالی باید درحدی باشد که واکنش سلبی و قدرناشناسی جامعه مانع حرکت تکاملی و روند رشد و بالندگی آنها نشود.