به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,828
بازدید دیروز: 18,995
بازدید هفته: 65,576
بازدید ماه: 65,576
بازدید کل: 25,052,505
افراد آنلاین: 42
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۰۶ دی ۱٤۰۳
Thursday , 26 December 2024
الخميس ، ۲٤ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
1085 - تفاوت اجتماع منزلی با اجتماع مدنی(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۰/۰۹/۲۶

تفاوت اجتماع منزلی با اجتماع مدنی

(پرسش و پاسخ) 

انسان «مدنی بالطبع» دیدگاه غالب اندیشمندان اسلامی است

 

پرسش:از منظر اسلام چه تفاوت‌هایی میان اجتماع منزلی با اجتماع مدنی به لحاظ ماهیت و حقوق و تکالیف وجود دارد؟

پاسخ: 1- تفاوت ماهیتی اجتماع منزلی با اجتماع مدنی
زندگی اجتماعی یا اجتماع مدنی یا سیاست مدن برخلاف آنچه که ارسطو و طرفدارانش گفته‌اند یک زندگی طبیعی نیست. یعنی انسان مدنی بالطبع نیست، بلکه مدنی بالاختیار است، به این معنا که علت اینکه انسان به زندگی اجتماعی گرایش پیدا کرده این است که در عقل و فکر و اندیشه خودش دریافته که تامین خواسته‌ها و حوائجش جز در پرتو اجتماع یعنی جز در پرتو همکاری و همفکری با دیگران میسر نیست. عینا مثل شرکتی که در داخل اجتماع تاسیس می‌شود. اگر شما چند نفر جمع شدید و شرکتی تجاری یا فنی تشکیل دادید آیا این مقتضای غریزه شما است که این شرکت را تشکیل بدهید؟ نه مقتضای عقل و فکر شما است. یعنی شما دنبال سود بیشتر هستید رفیق شما هم دنبال سود بیشتر است. بعد به این نتیجه می‌رسید که به تنهایی نمی‌توانید به این هدف برسید و لذا ناچار هستید با همکاری دیگران این هدف را محقق کنید، که در اینجا تن دادن اختیاری و یا تحلیلی اندیشه‌ای به اجتماع در واقع وسیله‌ای برای رسیدن به خواسته‌ها، اهداف و منافع افراد می‌باشد. اما اجتماع خانواده برعکس است. یک اجتماع کاملا طبیعی است، یعنی اجتماعی مبتنی بر غریزه طبیعی انسان است، و خود غریزه طبیعی، انسان را به سوی این اجتماع می‌کشاند. به تعبیر دیگر این اجتماع خودش وسیله‌ای برای چیز دیگر نیست، بلکه فی‌نفسه خودش یک هدف انسانی است اگر انسان فرزند و خانواده خود را دوست دارد، و به آنها عشق می‌ورزد، نه از باب این است که فرزند وسیله‌ای است برای تأمین منافع دیگر، بلکه از این نظر است که نفس این فرزند برای او موضوعیت دارد. اصلا خود داشتن فرزند، آن هم نه فقط داشتن بلکه داشتن فرزند به علاوه سلامت، سعادت، خوشی و خوشبختی فرزند، جزء سعادت انسان است. در اینجا دیگر آن دوگانگی‌ها و تضادهای اجتماع قراردادی از بین می رود. بنابراین زوجیت و اجتماع خانواده یا منزلی یک اجتماع طبیعی است نه قراردادی همانند تشکیل یک شرکت! این دروغ است و باطل! ازدواج مافوق شرکت و مافوق سود و حاجت طبیعی بشر است. بنابراین نوع تعامل و همکاری میان اجتماع منزلی و خانواده با اجتماع مدنی و قراردادی بسیار متفاوت است.
2- تفاوت حقوق و تکالیف اجتماع منزلی با اجتماع مدنی
به دلیل همین تفاوت ماهیتی که اجتماع منزلی با اجتماع مدنی دارد، به طور طبیعی حقوق و تکالیف در اجتماع خانواده با حقوق و تکالیف در اجتماع مدنی متفاوت می‌شود. جایی که اجتماع طبیعی باشد، انسان طبیعتا سود همکار و همزیست خودش را می‌خواهد. اما جایی که اجتماع طبیعی نباشد، یعنی انتخابی و اختیاری باشد، هر کسی به طبع اولی خود منافع و سود شخصی خود را می‌خواهد، و اگر از خواسته‌های منفعت‌طلبانه خودش صرف‌نظر می‌کند، اجبارا این خواسته را می‌پذیرد. بنابراین حقوق و تکالیف متفاوت می‌شود. نکته اساسی در اینجا این است که ما اجتماع خانوادگی را نباید مقیاس قرار بدهیم برای سیاست و اجتماع مدنی و بگوییم: هر قانونی که در اجتماع خانوادگی درست است، پس در اجتماع مدنی هم صحیح می‌باشد، و یا برعکس مقایسه کنیم و بگوییم: هر قانون و حقوقی که در اجتماع مدنی درست است، در اجتماع خانواده هم درست است! این مقایسه بسیار غلط است. «سر اینکه در اجتماع خانوادگی مدیریت و سرپرستی به مرد داده شده است: الرجال قوامون علی النساء» (نساء- 34) و این شأن مدیریتی در واقع انتخابی نیست، بلکه به یک معنا انتصابی و به یک معنای دیگر طبیعی است و حال آنکه در اجتماع مدنی، ‌حکومت فردی بر فرد دیگر بدون انتخاب، یک امر غیرجایز و ظالمانه شمرده می‌شود. بنابراین حق مدیریت مرد در خانواده همانند حق ولایتی است که پدر بر فرزند خود دارد. که یک حق طبیعی است نه قراردادی. از این جهت آن مفاسدی که در اجتماع مدنی در حکومت فرد بر افراد دیگر هست در اجتماعات طبیعی نیست. علتش این است که خود غریزه طبیعی جلوی آن را می‌گیرد، به بیان دیگر در اجتماع خانواده سعادت پدر سعادت تمام اعضای خانواده است و با یکدیگر آمیخته و تفکیک‌ناپذیر می‌باشد.