1096 - جداییناپذیری دین از علم(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
جداییناپذیری دین از علم
(پرسش و پاسخ)
پرسش: آیا میتوان گرایش دینی را جدای از علم و دانش جستوجو و محقق نمود؟ و آیا علوم دینی با علوم دیگر در تعارض با یکدیگر میباشند؟
پاسخ: آثار سلبی جدایی دین از علم
در دنیای امروز برای بشریت هیچ چیز گرانتر و زیانبارتر از جدایی دین از دانش و علم نیست! این جدایی تعادل اجتماع انسانی را از بین میبرد. هم دنیای قدیم و هم دنیای جدید گاه دچار آشفتگی و بیتعادلی شده و آرامش و تعادل خود را از دست داده است. زمانی مردم گرایشهای دینی خود را جدا از علم و دانش جستوجو میکردند، این بیماری عمده دنیای قدیم بود. همچنان که بیماری عمده دنیای جدید این است که عدهای در جستوجوی علم منهای دین هستند. اکثر انحرافات و بدبختیهایی که بشر امروز را تهدید میکند، ناشی از این است که علم را جدا از ایمان میخواهد. همای سعادت آن روز بر سر انسان سایه خواهد گسترد که وی عمیقا پی ببرد که به این هر دو اصل مقدس نیازمند است و بداند مرغی است که برای پرواز به دو بال نیاز دارد؛ بالی از دانش و علم و بالی از ایمان و باورمندی به خدای متعال.
عدم تعارض علوم دینی با علوم انسانی
اساسا این تقسیمبندی درستی نیست که ما علوم را به دو رشته تقسیم کنیم، علوم دینی و علوم غیردینی، تا این توهم برای بعضی پیش بیاید علومی که اصطلاحا علوم غیردینی نامیده میشوند، از اسلام بیگانهاند و با آموزههای وحیانی اسلام در تضاد و تعارض قرار دارند. جامعیت و خاتمیت اسلام، اقتضاء میکند که هر علم مفید و نافعی را که برای جامعه اسلامی لازم و ضروری است، علم دینی بخوانیم. بنابراین هر علمی که به حال اسلام و مسلمانان نافع است و برای حیات فردی و اجتماعی آنها لازم و ضروری است، باید آن را از علوم دینی به حساب آورد. و اگر کسی خلوص نیت داشته باشد و برای خدمت به اسلام و مسلمین آن علم را تحصیل کند مشمول اجر و ثوابهایی که در تحصیل علم گفته شده خواهد بود. امام صادق(ع) میفرماید: هرکس در راهی گام بردارد که در آن علمی را طلب کند، خداوند او را در راهی به سوی بهشت درآورد و به درستی که فرشتگان از برای طالب علم، از روی رضا و خشنودی به آن بالهای خویش را بر زمین میگسترند، و هرکه هرچه در آسمان و زمین است، برای طالب علم از خداوند طلب آمرزش میکند، حتی ماهی در دریا! (امالی، شیخ صدوق، ص116)
علوم حقیقی
در اینجا ذکر این نکته حائز اهمیت است که منظور ما از علوم، همان دادهها و دانشهای گردآوری شده در اثر اکتشافات بشر در طول تاریخ از قانونمندیها و ضوابط حاکم بر جهان هستی و اجرای آن میباشد که همه آنها قابل اثبات و بازتولید مجدد میباشد. بنابراین دانشی که شامل آگاهی مطلق انسان از هر چیزی میشود و فردوسی در شعر معروفش میگوید: «توانا بود هرکه دانا بود- زدانش دل پیر برنا بود» در این رابطه مورد نظر ما نیست. آموزههای وحیانی اسلام در بعد اجتماعی نیازمند علوم مختلف است که لازمه پیاده کردن ابعاد اجتماعی اسلام میباشد. از این جهت است که پیامبر گرامی اسلام(ص) بعد از تشکیل حکومت در مدینه میفرماید: «اطلبوا العلم ولو بالصین» علم را طلب کنید اگرچه در چین باشد. (بحارالانوار، ج1، ص177) که در اینجا این توصیه پیامبر(ص) شامل همه علوم مورد نیاز جامعه اسلامی میشود که فراگرفتن آن گاه واجب عینی و گاه واجب کفایی به حساب میآید.