1097 - عشق و آثار آن(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۰/۱۰/۲۴
پرسش:عشق چیست و چه آثاری در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد؟
پاسخ:تعریف عشق
علاقه به شخصی یا شیئی وقتی که به اوج شدت برسد، به طوری که وجود انسان را مسخر کند و حاکم مطلق وجود او گردد، عشق نامیده میشود. عشق در واقع اوج علاقه و احساسات انسان است. در قرآن کریم واژه عشق نیامده بلکه آنچه که معنای عشق را افاده میکند، یعنی «اشد حباً» آمده است. «الذین امنوا اشد حباً لله» کسانی که ایمان آوردهاند خدا را بیشتر و بهتر از هر چیزی دوست میدارند.(بقره - 165)
انواع عشق
احساسات انسان انواع و مراتب دارد. برخی از آنها مقوله شهوت و خصوصا شهوت جنسی است، و از وجوه مشترک انسان و سایر حیوانات است. عشق و محبت تنها منحصر به عشق حیوانی جنسی و حیوانی نسلی نیست، بلکه نوع دیگری از عشق و جاذبه هست که در سطح و جوّی بالاتر قرار دارد، و اساسا از محدوده ماده و مادیات بیرون است، و از غریزه ماورای بقای نسل سرچشمه میگیرد و در حقیقت فصل ممیز جهان انسان و جهان حیوان است. و آن عشق معنوی و انسانی است. یعنی در واقع عشق ورزیدن به فضایل و خوبیها و شیفتگی سجایای انسانی و جمال حقیقت است. آری انسان نوعی دیگر احساسات دارد که از لحاظ حقیقت و ماهیت با شهوت مغایر است. بهتر است نام آن را عاطفه و یا به تعبیر قرآن «مودت» و «رحمت» بگذاریم.
عشق و محبت در رابطه زوجین
قرآن کریم رابطه میان زوجین را با کلمه «مودت» و «رحمت» تعبیر میکند. «از نشانههای خدا این است که برایتان از نوع خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان به آرامش روحی روانی برسید، و میان شما (زوجین) هم محبت و مهربانی قرار داد. (الروم - 21) و این نکته بسیار عالی است که میان زن و شوهر همواره باید روابط توأم با عشق و محبت و رحمت حاکم باشد تا آن آرامش موردنظر در فضای گرم کانون خانواده حاصل گردد. در واقع این اساس و رکن مستحکم خانواده بر مبنای عشق و محبت و رحمت اشاره به این دارد که عامل شهوت، تنها رابطه طبیعی زندگی زناشویی نیست. رابطه اصلی، صفا و صمیمیت و اتحاد و روح است، و به عبارت دیگر آنچه زوجین را به یکدیگر پیوند و یگانگی میدهد، مهر و محبت، مودت و صفا و صمیمت است، نه شهوت تنها که فصل مشترک میان انسان و حیوان است.
آثار عشق در زندگی
شعرای فارسیزبان عشق را «اکسیر» نامیدهاند. کیمیاگران معتقد بودند که در عالم، مادهای وجود دارد به نام «اکسیر» یا «کیمیا» که میتواند مادهای را به ماده دیگر تبدیل کند. عشق مطلقا اکسیر است و خاصیت کیمیا دارد. آری این عشق است که دل را دل میکند، و اگر عشق نباشد دل نیست، آب و گل است. از جمله آثار عشق، نیرو و قدرت است. محبت، نیروآفرین است، ترسو را شجاع میکند. عشق و محبت، سنگین و تنبل را چالاک و زرنگ میکند و حتی از کودن، تیزهوش میسازد. عشق است که از بخیل، بخشنده و از کمطاقت و ناشکیبا، متحمل و شکیبا میسازد. عشق نفس را تکمیل و استعدادهای حیرتانگیز باطنی را ظاهر میسازد.
تاثیر عشق در جسم و روح انسان
اثر عشق از لحاظ روحی، در جهت عمران و آبادی روح است و از لحاظ بدن، در جهت گداختن و خرابی! اثر عشق در بدن، درست عکس روح است. عشق در بدن، باعث میرانی و موجب زردی چهره و لاغری اندام و بیماری و اختلال هاضمه و اعصاب است. شاید تمام آثاری که در بدن وجود دارد، آثار تخریبی باشد، ولی نسبت به روح چنین نیست. تا موضوع عشق چه موضوعی و تا نحوه استفاده شخصی از آن چگونه است؟