شکست مفتضح دشمن در نزاع 8 ماهه
۱۴۰۰/۱۱/۱۵
گزیده سخنان کلیدی رهبر انقلاب درباره فتنه 88
فصل پنجم: از 22 بهمن 1388 تا امروز
ببینید دشمنان ایران چه حالی شدند |
دشمنان خارجی هم باید بیدار شده باشند. رئیسجمهور آمریکا و دیگرانی مثل او، هی دم از مردم ایران میزدند: «ما طرفدار مردم ایرانیم»، «مردم ایران با نظام جمهوری اسلامی مخالفند». این حرفها را بارها تکرار کردند. ببینید اینها وقتی مردم ایران را روز بیستودوی بهمن توی خیابانها دیدند، چه حالی شدند؟ خذلان الهی برای دشمن، از این بالاتر؟ رسوایی برای دشمن، از این بالاتر؟ (28 بهمن 1388)
دست دشمن در فتنه رو شد | امسال برای چند دهمین بار جمهوری اسلامی در مبارزه خود در قبال مستکبرین پیروز شد و مستکبرین شکست خوردند. حوادث بعد از انتخابات را که عدّهای از روی نادانی و محاسبه غلط ایجاد کردند، دشمن بهانه کرد، شاید بتواند جمهوری اسلامی را تضعیف کند؛ امّا به عکس شد؛ همین حوادث موجب قدرت جمهوری اسلامی شد. اگر تا قبل از این حوادث کسی میخواست با استدلال به مردم اثبات کند که دشمن در کمین است، بعد از این حوادث مردم به چشم خودشان دیدند که دشمن در کمین است؛ و ملّت ایران اینجوری است؛ وقتیکه دید دشمن در کمین است، معطّل نمیکند، میآید توی میدان. (28 بهمن 1388)
8 ماه منازعه بین نظام اسلامی و نظام استکبار | مسئله اصلی همین مسائلی است که در طول این هشت نُه ماهِ بعد از انتخابات، محلّ اختلاف بوده است بین مجموعه نظام اسلامی و مجموعه کفر و استکبار، که اینجا کسانی حرفهای آنها را تکرار کردند. آنها میخواهند نظام اسلامی، نظام دینی، نظام مبتنی بر اطاعت از خدا و رسول وجود نداشته باشد. هر آن چیزی که تضمینکننده اطاعت عمومی این نظام است، برای آنها دشمن محسوب میشود؛ علیهاش اقدام میکنند، علیهاش فعّالیّت میکنند، همه تلاش خودشان را برای زدن آن متمرکز میکنند.
این طرف قضیّه بایستی تلاش و سعی خودش را بکند، برای اینکه همین ارکان اصلی را، این مبانی و مبادی اصلی را حفظ کند. مسئله اصلی را نبایستی مغفولٌعنه قرار داد.
(6 اسفند 1388)
هندسه کار دشمن در انتخابات 88 | در قبال این حرکت، دشمنان ملّت ایران نقشههایی داشتند؛ این نقشهها را شروع کردند به عمل کردن. اگر حضور شما مردم در انتخابات بیستودوی خرداد سال ۸۸ یک حضور ضعیفی بود، اگر بهجای 40 میلیون، مثلاً 30 میلیون شرکت کرده بودید، به احتمال زیاد دشمنان شما موفّق میشدند. نقشههایی از پیش طرّاحی شده بود. من کسی را متّهم نمیکنم؛ امّا هندسه کار دشمن را میشناسم، میبینم، آن را تشخیص میدهم؛ نمیتوانم آن را انکار کنم. هندسه کار دشمن، یک هندسه مشخّصی بود؛ نظیر این کار را در جاهای دیگر هم کردند. وقتی قدرتهای مستکبر بینالمللی از یک نظامی ناراضی و ناخشنود باشند، یکی از راههایی که یافتند و عمل کردند، این است که منتظر یک فرصت انتخابات بشوند، بعد در آن فرصت انتخابات، اگر کسانی که مورد رضای آنها نیستند، بر سر کار آمدند و آنهایی که آنها میخواهند، بر سر کار نیامدند، آنوقت با یک حرکت نمایشىِ مردمی، اوضاع را برگردانند؛ با شعارهایی گروهی از مردم را توی صحنه بکشانند، با فشار در صحنه خیابانها، آن چیزی را که با قانون به دست آمده است، با خشونت دگرگون کنند. این یک نقشه شناختهشده است. اگر ملاحظه میکنید که حوادثی که بعد از انتخابات پیش آمد، در ذهن مردم، در ذهن تحلیلگران مستقل و صادق و تیزبین، منتسب به عوامل خارجی و بیرونی میشوند، ناشی از این است. اگر کسی هیچ خبری هم از پشت پرده نداشته باشد، اطّلاعاتی که افراد صاحب اطّلاع به دست میآورند، اگر این اطّلاع هم در دسترس نباشد، انسان شکل کار را که نگاه میکند، میفهمد که این کار، کار دشمنان ملّت است؛ کار بیگانگان است. انتخاباتی انجام میگیرد، یک حرکت قانونی اتّفاق میافتد، یک نتیجهای هم با خود به دنبال میآورد؛ این نتیجه را به زور خشونت بخواهند عوض کنند؛ یک عدّهای را بکِشند توی صحنه؛ احیاناً اگر اقتضا شد، خشونت هم بکنند، آتشسوزی هم راه بیندازند، بانک هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، برای اینکه نتایج قانونی را برگردانند. خب، این حرکتی است که هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است؛ پیدا است این حرکت، حرکت هدایتشدهای از طرف بیگانگان است.
(1 فروردین 1389)
میخواستند جنگ داخلی راه بیندازند|
آزمون مهمّی بود؛ هم عبرتهای زیادی داشت، هم درسهای زیادی داشت؛ و در این آزمون، ملّت ایران پیروز شد. آنها میخواستند مردم را تقسیم کنند به یک گروه اقلّیّت، به یک گروه اکثریّت؛ یک گروهی که برنده انتخابات است، یک گروه هم که در انتخابات به نتیجه مطلوب خود دست پیدا نکرده، اینها را در مقابل هم قرار بدهند. ملّت را دوپارچه کنند؛ یک عدّه اغتشاشگر هم وارد میدان بشوند و با ایجاد اغتشاش، جنگ را در داخل کشور مغلوبه کنند، جنگ داخلی راه بیندازند؛ امیدشان این بود؛ امّا ملّت هوشیاری بهخرج داد. شما دیدید در روز انتخابات، مردم به دو گروه سیزده چهارده میلیونی و بیست و چهار پنج میلیونی تقسیم شدند؛ امّا بعد از گذشت مدّتی نهچندان بلند، همین دو گروه با هم یکی شدند و در مقابل شورشگران و اغتشاشگران و خرابکاران ایستادند. بیداری ملّت را انسان اینجا میشود بفهمد. میخواستند بین مردم اغتشاش ایجاد کنند. بدخواهانی که 30 سال است علیه این انقلاب و علیه این مردم هر کاری توانستند، کردند، اینها هم فرصت را مغتنم شمردند و با تبلیغاتِ خودشان وارد میدان شدند. بیش از این، کاری نمیتوانستند بکنند.
اگر آمریکاییها و انگلیسیها و صهیونیستها میتوانستند نیرو وارد خیابانهای تهران بکنند، یقین بدانید میکردند؛ اگر برایشان امکان داشت که با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنانکه میخواهند، هدایت کنند، میکردند؛ منتها میدانستند که این کار به ضررشان تمام میشود. تنها کاری که میتوانستند بکنند، این بود که در صحنه تبلیغات، در صحنه سیاست جهانی، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمایت کنند. رؤسای جمهور کشورهای مستکبر در این قضیّه وارد میدان شدند؛ اغتشاشگران خیابانی و خرابکارانی را که با آتش زدن میخواهند موجودیّت خودشان را نشان بدهند، ملّت ایران نامیدند؛ شاید بتوانند اوضاع را آنچنانکه طبق میل خودشان است، در افکار عمومی دنیا و کشورمان تصویر و ترسیم کنند؛ امّا شکست خوردند.
(1 فروردین 1389)
دشمن سراسیمه و دستپاچه شد و خود را لو داد | بهمجرّد اينکه کبريت فتنه سال گذشته زده شد، آمريکایىها دستپاچه و سراسيمه آمدند وسط ميدان، خودشان را رسوا کردند. حقّش بود يکقدرى صبر مي کردند؛ به اين آسانى خود را لو نميدادند؛ ببينند آخر بالاخره سرانجام کار چه خواهد شد. بهقدرى ذوقزده شدند که همان فوراً آمدند اسم آوردند از آدمهاى مسئول فتنه؛ آن کسانى که واقعاً گردنشان مسئول فتنه است؛ زير بار مسئوليّت فتنهاند؛ اسم از اينها آوردند، از اينها حمايت کردند، بنا کردند کمک کردن تبليغاتى به آنها؛ بودجه برایشان گذاشتند براى به قول خودشان جنگ نرم. اين تکيه روى اينها است. البتّه شکست خوردند، به دست مردم شکست خوردند، خدا اينها را شکست داد.
(23 تیر 1389)