اشکال اول: محبت تقسیم بردار نیست؟!
پرسش: اگر بنای ازدواج همدلی است، فقط دو دل میتوانند با یکدیگر یکی شوند، یک دل نمیتواند با دو دل یا سه دل یا چهار دل دیگر یکی شود. پس آنجا که مسئله تعدد زوجات مطرح میشود ازدواج که محبت و صمیمیت و رحمت است خدشهدار میشود؟
پاسخ اشکال اول: محبت قابل قسمت نیست اما قابل تکثیر هست
اینکه گفته میشود محبت قابل تقسیم نیست،حرف درستی است مانند همه امور معنوی و نفسانی که قابل قسمت نیست. اما آیا محبت و رحمت غیر قابل تکثیر هم هست؟ زیرا تکثیر غیر از تقسیم است من یک اراده را نمیتوانم در آن واحد به دو اراده و دو تکه تجزیه کنم، اما آیا نمیتوانم در آن واحد نسبت به دو چیز اراده داشته باشم؟ محبت هم همین طور است. یعنی انسان میتواند در آن واحد نسبت به دو شيء یا بیشتر علاقه و محبت و رحمت داشته باشد. اما در مورد عشقهای افراطی و مجنونوار آیا کسی میتواند در آن واحد مجنون دو لیلی باشد؟ البته در باب ازدواج، عشق مجنونوار نباید باشد و اسلام به آن توصیه نکرده است آنچه که در ازدواج لازم و ضروری است و حالت اعتدالی دارد یک محبت بسیار صمیمی و توأم با رحمت و مودت است که هم زوج و هم زوجه از وجود یکدیگر لذت میبرند و نسبت به هم فداکاری و ایثار میکنند. عشق مجنونوار اگر اتفاق بیفتد، دیگر همه چیز فدای او میشود اعم از عقل و دین و مسلک و... زیرا اگر انسان به آن حالت جنونوار در عشق رسید دیگر در مقابل او برای هیچ چیزی نمیتواند حیثیتی قائل شود و همه چیز را فدا میکند! به قول «برتراند راسل» عشق تمایل به آنارشی دارد! و اگر عشق مجنونوار پیدا شود یک حالت استثنایی است و نسبت به افراد خاصی بروز و ظهور میکند و دائمی هم نیست. بنابراین ازدواج پایهاش آن عشق مجنونوار نیست که بگوییم اگر اتفاق افتاد دیگر تعددبردار نیست، بلکه مبنایش یک وحدت و صمیمت و دوستی عمیقی است از نوع آن وحدت و مودت میان پدران و فرزندان که دیوانهوار همدیگر را دوست ندارند بلکه عاقلوار به یکدیگر محبت و علاقه دارند. بنابراین تعدد زوجات تحقیر حق زن نیست و مرد میتواند در آن واحد محبت و اراده خود را به افراد متعدد داشته باشد.
اشکال دوم: اجازه شهوترانی به مردان است؟!
پرسش: میگویند تعدد زوجات در واقع اجازه شهوترانی و لذت طلبی بیشتر به مردان است. یک مرد غریزه جنسیاش با یک زن اشباع میشود، اما وقتی ما به او اجازه دادیم بیش از نیاز طبیعی خود از غریزه جنسیاش استفاده کند این کار حالت هوسرانی و هرزگی و شهوترانی را در او تقویت میکند و یک میل بیجهت روحی پیدا میکند که بیشتر زن میخواهد و دیگر نمیتواند خودش را کنترل کند!
پاسخ اشکال دوم: تعدد زوجات راهکار حل معضل اجتماعی است نه دادن مجوز شهوترانی
تعدد زوجات از منظر اسلام یک راهکار منطقی برای حل یک معضل و مشکل بزرگ اجتماعی است. در طول تاریخ زندگی اجتماعی انسان همواره این مشکل وجود داشته که تعداد زنان آماده ازدواج از تعداد مردان آماده ازدواج بیشتر بوده است! بنابراین فلسفه و ضرورت اجتماعی، اسلام راهکار تعدد زوجات را ارائه داده است. اگر شما این راهکار را نفی کنید لازمهاش این است که تعداد زیادی از زنها از حق ازدواج و تأهل محروم شوند و این چند عیب دارد:
1- حق تأهل یکی از حقوق طبیعی و اولیه هم برای مرد و هم برای زن میباشد. اما وقتی توازن جمعیت زن و مرد در جامعه به هم میخورد و تعداد زنها بر مردها فزونی میگیرد، در اینجا آیا نباید ساز و کاری را تعریف کرد تا زنهای جامعه همگی بتوانند از این حق طبیعی و اولیه خود بهرهمند شوند؟ راهکار اسلام برای رسیدن به این حق طبیعی تعدد زوجات است. 2- در صورت محروم شدن زنها از این حق طبیعی، و عدم دستیابی به یک ازدواج مقبول، آنها قدرت انتقام از جامعه را دارند و با روشهای خاص خود در صدد جلب مردان دیگر برمیآیند و منشأ فساد خانوادهها و گسترش شهوترانی و زناکاری و بچههای نامشروع و بیسرپرست در جامعه میشوند و یکی از دلایل افزایش موالید نامشروع در فرهنگ و دنیای غرب همین است3- از طرفی مخالفین فراوان تعدد زوجات در مردها در تمامی فرهنگها به ویژه در فرهنگ غرب، افرادی هستند که میخواهند حداکثر استفاده را از زنهای متعدد کرده باشند، بدون اینکه هیچ مسئولیتی را پذیرفته باشند زیرا ازدواج تعهد و مسئولیتآور است و اسلام میخواهد این استفاده نامشروع و افسارگسیخته از زنهای متعدد در چهارچوب قانون و ضوابط عقلانی و منطقی در بیاید و در نهایت نسلی پاک و سالم در جامعه بشری به وجود آید. بنابراین تعدد زوجات حقی است از زنانی که بیسرپرست میمانند و تکلیفی است متوجه زنانی که شوهر دارند و مردانی که زن دارند. برای زنهای شوهردار لازم است که به خاطر خواهران خودشان و برای حفظ اجتماع خودشان از فساد این تکلیف را متحمل شوند و برای مردان هم تعدد زوجات تکلیفآور است که عدالت و ضوابط و قوانین مربوطه را مراعات کنند.
ادامه دارد