به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,617
بازدید دیروز: 9,675
بازدید هفته: 45,370
بازدید ماه: 45,371
بازدید کل: 25,032,501
افراد آنلاین: 322
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۰۵ دی ۱٤۰۳
Wednesday , 25 December 2024
الأربعاء ، ۲۳ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۴ - محدودیت‌های اقدام در حکومت امیر مومنان(ع) - کمبود مدیر کارآمد ۱۴۰۰/۱۲/۲۲
محدودیت‌های اقدام در حکومت امیر مومنان(ع)- ۴

کمبود مدیر کارآمد

   ۱۴۰۰/۱۲/۲۲

گوشه‌ای از خدمات اقتصادی حکومت امیرمومنان (ع) به جامعه - ایرنا

احمدحسين شريفي
هر حکومتی در صورتی می‌تواند منویات خود را اجرا نماید که علاوه بر حاکم خوب، کارگزاران مطلوبی داشته باشد؛ اگر حاکمی صلاحیت‌های لازم و کافی را برای برقرار عدالت و تحکیم فضایل در جامعه داشته باشد ولی کارگزارانش شرایط مطلوب را برای تشخیص مصداق و اجرای عدالت نداشته باشند یا فضایل اخلاقی لازم را نداشته باشند، برای سعادتمند کردن جامعه توفیق نخواهد یافت و رضایتمندی ملت را کسب نخواهد کرد.
حکومت علوی قلمروی بسیار پهناوری داشت، یک طرف آن شام و شمال آفریقا و یک طرف دیگرش عراق تا شمال ایران و یک سوی دیگرش یمن بود؛ امام علی(ع) برای هر استان و شهری استاندار و قاضی و خزانه‌دار می خواست، لذا نیازمند به شخصیت‌هایی بود که هم توان بالایی در مدیریت‌های کلان داشته باشند و هم تقوا و کفّ نفس لازم برای حفظ بیت المال و ادای حقوق مردم را داشته باشند.
یکی از محدودیت‌هایی که موجب می‌شد آن حضرت در اجرای برنامه‌های اصلاحی‌اش توفیق نیابد کمبود نیرو‌های متخصص و متعهد بود؛ به طوری که شواهد تاریخی نشان می‌دهد آن حضرت مدیران کارآمدی که بتواند پست‌های مهم و مسئولیت‌های سنگین قلمرو وسیع حکومتش را به دوش بگیرند نداشت؛ لذا مجبور می‌شد برخی از پست‌های مهم را به افرادی بسپارد که دارای ضعف‌هایی بودند. و موجب اعتراض دوستان حضرت می شد.
نصب فرزندان عباس
فرزندان عباس از چهره‌های سیاسی اجتماعی بودند که در عین اینکه برخی شرایط احراز پست‌های مهم حکومتی را داشتند ضعف‌هایی نیز در آنها مشاهده
می‌شد. وقتی امیرمومنان(ع) به حکومت رسید عبدالله بن عباس را والی بخشی از عراق(بصره) کرد و عبیدالله بن عباس را والی یمن نمود و قثم بن عباس را به فرمانداری حجاز (مکه و مدینه) نصب کرد. این امر موجب ناراحتی یکی از یاران آن حضرت شد؛ به طوری که در غیاب حضرت ابراز ناراحتی کرده و گفت:«فلما ذا قتلنا الشيخ بالأمس.»1
یعنی فلسفه قتل عثمان این بود که کارگزاران نالایقی از بستگانش را بر مردم مسلط کرده بود. اگر بنا بود در حکومت شما نیز بستگانت امثال فرزندان عباس به استانداری و فرمانداری منصوب شوند پس چرا ما عثمان را کشته‌ایم؟!
هنگامی که خبر اعتراض ایشان به امیرمومنان(ع) رسید او را خواست و با اشاره به بعضی از بستگانش که از فرزندان عباس به او نزدیک تر بودند به ایشان فهماند که اگر می‌خواست بر اساس معیار قرابت خانوادگی عمل کند باید آنها را به استانداری می‌گمارد،2 ولی چنین نکرد.
آنگاه نکته‌ای را فرمود که نشان می‌داد انتصاب فرزندان عباس به علت فقدان نیروی بهتر بوده نه نسبت فامیلی و قرابت خانوادگی. ایشان فرمود:
«فإن علمت أحدا من أبناء الطلقاء هو خير منهم فأتني به؛3 اگر شخصی از فرزندان طلقا 4
را می‌شناسی که از آنها بهتر باشند آن را نزد من بیاور [تا استانداری را به وی بسپارم.]»
این جمله صریحاً بیان می‌کند که گرچه به ظاهر امیرمومنان(ع) یاران زیادی داشت ولی برای بعضی از پست‌های کلیدی و مهم در حکومتش با کمبود نیرو مواجه بود، لذا مجبور بود بعضی از معیارهای لازم برای انتخاب کارگزار مطلوب تنزل کند و به خیرالموجودین اکتفا نماید.
طبق آمارها امیرمومنان(ع) در سال‌های نخست حکومتش هزاران نفر نیروی جنگی و یاران وفادار داشت ولی جمله فوق نشان می‌دهد کارگزار شایسته و مطلوب برای اداره مناصب کشورهای مهمی چون عراق و یمن و حجاز نداشت.
اداره برخی از مناصب صلاحیت‌های زیادی می خواهد به طوری که اگر یکی از آنها نباشد مدیریت آن مناصب با اخلال مواجه می‌شود.
پانوشت‌ها:
1- شرح ‏نهج‏البلاغه، ابن‏أبي‏الحديد، ج 15، ص 99-98.
شایان ذکر است این جمله آن یار حضرت به معنای دخالت مستقیم و مباشری او در قتل عثمان نیست، بلکه از آنجا که وی در قیام بر ضد عثمان شرکت داشت و آن قیام منجر به قتل عثمان شد قتل عثمان را به صورت غیرمستقیم و غیرمباشری به خود و سایر شرکت‌کنندگان در قیام نسبت داده است.
و گرنه افرادی که به صورت مباشری عثمان را کشته‌اند دو نفر با نام‌های مشخص بودند که در تاریخ کشته شدند.
2- رک: شرح‏نهج‏البلاغه، ابن‏أبي‏الحديد، ج 15، ص 99-98.
3- شرح‏نهج‏البلاغه، ابن‏أبي‏الحديد، ج 15، ص 99-98.
4- طلقا کسانی بودند که تا فتح مکه به مدینه هجرت نکرده و در روز فتح مکه ایمان آورده بودند. طبق اسناد تاریخی عباس عموی پیامبر(ص) و خانواده‌اش تا روز فتح مکه هجرت نکرده بودند. (رک: ابن هشام، السیره‌النبویه، ج 2، ص400).