۱۷۸ - استاد رحیم پور ازغدی :سخنرانی در بدرقه نادر طالبزاده در مسجد بلال ۱۴۰۱/۰۲/۱۱
گزارشی از بدرقه نادر طالبزاده در مسجد بلال
۱۴۰۱/۰۲/۱۱
حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در مراسم تشییع نادر طالبزاده تأکید کرد که ما مردان بزرگ را تا وقتی هستند اذیت میکنیم.
به گزارش مشرق، مراسم تشییع پیکر نادر طالبزاده پژوهشگر، کارگردان سینما و مجری تلویزیون با بدرقه صدا و سیماییها، هنرمندان و اهالی فرهنگ بدرقه شد. صادق آهنگران آمده بود تا برای دوستِ دیرینش زیارت عاشورا بخواند. ابراهیم حاتمیکیا کنارِ سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نشسته بود.
ابوالقاسم طالبی کارگردان سینما در کنار علیرضا قزوه مدیرکل موسیقی و سرود رسانه ملّی و مدیران شبکههای تلویزیونی همچون جعفریجلوه و معینیپور (مدیران شبکههای دو و چهار سیما) هم در این جمع دیده میشدند.
در حلقههای عقبِ مراسم، چهره شخصیتهایی همچون سردار جعفری (فرمانده سابق سپاه)، سردار نقدی (معاون هماهنگکننده سپاه) و احسان محمدحسنی رئیس سازمان اوج به چشم میخورند.
وحید جلیلی قائممقام سازمان صداوسیما در امور فرهنگی، حمید شاهآبادی معاون سیما، رضا پورحسین، محمد حمیدیمقدم، سلیم غفوری، حامد بامروتنژاد، حجتالاسلام موسویمقدم، حبیب والینژاد، مسعود احمدیافزادی، از جمله چهرههای شاخص این مراسم بودند.
اجرای مراسم را صابر خراسانی برعهده داشت که در ابتدا به قرائت پیام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت نادر طالبزاده پرداخت.
علیرضا قزوه به شعرخوانی پرداخت. قزوه در جایگاه قرار گرفت و شعر خود را اینگونه آغاز کرد: «حاج نادر خاطراتت سبز / حاج نادر پرچمت بالاست»
پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما پشتِ تریبون حاضر شد و به این نکته اشاره کرد: ظهور پدیدههایی چون حاج نادر طالبزاده از نفحات انقلاب است، همانگونه که چمران و آوینی و حججی بودند. اینها نفحاتی است که باید خود را در مقابل آن قرار دهیم. امروز بیش از حسرت رفتنش، باید خوشحال زایش و رویش مکتب انقلاب باشیم و امروز باید بیشتر از این مکتب بگوییم.
او تأکید کرد: در تاریخ ما کم نیستند انسانهایی که دچار انحطاط شدند. طالبزاده در مقابل جریان ریزشها قرار دارد. همه بهانههایی که میتوانست دستاویزی برای انحراف او از ولایت قرار گیرد وجود داشت از زندگی پرزرق و برق تمدنِ غرب تا دلزدگی و دلگیری از اردوگاه مومنین، همه اینها بود اما هیچکدام او را از صراط مستقیم دور نکرد.
رئیس صداوسیما افزود: رفتن او داغ بر همه ما گذاشت اما مکتب او همچنان زنده و پویاست. او هرچقدر هم شیرین باشد اما میوهای از درختِ تناورِ انقلاب است و همه شکوه و خیر و برکتی که در نادر طالبزاده بود برآمده از مکتبی است که در روزگار مدرنیته شخصیتهای مثل او و آوینی را به بار آورد. او همیشه به سوی این مکتب نشانه گرفته بود. او مصداق انسانهایی است که در مسیر ولایت قرار میگیرند.
وی خاطرنشان کرد: طالبزاده از یک سو به مودت با مومنان و غیظ با دشمنان دعوت میکرد و از سوی دیگر محبوب دل مؤمنان و مغضوب کافران بود. راه او همچون همسنگرانش از تجدد و تحجر غرب عبور میکند. او مظهر نوآوری و روشنگری و نگاه به آینده و از طرفی درگیر مقابله با تجدد کور غرب بود. امروز با یک شخص رو به رو نیستیم با یک شاخص رو به رو هستیم. شاگردان و دوستان او نخواهند گذاشت مکتب چمران ساز، آوینی ساز سلیمانی ساز و نادرساز به افول دچار شود.
جبلی با اشاره به اینکه باید دلخوشِ مکتب طالبزاده باشیم که زنده است، ادامه داد: امروز همه کسانی که فراغ برایشان سخت است و همه آنها که رفتن و عروج او برایشان خوشحالکننده است، به همه میگوییم مکتب طالبزاده زنده است. امروز با تو هم صحبت میکنیم حاج نادر عزیز که صدای ما را میشنوی و همه ما را میبینی. خوش به سعادت تو که برگزیده مکتب ولایت و هدایت شدی. حاج نادر عزیز امروز همه جوش و خروشهای تو به آرامش تبدیل شد اما مسیر پرجوش و خروش تو ادامه دارد.
وی افزود: اگر روزی برای گردآوری میهمانان کنفرانس افق نو خون دل خوردی و از بی مهریها نالیدی و از این سازمان به آن سازمان رفتی و بین دو لبه بی مهران داخلی و دشمنان خارجی که مهمانانت را تحریم کردند تحمل کردی اما امروز دیگر نگران نیستی. چند روز پیش وقتی به عیادتت آمدم امیدوار بودیم دوباره خداوند تو را برگرداند، امیدوار بودیم در روز قدس کنارمان باشی اما خداوند اینطور خواست.
حسن رحیمپور ازغذی سخنران بعدی این مراسم بود که پشت تریبون قرار گرفت و گفت: ما مردان بزرگ را تا وقتی هستند اذیت میکنیم و وقتی رفتند تجلیل میکنیم. آنچه از همه بیشتر درباره نادر طالبزاده اهمیت داشت روحانیت او بود. من روحیه روحانی به اندازه او کم دیدم. ما هدف معنوی کم داریم. او ریا نمیدانست اهل تهجد و نماز شب بود. هر فرصتی گیر میآورد مشغول نماز قضا میشد و مطلقاً ریاکاری را بلد نبود.
وی افزود: در حالی که بسیاری مشغول فوت و فن ریاکاریاند اما گاهی حس میکردم او نفس ندارد و در بین همه طوفانهایی که به صورتش میخورد هدف را گم نمیکرد. در دورهای که دوستان به دشمن میپیوستند و او برعکس از دل دشمن به جبهه انقلاب آمد. ما به آدمهایی مثل او که در ترافیک انقلاب گیر نکردند به شدت نیاز داریم. او هرچه جلوتر آمده انقلابیتر شده است و حتی این اواخر که گرفتار بیماری بود یک مرد دهه شصتی و پنجاهوهفتی بود.
رحیمپور ازغدی تأکید کرد: اذیتها و توهینهای مکرری از طرف جبهههای مختلف از دشمنان، ناخودیها، خودیها و نخودیها صورت میگرفت اما نادر طالبزاده خود را معطل اینها نمیکرد. او هیچ گاه واکنش شخصی نشان نداد و من اینجا به همه نهادهای رسمی و فرهنگی کشور عرض میکنم که چرا همیشه عقبید؟ دیر میفهمید! چند ساعت دیر میرسید. او از همه شما گله داشت، به خصوص از کوتولههایی که از او عبور میکردند و هنوز فکر میکنند عبور از مردان بزرگ هنر است.
وی افزود: او کاروان یک نفره داشت. درس مهمی که نیروهای متدین باید به آن توجه کنند این است که او متفکر و خلاق بود و تولید معنا میکرد. بسیاریاند که در طول این سالها فقط مصرف کننده بودهاند. طالبزاده جزو مصرفکنندگان ایدئولوژی انقلاب نبود، گزارههای فکر شده از سر شعور دینی و سیاسی از او میشنیدیم. ما به حزب اللهی متفکر و خلاق نیاز داریم. حزباللهی عوام و مصرفکننده نمیتوانند کاری کنند.
رحیمپور ازغدی ادامه داد: در دورهای که بسیاری از بزرگنماها شک کردند و برگشتند و گفتند نکند خونهایی که ریخت و شعارهایی که داده شد دروغ بود! اما طالبزاده بیشتر ایمان آورد. او به تنهایی پشت خاکریز میجنگید حتی اگر دیگران خاکریز را ترک میکردند. او یک چریک رسانهای عرصه بینالملل بود و در جهت جهانی کردن انقلاب در پوست خود نگنجید. آن هم در زمانی که بسیاری این انقلاب کبیر را میخواهند به صغیر تبدیل کنند و آن را به دیپلماسی بفروشند.
وی افزود: در دورهای که بسیاری با رسانه کار میکنند اما نمیدانند رسانه چیست، او کار کرد. او جرأت خطشکنی داشت. خیلیها در کنار محاسبات انقلاب یک پرونده شخصی برای منافع شخصی خود دارند اما او خطشکن بود. او در زمانیکه که خیلیها آرزو دارند به آن طرف خندق بروند، از آن طرف به این طرف آمد. در معرفینامه جبهه، خیلی راست و حسینی گفته بود که آن طرف تحصیل کرده است و فردی که ثبت نام کرد از چهره و تیپ او ترسید و او در جای دیگر رفت و گفت بیسواد است تا توانست ورود کند.
در ادامه مراسم حاج صادق آهنگران باردیگر پشت تریبون قرار گرفت و برای وداع پایانی با پیکر زندهیاد نادر طالبزاده به ذکر مصیبت و مرثیهخوانی پرداخت. در پایان این مراسم با امامت حجتالاسلام قائم مقامی بر پیکر زنده یاد طالبزاده نماز میّت خوانده شد.
پیکر زندهیاد نادر طالبزاده در میانِ بدرقه دوستداران و همکارانش به سمتِ بهشت زهرا و آرامگاه شهید سیدمرتضی آوینی بدرقه شد تا در جوارِ مزارِ این شهید بزرگوار به خاک سپرده شود.
رحیمپور ازغدی گفت: اذیتها و توهینهای مکرری از طرف جبهههای مختلف از دشمنان، ناخودی ها، خودیها و نخودیها صورت میگرفت اما نادر طالبزاده خود را معطل اینها نمیکرد.
به گزارش مشرق؛ مراسم تشییع پیکر زنده یاد نادر طالبزاده پژوهشگر، کارگردان سینما و مجری تلویزیون صبح امروز یازدهم اردیبهشت ماه با حضور جمع زیادی از مردم در مقابل مسجد بلال صداوسیما آغاز شد.
حسن رحیمپور ازغذی در مراسم تشییع نادر طالب زاده طی سخنانی گفت: ما مردان بزرگ را تا وقتی هستند اذیت میکنیم و وقتی رفتند تجلیل میکنیم. آنچه از همه بیشتر درباره نادر طالبزاده اهمیت داشت روحانیت او بود. من روحیه روحانی به اندازه او کم دیدم. ما هدف معنوی کم داریم. او ریا نمیدانست اهل تهجد و نماز شب بود. هر فرصتی گیر میآورد مشغول نماز قضا میشد و مطلقاً ریاکاری را بلد نبود.
وی افزود: در حالی که بسیاری مشغول فوت و فن ریاکاری هستند اما گاهی حس میکردم او نفس ندارد و در بین همه طوفانهایی که به صورتش میخورد هدف را گم نمیکرد. در دورهای که دوستان به دشمن میپیوستند و او برعکس از دل دشمن به جبهه انقلاب آمد. ما به آدمهایی مثل او که در ترافیک انقلاب گیر نکردند به شدت نیاز داریم. او هرچه جلوتر آمده انقلابیتر شده است و حتی این اواخر که گرفتار بیماری بود یک مرد دهه شصتی و پنجاهوهفتی بود.
رحیمپور ازغدی ادامه داد: اذیتها و توهینهای مکرری از طرف جبهههای مختلف از دشمنان، ناخودی ها، خودیها و نخودیها صورت میگرفت اما نادر طالبزاده خود را معطل اینها نمیکرد. او هیچ گاه واکنش شخصی نشان نداد و من اینجا به همه نهادهای رسمی و فرهنگی کشور عرض میکنم که چرا همیشه عقبید؟ دیر میفهمید! چند ساعت دیر میرسید. او از همه شما گله داشت، به خصوص از کوتولههایی که از او عبور میکردند و هنوز فکر میکنند عبور از مردان بزرگ هنر است.
وی افزود: او کاروان یک نفره داشت. درس مهمی که نیروهای متدین باید به آن توجه کنند این است که او متفکر و خلاق بود و تولید معنا میکرد. بسیاری هستند که در طول این سالها فقط مصرف کننده بودهاند. طالبزاده جزو مصرفکنندگان ایدئولوژی انقلاب نبود، گزارههای فکر شده از سر شعور دینی و سیاسی از او میشنیدیم. ما به حزب اللهی متفکر و خلاق نیاز داریم. حزب اللهی عوام و مصرفکننده نمیتوانند کاری کنند.
رحیمپور ازغدی ادامه داد: در دورهای که بسیاری از بزرگنماها شک کردند و برگشتند و گفتند نکند خونهایی که ریخت و شعارهای که داده شد دروغ بود! اما طالبزاده بیشتر ایمان آورد. او به تنهایی پشت خاکریز میجنگید حتی اگر دیگران خاکریز را ترک میکردند. او یک چریک رسانهای عرصه بینالملل بود و در جهت جهانی کردن انقلاب در پوست خود نگنجید. آن هم در زمانی که بسیاری این انقلاب کبیر را میخواهند به صغیر تبدیل کنند و آن را به دیپلماسی بفروشند.
وی افزود: در دورهای که بسیاری با رسانه کار میکنند اما نمیدانند رسانه چیست، او کار کرد. او جرات خطشکنی داشت. خیلیها در کنار محاسبات انقلاب یک پرونده شخصی برای منافع شخصی خود دارند اما او خطشکن بود. او در زمانیکه که خیلیها آرزو دارند به آن طرف خندق بروند، از آن طرف به این طرف آمد. در معرفینامه جبهه، خیلی راست و حسینی گفته بود که آن طرف تحصیل کرده است و فردی که ثبت نام کرد از چهره و تیپ او ترسید و او در جای دیگر رفت و گفت بیسواد است تا توانست ورود کند.
ازغدی در پایان عنوان کرد: طالبزاده الگوی بسیاری خوبی است برای کسانی که وارد عرصه هنر میشوند تا ببینند میشود تا آخر مجاهد ماند گرچه از دو طرف بیمهری دید.
رحیمپور ازغدی گفت: اذیتها و توهینهای مکرری از طرف جبهههای مختلف از دشمنان، ناخودی ها، خودیها و نخودیها صورت میگرفت اما نادر طالبزاده خود را معطل اینها نمیکرد.
به گزارش مشرق؛ مراسم تشییع پیکر زنده یاد نادر طالبزاده پژوهشگر، کارگردان سینما و مجری تلویزیون صبح امروز یازدهم اردیبهشت ماه با حضور جمع زیادی از مردم در مقابل مسجد بلال صداوسیما آغاز شد.
حسن رحیمپور ازغذی در مراسم تشییع نادر طالب زاده طی سخنانی گفت: ما مردان بزرگ را تا وقتی هستند اذیت میکنیم و وقتی رفتند تجلیل میکنیم. آنچه از همه بیشتر درباره نادر طالبزاده اهمیت داشت روحانیت او بود. من روحیه روحانی به اندازه او کم دیدم. ما هدف معنوی کم داریم. او ریا نمیدانست اهل تهجد و نماز شب بود. هر فرصتی گیر میآورد مشغول نماز قضا میشد و مطلقاً ریاکاری را بلد نبود.
وی افزود: در حالی که بسیاری مشغول فوت و فن ریاکاری هستند اما گاهی حس میکردم او نفس ندارد و در بین همه طوفانهایی که به صورتش میخورد هدف را گم نمیکرد. در دورهای که دوستان به دشمن میپیوستند و او برعکس از دل دشمن به جبهه انقلاب آمد. ما به آدمهایی مثل او که در ترافیک انقلاب گیر نکردند به شدت نیاز داریم. او هرچه جلوتر آمده انقلابیتر شده است و حتی این اواخر که گرفتار بیماری بود یک مرد دهه شصتی و پنجاهوهفتی بود.
رحیمپور ازغدی ادامه داد: اذیتها و توهینهای مکرری از طرف جبهههای مختلف از دشمنان، ناخودی ها، خودیها و نخودیها صورت میگرفت اما نادر طالبزاده خود را معطل اینها نمیکرد. او هیچ گاه واکنش شخصی نشان نداد و من اینجا به همه نهادهای رسمی و فرهنگی کشور عرض میکنم که چرا همیشه عقبید؟ دیر میفهمید! چند ساعت دیر میرسید. او از همه شما گله داشت، به خصوص از کوتولههایی که از او عبور میکردند و هنوز فکر میکنند عبور از مردان بزرگ هنر است.
وی افزود: او کاروان یک نفره داشت. درس مهمی که نیروهای متدین باید به آن توجه کنند این است که او متفکر و خلاق بود و تولید معنا میکرد. بسیاری هستند که در طول این سالها فقط مصرف کننده بودهاند. طالبزاده جزو مصرفکنندگان ایدئولوژی انقلاب نبود، گزارههای فکر شده از سر شعور دینی و سیاسی از او میشنیدیم. ما به حزب اللهی متفکر و خلاق نیاز داریم. حزب اللهی عوام و مصرفکننده نمیتوانند کاری کنند.
رحیمپور ازغدی ادامه داد: در دورهای که بسیاری از بزرگنماها شک کردند و برگشتند و گفتند نکند خونهایی که ریخت و شعارهای که داده شد دروغ بود! اما طالبزاده بیشتر ایمان آورد. او به تنهایی پشت خاکریز میجنگید حتی اگر دیگران خاکریز را ترک میکردند. او یک چریک رسانهای عرصه بینالملل بود و در جهت جهانی کردن انقلاب در پوست خود نگنجید. آن هم در زمانی که بسیاری این انقلاب کبیر را میخواهند به صغیر تبدیل کنند و آن را به دیپلماسی بفروشند.
وی افزود: در دورهای که بسیاری با رسانه کار میکنند اما نمیدانند رسانه چیست، او کار کرد. او جرات خطشکنی داشت. خیلیها در کنار محاسبات انقلاب یک پرونده شخصی برای منافع شخصی خود دارند اما او خطشکن بود. او در زمانیکه که خیلیها آرزو دارند به آن طرف خندق بروند، از آن طرف به این طرف آمد. در معرفینامه جبهه، خیلی راست و حسینی گفته بود که آن طرف تحصیل کرده است و فردی که ثبت نام کرد از چهره و تیپ او ترسید و او در جای دیگر رفت و گفت بیسواد است تا توانست ورود کند.
ازغدی در پایان عنوان کرد: طالبزاده الگوی بسیاری خوبی است برای کسانی که وارد عرصه هنر میشوند تا ببینند میشود تا آخر مجاهد ماند گرچه از دو طرف بیمهری دید.
مراسم تشییع پیکر زندهیاد نادر طالبزاده با حضور گسترده دوستان و همراهان این هنرمند از مقابل مسجد بلال صداوسیما برگزار شد.
به گزارش مشرق، مراسم تشییع پیکر زنده یاد نادر طالبزاده پژوهشگر، کارگردان سینما و مجری تلویزیون صبح امروز یازدهم اردیبهشت ماه با حضور جمع زیادی از مردم در مقابل مسجد بلال صداوسیما آغاز شد.
در ابتدای این مراسم که با حضور جمع زیادی از علاقمندان به نادر طالبزاده آغاز شد، نوای حاجصادق آهنگران پخش شد.
این مراسم در ساعت ۹:۲۵ با پخش آیاتی از قرآن مجید به صورت رسمی آغاز شد.
اجرای مراسم را صابر خراسانی بر عهده داشت که در ابتدا به قرائت پیام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت نادر طالبزاده پرداخت.
وی در سخنانی گفت: ممنون از مردمی که همیشه حقشناس بودند و از هنرمندانشان حمایت کردند. حاج نادر با اینکه از سنین نوجوانی در آمریکا بزرگ شد و درس خواند اما جزو هنرمندان دغدغهمند کشور بود. او از سال ۵۹ با مستندهایی که ساخت کارش را بهصورت جدی در این عرصه آغاز کرد.
در ادامه علیرضا قزوه به دعوت صابر خراسانی به شعرخوانی پرداخت. قزوه در جایگاه قرار گرفت و شعر خود را اینگونه آغاز کرد: «حاج نادر خاطراتت سبز / حاج نادر پرچمت بالاست»
خراسانی در ادامه از حاج صادق آهنگران دعوت کرد تا به جایگاه بیاید و زیارت عاشورا بخواند.
حاج نادر تربیتشده مکتب امام (ره) بود
در ادامه مراسم پیمان جبلی رییس سازمان صداوسیما در جایگاه قرار گرفت و گفت: امروز در این ماه خدا در این خانه خدا گرد هم آمدیم برای تودیع و وداع با ماه چهره انقلاب اسلامی، حاج نادر عزیز که تربیت شده مکتب انقلاب و امام (ره) است.
وی افزود: در روز وداع با ماه رمضان همه مومنین هم اشک بر چشم دارند و هم لبخند؛ اشک از دست دادن شب و روز نورانی ماه رمضان و عشق بازی با خدا و خوشحالی از قبولی در آزمون بندگی. ما هم امروز هم اشک بر چشم داریم، هم حسرت بر دل و هم ابتهاج در دل. حسرت از دست دادن حاج نادر عزیز و ابتهاج از رویشی در مکتب خمینی و خامنهای.
جبلی ادامه داد: ظهور پدیدههایی چون حاج نادر طالبزاده از نفحات انقلاب است، همانگونه که چمران و آوینی و حججی بودند. اینها نفحاتی است که باید خود را در مقابل آن قرار دهیم. امروز بیش از حسرت رفتنش، باید خوشحال زایش و رویش مکتب انقلاب باشیم و امروز باید بیشتر از این مکتب بگوییم.
جبلی: در تاریخ ما کم نیستند انسانهایی که دچار انحطاط شدند. طالبزاده در مقابل جریان ریزشها قرار دارد. همه بهانههای که میتوانست دستاویزی برای انحراف او از ولایت قرار گیرد وجود داشت از زندگی پرتمتع غرب تا دلزدگی و دلگیری از اردوگاه مومنین، همه اینها بود اما هیچکدام او را از صراط مستقیم دور نکرد وی افزود: رفتن او داغ بر همه ما گذاشت اما مکتب او همچنان زنده و پویاست. او هر چقدر هم شیرین باشد اما میوه تنومند انقلاب است و همه شکوه و خیر و برکتی که در نادر طالبزاده بود برآمده از مکتبی است که در روزگار مدرنیته شخصیتهای مثل او و آوینی را به بار آورد. او همیشه به سوی این مکتب نشانه گرفته بود. او مصداق انسانهایی است که در مسیر ولایت قرار میگیرند.
رئیس رسانه ملی در ادامه گفت: در تاریخ ما کم نیستند انسانهایی که دچار انحطاط شدند. طالبزاده در مقابل جریان ریزشها قرار دارد. همه بهانههای که میتوانست دستاویزی برای انحراف او از ولایت قرار گیرد وجود داشت از زندگی پرتمتع غرب تا دلزدگی و دلگیری از اردوگاه مومنین، همه اینها بود اما هیچکدام او را از صراط مستقیم دور نکرد. او از یک سو به مودت با مومنان و غیظ با دشمنان دعوت میکرد و از سوی دیگر محبوب دل مومنان و مغضوب کافران بود. راه او همچون همسنگرانش از تجدد و تحجر غرب عبور میکند. او مظهر نوآوری و روشنگری و نگاه به آینده و از طرفی درگیر مقابله با تجدد کور غرب بود. امروز با یک شخص رو به رو نیستیم با یک شاخص رو به رو هستیم. شاگردان و دوستان او نخواهند گذاشت مکتب چمران ساز، آوینی ساز سلیمانی ساز و نادرساز به افول دچار شود.
جبلی ادامه داد: امروز همه کسانی که فراق برایشان سخت است و همه آنها که رفتن و عروج او برایشان خوشحالکننده است، به همه میگوییم مکتب طالبزاده زنده است. امروز با تو هم صحبت میکنیم حاج نادر عزیز که صدای ما را میشنوی و همه ما را میبینی. خوش به سعادت تو که برگزیده مکتب ولایت و هدایت شدی. حاج نادر عزیز امروز همه جوش و خروشهای تو به آرامش تبدیل شد اما مسیر پرجوش و خروش تو ادامه دارد.
وی ادامه داد: اگر روزی برای گردآوری مهمانان کنفرانس افق نو خون دل خوردی و از بی مهریها نالیدی و از این سازمان به آن سازمان رفتی و بین دو لبه بی مهران داخلی و دشمنان خارجی که مهمانانت را تحریم کردند تحمل کردی اما امروز دیگر نگران نیستی. چند روز پیش وقتی به عیادتت آمدم امیدوار بودیم دوباره خداوند تو را برگرداند، امیدوار بودیم در روز قدس کنارمان باشی اما خداوند اینطور خواست.
جبلی در پایان سخنانش با دعا برای نادر طالبزاده ابراز امیدواری کرد خداوند او را مهمان سفره انبیا کند.
مردان بزرگ را تا هستند اذیت میکنیم و وقتی رفتند تجلیل!
حسن رحیمپور ازغذی سخنران بعدی این مراسم بود که پشت تریبون قرار گرفت و گفت: ما مردان بزرگ را تا وقتی هستند اذیت میکنیم و وقتی رفتند تجلیل میکنیم. آنچه از همه بیشتر درباره نادر طالبزاده اهمیت داشت روحانیت او بود. من روحیه روحانی به اندازه او کم دیدم. ما هدف معنوی کم داریم. او ریا نمیدانست اهل تهجد و نماز شب بود. هر فرصتی گیر میآورد مشغول نماز قضا میشد و مطلقاً ریاکاری را بلد نبود.
رحیمپور ازغدی: اذیتها و توهینهای مکرری از طرف جبهههای مختلف از دشمنان، ناخودی ها، خودیها و نخودیها صورت میگرفت اما نادر طالبزاده خود را معطل اینها نمیکرد. او هیچ گاه واکنش شخصی نشان نداد و من اینجا به همه نهادهای رسمی و فرهنگی کشور عرض میکنم که چرا همیشه عقبید؟ دیر میفهمید! وی افزود: در حالی که بسیاری مشغول فوت و فن ریاکاری هستند اما گاهی حس میکردم او نفس ندارد و در بین همه طوفانهایی که به صورتش میخورد هدف را گم نمیکرد. در دورهای که دوستان به دشمن میپیوستند و او برعکس از دل دشمن به جبهه انقلاب آمد. ما به آدمهایی مثل او که در ترافیک انقلاب گیر نکردند به شدت نیاز داریم. او هرچه جلوتر آمده انقلابیتر شده است و حتی این اواخر که گرفتار بیماری بود یک مرد دهه شصتی و پنجاهوهفتی بود.
رحیمپور ازغدی ادامه داد: اذیتها و توهینهای مکرری از طرف جبهههای مختلف از دشمنان، ناخودی ها، خودیها و نخودیها صورت میگرفت اما نادر طالبزاده خود را معطل اینها نمیکرد. او هیچ گاه واکنش شخصی نشان نداد و من اینجا به همه نهادهای رسمی و فرهنگی کشور عرض میکنم که چرا همیشه عقبید؟ دیر میفهمید! چند ساعت دیر میرسید. او از همه شما گله داشت، به خصوص از کوتولههایی که از او عبور میکردند و هنوز فکر میکنند عبور از مردان بزرگ هنر است.
وی افزود: او کاروان یک نفره داشت. درس مهمی که نیروهای متدین باید به آن توجه کنند این است که او متفکر و خلاق بود و تولید معنا میکرد. بسیاری هستند که در طول این سالها فقط مصرف کننده بودهاند. طالبزاده جزو مصرفکنندگان ایدئولوژی انقلاب نبود، گزارههای فکر شده از سر شعور دینی و سیاسی از او میشنیدیم. ما به حزب اللهی متفکر و خلاق نیاز داریم. حزب اللهی عوام و مصرفکننده نمیتوانند کاری کنند.
رحیمپور ازغدی ادامه داد: در دورهای که بسیاری از بزرگنماها شک کردند و برگشتند و گفتند نکند خونهایی که ریخت و شعارهای که داده شد دروغ بود! اما طالبزاده بیشتر ایمان آورد. او به تنهایی پشت خاکریز میجنگید حتی اگر دیگران خاکریز را ترک میکردند. او یک چریک رسانهای عرصه بینالملل بود و در جهت جهانی کردن انقلاب در پوست خود نگنجید. آن هم در زمانی که بسیاری این انقلاب کبیر را میخواهند به صغیر تبدیل کنند و آن را به دیپلماسی بفروشند.
وی افزود: در دورهای که بسیاری با رسانه کار میکنند اما نمیدانند رسانه چیست، او کار کرد. او جرات خطشکنی داشت. خیلیها در کنار محاسبات انقلاب یک پرونده شخصی برای منافع شخصی خود دارند اما او خطشکن بود. او در زمانیکه که خیلیها آرزو دارند به آن طرف خندق بروند، از آن طرف به این طرف آمد. در معرفینامه جبهه، خیلی راست و حسینی گفته بود که آن طرف تحصیل کرده است و فردی که ثبت نام کرد از چهره و تیپ او ترسید و او در جای دیگر رفت و گفت بیسواد است تا توانست ورود کند.
ازغدی در پایان عنوان کرد: طالبزاده الگوی بسیاری خوبی است برای کسانی که وارد عرصه هنر میشوند تا ببینند میشود تا آخر مجاهد ماند گرچه از دو طرف بیمهری دید.
در ادامه مراسم حاج صادق آهنگران باردیگر پشت تریبون قرار گرفت و برای وداع پایانی با پیکر زندهیاد نادر طالبزاده به ذکر مصیبت و مرثیهخوانی پرداخت.
در پایان این مراسم با امامت حجتالاسلام قائم مقامی بر پیکر زنده یاد طالبزاده نماز میت خوانده شد.
پیکر زندهیاد نادر طالبزاده در پایان این مراسم با ذکر «یا حسین» و همراه با مارش نظامی به سمت بهشت زهرا و برای خاکسپاری در جوار مزار شهید سیدمرتضی آوینی بدرقه شد.
نادر، مثل بسیاری از معاودین از فرنگ که در همان جوانی و بعضا با مدارک تحصیلی ناقص و تکمیل نشده، به پستهای مدیریتی بالا رسیدند، نبود و با وجود زباندانی و تحصیلات خارجی، عازم جبهه شد چون عاشق امام بود.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- سردار خستگیناپذیر عرصه فرهنگی انقلاب، یکی از معدود چهرههای جریانساز حوزه فرهنگ و هنر انقلابی با دیدگاه جهانی، حاج نادر طالبزاده روز 9 اردیبهشت چشم از جهان فروبست و با نبودش، خلاء وجودی شخصیتهای طراح و استراتژیست فرهنگی را در کشور عمیقتر کرد.
طبق معمول، و طبیعتا، با فقدان حاج نادر، دلنوشتهها و یادداشتها و مراثی و حتی اشعاری در یادبود آن عزیز سفرکرده یکی دو روزی مهمان رسانههای اصولگرا و انقلابی بود و ...تمام!
اما آنچه که بهانهی نگاشتن این سطور شد، انتشار ویدیوهایی از صحبتهای زندهیاد طالبزاده در واپسین بستر بیماری قبل از عروج بود. او در یکی از ویدیوها نظر خود را دربارهی مرحوم «حبیب محبیان» و تلاشهای خود برای گرهگشایی از ادامه فعالیت آن مرحوم در ایران بیان می کند.
مرحوم محبیان، هنرمندی که با وجود سالها حضور در لسانجلس هیچگاه تن به ابتذال رایج در بخش پولساز موسیقی لس انجلسی نداد و کارهایش همواره وزن و وقار و ویژهای در موسیقی پاپ داشت، به امید ادامه فعالیت در ایران، بار از لس انجلس بست و به ایران آمد، اما با وجود همه قول و قرارها و وعدههای داده شده به او، هیچگاه به طور رسمی اجازه کار نیافت، تا این که در خرداد 95 در کتالم رامسر و بر اثر حمله قلبی از دنیا رفت.
غرض این است که همین صحبتهای حاج نادر جبهه انقلاب درباره تلاشهایش برای گرفتن مجوز فعالیت حبیب (به علاوه حرفهایی که در همین ویدیو درباره موسیقی سیاوش قمیشی می زند)، مشتی نمونهی خروار، از سلیقه هنری و فرهنگی خاص حاج نادر، دید باز و گشوده و بصیرت افقنگرانه و افقگشا برای عرصه فرهنگی و هنری کشور بود.
زندهیاد طالبزاده همواره به دنبال گره زدن جریان انقلاب اسلامی به جریانات جهانی ضداستعماری و ضداستکباری با هدف گستردهتر کردن این جبهه بود. او به جد و عمیقا باور داشت که «همدلی، از همزبانی بهتر است» و محصور و محدود کردن فرهنگ و هنر انقلاب در درون مرزها و عدم اتصال آن با جریانهای آلترنانتیو جهانی و برقرار نشدن تعاملات فرهنگی با ملتهای دیگر دنیا که تجربیات تلخ استعمار و استثمارشدن را داشتهاند و همانند مردم آزاده ایران به دنبال رهایی از سلطه الیگارشی فاسد جهانی هستند، در نهایت موجب راکد شدن و درجا زدن فرهنگ و هنر انقلاب می شود و زایش و اثرگذاری آن را به صفر می رساند.
حاج نادر در همان اوایل دهه 70 شمسی، که دوربین خود را برداشت و به دل معرکهی جنگ بوسنی زد، همین همدلیها و همصداییها را برای تقویت جبهه جهانی ضدظلم دنبال می کرد.
در باب بازجذب برخی چهرههای هنری چون مرحوم حبیب، نادر طالبزاده و معدود همفکران او یک تز و ایده مشخص داشتند و آن این که با گشودن فضای فعالیت برای بخش نسبتا خوشخیم هنری خارج از کشور (از جمله صنعت موسیقی فارسی لس انجلس)، که آلوده ابتذال نشدند و به لحاظ سیاسی هم با نظام و انقلاب خصومت و عناد نورزیدند، هم جنب و جوش و طراوت هنری داخلی را افزایش دهیم و هم حربهی سواستفاده سیاسی از این چهرهها توسط اپوزیسیون را نیز از بین ببریم.
بسیاری از این چهرهها که در مقطع انقلاب، با جنبش مردم همراه شدند و حتی ترانههای انقلابی خواندند و در حد بضاعت فکری خود، فیلم و تئاتر انقلابی تهیه کردند، با سختگیریهای عجیب و غیرقابل توجیه و شبهکمونیستی جریان چپ (اصلاحطلبان بعدی)، چند سال بعد از پیروزی انقلاب کشور را ترک کردند. همان جریان چپ (که محسن مخملباف نماد ایشان بود)، چهرههای انقلابی معصول و کاربلدی چون مهدی کلهر را از مدیریت عرصه فرهنگ کنار زدند تا بعد از چند سال از پیروزی انقلاب، موجی از مهاجرت هنرمندان به خارج از کشور به راه بیافتد. به طوری که نه فقط اهالی موسیقی، که کارگردانان و بازیگرانی چون محمد مطیع، علیرضا مجلل (بایزگر نقش میرزا کوچکخان)، سوسن تسلیمی و منصور تهرانی (سازندهی اولین فیلم انقلابی سینمای ایران با نام «از فریاد تا ترور» و سازنده سرود خاطرهانگیز «یار دبستانی من») هم جزو مهاجران بودند..
جالب اینجاست که در ابتدای دولت نهم، در مقطع 84 تا 88، با همین بینش، در دوره وزارت ارشاد حسین صفار هرندی، فضا برای فعالیت هنری بازتر شد و بسیاری از خوانندگان «زیرزمینی» چون محسن چاووشی و محسن یگانه و بسیاری دیگر که امروز ستارههای پاپ هستند، مجوز گرفتند و فضای تولید چنان در داخل رونق گرفت که به اعتقاد خود فعالان و پایوران موسیقی لس انجلس (مثلا مسعود امینی) دوره افول صنعت موسیقی فارسی لس انجلس از همان مقطع آغاز شد و این تجربه نشان داد که می توان به صورتی مدیریتشده و با برنامه، فضا را بازتر کرد و بستر کار را فراهم کرد و جلوی بسیاری از سواستفادههای سیاسی دشمنان از فضای فرهنگ و هنری را گرفت.
الغرض، نادر طالبزاده انسان جسوری و باشهامتی بود. کارنامه فعالیتهای او، از حضور در جبهههای جنگ و همکاری با گروه روایت فتح، تا حضور در جبههی جنگ مسلمانان بوسنی علیه متجاوزان صرب، تا آموزش چند نسل از فعالان رسانهای انقلاب، طراحی رسانهها و تربیونهای جدید همسو با تحولات فناوری اطلاعات در دنیا برای رساندن پیام انقلاب، تا برگزاری پروژههای رسانهای نوین چون کنفرانس «افق نو» و ارتباطگیری با فعالان آلترناتیو ضدنظام سلطه در غرب با هدف مقابله با تصاویر جعلی و خصمانه ارایه شده از ایران و...همه نشان از این جسارت و خستگیناپذیری داشت.
البته در این میان، قطعا اشتباهاتی هم وجود داشت. هیچ دیکته نانوشتهای غلط ندارد، اما کار جدی، عمیق و پیگیرانه و مستمر، بدون غلط و اشتباه امکان ندارد. ماجرای «کاترین پرز شکدم» و ادعاهای او قطعا ضرباتی به اعتبار حاج نادر وارد کرد و تالمات روحی این اواخر قطعا در وضعیت سلامتی او بیتاثیر نبود. کاترین شکدم برخلاف دعاوی بزرگ و شاذ خود، «جاسوس» نبود، چرا که ساز و کار نفوذ و جاسوسی بر اهل فن روشن است و هیچ کشور و دولتی، طبق قواعد و بدیهیات کار جاسوسی، «مهره» خود را به این شکل نمی سوزاند.
شکدم بیشتر به یک کاسب رسانهای شبیه است که تلاش دارد دوران حضورش در ایران را به عنوان فعالیت حرفهای نفوذ و جاسوسی برای صهیونیستها فاکتور کند و البته با جنجالآفرینی اسم و رسمی در کند و از کارفرمایان دیگر پروژه بگیرد. البته در فریبکاری او و احیانا به بازی گرفتن نهادهای انقلابی، نهادهای امنیتی هم باید به وظیفه خود عمل می کردند، چرا که چک امنیتی اتباع بیگانه، کار دستگاه امنیتی است. اما زیر سوال بردن کل کارنامهی آن مرحوم و تخطئهی یک عمر مجاهدت او به بهانه مورد کاترین شکدم، کمال ناجوانمردی و خباثت است.
این که برخی چهرههای معلومالحال، که خود عقبه مشکوک و محکومیت قضایی بابت جرایم ضدامنیتی دارند، اخیرا دوباره فعال شده و ترور شخصیت طالبزاده را با استناد به موهومات و مثلا نام خارجی برادر طالبزاده، و نه مدارک متقن و محکم کلید زدهاند، به شدت جای تامل و بررسی دارد.
باید دید که آن مرحوم در اواخر عمر، با فراست تحلیلی و شناخت عمیق خود از شبکه جهانی صهیونیسم، چه خطرهایی را هشدار می داد و منافع چه کسانی و چه گروههایی را به خطر می انداخت، که این چنین ترور شخصیتی او را پس از مرگ کلید زدهاند.
از جمله یک چهره مذبذب سیاسی که در دو سه سال گذشته، بارها رنگ عوض کرده و چرخشهای 180 درجهای داشته و البته به سان برخی پروژهبگیرهای رسانهای، بیمحابا به افراد انگ و تهمت می چسباند و البته به نداشتن تعادل روحی هم شهره است.
حقیقت تلخی که متاسفانه در جبهه انقلاب نیز دیده می شود، تنگنظریها، بخلها و حسادتهایی است بعضا از سر نقص در تقوا و حب نفس، در افراد و گروههایی دیده می شود و هر کسی را که در این جبهه، تفاوتها و تمایزاتی داشته باشد، با انگشت اتهام نشان می دهد.
نادر طالبزاده از خانوادهای متفاوت بود. پدرش از افسران ارشد دوران پهلوی بود که از سال 1343 مغضوب رژیم شد. خانوادهی مادری او روحانیزاده و از سرشناسان تهران بوده است. فضای خانوادگی طالبزاده، به مانند بخش عمده کسانی که در دوران گذشته در سیستم نظامی رشد کردند، متفاوت از فضای سنتی بوده است. مضافا این که رشد نادر و برادر و خواهرش در آمریکا، و تحصیل و کار در فضای آمریکایی، طبعا تیپ و رفتار متفاوتی در آنها ایجاد می کرد.
حتی تغییر نام و انتخاب نام انگلیسی برای کسی که می خواهد در آن فضا تحصیل و کار کند، به واسطهی سختی تلفظ نامهای فارسی برای مردم بومی، یک روند بسیار معمول و عادی است.اما نادر طالبزاده جوان، مثل بسیاری از جوانان سال 57 که در خارج از کشور به تحصیل و کار مشغول بودند، با عشق به امام خمینی، متحول و دلبسته انقلاب شدند. کما این که شهید سیدمرتضی آوینی هم در سال 58 متحول شد و به خاطر عشق به امام، شد آن که شد و البته سیدمرتضی هم به واسطهی همین عقبه خاص (دوران روشنفکری و دانشکده هنرهای زیبا و ...) نزد بدنهی ظاهربین و تنگنظر ساختار سیاسی، همواره مظنون محسوب می شد و خون به دلش کردند و احتمالا اگر حضور ناگهانی رهبر انقلاب در مراسم تشییع او نبود، امروز از نام و یاد آقا سید مرتضی هم در جبهه انقلاب خبری نبود.
جالب اینجاست که نادر، مثل بسیاری از رجعتکنندگان از فرنگ که در همان جوانی و بعضا با مدارک تحصیلی ناقص و تکمیل نشده، به پستهای مدیریتی بالا رسیدند و بعدا هم تکنوکرات و «کارگزار» و فلان و بهمان شدند، عمل نکرد و با وجود تسلط به زبان خارجی، و تحصیلات و سابقه کار خارج از کشور، به کنج امن اتاقهای مدیریتی نرفت و راه جبههها را در پیش گرفت و تا دین و تعهدی را که در خود به انقلاب و مردم احساس می کرد، ادا نماید.
او نه تنها هیچگاه دنبال میزهای عافیتدار و نانهای چرب و مزایای آنچنانی نبود، که حتی در سال 68، در اقدامی عجیب، اموال پدریش را که خود او در آن ساکن بود، مصادره کردند و او تا آخر عمر مستاجر بود و حتی توصیه رهبر معظم انقلاب برای مساعدت در بازگرداندن اموال پدری هم توسط مسوولان امر نادیده گرفته شد!
به هر صورت، حاج نادر امروز، بعد از عمری مجاهدت و تلاش خستگیناپذیر، رخت از این جهان پر هیاهو به دیار باقی کشیده است و فارغ از قیل و مقال و تهمتها و آزارهایی است که بخشهای زیادی از آن تاکنون رسانهای نشده است. اما او هم مصداق دیگری از سرمایهسوزی و قدرناشناسی برخی عناصر است که نه تنها به «جذب حداکثری» اعتقادی ندارند، که همواره در تلاش هستند تا شخصیتهای بارها امتحانپسداده و استخوان خردکردهای چون نادر طالب زاده را هم با اتخامات واهی و انگهای موهوم از قطار انقلاب پیاده کنند.