12 تیرماه به دلیل حمله موشکی ناوگان جنگی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایرانی و شهادت بیش از 290 نفر مرد و زن و کودک بیگناه، روز حقوق بشر آمریکایی نام گرفت. اما حقوق بشر آمریکایی تنها به این یک فقره جنایت ضد بشری و فاجعه بار محدود نشده و در طول یک سده گذشته از این نوع جنایات و سبعیتها، صدها نمونه در کارنامه حقوق بشری آمریکا و غرب به ثبت رسیده که برخی از آنها آنچنان مخوف و هراسناک و تکان دهنده است که اساسا ابعاد آن به مخیله هیچ بنی بشر و حتی شاید هیچ حیوانی هم نرسد.
برای آشنایی مختصر با این کارنامه وحشتناک، برگهایی از آن را به اجمال ورق میزنیم، تا شاید این واقعیت در ذهن شیفتگان این سرزمین به اصطلاح فرصتها فرو رود که به قول نانسی پلوسی (رئیسکنگره آمریکا) سالهاست که دیگر ایالات متحده آمریکا دم از دموکراسی و حقوق بشر بزند:
بمباران توکیو :200 هزار نفر در آتش سوختند
در تاریخ 9 و 10 مارس 1945، 346 بمبافکن B-29 به توکیو حمله کردند که 279 فروند از آنها 1700 تن بمب آتشزا حمل میکردند. در ساخت این بمبها از ناپالم استفاده شده بود که موجب میشد پس از اصابت حریق وسیعی ایجاد شود.
حملات هوایی 9 و 10 مارس از جمله ویرانکنندهترین حملات هوایی تاریخ به شمار میآیند. در این حملات حدود 41 کیلومتر مربع از شهر توکیو شامل 286،358 ساختمان ویران شد. آتشنشانی توکیو تخمین زد. بمباران ۱۰ مارس توکیو، آمریکا یک شبه، حدود
دویست هزار نفر را کشت.
ژنرال رابرت مک نامارا که در آن زمان از فرماندهان نیروی هوایی ایالات متحده بود و در پایان جنگ نیز مدال افتخار دریافت کرد در فیلم مستند «مهِ جنگ: یازده درس از زندگی رابرت اس. مکنامارا» ساخته ارول موریس که در سال 2003 جایزه اسکار هم دریافت کرد، درباره بمباران توکیو میگوید:
«... این قطعا یک جنایت جنگی بود و مسئولان آمریکایی میبایست به خاطر این جنایت جنگی در یک دادگاه بینالمللی محاکمه میشدند. آنها میدانستند خانههای توکیو از چوب ساخته شده و اصلا، توکیو یک شهر چوبی است و تنها بمبی که میتوانست آن شهر چوبی را به ویرانی کامل بکشاند، بمبهای آتش زای ناپالم بودند که به چوبها چسبیده و همه را میسوزاندند. آنها در یک روز همه مردم توکیو را در آتش زنده زنده کباب کردند. این از جنایت اتمی هیروشیما و ناکازاکی هم دردناکتر بود. همه سوختند، همه...»
صبح روشن توکیو ناگهان به خون کشیده شد. هواپیماهای آمریکایی یک شب تا صبح هرچه بمب داشتند بر سر مردم بیدفاع و غیر نظامی توکیو ریختند. صبح فردا فقط 200 هزار جنازه سوخته مانده بود و یک زمین تقریبا مسطح که شب قبل دهها هزار خانه داشت.
در میلیونیم ثانیه، حرارت چند میلیون درجه همه چیز را به بخار تبدیل کرد
ساعت ۸:۱۵ صبح روز ۶ اوت ۱۹۴۵ به وقت محلی شهر هیروشیما، کسانی که در حومه شهر و در فاصله دورتری از مرکز انفجاری ناشناخته قرار داشتند، نوری پرقدرتتر از تابش خورشید را شاهد بودند. این بازتاب انفجار اولین بمب اتمی بود که شهر هیروشیما را با خاک یکسان کرد.
در آن روز تابستانی بسیاری از مردم شهرهای نزدیك به هیروشیما آمده بودند تا به پاكسازی ویرانیهای ناشی از بمباران چند روز پیش بپردازند. جمعیت شهر در آن روز حدود 350000 نفر تخمین زده میشد، با این كه تابستان بود و دانشگاهها و مدارس تعطیل بودند، اما هیچ یك از دانشجویان یا دانشآموزان به تعطیلات نرفته بودند. دانشآموزان دختر و پسر به دلیل جنگ هر روز در كارخانههای نظامی كار میكردند، یا به پاكسازی ویرانیهای ناشی از بمبارانها میپرداختند. آنها از همه جا بیخبر نمیدانستند كه تا ثانیههایی دیگر چه فاجعهای در انتظارشان است. بمب اتمی به نام «پسر کوچک» به دستور هری ترومن، رئیسجمهوری وقت ایالات متحده آمریکا و توسط یک هواپیمای بمبافکن آمریکایی به نام «انولا گی» بر روی هیروشیماانداخته شد. برای تاثیر تخریبی بیشتر، بمب به نحوی تنظیم شده بود که 576 متر بالای سطح زمین منفجر شود، در نخستین میلیونیم ثانیه انرژی حرارتی در فضا آزاد شده، در محوطهای به شعاع یك و نیم كیلومتر به گلوله آتش مبدل شد و حرارتی معادل چند میلیون درجه برای چند ثانیه برفراز هیروشیما، آسمان را به آتش کشید. در زمین هنگام رسیدن هُرم گرما، درجه حرارت چندین هزار سانتیگراد بود. در شعاع یك و نیم كیلومتری ناگهان همه چیز بخار شد و به خاكستر تبدیل شدند. در محوطهای به شعاع 4 كیلومتر ساختمانها و انسانها ناگهان آتش گرفتند.
پس از حرارت، نوبت موج انفجار بود كه تاثیر ویرانگر خود را نشان دهد به دلیل آزاد شدن گازهای بسیار گرم، موج انفجار با سرعت 1000 كیلومتر در ساعت مشابه یك دیوار جامد هوا بود كه در شعاع 2 كیلومتر همه چیز را به غبار تبدیل کرد. تاثیر تشعشعات رادیواكتیو که موجب انواع سرطانها، بیماریهای خونی، تولد انسانهای ناقص الخلقه، و... شد، از همه وحشتناكتر جلوه کرد که نسلهاست ادامه دارد.
نکته مهم در ماجرای بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی و بمبارانهای بزرگ توکیو این است که تلاش مستمر روزنامههای نیابتی آمریکایی و خود باختههای غرب گرا در طول سالهای بعد و در برخی رسانههای ژاپن کار را به جایی رساند که مردم ژاپن در سال ۲۰۱۵ آن کشتار و قتل عام شیطانی را کاری درست دانسته که آمریکا به عنوان تنبیه ژاپنیها علیه آنها انجام داد. این نشانه اوج استحاله فرهنگی است که در طول سی سال در ذهن ژاپنیها به وسیله رسانهها و شبکههای تلویزیونی طرفدار آمریکا کاشته شد.
میلیونها تن بمب بر سر مردم ویتنام ریخته شد
آمریکاییها پس از شکست فرانسویان در سال 1956، از سال 1959 درگیر جنگ ویتنام شدند. جنگی که هزاران مایل دور از آمریکا اتفاق میافتاد. طبق تخمین رهبر بوداییان عضو جبهه آزادیبخش ملی، تا اواسـط ۱۹۶۳ یعنی 4 سال پس از آغاز حضور آمریکا در ویتنام، 160 هزار نفر کشـته، 700 هزار نفر شـکنجه، 400 هزار نفر زندانی، 31 هزار نفر هتک ناموس شدند و شکم3 هزار نفر دریده شد، 4 هزار نفر را سـوزاندند و استخوان گیجگاه یک هزار نفر را شکسـتند.
از آغاز سال ۱۹۶۴ ويتنام شمالي زير شديدترين و سخت ترين بمبارانهاي هوايي قرار گرفت. جنگ ويتنام بيش از هر جنگ ديگري در قرن گذشته طول كشيد و تاريخ قرن بيستم را به سرزمين عجايب دوخت، آنجا كه جز از مرگ و آتش خبري نبوده است.
آمریکاييان سالانه 500 هزار تن بمب به اين سرزمين ريختند، جنگلها را با ناپالم سوزاندند و انسانها را زنده زنده بريان كردند، اما سرانجام پس از 10 هزار روز با 45 هزار كشته،
300 هزار زخمي و صرف 150 ميليارد دلار هزينه و يك سرافكندگي تاريخي بر كشتيها نشستند وگریختند. در آن جنگ هواپیماهای بمبافکن آمریکا صدها تن بمب بر مراکز ویت کنگ فرو ریختند و بسیاری از جنگلهای ویتنام را سوزاندند. نیروی هوایی آمریکا، ۶۷۲۷۰۸۴ تن بمب بر سر ویتنامیها ریخت. در جنگ جهانی دوم ۲۷۰۰۰۰ تن بمب بر آلمان ریخته شده بود. یعنی آمریکا نزدیک 25 برابر کل جنگ جهانی دوم، بر سر مردم ویتنام بمب فرو ریخت و تلفات ویتنامیها پنج میلیون و هشت صد هزار نفر کشته و زخمی گزارش شد.
این آمار تنها گوشه کوچکی از واقعیتی است که در ویتنام اتفاق افتاد و آثار آن نه تنها بر مردم ویتنام بلکه بر سربازان آمریکایی همچنان باقی است. به طوری که از زمان پایان جنگهای آمریکا در ویتنام و عراق، حدود یکصد و پنجاه هزار سرباز آمریکایی که در این دو جنگ شرکت کرده بودند خودکشی کردهاند.
عامل نارنجی صدها هزار ویتنامی را کشته یا ناقصالعضو کرد
در اواخر دهه 1960 سربازان آمریکایی قساوت و بی رحمی را علیه مردم ویتنام تشدید کردند. تجاوز به زنان، شکنجه دادن آنها و کشتن مردم عادی از سال ۱۹۶۷ شدت یافت.کشتار ۱۶ مارس ۱۹۶۸ در «مای لای» بازتاب شدیدی در جهان پیدا کرد. به دستور سرگرد «ویلیام کالی» سربازان لشگر بیست و سوم توپخانه، ۳۴۷ نفر را که افراد مسن، زنان، کودکان و حتی نوزاد بودند قتلعام کردند. هر موجود زندهای را از بین بردند و خانههای مردم را به آتش کشیدند.
سربازان آمریکایی از سلاحهای شیمیایی هم استفاده کردند. یکی از مشهورترین مواد شیمیایی به کارگرفته شده توسط آمریکاییها در آمریکا، «عامل نارنجی» نام داشت. مادهای که یک استکان ازآن برای کشتن یک نفر کافی است. در آن سالها در ویتنام شمالی 16 میلیون جمعیت وجود داشت که برای هر فرد ویتنامی ۵ لیتر از این ماده مورد استفاده قرار گرفت.
بر اساس برآوردها بر اثر این سمپاشیها 400 هزار نفر کشته یا ناقصالعضو شدند و در سالهای بعدی تاکنون نزدیک به 500 هزار کودک با اختلالات مادرزادی تولد یافتهاند.
میلیونها ویتنامی در طول جنگ در معرض عامل نارنجی قرارگرفتند. بر اساس برخی بررسیهای مقدماتی، برآورد میشود که امروزه حدود یک میلیون ویتنامی در اثر این ماده دچار معلولیت یا دیگر مشکلات سلامتی هستند؛ بنابراین مطالعات، در حدود 100 هزار از این یک میلیون ویتنامی کودکانی با معلولیتها و نقصهای مادرزادی هستند.این انسانهای آسیبدیده تنها با ناتوانیها و مشکلات سلامتی فیزیکی دست و پنجه نرم نمیکنند، بلکه ناراحتیهای روانی نیزگریبانگیرشان است. بسیاری از این کودکان قادر به مدرسه رفتن و والدینشان قادر به کار کردن نیستند. در سال ۱۹۶۹ به تنهایی 1034 هکتار از جنگلها با استفاده از این عامل نابود شد «عامل آبی» نیز یکی دیگر از مواد شیمیایی بود که برای نابود کردن محصولات کشاورزی و از بین بردن ذخایز غذایی ویتنام شمالی بر روی محصولات کشاورزی استفاده میشد. آمریکا در مجموع، نزدیک به هشتاد میلیون لیتر مواد سمی عامل نارنجی و آبی بر فراز جنگلها و مزارع برنج ویتنام پاشید، نیمی از جنگلهای ویتنام بدین طریق ویران شد.
طبق گزارش کنگره جهانی زنان، تأثیر سلاحهای سمی بر حدود بیست هزار نفر در چهل و شش روستا که غالباً زن، کودک و پیر بودند، منجر به ابتلا به سوختگی، کوری، و اسهال خونی شد. استفاده از گلولههای آتشزا که پس از انفجار، فسفر ملتهبی ایجاد میکرد، قربانیان خود را به شدت دچار جراحت گرداند به طوری که سراسر بدن آنها سوخت. کاربرد این مواد شیمیایی اثراتی سوء انسانی و زیستمحیطی دارد که برای سالها باقی مانده است.
آزمایشهای اخیر بر روی نمونههای بافت انسانی از افراد ساکن در بخشهایی از ویتنام که این مواد بر آن پاشیده شده نشان میدهد، این ماده سمی به نسلهای بعدی نیز
منتقل شده است.