شهید محمود صارمي
در 17 مرداد 1377 خبر سقوط شهر مزارشریف مخابره شد. اگرچه خبر ورود طالبان به مزار شریف تکاندهنده و دردناک بود، اما خبر دردناکتری در راه بود. دیپلماتها و یک خبرنگار ایرانی بر خلاف قوانین بینالمللی با حمله عناصر طالبان به کنسولگری بازداشت و به شکل مظلومانهای تیرباران شدند.
تا یک ماه از سرنوشت این افراد خبری نبود تا این که پیکر مطهر شهدا در یک گور دستهجمعی در خرابههای پشت کنسولگری پیدا شد و در روز 21 شهریور77 شهادت آنان از رسانهها اعلام شد. 24 شهریور 77، پیکر شهدا به تهران منتقل و بعد از نماز جمعه با حضور مقام معظم رهبری به شکل باشکوهی تشییع شد. خبرنگار پرتلاش و شجاع محمود صارمي از جمله این شهدا بود. یک سال بعد در نخستين سالگرد اين رخداد به پاس قدرداني از مقام و حرفه شهید صارمي، با تصمیم شوراي فرهنگ عمومي كشور، هفدهم مرداد به نام «روز خبرنگار» نامگذاری شد.
آقای رشید صارمی برادر شهید در مورد خصوصیات و ویژگیهای اعلای شهید صارمی خاطرنشان مینماید:
«شهید صارمی قبل از اینکه خبرنگار باشد، یک بسیجی خط امامی بود و تنها دلیلی که باعث شد به فیض عظیم شهادت نائل گردد روحیه بسیجی، تبعیت محض از امام امت و انعکاس اخبار واقعی از اوضاع و احوال کشور و مردم زجرکشیده افغانستان بود. شهید صارمی به دلیل مشاهده مصیبتهای مردم افغانستان از نزدیک با این ملت انس گرفته بود و مردم این سرزمین را دوست داشت و بیش از دو سال مأموریت در افغانستان، فریاد مظلومیت این ملت را به گوش جهانیان رسانید تا در نهایت مرکب قلم این شهید با خونش آمیخته شد. جوانان و اصحاب رسانه راه شهید صارمی و شهید آوینی و شهیدان دفاع مقدس را ادامه بدهند و پیامرسانان خوبی برای شهیدان باشند تا نام امام شهیدان و شهیدان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و شهید صارمی در تاریخ جاودان بماند.
شهید سید مرتضی آوینی
سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی است؛ فیلمساز و مستندسازِ عارف، عاشق، حزباللهی، انقلابی، دفاع مقدسی و کربلایی که سبک کاری و ویژگیهای ممتاز و اعلای فعالیتهای هنری و رسانهایاش بهترین و نابترین الگو برای خبرنگاران و اصحاب رسانه است.
برخی از این ویژگیها عبارتند از:
- اخلاص و رویکرد متعهدانه، رمز توفیق و ماندگاری شهید آوینی است. او معتقد بود: تخصص حقیقی در سایه تعهد اسلامی به دست میآید و لاغیر.
- استحکام و اطمینان سخن
- حرف زدن بر اساس اعتقاد
- کارش دستوری و فرمایشی و سفارشی نبود. دلی کار میکرد. رمز و راز شگفتانگیز تأثیر کارهای او همین برآمدن از دل بود.
- یکتنه کار صد نفر را انجام میداد و بهاندازه همان یک نفر توقع داشت.
- پاک و پاکیزه کار میکرد و بقیه تعلقات و به ویژه تعلقات سیاسیاش را داخل کار جاری نمیساخت.
- گمنام کار میکرد. روایت فتح مجموعه مستندی بود که تیتراژ نداشت و هیچ اسمی از عواملش آورده نمیشد.
- عاشقانه و بر اساس انگیزه کار میکرد.
- اهل مسامحه نبود و سازشناپذیری حتی بهاندازه سر سوزن نسبت به آنچه بدان معتقد بود، نداشت.
- هیچگاه اهل شعارهای دهانپرکن روشنفکری نبود.
- هیچگاه خودش را به ذرهای سانسور و پنهانکاری عقایدش مجبور نکرد.
- بااندیشه و تأمل کار میکرد و چنین بود که نتیجه کارهایش عمقی و با انبوهی از تفسیرها و تاویلها مصادف میشد.
- خود را کاملاً در قالب یک بسیجی حزباللهی تصور میکرد که آرمانش خمینی بزرگ است و عاشورا و کربلا راه پیش رویش.
- یک حزباللهی تمامعیار بود که از داد کشیدن عقیدهاش هیچ ترسی نداشت. هزینههای حزباللهی ماندنش را به قدر کافی داد اما هرگز از این اصل عقبنشینی نکرد.
- تعارفبردار نبود و هیچ وقت تصور نمیکرد که برای دیده شدن باید به جامعه فرهنگی و هنری باج دهد و هیچ هراسی از برچسب خوردن نداشت.
شهید محمدحسین محمودیان
شهید محمدحسین محمودیان از عکاسان روزنامه اطلاعات و از شهدای رسانه استان قزوین است.
6 دی ۱۳۵۷ در قزوین هنگام شرکت در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
برادرش شهید صمد محمودیان، شهید گمنام و جاویدالاثر است که از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و در سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر در جزیره مجنون به شهادت رسید.
شهید رسول مصطفایي
شهید رسول مصطفایي بهعنوان نخستین شهید خبرنگار جنگ تحمیلی شناخته میشود.شهيد مصطفایي از مبارزان نوجوان قبل از انقلاب و گوینده تلویزیون بعد از انقلاب بود.در سال 1359 به عنوان خبرنگار صداوسيما مرکز آبادان مشغول به کار شد.
بهعنوان خبرنگار جنگي به جبهه رفت. همزمان با مبارزه و حضور در میان مردم، با دوربینی ساده و ضبط صوتی کوچک به مصاحبه با رزمندگان و تهیه و ارسال اخبار جنگ مشغول بود. در خط مقدم تمام گزارشهای جنگ را ارسال میکرد.
در همان نخستین ماههای جنگ تحمیلی بعد از چند بار مجروح شدن، در آذر ۱۳۵۹ کنار پل خرمشهر با اصابت خمپاره به شهادت رسید.
در وصیتنامه شهید رسول مصطفایي آمده است: «من شهادت را كه همان آغازگر زندگى واقعى و معراج انسان به سوى خداست برگزيدم.»
شهید غلامرضا رهبر
شهید گمنام و جاویدالاثر غلامرضا رهبر بهعنوان نخستین گزارشگر شهید صداوسیما شناخته میشود.
شهید رهبر از سال ۱۳۵۸ فعالیت خود را در صدا و سیمای مرکز آبادان و رادیو نفت آغاز کرد و در سمت مدیر خبر رادیو آبادان و نماینده صداوسیما در قرارگاه خاتمالانبیا(ص) در مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور شروع به انعکاس پیروزیهای رزمندگان اسلام کرد.
گزارشگر صداوسیما در جبهههای جنگ بود و نقش مهمی در روحیه دادن به رزمندگان اسلام داشت. به گفته بسیاری آهنگ خاصی در صدای او بود که به گزارشهایش عمق خاص میبخشید. او نه فقط یک خبرنگار ساده که منبع موثقی برای برخی فرماندهان جنگ محسوب میشد.
از شهید رهبر بهعنوان مبدع شیوه خبرنگاری جنگ در کشور یاد میشود. همیشه با شجاعت برای تهیه گزارش تا خطوط اولیه جبههها میرفت. بهعنوان نماینده صداوسیما و هماهنگکننده اکیپهای خبری صداوسیما به مناطق جنگی اعزام شد و بارها از اسکله العمیه و دلاوریهای رزمندگان اسلام تصاویر زیبایی تهیه نمود که هنوز از آن گزارشها بهعنوان الگوی خبرنگاری جنگ یاد میشود.
روایتهای او از سالهای دفاع، حضور او در خط مقدم با میکروفونی که همیشه در دست داشت، موجب بلوغ و رشد سبک و تفکری به نام «خوننگاران» شد. وقتی هم شهید شد، خوننوشتههای بسیاری از او بر جای ماند.
برادر شهید از جان بر کف بودن و بارها تا مرز شهادت رفتنش میگوید: یک روز با غلامرضا به خط مقدم جبهه رفته بودیم؛ بیش از چهار یا پنجبار دیدم که پای غلامرضا روی مینهای مختلف رفت، ولی عمل نکرد. ترسیدم. گفتم: غلامرضا مواظب باش. خندید و گفت: فرهاد! ترکش به نام میآید؛ مثلاً روی یک ترکش نوشته غلامرضا رهبر یا فرهاد رهبر. اگر بخواهیم شهید بشویم، خدا خودش میداند. با وجود اینکه غلامرضا بارها مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و زخمی شد، اما هیچ زخمی نتوانست او را از جبهه دور کند.
سرانجام غلامرضا رهبر در دیماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
شهید حسن باقری
شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) در 25 اسفند 1334 مصادف با سالروز میلاد امام حسین(ع) به دنیا آمد و 9 بهمن 1361 در محور عملیاتی فکه بهشهادت رسید.
در ۲۴ سالگی وارد جبهههای نبرد حق علیه باطل شد و تنها ظرف مدت دو سال توانست به استراتژیست بزرگ جنگ تبدیل شود و طراح بسیاری از عملیاتهای دوران دفاع مقدس بود. واحد اطلاعات عملیات را در سپاه و جنگ پایهگذاری کرد. با بروز لیاقت و خصوصیات منحصر به فردش، در مدت کوتاهی در ردیف بزرگترین فرماندهان سپاه و جنگ قرار گرفت.
توانمندیهای بینظیرش در حدی بود که به «نابغه دفاع» و «نابغه جنگ» معروف شد. اما این شهید والامقام، شخصیت خبرنگاری نیز داشته است.
در سال 1358 فعالیت خود را در سرویس فرهنگی و سیاسی روزنامه جمهوری اسلامی که ارگان رسمی حزب جمهوری اسلامی بود، آغاز کرد. اولین خبرنگار جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب بود كه در سفر خارجی مسئولان به الجزایر حضور داشت. به دعوت سازمان امل، از طرف این روزنامه سفر 15روزهای به لبنان و اردن انجام داد و طی این سفر، گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع مسلمانان در آن منطقه تهیه کرد. در حادثه طبس بهعنوان اولین خبرنگار در محل حادثه حاضر بود. نوشتههای او چراغ راه نویسندگان در افشای حمله نظامی آمریكا به طبس شد.
شهيد عبدالرضا مصلينژاد
شهيد عبدالرضا مصلينژاد علاوهبر عضویت در سپاه، در عرصه فیلمبرداری و وقایعنگاری با صداوسیمای فارس همکاری مینمود.
سال 59 عازم جبهههای نبرد شد و در منطقه آبادان به شدت مجروح شد. در سال 61 با شروع عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس جهت ثبت وقایع جنگ و دلاوریهای رزمندگان با دوربین فیلمبرداریاش راهی مناطق جنگی شد و گوشهای از عملیات پیروزمندانه محرم را به تصویر کشید. شرکت در عملیاتهای والفجر 4 و 8 موجب جانبازیِ مجددش شد و همچنین مورد آسیب گازهای شیمیایی رژیم بعث قرار گرفت. پس از بهبودی نسبی به منطقه عملیاتی فاو رفت و 9 ماه متوالی در واحد طرح و عملیات لشکر المهدی(عج) فعالیت نمود و سرانجام سال 65 در شب شهادت حضرت زهرا(س) در عملیات کربلای5، در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
بسياري از تصاوير حاضر در صداوسيماي مرکز فارس از عملياتهاي مختلفي چون والفجرها و کربلاها و... اثر این هنرمند انقلابی است.
شهید عزیزالله امیریان
پاسدار شهید عزیزالله امیریان برادر شهید رضا امیریان و از خبرنگاران شهید استان زنجان است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در واحد تبلیغات و انتشارات سپاه به خدمت مشغول شد.
عکاس بود و در جبهه از رزمندگان عکس میگرفت.
سال 64 به زیارت خانه خدا رفت. پس از بازگشت از این سفر معنوی، مادرش هر شب او را با حالی عجیب از تضرع و دعا و در حال به جا آوردن نماز شب میدید. در خانه خدا برای خودش شهادت خواست و برای مادران شهدا صبر. پس از اینکه از مکه آمد و برای آخرینبار رفت جبهه، شهید شد.
عزیزالله خطشکن بود و در سال ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سینه، دست و پا به شهادت رسید.
شهيد سيد جليل ساداتي
شهيد سيد جليل ساداتي از شهدای فرهنگی است که درسمت کارشناس امور هنری اداره کل آموزش وپرورش استان فعالیت میکرد و اولین مسئول گروه سرود موزیک استان یزد بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف اداره کل آموزش و پرورش استان مأموریت یافت تا به اموال و امور مربوط به گروه سرود و موزیک امور تربیتی سر و سامان دهد. واحد سرود و موزیک جدیدی با محتوای اسلامی راهاندازی کرد و در این راه به موفقیتهای بزرگی دست یافت و در واحد سمعی و بصری امور تربیتی مشغول فعالیت شد.
راهاندازی سینما تئاتر دانشآموزی با امکانات گسترده در تالار دهم فروردین (مجتمع فرهنگی آموزشی دانشآموز)، تولید فیلم در زمینههای اجتماعی، سیاسی و جبهه و جنگ، ایجاد نمایشگاههای هنری و دانشآموزی، برپایی مسابقات تئاتر در مدارس استان و تقویت واحد تئاتر امور تربیتی از جمله فعالیتها و خدمات این شهید هنرمند بود.
فيلمساز، آهنگساز و كارگردان تئاتر بود. با راهاندازی واحد سمعی و بصری در تیپ 18 الغدیر یزد و حضور در جبهههای حق علیه باطل از خط مقدم و مقاومت و دفاع جانانه رزمندگان از میهن عزیز اسلامی، عکس، فیلم و گزارش تهیه میکرد.
سال 1364 برای چندمین بار به جبهه رفت و با سمت معاون فرمانده گروهان در عملیات قدس پنج به شهادت رسید.
شهید مهدی فرودی
روحانی شهید مهدی فرودی بهعنوان تنها شهید صداوسیمای خراسان جنوبی شناخته میشود.
در دوران ستمشاهی از مبارزان ضدطاغوت بود و سه بار هم دستگیر و زنداني شده بود.بعد از انقلاب به سپاه پاسداران پيوست و مدتي نيز در صداوسيماي مرکز خراسان به عنوان تهيهکننده و نویسنده فعاليت داشت. با شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت و فرماندهی در بعضي ردهها و معاونت لشکر پنج نصر را تجربه كرد و سرانجام در عمليات کربلاي4 در منطقه شلمچه به شهادت رسيد.
از شهید فرودی آثار زیادی مانند آلبومهاي تصاوير شهدا، اشعار و خاطرات جبهه و کتابخانهاي با 2000 جلد کتاب به یادگار مانده است.
شهید سید محمد اسحاقی
شهید سید محمد اسحاقی نخستین و به روایتی تنها خبرنگار شهید استان گیلان است.
سید محمد مقالات زیادی را در زمینههای تاریخی و سیاسی نوشت و در نشریات روز از جمله اطلاعات، کیهان و پاسدار اسلام به چاپ رساند.
با شروع جنگ تحمیلی به جبههها شتافت و در ثبت تاریخ جنگ و حماسههای بزرگ آن نقش بسزایی را ایفا کرد. در طی هفتبار اعزام، حدود چهار سال در جبهه بود و گزارشهای مفصلی از عملیاتهای رمضان، والفجر۱ و ۲ و ۳ و ۴ و کربلای ۳ و ۴ را به نگارش درآورد. کتابی با عنوان نبرد العمیه توسط سپاه پاسداران چاپ و منتشر شد که نتیجه روایتگریها و نوشتار این شهید گرانقدر است. سید محمد اسحاقی، دیماه 1365 در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
شهید مجید جباری
شهید مجید جباری شهیر در صداوسیمای تبریز بهعنوان مجری و گزارشگر و همزمان در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت میکرد. برنامه تلویزیونی جنگ فجر، برنامه سیمای صنعت و برنامه رادیویی صدای پاسدار مهمترین تریبونهایی بودند که شهید جباری از طریق آنها فریاد بلند حقانیت رزمندگان اسلام را به گوش ملت ایران و جهانیان میرساند.
از همان ابتداي جنگ بهعنوان گزارشگر و خبرنگار به جبهه رفت و در عملياتهاي زيادي حضور داشت و از رزمندگان و فرماندهان بسياري گزارش تهيه كرد. معروفترین تولید رسانهایاش گفتوگو با شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر عاشورا است.
در آخرین مسئولیت خود در لشکر عاشورا، علاوهبر انجام کارهای خبری بهعنوان معاون گردان المهدی(عج) انتخاب شده بود. سال 1364 در جریان عملیات والفجر۸ در حالی که در کنار جنگ به ضبط وقایع عملیات مشغول بود، به شهادت رسید.
مادر شهید خاطرنشان مینماید: فرزندم در راه دين و اسلام جان خود را فدا كرده و من معتقدم اين فداكاري و جانفشاني به بركت اشكهايي است كه براي آقايم سيدالشهدا ريختهام و شيري كه به فرزندانم خوراندهام، آميخته از عشق به ولايت بوده است.
شهيد حميد حسني
شهيد حميد حسني بهعنوان نخستين شهيد خبرنگار استان البرز شناخته ميشود.حمید حسنی بهعنوان عكاس و نويسنده روزنامه کیهان در کرج فعاليت داشت.
در درگيريهاي خياباني با مزدوران شاه و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با منافقين با حفظ وظيفه خبرنگاري تا حد زد و خورد وارد ميشد و حتي جان خود را در خطر جدي قرار ميداد. با قلمش هم با افراد ستون پنجم و منافقين از طريق نويسندگي مبارزه ميكرد.
در نخستین روزهای جنگ تحمیلی، داوطلبانه در جبهه حضور يافت. بارها به جبهه اعزام گردید. آخرينبار از طريق ستاد پشتيباني جنگ مرکز بهعنوان امدادگر جهاد سازندگي به خط مقدم رفت و در شهریورماه 1364 در منطقه اشنويه در عمليات قادر به شهادت رسید.
شهید قنبر ظاهری
شهید قنبر ظاهری در روزنامه کیهان کار میکرد و خبرنگار بود. در سال ۶۲ بهعنوان نماینده و خبرنگار کیهان عازم قم شد. در عملیات الفجر۸ شرکت داشت. سعی میکرد بیشتر در جبهه بماند و کمتر به خانه میآمد؛ بعد از ماهها وقتی به دیدار پدر و مادر میرفت، فقط دیداری تازه میکرد و زود به جبهه برمیگشت. در بهمنماه 1364 به شهادت رسید.
در وصیتنامه شهید ظاهری آمده است: «به همه سفارش میکنم طوری زندگی کنند که هر لحظه برای پاسداری از هدفی بزرگ که همان اسلام عزیز است، بتوانند از آن دست بکشند.»
شهید محمدرضا امانی
شهید محمدرضا امانی در 14 سالگی بهعنوان رزمنده بسیجی به جبهههای نبرد حق علیه باطل شتافت و حضور مستمری در خط مقدم داشت. در 16 سالگی خبرنگار صداوسیمای شیروان شد و از آن به بعد با عنوان خبرنگار و گزارشگر به ثبت تصاویر و لحظههای زیبا و تاریخی از دفاع مقدس پرداخت.
هنوز بیش از 18 سال نداشت که مسئول تبلیغات تیپ 21 امام رضا(ع) شد. از شروع عملیات مسلمبنعقیل تا بعد از عملیات کربلای5، در سنگر تبلیغات و هنر حضوری فعال داشت. 18 ساله بود که در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه به شهادت رسید. به گفته همرزمش هنگام شهادت غرق در خون بود اما تبسم بر لب داشت.
شهید علیرضا نهرمیانی
علیرضا نهرمیانی در دانشگاه کالیفرنیای آمریکا تحصیل نمود. در آنجا عضو انجمن اسلامی دانشجویان شد. از جمله کارهای مهم وی و دوستانش انتشار نشریه «ندای حق» بود که برای دانشجویان سایر کشورها ارسال میشد. شهید علیرضا نهرمیانی دارای مدرک کارشناسی ارشد رشتههای اقتصاد و روابط بینالملل از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا و مسلط به زبان انگلیسی بود. بعد از عزیمت به ایران سرپرست اداره خبرنگاران خارجی وزارت ارشاد گردید و در این سنگر میکوشید تا صدای انقلاب و ندای رزمندگان شجاع و مظلوم را به دنیا برساند. شهید نهرمیانی در ۲۰ مرداد ۱۳۶۲ با جمعی از خبرنگاران داخلی و خارجی برای تهیه گزارش از دلاورمردان جبهه اسلام در منطقه عملیاتی والفجر۳ در مهران حاضر شدند که مینی در زیر پایشان منفجر شد و علیرضا نهرمیانی به همراه خبرنگار رویترز به شهادت رسیده و تعدادی دیگر از خبرنگاران مجروح شدند.
شهید علیاکبر طحانی
شهید علیاکبر طحانی برادر شهید علیرضا طحانی، معلم آموزش و پرورش بود و در روزنامه کیهان بهعنوان خبرنگار افتخاری کار میکرد. در جبهه از رزمندگان تخریبچی بود و همزمان با جنگیدن، اخبار جبههها را نیز ثبت مینمود.
یکی از همرزمان شهید تعریف کرده است: همیشه یک کیف کوچک دنبالش بود که درونش یک دفترچه 40 برگ کاهی و یک عدد دوربین 135 میلیمتری قرار داشت که روی آن برچسب مؤسسه کیهان خورده بود. عکس هم که میگرفت سیاه و سفید بود. هرکجا میرفتیم آخر روز مینشست و خاطراتش را ثبت میکرد. فروردین 67، هواپیماهای دشمن یک راکت شیمیایی به چادرهای بچههایتخریب لشکر 10 سیدالشهدا(ع) شلیک کردند. معلم و خبرنگار علیاکبر طحانی جزو شهدای این حمله بود.
شهید مسعود مشایخی
شهید مسعود مشایخی در سال ۱۳۵۹ به عنوان خبرنگار همکاری خود را با ایرنا آغاز کرد. بارها در جبهههای جنگ تحمیلی حضور یافت.
همسر شهید میگوید: شهید مشایخی همواره در رکاب رهبر معظم انقلاب(در زمان ریاستجمهوری) بودند؛ از این جهت به من میگفتند از من سؤال نکن که من کجا میروم چون نمیتوانم به تو بگویم. چرا که در دوران جبهه، بسیاری از دیدارها پنهانی و محرمانه بود. البته میگفت: «اگر در اخبار شنیدی حضرت آقا در فلان جا هستند، بدانید من نیز همانجا هستم. شهید مشایخی در مهرماه ۱۳۶۳ به عنوان نفر دوم دفتر ایرنا در پاکستان عازم اسلامآباد شد و در سال ۱۳۶۴ هنگامی که برای پوشش خبری سفر رئیسجمهور کشورمان حضرت آیتالله خامنهای به پاکستان، عازم شهر لاهور بود، در یک سانحه رانندگی به شهادت رسید.
جاویدالاثر کاظم اخوان
جاویدالاثر کاظم اخوان از همراهان حاج احمد متوسلیان است که در سال 1361 جاویدالاثر گردید. کاظم اخوان در سال 1334 در شهر مشهد متولد شد و به دلیل تقارن تولدش با میلاد امام کاظم(ع)، نام کاظم را برایش برگزیدند.
پدرش از خادمان بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) بود. خاندان اخوان این افتخار را داشتند که نسل در نسل از خادمان حرم امام رضا(ع) باشند. کاظم اخوان نیز هرگاه فرصتی مییافت در کنار پدرش در خدمت به زائران امام هشتم(ع) میکوشید. با آغاز جنگ تحمیلی به سرعت خود را از مشهد به اهواز رساند و به ستاد جنگهای نامنظم پیوست و در کنار شهید چمران در بیش از ۷۰ عملیات و نبرد خطرناک با دوربین عکاسی و فیلمبرداری در گرماگرم نبردها حضور یافت. در بیشتر مأموریتهای جنگی در کنار دکتر چمران بود و ارتباط بسیار صمیمی با وی داشت و شدیداً موردتوجه شهید چمران قرار گرفت.
در طول یک سال و نیم زندگی مداوم در جبههها موفق شد صحنههایی بدیع و استثنایی را به تصویر بکشد و تبدیل به یکی از پدیدههای عکاسی جنگ شد. خبرگزاری پارس که بعدها خبرگزاری جمهوری اسلامی شد، عکسهایش را مورد بررسی قرار داد و از او دعوت به همکاری کرد.
در اولین نمایشگاه بزرگ عکس جنگ در سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی که در موزه هنرهای معاصر برگزار شد، بنا به آرای بازدیدکنندگان، به خاطر صمیمیت و ویژگیهای خاص و تأثیرگذار در ثبت صحنههای بدیع و استثنایی، مقام اول را کسب کرد.
خرداد ۱۳۶۱ رژیم صهیونیستی دست به حمله گسترده علیه لبنان زد و بیروت را به محاصره درآورد. در تیرماه ۱۳۶۱ یک هیئت دیپلماتیک از ایران برای بررسی راههای ارائه کمکهای انساندوستانه عازم بیروت شد. اخوان، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز داوطلبانه برای عکاسی و ثبت لحظههای مقاومت مردم فلسطین و لبنان به بیروت اعزام شد.
چهاردهم تیر ۱۳۶۱، خودرو هیئت نمایندگی دیپلماتیک ایران حامل سردار احمد متوسلیان وابسته نظامی سفارت ایران در بیروت، سید محسن موسوی کاردار سفارت، تقی رستگارمقدم کارمند سفارت و کاظم اخوان عکاس و خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی، حین ورود به پایتخت لبنان و در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی، علیرغم برخورداری از مصونیت دیپلماتیک، توسط آدمربایان دستنشانده رژیم صهیونیستی ربوده شده و جاویدالاثر گردیدند.
شهیدان سید محمود صلاحی و ابوالفضل رجبی
شهید سید محمود صلاحی سالها در جبهههای نبرد حق علیه باطل مجاهدت نمود. در سال 1367 وارد دانشکده صداوسیما شد. فعالیت مستمر در عکاسی و فیلمسازی با گروههای دانشجویی داشت. در سال 1376 بهعنوان نورپرداز در صداوسیمای مرکز زنجان شروع به همکاری نمود.
از جمله فعالیتهایش میتوان به همکاری در ساخت جنگ روز هفتم، سریال داستان وکیل، برنامه جنگ جوان، فیلم مستند جشن فندق اشاره نمود.
کارگردان برنامههای با هم در کنار هم و روستای ما بود. آثار دیگرش عبارتند از: یاد سرخ چنگوره(ویژه زلزله آوج)، باده انتظار، فقط یک دیدار، یادگار امینیها، دیدنیهای استان و چنگ و مس.
در سال 1382 موفق به دریافت جایزه بهترین نورپردازی برای فیلم مستند جنگ و خاک از یازدهمین جشنواره مراکز استانها شد.
سال ۱۳۸۳، برای پوشش رسانهای زلزله الموت به همراه استاندار قزوین و تنی چند از مدیران ارشد استان عازم این منطقه شد که در مسیر بازگشت در سانحه سقوط بالگرد در منطقه شیرکوه به شهادت رسید.
شهید ابوالفضل رجبی دهکی در سال ۱۳۸۰ با عنوان شغلی دستیار متصدی صدا به استخدام صداوسیمای مرکز قزوین در آمد. به عنوان چهرهای پرتلاش و خوشرو و در عین حال متعهد و کاردان در جمع همکاران مشهور بود. شهید رجبی از شهدای دیگرِ سانحه سقوط بالگرد در منطقه شیرکوه است.
شهید محسن خزایی
شهید محسن خزایی، سال 74 بهعنوان متصدی صدا فعالیت خود را در صداوسیمای سیستان و بلوچستان آغاز کرد. در سال 83 بهعنوان مدیر باشگاه خبرنگاران جوان سیستان و بلوچستان مشغول فعالیت شد.
تلاش زیادی برای رسوا کردن جریان تکفیری گروهک جندالشیطان داشت که در آن زمان اقدامات خرابکارانه بسیاری را علیه امنیت مردم انجام میداد. یکبار توسط این تروریستها جانباز شد.
در سال 87 بهعنوان مدیر خبر صداوسیمای استان گیلان منصوب شد.
عشقِ دفاع از حرم عقیله بنیهاشم حضرت زینب کبری(س)، او را به سوریه کشاند.
بهعنوان خبرنگار شبکه خبر به سوریه رفت. عاشقانه در بین رزمندگان مقاومت گزارش تهیه میکرد و از حضور در خط مقدم ترسی به دل نداشت. بعد از اتمام گزارشهای خبری، به رزمندگان در حوزه نظامی نیز کمک میکرد. برای بچههای مدافعان حرم روضه میخواند و مداحی میکرد و با کمترین امکانات مراسم عزاداری حضرت اباعبداللهالحسین(ع) را برگزار مینمود.
عشق و تمام زندگیاش خانم حضرت رقیه(س) و عمهسادات حضرت زینبکبری(س) بودند.
آبانماه 1395، گروه خبری خبرگزاری صداوسیما به همراه سایر رسانهها برای پوشش آخرین وضع میدان نبرد و پیشروی رزمندگان در منطقه منیان در غرب شهر حلب حضور داشت که تروریست ها با خمپاره این گروه را مورد حمله قرار دادند. محسن خزایی در اثر اصابت ترکش ناشی از انفجار خمپاره به ناحیه سر به شهادت رسید.
شهدای هواپیمای سی130
روز پانزدهم آذر 1384، هواپیمای سی130 دچار نقص فنی شد و پس از برخورد با ساختماني در مجتمع مسكوني توحيد تهران، سقوط کرد و آتش گرفت و 94 سرنشین آن به شهادت رسیدند. سرنشینان این هواپیما تعدادی از نیروهای ارتشی و حدود چهل نفر از خبرنگاران، تصویربرداران و عکاسان خبری از سازمان صداوسیما و چند خبرگزاری کشور بودند که برای پوشش خبری رزمایش عاشقان ولایت از تهران عازم بندرعباس بودند تا از آنجا هم به چابهار عزیمت نمایند.
خبرنگاران شهیدِ این سانحه در قطعه 50 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) در قسمتی به نام شهدای رسانه به خاک سپرده شدند.
اسامی شهدا و رسانه متبوعشان از این قرار است:
کارکنان واحد مرکزی خبر: داریوش شاهینی، محمود توران پشتی، مجید عسگری، ابراهیم بقائی، سید یحیی مهدوی.
گروه اجتماعی شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران: محمدرضا شادروح، حمیدرضا خیرخواه، علیزاده، حسن نجفی، رمامی، تاجیک، سیدهادی حسینی، جلیل حیدریزاده.
مرکز مستندسازی معاونت سیما: بابک غیاثوند، میرزائی و فریسآبادی.
عوامل فنی واحد سیار: نصراللهزاده، رحیمی، استوار سجاد اسعدی، غلامرضا بیات، حسین عرب احمدی، مهدی اناری، حسن حیدری، محمدرضا احمدی، حبیب اسدی، منصور محمودی، مهدی یونسی، حسین باباپور، حسین خسروآبادی، سپهدار مهاجری، مکیآبادی، خداعفو عبدیانی، سیدحسن شیرازی.
صدای جمهوری اسلامی ایران: مسعود جاننثاری و امیر صحرائی.
باشگاه خبرنگاران جوان: علیرضا افشار، جواد فراهانی، محمود ایل بیگی.
خبرگزاري فارس: صادق نیلی و علیرضا برادران نجار
خبرگزاری ایسنا: اسماعیل عمرانی و حسن قریب.
خبرگزاری ایرنا: مهدی میرافضلی و سپهدار ساجدی.
روزنامه كيهان: رسول کاظمنژاد.
روزنامه همشهری: کربلائی احمد.
کارکنان رسانهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران: محمدعلی بخشی، ناوگان یکم علیرضا ارسطوئیان، ناوبان دوم مهدی صادقی، ناوگان دوم محمدباقر بابارشانی، مقصودی، روحالله احمدوند، ناو استوار وظیفه علی علیزاده، قمصری، علیرضا خدادادی، مهناو یکم حسین آزموده، ارمان نسب، ستوان بابایی، صفری، محمدیان، صوری، مهدی ابراهیمی، حسین مشکین، ناوسروان علیاصغر سلیمانی، ستوان یکم قاسم محمدی، محمدرضا سلیمانی، حجتالاسلام محدث، سرتیپ دوم عباس واعظی، خلبان کاپیتان بابک گوهری و کمک خلبان حسین جعفری.
کامران پورعباس