دکتر محمدحسین محترم
۱- کل عاشورا سیاسی است و اصل حرف امام حسین(ع) با یزید نیز این بود که تو لایق حکومت کردن بر مردم نیستی و خلافت حق ما آلالله است. بازی کردن با شعائر مذهبی و استفاده ابزاری از تاریخ خطرناکترین ابزارهای جریانهای نفاق و انحرافی از اسلام هستند که تاکنون منجر به شکلگیری صدها فرقه منحرف، از خوارج نهروانی تا داعش وهابی و شیعه انگلیسی و اصلاحات آمریکایی و جنبش سبز و... و نفوذ آنها در جوامع اسلامی شده است و تنها سلاح مقابله با آنها نیز آگاهی مردم از ذات و باطن آنها میباشد که نیاز به معرفت به امام زمان خود و معیّت با او و صبر و بهنگام عمل کردن به وظیفه خود دارد.
۲- تحلیلهایی که از بیانیه منتسب به یکی از سران فتنه تاکنون دیدم بیشتر تکبعدی و بعضا سطحی بود.
این بیانیه اولا؛ با نگاه عمیقتر و نگاه به آینده در حقیقت واکنشی حسابشده و پیچیده و برنامهریزی شده از سوی سازمان سیا و موساد و البته با سوءاستفاده از عقدهگشایی کور یک عروسک خیمهشببازی دستپرورده خود در مقابل بیانیه گام دوم انقلاب بود. به باورم نه خود او بیانیه را نوشته و نه حتی آن را خوانده، چراکه ذهن و عقل یک فسیل سیاسی در این سنِ فرتوتگی دیگر به او اجازه نوشتن و خواندن چنین بیانیههای شاذی را نمیدهد.
ثانیا؛ این که سران فتنه و اصلاحات آمریکایی امروز بر شهدای مدافع حرم میتازند اصلا مسئله جدید و مهم و تعجببرانگیزی نیست چراکه وقتی این جماعت در ظهر عاشورای ۸۸ بر حسین تاختند، حالا چه توقعی وجود دارد که چنین ذهنهای پرورشیافته از شکمهای حرام بر شهدای مدافع حرمِ اهلبیتِ حسین نتازند؟!! این همان کاری است که شمر کرد، اول بر حسین تاخت و بعد به خیمههای اهلالبیت حسین یورش برد!
ثالثا؛ این بیانیه تاییدی است بر سخنان رهبر معظم انقلاب در طول مدیریت بحران فتنه، که«فتنه ۸۸ دعوای حق و باطل بود و نه یک دعوای انتخاباتی دو جناح سیاسی» که بعد از آن، فتنهگران و جریان اصلاحات آمریکایی و رسانههای داخلی و خارجی وابسته و حامی آنها ادعا میکردند دعوا تمام شده و چرا این قدر سخت میگیرید؟! و تاییدی است بر این سخن رهبری که فرمودند «امروز (بهمن ۸۸) معلوم شد آن کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشی از ملت نیستند و ربطی به مردم ندارند و مردم راه خود را ادامه میدهند؛ راه جمهوری اسلامی و راه رسیدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را». و همچنین تاییدی بود بر مواضع کسانی که از اول انقلاب به ماموریت او پی برده بودند و در مقابل او مواضع انقلابی داشتند از جمله در انتخابات ۸۸ نسبت به او روشنگری میکردند. رابعا؛ این بیانیه پس از گذشت ۱۳ سال ابعاد مخفی باقی مانده فتنه اصلاحات آمریکایی را هم هویدا کرد و دیگر شک و تردید و نکته ناگفتهای، باقی نگذاشت و تاییدی بود بر درستی نقش مدیریتی و مدبرانه مقام معظم رهبری در آن فتنه؛ چرا كه ویژگیها و ظرفیتهای علمی، فقهی، راهبردی و مدیریتی مقام معظم رهبری را بهدلیل بزرگی و عمق بحران، بیش از سایر حوادث آشكار كرد و از این جهت میتوان درک کرد که چرا سازمان سیا و موساد در این بیانیه، رهبری را نیز هدف قرار داده است. خامسا؛ در حقیقت پایانی بود بر اندیشه و تفکر جریانی رسوا که هنوز تکلیف و موضع خود را با فتنه و فتنهگران روشن نکردهاند. انتظار بود برخی علیرغم مواضع خسارتبار و غلطشان حداقل به خاطر شعارهایی همچون «خط امامی» که پشت آنها پنهان شدهاند، مواضع شفافی بگیرند، اما نشان دادند که بر همان طینت سرشته شدهاند و از کوزه همان برون تراود که در اوست. رئیس اصلاحات نیز با حمایت تلویحی از این بیانیه ادعا کرده «برای انحرافهایی که پدید آمده (که بیانیه سیاه مدعی آنهاست) باید فکری و عملی کرد»! و این ادعا تاییدی است بر اذعان یکی از اصلاحطلبان پشیمان از گذشته خود که «اصلاحطلبان با مجموعهای از تناقضات وارد (فتنه) ۸۸ شدند و از ۸۸ تاکنون نیز غرق در این تناقضات (فتنهانگیز) و پایانناپذیرند؛ و اکنون نمیدانند چه باید کنند؟» سادسا؛ این بیانیه تدبیر صبورانه رهبری را آشکارتر کرد که هم حصر در آن زمان حکیمانه و هم موافقت با تسهیل در رفع حصر در این زمان مدبرانه بود، چراکه اول حصر در آن زمان کمک کرد با گذر زمان غبارها بنشیند و باطل خود را نشان دهد و هیجانهای کف خیابان تمام شود تا جامعه عاقلانه صحنه را ببیند. دوم با آن حصر از اختلافات و دودستگی ملت و رودررو قرار گرفتن مردم جلوگیری شد و کشور ایران بهعنوان محور مقاومت را از لبه پرتگاه فتنه نجات داد. سوم بعد از گذشت زمان و آشکار شدن حقایق و نشستن غبار فتنه، با تسهیل رفع حصر جماعت فتنه، مجال پیدا کردند آنچه را که آن زمان در باطن و پشت نقاب خود داشتند و پشت شعارهای به ظاهر خط امامی پنهان میکردند، اکنون آشکار کنند. نکته مهم این که روش حضرت امام(ره) نیز همین بود که با بنیصدر و بازرگان و منتظری چنین رفتار کردند و آنگاه که جامعه به عمق فتنه آنها پی برد فرمودند «از اول میدانستم محق نیستند...». لذا این جریان نه سال ۸۸ توانستند با فریبکاری پشت عنوان «نخستوزیر امام» خود را بر مردم تحمیل کنند، و نه اکنون با افتادن تشت رسواییشان میتوانند ماهیت آمریکایی- اسرائیلی خود را از نگاه مردم پنهان نمایند. قطعا پیر روشن ضمیر ما حضرت امام(ره) اگر امروز نیز حضور میداشتند، همانگونه که پس از آشکار شدن باطن بنیصدر و بازرگان و منتظری فرمودند «من شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم»، با آشکار شدن باطن این فرد هم میفرمودند «من شخصاً مایل به روی کار آمدن وی نبودم، اما با صلاحدید دوستان پذیرفتم»! قطعا مثل زمان حیات پربرکتشان میفرمودند «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید و پشتیبان ولایت فقیه باشید تا انقلاب آسیبی نبیند... و تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد... تا من هستم دست ایادی آمریکا را در تمام زمینهها کوتاه میکنم». دقیقا همان راهی که امروزه از سوی رهبر فرزانه و حکیم انقلاب دنبال میشود. سابعا؛ قطعا این بیانیه بدون مشورت و نقشآفرینی پشتصحنهِ برجامیان نوشته و منتشر نشده است. این جماعت به خوبی میداند اگر برجام رئیسی به نتیجه برسد با برجام آنها تفاوت ماهوی و شکلی فراوانی دارد. سال ۸۸ با تلاش دولت وقت پرونده هستهای داشت با تامین منافع مردم نتیجه میداد و رئیسجمهور وقت آمریکا مجبور به نوشتن نامه به رهبری برای پذیرش «حق مسلم ملت ایران» شد، اما کاسبان تحریم وقتی دیدند با بسته شدن پرونده هستهای، کاسبی آنها کساد و منزوی و خانهنشین میشوند، فتنه آمریکایی را به کف خیابانها کشاندند و با متوهم کردن دشمنان و گرا دادن به دشمن، او را از لغو تحریمهای ظالمانه علیه مردم برحذر داشتند. اکنون نیز که پرونده هستهای با تدبیر درست و مقاومت تیم هستهای روی ریل درست خود افتاده و نتیجه هرچه باشد، در جهت خنثیشدن تحریمها خواهد بود، این جماعت که قبلا «پیشنهاد مذاکره با داعش» را داده بودند و سالها در دولتهای اصلاحات و تدبیر «مستقیم و غیرمستقیم» مذاکره بینتیجه با آمریکا داشتند!، دوباره با این بیانیه سیاه و با همان هدف به میدان آمدند، اما آن زمان با نقاب و این زمان بدون نقاب! متولی برجام که شیرینی پیروزی جبهه مقاومت در مقابل داعش را با استعفای دشمن شادکُن خویش تحتالشعاع قرار داد و در پایان مسئولیتش در سخنان و فایل صوتی کذایی خود با ایجاد تقابل دروغین دوگانه «میدان- دیپلماسی»، سیاست مبارزه با داعش در منطقه را قربانی خودشیرینی خود در مقابل آمریکا نمود، ادعا کرده بود «خیال نکنید شش ماه دیگر که ما نبودیم، همه چیز سر جایش است و شما میآید و افتخار حل مشکلات اقتصادی کشور را به خودتان اختصاص میدهید. شش ماه آینده دنیا، دنیای دیگری است»! هرچند شش ماه دیگر مشخص شد که دنیا، دنیای دیگری است، اما همچنین مشخص شد که او هم علیرغم همه ادعاهایش قدرت تحلیل درست شرایط منطقهای و بینالمللی را ندارد و هم از «سناریوی خاص پشت پردهای» خبر داشت که مردم بیخبر بودند که باز چه خوابی برای ملت دیدهاند و این بیانیه سیاه پازلی از آن خواب بود! هرچند درک این را نداشته و ندارند و محاسبه نمیکنند که با آگاهی که ملت ایران نسبت به باطن اصلاحات آمریکایی پیدا کردهاند، با هر خوابی که برای مردم ببینند، در کمای عمیقتری فرو میروند و خوابی که دیدهاند به کابوس تبدیل خواهد شد.
3- این بیانیه روی دیگر تلاش کسانی است که در یک تناقض پیچیده و فریبکارانه با ادعای اسلام رحمانی میخواهند یک امر طبیعی انگیزهساز را غیرطبیعی کنند و بعد آن را هم عادی جلوه دهند، در حالی که خود حامی فتنه ۸۸ بودند و با خشنترین لحن با دیگران سخن میگویند، در حقیقت میخواهند حُب و بُغض را نسبت به امور سیاسی- اعتقادی خدشهدار و آن را تبدیل به حُبِ کاذبِ بدون بغض کنند تا بتوانند با شقیترین دشمنان اسلام قدم و لبخند بزنند و آنگونه که خود را فروختهاند، ملت ایران و بلکه ملتهای منطقه و جهان را نیز بفروشند. شهید مطهری در سخنرانی معروف خود با تبیین اسلام انقلابی تاکید داشت «شمر۱۴۰۰ سال پیش مُرد، امام حسین اگر امروز بود میگفت شمر زمانت را بشناس، صهیونیستها را بشناس». با نگاه به حوادث سالها و ماههای اخیر در یمن و سوریه و لبنان و فلسطین و بحرین و افغانستان و عراق و دیگر نقاط جهان واقعیت این است که امروز از در و دیوار شمر و حرمله میبارد و مسلمانان گرفتار شمرهای بیشمار امروزند. جماعتی با برداشت غلط از عاشورا و مطرح کردن مجدد مغلطه آب دادن امام حسین به دشمنانش علیرغم فریبکاریهایشان در دوره مسئولیت اجرایی کشور، در حقیقت میخواهند با فریب و افیون مردم و ملتها، آنها را از ایستادگی در مقابل ظلم شمرهای زمان منحرف و همنشینی و لبخند زدن با شمرهای زمان را عادیسازی کنند تا آمریکا هم نفت ما را ببرد و هم مردم ما را تحریم کند و ریشه ملت ایران را بکند، که البته آن زمان گذشته است!.
4- همه این اتفاقات نشان میدهد که جریان فتنه و اصلاحات آمریکایی، قبل از احیای برجام بهدنبال احیای جنازه مرده خود هستند و چون خود ناتوانند نیازمند دریوزگی آمریکاییها و صهیونیستها و داعش و رسانههای جریان شیعه انگلیسی و منافقین و براندازها میباشند. اما از یکسو این بیانیه آنها را در کمایی عمیقتر فرو برد و از سوی دیگر این آشکار شدن باطنها از برکات عاشورای سیاسی است و باید آن را به فال نیک گرفت، چراکه پیام شهید همدانی و سلیمانی را آشکارتر خواهد کرد که «ایران اولین حرم است و با شناخت امام زمانت، بهنگام به وظیفهات عمل کن». درود خداوند بر آنها.