۳۹۴ - خاطره ای از طلبه شهيد سيد محمود مير نظامي: پیشبینی شهادت ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
سعید رضاییتوي سنگر نشسته بوديم كه يك دفعه سيد محمود بدون مقدمه گفت: «من امروز شهيد ميشم!» جملهاش هنوز تمام نشده بود كه يك تركش خورد به او. بعد با هليكوپتر داشتيم او را منتقل ميكرديم به عقب. روي برانكارد سه دفعه مثل اينكه بخواهد به كسي احترام كند، بلند شد و دستش را روي سينهاش گذاشت و گفت: « آقا سلام عليكم ».
همان روز شهيد شد.
***
سيد محمود مير نظامي در سال هزار و سيصد و چهل و چهار در شهر ري متولد شد. پس از پايان دوره ابتدايي به دليل علاقه زيادي كه به علوم ديني داشت در مدرسه علميه برهان نامنويسي كرد. همراه دروس راهنمايي مشغول خواندن عربي شد. در مدت كميجامعالمقدمات را خواند. به مدرسه علميه كرج رفت. از آنجا بود كه فعاليتش بر عليه رژيم آغاز شد.
روزي يكي از تجار چند پتو به او داده بود. احتمالا به عنوان هديه. شب پتوها را آورد خانه. صبح اول وقت گفت: « مادر پتوها را بده ببرم!» تعجب كردم. علت را پرسيدم. گفت: « احتمالاَ كسي كه اين پتوها را داده ممكن است از من چيزي بخواهد اگر كارش ايرادي نداشته باشد كه من براي خدا كار ميكنم و پتو نميخواهد. اگر هم كه كارش درست نباشد من باز براي رضاي خدا كارش را انجام نميدهم.»
با آغاز جنگ و نياز جبهه به نيروهاي مردمي، سيد محمود لباس رزم پوشيد و راهي ميدان شد. مرتبه اول حدود چهل و پنج روز در منطقه ماند. وقتي برگشت همراهش سه عدد تن ماهي و دو عدد كمپوت آورد. سهميهاش را نخورده بود. ميگفت: « رفتم چهل و پنج روز آنجا و هيچ كاري نكردم!» تن ماهي و كمپوت را به سپاه پس داد.
در مرتبه دوم كه به جبهه رفت، تركشي به پشت رانش اصابت كرد. مدتي را بستري بود. وقتي حالش خوب شد راهي منطقه شد.
زمان مجروحيت به او يك كت و شلوار داده بودند. شلوار را داد به رفقايش و كت را به
شاه عبدالعظيم برد براي كمك به جبهه.
در والفجر يك و در نوزدهم بهمن شصت و يك شهادت نصيبش شد. بدنش را در قطعه بيست و هشت بهشت زهرا دفن كردند.
در بخشی از وصیت نامه آن شهید میخوانیم:
«خدايا بر تن ضعيف من رحم كن و مرا از عذاب شب اول قبر به دور دار. خدايا پناه ميبرم قبل از اين كه مرا بيامرزي بميراني. و به تو پناه ميبرم قبل از اين كه شايسته شفاعت حضرت رسول اكرم (ص) و ائمه اطهار عليهم السلام باشم، شهادت اين معراج عشق را نصيبم گرداني.»
«به هر جهت شاد باشيد در چنين به دست آوردني. و برابر خدا خاشعانه دعا كنيد كه خدا اين قرباني را از شما پذيرا باشد. نكته مهم اين كه اجر و مزد الهي خويش را از خدا بخواهيد نه از غير خدا»