پرسش:در روایات بسیاری بحث از «افضل الاعمال» شده است و در هر روایتی یک عمل را بهترین عمل معرفی کردهاند که با روایت دیگر تفاوت دارد. در اینجا سوال این است که چگونه و با چه معیاری میتوان از میان این روایات متفاوت بهترین عمل را شناسایی و روایات دیگر را با هم توجیه منطقی کرد؟
پاسخ:عدم توازن در سبک زندگی دینی
برخی از افراد در سبک زندگی دینی خود، به یک یا چند جنبه رفتاری خاص تاکید و تمرکز بیشتری میکنند و وقتی از آنها سوال میکنیم که چرا این بعد رفتاری شما از سایر اعمال دیگرتان پررنگتر و قویتر است در پاسخ به یکی از این برترینها در احادیث استناد میکنند و در نتیجه تعادل و توازن مجموعه برنامههای دینی آنها به هم خورده و نامتوازن میشود. درروایات متعددی از کارهای مختلفی به عنوان بهترین عمل و افضل الاعمال یاد شده است. به عنوان مثال: انتظار فرج- صلوات بر محمد و آل محمد- آب دادن به تشنگان- حب علی- ادخال سرور و شادی بر مومن- استمرار عمل نیک- زیارت قبر امام حسین(ع)- نماز شب نماز اول وقت- اطعام به دیگران- سختترین اعمال و... در کنار این احادیث، روایاتی هم وجود دارد که بهترین اعمال را با اضافه کردن یک قید مانند بهترین اعمال در مقاطع زمانی مانند روز جمعه- ماه مبارک رمضان- شب نیمهشعبان- شب لیلهالقدر و... برشمرده است، حال چگونه میتوان درباره این تفاوتها توجیه منطقی و عقلانی کرد؟
شاهد مثالهای بهترین اعمال
1- ان رجلا جاء الی رسولالله(ص) فقال اخبرنی ما افضل الاعمال، فقال: الایمان بالله» شخصی خدمت رسولخدا(ص) رسید و پرسید کدام کار با فضیلتتر است. حضرت فرمود: ایمان به خدا (فقهالرضا(ع)، ج1، ص 376)
2- قال النبی(ص): «افضل الاعمال عندالله، ادخال السرور علی المومن» با فضیلتترین اعمال در پیشگاه خدای متعال وارد نمودن شادی در (قلب) مومن است. (کاملالزیارات، ص 154)
3- قال النبی: «افضل اعمال امتی قراءه القرآن» برترین اعمال امت من خواندن قرآن است. (بحارالانوار، ج 76، ص 320)
4- قال النبی(ص): «افضل اعمال امتی انتظار الفرج» برترین اعمال امت من انتظار ظهور فرج است (همان، ج 75، ص 208، باب 23) در روایات این صفت عالی یعنیترینها در متعلقات دیگر هم آمده است. مانند: خیرالامور- خیرالناس- اشدالناس حسره- خیرالکلام و..
توجیه منطقی جمع میان برترینها
در ارتباط با بیان برترین و بهترین اعمال که در روایات متعددی آمده باید گفت که «افضل الاعمال» همواره به معنای با فضیلتتر بودن یک عمل نسبت به تمام اعمال دیگر نیست. به عبارت دیگر این فضیلت و برتری مطلق نسبت به سایر اعمال نیست، بلکه منظور برتری نسبی در رابطه با اعمال دیگر است. برای تبیین بیشتر این مطلب دو نکته کلیدی را باید مورد توجه و دقت نظر قرار داد:
1- تفاوت در ملاکها و نسبی بودن آنها
همه این اعمال که در روایات به عنوان بهترین عمل آمده است، با ملاکها و معیارهای مختلف بیان شده است.
مثلا وقتی روایت میگوید بهترین عمل نماز شب است، یک سری از ملاکها را مورد نظر داشته، اما وقتی فرمود: بهترین عمل جهاد است، برخی دیگر از معیارها را در نظر گرفته است. به بیان دیگر وقتی شرایط جهاد در راه خدا پیش میآید بهترین عمل، جهاد در راه خدا است. و وقتی شرایط و ملاکهای نماز شب، قرائت قرآن یا انتظار فرج مهیا میشود. بهترین عمل در این رابطهها توجیه میشود.
2- اختلاف بسترها و شرایط
گاهی شرایط موجود در ناحیه مکلف است که این روایات را توجیه علمی میکند، و فرق آن با اختلاف ملاکها این است که در آنجا، ملاکها و معیارهای موجود در ناحیه آن فعل مخصوص (نماز، جهاد، انتظار فرج و...) موجب فرق و اختلاف بین این اعمال میشود، ولی در قسمت دوم یعنی بسترها و شرایط وجود برخی از شرایط در ناحیه خارج از اصل فعل، مانند شرایط ویژه مکلف، شرایط زمانی خاص و غیره است که موجب توجیه علمی بهتر بودن همه این اعمال با هم میشود. مثلا در مورد انتظار فرج در شرایطی که مسلمانان در سختیهای مبارزات صدر اسلام قرار داشتند و یا آن زمان که شیعیان در شرایط دشواری قرار میگرفتند، مایوس نشدن و منتظر فرج بودن بالاترین عبادت بود، چرا که در صورت یأس همهچیز آنان در معرض زوال قرار میگرفت ولی با انتظار فرج، روحیه امید و مقاومت در آنان زنده میماند و راه برای پیروزی و غلبه بر مشکلات فراهم میگشت. همچنین نماز شب برای تازه مسلمانی که هنوز نمازهای واجب را فرا نگرفته، نمیتواند بهترین عمل باشد.