83 - آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا : حکومت مغز ماشینی ۱۴۰۱/۱۰/۱۳
آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا : 83
حکومت مغز ماشینی
۱۴۰۱/۱۰/۱۳
نویسنده: دکتر جاندبلیو. وایتهد
مترجم: دکتر احمد دوستمحمدی
فصل سیام: ماتریکس 1
«مورفس»:2 ماتریکس، همه جا هست، دورتادور ما. ماتریکس دنیایی است که روی چشمان شما کشیده شده است تا نتوانی حقیقت را ببینی.
«نئو»:3 چه حقیقتی؟
«مورفس»: این که تو یک برده هستی. نئو، تو، مانند هر کس دیگری، برای بردگی به دنیا آمدید، در زندانی به دنیا آمدید که نه میتوانید بو، نه مزه و نه لمس کنید؛ زندانی برای ذهن شما. (ماتریکس)
قرن بیست و یکم... عصر کنترلکنندگان4 جهانی خواهد بود... دیکتاتورهای قدیمیتر، سقوط کردند برای خاطر این که هرگز نتوانستند نان کافی، ورزشگاههای کافی، معجزات کافی و آیینهای مقدس کافی برای اتباع خود فراهم کنند. آنها یک نظام واقعاً کارآمد برای به بازی گرفتن ذهنها را هم در اختیار نداشتند.
در گذشته آزاداندیشان و انقلابیون به شدت ناکارآمد بودند و هنوز هستند. این شیوهها در سایه یک آموزش خودکامه علمی، واقعاً کارآیی دارند؛ با این نتیجه که اغلب مردان و زنان برای عشق ورزیدن به بردگی خود رشد خواهند کرد و هرگز خواب انقلاب را نخواهند دید. به نظر میرسد هیچ دلیل خوبی که چرا یک دیکتاتوری کاملاً علمی اصلاً باید ساقط شود، وجود ندارد. (آلدوکس هاکسلی، دنیای نو، تجدیدنظر شده)
چنانچه رؤیاهای برخی برنامهریزان علمی، محقق شوند، غلبه بشر بر طبیعت به معنای حکومت چند صد آدم بر میلیارد میلیارد آدم است. (سی. اس. لوئیس،5 براندازی بشر6)
توسعه تمام عیار هوش مصنوعی، میتواند پایان نسل بشر را در پی داشته باشد.
(استفن هاوکینگ،7 فیزیکدان نظری)
برای آنها که علاقهمند به حفظ صورتی از آزادی هستند- یعنی آنهایی که بیدارند- این مهم است که درک کنند مشکل جدی ما چیست و چه کسی یا چیزی، این نمایش را اجرا میکند. قدرت واقعی همیشه پنهان که همچون یک شیطان در سایهها کمین کرده، در حال طراحی حرکت بعدی خود است.
این را باید به یاد داشته باشید که دنیا توسط حکام مستبدی که خود را همچون شیاطین تبلیغ میکنند، مورد تهدید و ترور قرار نگرفته است. در عوض رژیمهای قدرتطلب- یک اقدام جمعی ناشی از منافع مشترک حکومتی و شرکتی- در حالی که شعارهای آزادی، برابری و رونق سر میدهند، بر اریکه قدرت نشستهاند. آنطور که به ما گفته میشود آنها هر کاری انجام میدهند، برای سالم و ایمن نگه داشتن ما و ارتقای خوشبختی ما انجام میدهند! در واقع هنگامی که اغلب ما داشتیم به آرامی زندگی را پشت سر میگذاشتیم و سعی میکردیم امرار معاش کنیم و تلاش میکردیم از هستی خود لذت ببریم، کلان شرکتها با حکومت دست به دست هم دادند و یک اردوگاه کار اجباری الکترونیک در پیرامون ما برپا کردند.
یگانگی 8
به اطراف خود نگاه کنید. کسی یا چیزی در حال پاییدن شما، گوش دادن به شما یا خواندن و تحلیل کردن موضوعی است که شما دارید در وسیله الکترونیک خود تایپ میکنید. میپرسید «چه بر سر زندگی خصوصی آمده است؟» دیگر چیزی به عنوان زندگی خصوصی وجود ندارد.
بله آنها که «ماتریکس» را اداره میکنند، احتمالاً شما را بهتر از- به عنوان مثال- نزدیکترین دوستانتان میشناسند. ماتریکس(؟!) به اصطلاح علمی- تخیلی اگر زمانی خیال بود، امروز دیگر خیال نیست.
در فیلم 1999 ماتریکس، کنجکاوی برنامهنویس و هکر رایانهای توماس اِی.اندرسون،9 مشهور به «نئو» با اشارههای رمزی به «ماتریکسی» که گهگاه در رایانه او ظاهر میشود برانگیخته میشود. نئو مطلع میشود سامانههای رایانهای هوشمندی که در قرن بیست و یکم خلق شدهاند، به طور مستقل عمل میکنند و کنترل همه حیات را بر روی زمین در دست گرفته و حالا همه را تحت نظارت، مراقبت و کنترل قرار دادهاند. این سامانههای رایانهای، انگلی هستند و نیروی زیست- الکتریکی انسانها را جمعآوری میکنند. در واقع انسانها (در این مورد باتریها) در خزانههای وسیع رشد میکنند و زندگی خود را در خمرهها سپری میکنند در حالی که به لولههایی وصل هستند که غذا تهیه میکنند و ضایعات را دور میریزند.
مغزهای آنها از طریق سختافزار به یک شبیهسازی شده عصبی دارای کنش متقابل از واقعیت، متصل هستند. این شبیهسازی شده که «ماتریکس» نامیده میشود، انسانها را غیرفعال و سر به راه نگه میدارد؛ در حالی که آدم ماشینیهای خودکار برقی را که بدنهای آنها تولید میکنند، جمعآوری میکنند.
این سامانهها برای کنترل ماشینهایی که ماتریکس را اداره میکنند چیزی را که به نظر میرسد یک دنیای درجه یک برای انسانها باشد، بر آنها تحمیل میکنند تا آنها را حیران، راضی و رام نگه دارند. (ترجمه: مجتمع صنعتی سرگرمی پرطول و تفصیل که نسل بشر را محاصره میکند.)
برخی از آدمها از این اوضاع چندان راضی نیستند و وقتی نئو به یک گروه مقاومت میپیوندد طولی نمیکشد که متوجه میشود آدم ماشینیهای پلیس برای اینکه مخالفان را موافق وضع موجود کنند، میل زیادی به درهم شکستن جمجمهها دارند.
ماتریکس نئو تا به حال از عوالم به لحاظ فنی از بین نمیرود، به ویژه اگر گوگل و دیگر غولهای شرکتی به راه خود ادامه دهند.
همانطور که روزنامهنگار بن تامپسون 10 به ما میگوید: فکرش را بکنید: چه چیزی باارزشتر است؟ پرگویی احمقانه، پیامهای پرمخاطب و عکسهای بچگانه فیسبوک، یا تکتک کنشهایی که شما برخط (و به گونه فزایندهای، خارج از خط) دارید؟ گوگل پلاس،11 در شرف یکپارچه کردن همه خدمات گوگل تحت یک ورود واحد میباشد که میتوان آنها را در سراسر شبکه در هر پایگاهی که کار آگهیهای گوگل را انجام میدهد، ورود گوگل را به کار میگیرد یا از تحلیل گوگل استفاده میکند، ردگیری کرد.
هر شکلی از گوگل پلاس- یا یوتیوب،12 یا مپز،13 یا جیمیل، یا هر خدمات دیگری- یک مگسگیر است تا اطمینان حاصل شود که شما در تمام اوقات توسط گوگل به سامانه وارد شدهاید و میشوید.
ما هر کاری انجام میدهیم، در نهایت به اینترنت وصل خواهد شد. به عنوان مثال در 2007، تخمین زده شد که 10 میلیون وسایل حسگر، وسایل الکترونیک مورد استفاده توسط آدمها (دستگاههای تلفن، لپتاپها و غیره) را به اینترنت وصل میکند. تا 2013 این رقم به 3/5 میلیارد افزایش یافته بود.
برآورد میشود تا 2030 این رقم به 100 تریلیون برسد. اگر نه همه، اغلب وسایل الکترونیک ما به گوگل وصل خواهند شد.
اما این، همه حکایت نیست. اکنون گوگل با اداره امنیت ملی، پنتاگون و «ماتریکس» ادارات دیدهبانی، شریک شدهاند تا به یک تعبیر، گونههای جدیدی از «انسان» پرورش دهند.
همانطور که ویلیام بینی 14 یکی از بلندمرتبهترین افشاگرانی که تاکنون از اداره امنیت ملی ظهور کرده است گفت، «هدف نهایی اداره امنیت ملی، کنترل کامل مردم است».
اجازه بدهید توضیح بدهم. گوگل، منابعی فراتر از هر چیزی که جهان تاکنون به خود دیده است، در اختیار دارد. این منابع دستگاههای غولپیکر دادهها که ناشی از یک میلیارد کاربر گوگل تنها در یک روز و نمودار شناخت گوگل «مرکب از 800 میلیون مفهوم و میلیاردها ارتباط بین آنها» میباشد را، شامل میشوند.
به عبارت دیگر گوگل یک شبکه عصبی است که به یک مغز جهانی غولآسا شباهت دارد. مغزی که در حال آمیختن با ذهن بشر است. در واقع گوگل فقط برای انجام این کار، دانشمند فرا انسانگرا ری کورزویل،15 را به خدمت گرفت.
این برنامه یک نوع پیوند بین ماشین و انسانها است، پدیدهای که اسم آن را «یگانگی» گذاشتهاند. لحظهای که هوش مصنوعی و مغز بشر با هم ترکیب میشوند، تا ذهن فوق بشری را شکل دهند. گوگل پاسخ سؤال شما را قبل از اینکه بپرسید، خواهد دانست.
کورزویل میگفت، «این ذهن فوق بشری، هر ایمیلی را که شما تاکنون نوشتهاید، هر مدرکی، هر فکر عاطل و باطلی که شما تاکنون در جعبه موتور جستوجو وارد کردهاید را خواهد خواند. این ذهن، شما را بهتر از نزدیکترین یار و همراه شما، خواهد شناخت. شاید حتی بهتر از خودت».
اصطلاح «یگانگی»- به معنی شبیهسازی رایانهای زندگی بشر- سالها قبل توسط نوابغ ریاضیات استانیسلاو اولام 16 و جان ون نیومن17 ساخته شد.
نیومن هشدار داد «پیشرفت همیشه شتابان فناوری، موجب پیدایش راه دسترسی به یگانگی به نسبت اساسی در تاریخ نسل بشر شده است که فراتر از آن، امور بشری آنگونه که ما آنها را میشناسیم، نمیتواند ادامه پیدا کند».
برنامه، توسعه یک شبکه رایانهای تا 2029 است که رفتار هوشمند را معادل، یا غیرقابل تشخیص از رفتار نوع بشر به نمایش میگذارد و هدف این برنامه داشتن رایانههایی است که «یک میلیارد بار پرقدرتتر از همه مغزهای بشری در روی زمین» خواهد بود.18
اما چرا آمیختن ذهن بشر با اینترنت؟ چرا آمیختن یک ذهن مصنوعی گسترده با مخلوقات ماشینی، نه؟ به این منظور گوگل «تقریباً همه شرکتهای یادگیر ماشین19 [هوش مصنوعی] و روباتسازی» موجود- از جمله مؤسساتی که «آدم آهنیهای نظامی ترسناک شبهزنده» میسازند- را خریداری کرده است.
همان طور که یک استاد دانشگاه، هشدار میدهد: من در اینجا هیچ نقطه پایانی نمیبینم. در برخی جاها، آدمها نمیخواهند بهاندازه کافی پرشتاب باشند. بنابراین کاری که شما انجام میدهید این است که... [آدم آهنیهای] مستقل میسازید. و این به کجا ختم میشود؟ ترمینیتور؟20 ترمینیتور، فیلم 1984 به کارگردانی جیمز کامرون،21 دنیای آیندهای را پیشبینی کرد که آدمهای ماشینی در هم شکننده شرور، که تمایل به نابود کردن هر کس و هرچیزی که سر راه آنها قرار بگیرد دارند، بر آن حکومت میکنند.
تکرار میکنم، داستانهای علمی- تخیلی تبدیل به واقعیات شدهاند.
با اینهمه حکومت اقلیت نخبگان که یک اردوگاه کار اجباری الکترونیک برپا کرده است، چگونه یک جنبش مقاومت انسان شورشی را سرکوب میکند؟ پلیسهای ماشینی میسازد. در واقع امر این حکومت هم اینک در حال توسعه فناوری روباتی است که میتواند رفتار انسان را تقلید کند.
اطلس22 یک آدم ماشینی توسعهیافته توسط وزارت دفاع 6 فوت قد و 330 پوند وزن دارد و میتواند مانند یک آدم حرکت کند، قدم بزند و بدود.
در حالی که هنوز در مرحله آزمایش است، خیلی اغراقآمیز نیست که زمانی را در آینده نزدیک تصور کنیم که آدمآهنیهای هوش مصنوعی مسئول برقراری نظم در بین شهروندان هستند. با توجه به سختی احقاق حقوق اساسی در عصر ما که با گروه سوآت سیاهپوش پلیس - با کمترین احترام به قانون اساسی- مواجهیم، تصور کنید زمانی را که در مواجهه با ماشینهای برنامهریزی شده خودگردان برای برقراری نظم به هر قیمتی، سعی میکنید حقوق اساسی خود را اعمال کنید.
به این امر، این واقعیت را اضافه کنید که رجینا دوگان 23 که اکنون برای گوگل کار میکند، زمانی رئیس طرحهای پژوهشی پیشرفته دفاعی24 اداره سری نظامی که در زمینه روباتسازی هم تخصص دارد، بود. دوگان یک تعداد برنامههای بحثانگیز پدید آورده است از جمله چشم ذهن،25 یک سامانه دیداری رایانهای قدرتمند است، آنقدر که میتواند درجه نبض افراد خاص را در میان یک جمعیت ردگیری کند.
برنامه پردازش غشائی26 این اداره، با توسعه یک واسط انسانی- ماشینی،27 کار شناخت ادراکی غشای مغزی شما را تقلید میکند؛ یعنی آن قسمت از مغز که تصمیمات اخلاقی را تحلیل و اتخاذ میکند. این اداره خیلی شبیه به شریکش، گوگل، میخواهد اطمینان حاصل کند که آدم ماشینیهای خودکار آن به هر دلیلی بتوانند با هم کار بکنند.
به همین دلیل در حال تأمین مالی «سوآرم چلنجز»28 است که که هماهنگی عملکرد میان پهپادهای خودکار را تضمین خواهد کرد. این برنامه، آدم ماشینیهای شبهآدم را شامل میشود.
در واقع دانشمندان در حال خلق یک مغز مصنوعی هستند که بر ما حکومت خواهد کرد و یا به آدم ماشینیها اجازه خواهد داد بر ما حکومت کنند. به آن میگویند «مغز مصنوعی».29 به گفته کامپیوتر ورلد:30 با مغز مصنوعی تکتک آدم ماشینیها چه یک بازوی ماشینی باشد که در کف کارخانه کار میکند، چه یک خودرو خودران باشد و چه یک آدم ماشینی کمکی باشد که به یک شخص سالخورده کمک میکند، میتوانند از این مخزن اطلاعات کمک بگیرند و آنچه را که سایر آدم ماشینیها یاد گرفتهاند، یاد بگیرند.
به عبارت دیگر، آدم ماشینی خودکار، چه آنهایی که برای جمعآوری سبزیجات ابداع شدهاند و چه آنهایی که کنشهای از نوع ترمینیتور دارند، به انبوهی از اطلاعات متنوع وصل میشوند.
بنابراین آنها آنقدر از هر انسانی ممتازتر هستند که به انسانها به چشم تهدیدهای مورچهسانان نگاه میکنند. به اینها پروازهای انبوه پهپادهای خودکار مسلح در بالای سر ما را اضافه کنید، [آن وقت] شما در آستانه [شکلگیری] جهنمی بر روی زمین هستید.
پانوشتها:
1- The Matrix
2- Morpheus
3- Neo
4- World Controllers
5- C.S. Lewis
6- The Abolition of Man
7- Stephen Hawking
8- Singularity
9- Thomas A. Anderson
10- Ben Thompson
11- Google +
12- YouTube
13- Maps
14- William Binney
15- Ray Kurzweil
16- Stanislaw Ulan
17- John Von Neumann
18- البته، این یک گزافهگویی شرکآمیز است، زیرا خود یک چنین رایانهای، بالاخره ساخته مغز انسان است.
19- Machine- Learning
20- Terminator
21- James Cameron
22- ATLAS
23- Regina Dugan
24- Defense Advanced Research Projects
25- Mind’s Eye
26- Cortical Processor Program
27- Human- Machine Interface
28- Swarm Challenge
29- Robo- Brain
30- Computerworld