85 - آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا : پیشرفت دانش در خدمت کنترل مردم ۱۴۰۱/۱۰/۱۸
آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا : 85
پیشرفت دانش در خدمت کنترل مردم
۱۴۰۱/۱۰/۱۸
نویسنده: دکتر جاندبلیو. وایتهد
مترجم: دکتر احمد دوستمحمدی
فصل سی و یکم: به عصر پساانسان خوش آمدید
ما اکنون به چندین وسیله الکترونیک وصل هستیم و این وسایل به نوبه خود، ما را به انبوهی از دادهها وصل میکنند، دادههایی که ما را به آنهایی که دادهها را کنترل میکنند، وصل میکنند. هریک از ما میتوانیم از طریق وسایل خود و از طریق ویدئو، به مردم در سراسر کره زمین وصل شویم. با وسایل تصویربرداری اثر انگشتی و دیگر وسایل تشخیص هویت زیستسنجی، هر فعالیتی ثبت خواهد شد و در انبوه رایانههای شرکتی قابل دسترسی توسط عوامل حکومتی، بارگذاری خواهد شد- ما آدمها اکنون خرده دادهها هستیم.(روزنامهنگار جیم ادواردز1)
بیگمان فراانسان مداری- ترکیب ماشینها و آدمها- به یک واقعیت تبدیل شده و به رشد خود ادامه خواهد داد. روزنامهنگار مارسلو گلیسر2 مینویسد: «وسایل فناورانه در سرها و بدنهای ما کار گذاشته خواهند شد یا عینک گوگل3 به طور جنبی مورد استفاده قرار گرفته، حواس و تواناییهای شناختی ما را گسترش میدهند».
ما به سرعت در حال حرکت به سمت «عصر پساانسان»، هستیم. عصری که در آن انسانها به نوع جدیدی از مخلوق تبدیل خواهند شد. اما همانطور که بیل جوی4 یکی از بنیانگذاران سان مایکروسیستم5 به ما هشدار میدهد: انسانها میتوانند به یک گونه در معرض خطر، تبدیل شوند. «من فکر میکنم گزافهگویی نیست اگر بگویم که ما در مرز تکامل بیشتر شرارت هستیم. شرارتی که احتمال آن بسیار فراتر از شرارتی است که سلاحهای کشتار جمعی برای ملت- دولتها به ارث گذاشتهاند و در جهت قدرت دادن حیرتانگیز و وحشتناک به افراد افراطی گسترش پیدا میکند».
در واقع همانطور که دانش و فناوری به پیشرفت خود ادامه میدهند، توانایی کنترل انسانها عیناً افزایش پیدا خواهد کرد. به عنوان مثال در 2014، فاش شد که دانشمندان روش غیرفعالسازی آن قسمت از مغزهای ما که کار کنترل را -چه ما هشیار باشیم و چه نباشیم- انجام میدهند، کشف کردهاند. وقتی پژوهشگران در دانشگاه جورج واشنگتن6 علائم الکتریکی با فرکانس بالا به کلاسترام7- آن قشر نازک از عصبها که بین قسمتهای چپ و راست مغز کشیده شدهاند- ارسال کرد، مریضهای آنها هوشیاری را از دست دادند. در واقع یکی از مریضها شروع کرد به کندی صحبت کردن تا اینکه ساکت شد و هنوز هم هست. این مریض وقتی هشیاری خود را دوباره به دست آورد، چیزی از این اتفاق به یاد نمیآورد.
به این اتفاق، این واقعیت را اضافه کنید که برای اهداف بیخطری همچون ردگیری بچهها یا به عنوان ابزار پزشکی برای کمک به سلامت ما، بهگونه فزایندهای ریزتراشههایی در آدمها کار گذاشته خواهند شد. دکتر کاتینا میشل8 هشدار میدهد که چنین ابزارهایی «دلالت بر یک جامعه ابر- دیدهبانی دارد، یعنی برادر بزرگ از درون مواظب است. حکومتها و شرکتهای بزرگ، این توانایی را خواهند داشت که کنشها و تحرکات آدمها را ردگیری کنند، آنها را به گروههای مختلف اجتماعی- اقتصادی، سیاسی، نژادی یا مصرفی، دستهبندی کنند و در نهایت حتی آنها را کنترل کنند.»
داده بزرگ، حکومت بزرگ
موضوع، کنترل است. در واقع فیسبوک و وزارت دفاع آمریکا در حال دخل و تصرف در رفتار ما هستند. این اتفاق اگر شبیه داستانهای جورج اورول9 به نظر میرسد، به خاطر این است که واقعا همین گونه است.
فیسبوک طی پژوهشی در 2012، حالات احساسی بیش از 600000 کاربر خود را مورد ردگیری قرار داد. هدف پژوهش این بود که ببینند آیا میتوان احساسات کاربران را، براساس اطلاعات مثبت یا منفی که در خوراکهای خبری به آنها داده میشوند، مورد دستکاری قرار داد. نتیجه پژوهش این بود که «حالات احساسی را میتوان از طریق اشاعه احساسی به دیگران منتقل کرد، که منجر میشود به اینکه آدمها بدون آگاهی، همان احساسات را تجربه کنند.»
این حاکی از یک مسیر جدید روبه جلو برای شرکتهای بزرگ و مؤسسات حکومتی است که میخواهند به کنترل مطلق جامعه دست یابند. آنها به جای تکیه صرف به گروههای غارتگر سوآت و تجهیزات دیدهبانی تام و تمام، روی دخل و تصرف در احساسات ما، به منظور نگه داشتن ما دقیقاً در مسیر تعیینشده از سوی دولت پلیسی آمریکا، کار خواهند کرد.
در واقع پژوهش فیسبوک که علیالظاهر سرمایه آن توسط حکومت فدرال تأمین شده است، تنها ظاهر روشهایی را که شرکت- دولت برای کنترل ما شروع کرده است، میبیند. این پژوهش با یکی از پژوهشهای وزارت دفاع آمریکا تحت عنوان ابتکار مانیروا 10 ارتباط دارد. سلسله مطالعاتی که با کمک دانشگاهها و به منظور پی بردن به «پویشها، مخاطرات و نقاط انفجاری» که میتوانند به آشوبهای اجتماعی منجر شوند، در حال انجام است.
این پژوهشها عمدتاً به تجزیه و تحلیل محتوایی رسانههای اجتماعی و تعیین نوع ادبیات و بحثهای مربوط به دورههای قبل و در طول آشوبهای اجتماعی متکی هستند. وزارت دفاع آمریکا همچنین به ردگیری رفتار و اعتقادات معترضان غیرخشونتگرا و تعیین آنچه که آنها را از همتایان خشونتگرایشان با همان اعتقادات ایدئولوژیک، جدا میسازد، علاقهمند است.
کنترل کامل جامعه
این فقط رسانههای اجتماعی نیستند که توسط حکومت فدرال آمریکا و شرکای شرکتی آن، مورد ردگیری قرار میگیرند. اداره امنیت ملی انواع اطلاعات شخصی را که به کلی بیارتباط با تحقیقات آنها هستند، در انحصار خود نگه میدارد. مدارکی که در پایگاههای دادههای این اداره حفظ میشوند «ماجرای عشقی و دلشکستگی، روابط جنسی نامشروع، بحرانهای روانی- بهداشتی، بحثهای سیاسی و مذهبی، اضطرابهای مالی و آرزوهای بر باد رفته» را شامل میشود. «با اینهمه، زندگیهای روزانه بیش از 10000 حساب کاربری -که هدف تحقیقات آنها نبودند- فهرستبرداری و ثبت شدهاند.»
اطلاعات به دست آمده از اسناد ارائه شده توسط ادوارد اسنودن 11 درباره برنامه اداره امنیت ملی حاکی از این است که هدف به هیچ وجه مبارزه با تروریسم نیست، بلکه صرفاً ایجاد اختلال در کنشهای بر خط دشمنان خیالی است. همانطور که روزنامهنگار گلن گرینوالد 12 خاطر نشان میکند، آدمهایی که هدف قرار گرفتهاند، نه هرگز متهم به جرمی شدهاند و نه با هیچگونه تهدیدی نسبت به امنیت ملی ارتباط داشتهاند.
در واقع دیگر نیاز نیست فرد خود را عملاً دشمن کشور اعلام کند تا همچون دشمن با او رفتار شود. صرف داشتن برخی افکار سیاسی، یک شغل خاص یا یک اعتقاد خاص مذهبی، میتواند شما را در فهرست نظارت و مراقبت یا در جمع تروریستها قرار دهد.
در یک کلام، ما در میانه یک کارزار تبلیغاتی و اطلاعات گمراهکننده در سطح جهانی قرار گرفتهایم که هدف آن فعالان سیاسی بیگناه است، مخفیانه توسط حکومت و همپیمانان آن اداره میشود و توسط شرکتها که ارتباطات روزانه ما را برقرار میکنند مورد مساعدت و تشویق قرار میگیرد. همانطور که لیه لیورو13 استاد مطالعات اطلاعات دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس 14 خاطر نشان کرد، «بازیگران سازمانی بسیار زیادی هستند که به محدود، کنترل و هدایت کردن توانایی مردم «عادی» در تولید، دسترسی و به اشتراک گذاشتن دانش و کارهای خلاقانه برخط، علاقهمند هستند.»
پانوشتها:
1- Jim Edwards
2- Marcelo Gleiser
3- Google Glass
4- Bill Joy
5- Sun Microsystem
6- George Washington University
7- Claustrum
8- Dr. Katina Micheal
9- Orwellian
10- Minerva Initiative
11- Edward Snowden
12- Glenn Greenwald
13- Leah Lierrouw
14- University of California Los Angeles