۱۶۲ - والدیـــن نورچشمیهای خـدا ۱۴۰۱/۱۰/۱۹
بررسی جایگاه و اهمیت پدر و مادر در آموزههای دینی
والدیـــن نورچشمیهای خـدا
۱۴۰۱/۱۰/۱۹
زهرا فرازمند
در عظمت جایگاه والدین همین بس که خدا پس از حکم وجوب عبادت خدا، احسان به والدین را قرار داده است. از نظر آموزههای قرآن، کسی که نسبت به والدین خویش، جبار، شقی و عصی باشد، به سه گناه کبیره گرفتار است که خدا وعده دوزخ برای هر یک از این صفات داده است؛ حال بنگرید که کسی با والدین خویش بد کند، همزمان سه گناه کبیره را انجام داده است.
در مطلب حاضر عظمت مقام والدین در آموزههای اسلامی و وظایف فرزندان و عواقب بدی به والدین تبیین شده است.
***
وجوب احسان و شکر نسبت به والدین
در قرآن، پس از حکم واجب بندگی خدا، بر ضرورت و وجوب احسان و شکرگزاری نسبت به والدین تاکید شده است؛ خدا میفرماید: و قضی ربک ان لا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا...؛ و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن دو، یا هر دو آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو! و بالهای تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همانگونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!». (اسراء، آیات 23 و 24)
در جایی دیگر با کنار هم نهادن وجوب شکر خدا و والدین میفرماید: ان اشکر لی و لوالدیک؛ شکرگزار من و والدین خود باش!(لقمان، آیه 13) شکر حقیقی چیزی جز ظهور ایمان نیست، همچنانکه کفران با کفر همراه است؛ از همین رو در آیات قرآن، به این ارتباط توجه و تاکید شده است.(لقمان، آیه 12؛ انسان، آیه 3؛ نمل، آیات 19 و 40) پس همان طوری که انسان باید از خدا بخواهد تا ایمان و شکرگزاری نسبت به خدا را به او عنایت فرماید و او را به این دو هدایت کند؛ همچنین از خدا بخواهد تا او را موفق بدارد شکر نعمت والدین را به جا آورد و از والدین خویش تشکر کند.(لقمان، آیه 13)
احسان به والدین دارای مراتبی است، ولی عالیترین مرتبه آن است که انسان پیش از درخواست آنان، در خدمت آنان نسبت به چیزهایی بکوشد که میداند بدان علاقه و گرایش دارند و پیش از آنکه درخواستی از او کنند، کریمانه این امور را در اختیارشان بگذارد. در حقیقت اوج احسان در حق والدین نوعی ایثارگری است که فرزندان نسبت به والدین انجام میدهند و اینگونه، شکر عملی خویش را به جا میآورند. البته باید توجه داشت که انسان افزون بر شکر عملی باید شکر قلبی و زبانی نیز داشته باشد و محبت و سپاس خویش را در قلب و زبان و عمل به آنان نشان دهد.
ابی ولاد از امام صادق(ع) میپرسد: مراد از «و بالوالدین احسانا» چیست؟ امام(ع) در پاسخ میفرماید: احسان به والدین به این است که در مصاحبت ایشان نیکوکار باشی و اگر چیزی لازم داشتند پیش از آنکه از تو بخواهند به آنان بدهی و ناگفته رفع نیازشان کنی هر چند بینیاز باشند.
آن حضرت(ع) همچنین در معنای «قل لهما قولا کریما» فرمود: اگر تو را بزنند، بگو: خدا شما را بیامرزد؛ و در معنای «واخفض لهما» فرمود: نگاه تند به آنان مکن و صدای خود را بلندتر از صدایشان منما و در راه رفتن بر ایشان پیشی مگیر و در مجالس بر آنان مقدم مشو و دست خویش را بالای دستشان قرار مده.(بحار الأنوار، ج 74، ص 79، ح 78)
از پیامبر(ص) روایت است: هر آینه انس با والدین پیر در یک شبانهروز از جهاد یکسال بهتر و برتر است.(همان، ص 52) از روایات معصومان(ع) دانسته میشود که احسان به والدین کفاره بسیاری از گناهان است و انسان با این کارها از این گناهان و عذاب آن میرهند.(مستدرك الوسائل: 15/ 179/ ح 1)
آن حضرت فرمود: پاداش و ثواب احسان به والدین و هر نگاه از روی رحمت و محبت به ایشان، یک حج مقبول است. پرسیدند: یا رسولالله! هر گاه در روز صد مرتبه چنین کند؟ فرمود: بلی به هر نظری ثواب حجی است.(بحارالأنوار، ج 74، ص 73 )
عواقب آزردن و عاق والدین شدن
چنانکه گفته شد، خدا پس از وجوب بندگی خویش، احسان به والدین را سفارش کرده و آن را واجب دانسته است. بر همین اساس، در روایات معصومان(ع) ارتباط تنگاتنگی میان رضایت والدین با رضایت خدا و خشم والدین با خشم خدا برقرار شده است. رسول خدا(ص) فرمود: رضی الله مع رضی الوالدین و سخط الله مع سخط الوالدین؛ رضایت و خشنودی خدا با خشنودی والدین و خشم خدا با خشم والدین است.(بحارالانوار، ج 16، ص 24)
در آیات و روایات، تنها جایی که مخالفت با والدین مجاز دانسته شده، نسبت به شرک به خدا است که نمیتوان به این فرمان یا گرایش والدین پاسخ مثبت داد(لقمان، آیات 14 و 15)؛ اما در عین حال باید با آنان خوش رفتار بود. غیر از این مورد باید در تمام امور دیگر مطیع والدین بود حتی اگر مشرک و کافر و فاجر و فاسق باشند. بنابراین، مصاحبت بر اساس عرف و معروف با والدین حتی کافر و مشرک، یک دستور الهی است.(همان) از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: سه چیز است که خدا رخصت و استثنایی در آن قرار نداده است: رد امانت به صاحبش مومن باشد یا کافر؛ وفای به عهد با دیگری خواه مومن باشد یا کافر؛ نیکی به والدین، خواه مومن باشد یا کافر.(اصول كافى، 3، ص 236)
بر این اساس هر گونه رفتاری که موجب آزردن والدین باشد، به عنوان منکر است و شخص را از دایره ایمان و شکر و احسان خارج کرده و به دایره کفر و کفران و عصیان وارد میکند.
از نظر آموزههای قرآن، مخالفت و عصیان و آزردن والدین، شخص را وارد سه گروه میکند که هر سه گروه وارد دوزخ میشوند؛ زیرا رفتار این سه گروه از مصادیق گناهان کبیره است. خدا در قرآن پس از بیان «برّ»(نیکی) به والدین، هر گونه رفتار خلاف ابرار بودن را به معنای «جبارا شقیا عصیا» دانسته است.(مریم، آیات 14 و 32) از نظر قرآن کسانی که دارای این صفت بوده و آن را به شکل اسمی در خویش شاکله قرار داده وشخصیت خود را اینگونه ساختهاند و بر اساس آن رفتار میکنند، به عنوان مرتکبان گناه کبیره شناخته میشوند وبه آنان وعده دوزخ داده شده است.
درباره جبار میفرماید: هر جبار سرکشی نومید میشود و از پس او دوزخی است که از آب آلوده غیر قابل فرودادن سیراب میشود و مرگ از هر سو به او رو آورد ولی مردنی نیست و از پس او است عذابی سخت و انبوه.(ابراهیم، آیات 15 تا 17)
درباره شقی نیز میفرماید: اما اهل شقاوت همه در آتش دوزخند در حالی که سخت آه و ناله حسرت و عربده میکشند. آنها در آتش دوزخ تا آسمان و زمین باقی است مخلّدند مگر آنچه مشیّت پروردگار تو باشد، که البته خدا هر چه خواهد میکند. (هود، آیات 106 و 107)
اما درباره عاصی نیز میفرماید: و آن کس که نافرمانی و معصیت خدا و رسولش کند و از مرزها و حدود الهی تجاوز کند و بگذرد، او را درون آتشی جادوان داخل کنند و برای او عذابی خوارکننده است.(نساء، آیه 14)
براین اساس پیامبر(ص) به فرزندان هشدار میدهد و میفرماید: ایاکم و عقوق الوالدین فان ریح الجنه یوجد من مسیره الف عام و لایجدها عاق و لا قاطع رحم؛ از آزردن و عاق والدین شدن بپرهیزید؛ زیرا بوی بهشت از هزار سال به استشمام میرسد، ولی عاق الوالدین و قطعکننده رحم،آن را نمییابند.(الکافي، ج۲، ص۳۴۹)
چنانکه گفته شد، غضب خدا با غضب والدین تحقق مییابد؛ چنانکه پیامبر(ص) در جایی دیگر میفرماید: من اسخط والدیه فقد اسخط الله و من اغضبهما فقد اغضب الله.(مستدرک الوسایل، ج 15، ص 193)
آن حضرت (ص) درباره آزردن والدین نیز میفرماید: من آذی والدیه فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله و من آذی الله فهو ملعون؛ هر کسی والدین خویش را بیازارد، به تحقیق مرا آزرده و هر که مرا بیازارد، به تحقیق خدا را آزرده و هر که خدا را بیازارد پس او ملعون است.(مستدرك الوسائل، ج 15، ص 193.)
امام صادق(ع) میفرماید: ملعون ملعون من ضرب والدیه؛ ملعون ملعون من عقّ والدیه؛ ملعون است ملعون است کسی که والدینش را بزند؛ ملعون است ملعون است کسی که والدین خود را بیازارد.(همان، ص 194)
از نظر روایات معصوم(ع) آزردن و عاق والدین شدن موجب میشود تا شخص رنگ بهشت را نبیند و گرفتار شقاوت ابدی دوزخ شود، حتی اگر کارهای صالح و نیک بسیاری انجام داده باشد.(وسائل الشیعه، ج۲۱، ص ۴۸۱) بر این اساس، در روایت است که نمازهای گرفتار عاق الوالدین پذیرفته نمیشود؛ چنین شخصی حتی اگر از سوی والدین خود ستم دیده باشد، نباید به والدینش از روی غیظ و خشم بنگرد؛ چرا که چنین نظری موجب خشم الهی میشود و نمازهایش نیز پذیرفته نشود.(وسائل الشيعة، ج 15، ص 217.)
پیامبر(ص) میفرماید: ثلاثه لا یکلمهم الله یوم القیامه و لا یزکیهم و لا ینظر الیهم و لهم عذاب الیم: و هم المکذب بالقدر، و المدمن للخمر و العاق لوالدیه؛ سه گروه هستند که خدا با آنان در روز قیامت سخن نمیگوید و آنان را تزکیه و رشد نمیبخشد و به آنان نظر نمیکند و برای آنان عذاب دردناک است؛ آنان عبارتند از: تکذیبکننده قدر الهی، دائم الخمر و عاق والدین.(مستدرک الوسایل، ج ۱۵ ص ۱۹۴)
مقامات عظیم والدین در اسلام
براساس تعالیم اسلامی، کسی که والدین را بیازارد عاقبت به خیر نمیشود؛ اما اگر به والدین خود احسان کند، عاقبت به خیر شده و خدا سختیهای هنگام مرگ را بر او آسان میکند و هرگز در دنیا گرفتار تهیدستی و فقر نمیشود.(سفینه البحار، ج 2، ص 687)
در عظمت جایگاه والدین همین بس که دعای والدین در حق فرزند مستجاب، بلکه سریع الاجابه است؛ چنانکه نفرین والدین نیز اینگونه است. البته از نظر روایات اسلامی، هر چند که دعا و نفرین پدر قویتر است؛ اما نیکی و احسان به مادر سزاوارتر است؛ زیرا پیامبر(ص) سه مرتبه احسان به مادر را سفارش کرده و در مرتبه چهارم احسان به پدر را فرموده است؛ وقتی از آن حضرت(ص) درباره چرایی آن پرسش شد، فرمود: آن که 9 ماه تو را در شکم گرفت و بعد به سختی تو را زایید و بعد از پستان خود تو را تغذیه کرد سزاواتر بر نیکی و احسان است.(بحارالأنوار، ج 74، ص 49)
در جایی دیگر وقتی از پیامبر(ص) پرسیده شد که حق پدر چیست؟ فرمود: اینکه او را تا زنده است اطاعت کنی؛ سپس درباره حق مادر سؤال شد که حق مادر چیست؟ فرمود: هیهات هیهات اگر به عدد ریگهای بیابان و قطرههای باران در خدمت مادر بایستد،معادل با یک روزی که در شکم او بوده نخواهد بود.(عوالی اللئالی، ص 269)
جالبتر اینکه پیامبر(ص) فرمود: إِذَا كُنْتَ فِي صَلَاةِ التَّطَوُّعِ فَإِنْ دَعَاكَ وَالِدُكَ فَلَا تَقْطَعْهَا وَ إِنْ دَعَتْكَ وَالِدَتُكَ فَاقْطَعْهَا؛ اگر در نماز مستحبی باشی و پدرت تو را بخواند، نمازت را قطع مکن! اما اگر مادرت تو را خواند نماز را رها کن و در خدمت مادر باش! (مستدركالوسائل، ج۱۵، ص۱۸۱)
بر اساس این روایات اگر پدر درخواستی داشت و مادر درخواستی دیگر، خواه در مقام تعارض امر و نهی باشد، خواه در مقام تزاحم هنگام عمل؛ یعنی نتوان هر دو را انجام داد و رضایت هر دو را کسب کرد، در این صورت ترجیح با فرمان مادر است. در برخی از امور مانند رفتن به نماز جماعت، اگر موجب اذیت و آزار والدین یا ترس از تنهایی یا مشکلات خاص میشود، رفتن به نماز جماعت با نهی آنان حرام میشود. همچنین انجام مستحبات با نهی والدین نه تنها دیگر مستحب نیست، بلکه حرام خواهد بود. بر اساس این روایات و فتوای فقها اگر وقت نماز واجب رسد و والدین کاری را بخواهند تا فرزند انجام دهد، لازم نیست که نماز اول وقت بخواند، بلکه واجب است دنبال کار والدین رفته سپس نمازش را بگزارد. همچنین بر فرزندان است تا نه خود، والدین را بیازارند و نه اجازه دهند دیگران والدینشان را بیازارند.
در آداب تکریم و احسان به والدین گفتهاند که والدین را به لقب و کنیه بخوانید، جلوی آنان راه نروید و قبل از آنان شروع به خوردن غذا مکنید و در مجلس روی خویش را از ایشان بر نگردانید و صدای خود را بلندتر از آنان نکنید و دست خود را بالای دست آنان قرار مدهید و کاری نکنید که دیگران والدین را دشنام و لعن دهند و در راه رفتن به والدین تکیه نکنید.
حق والدین حتی پس از مرگ نیز باید مراعات شود که شامل قضای حج، نماز، روزه و بدهیهای مالی او، عمل مطابق به وصیت، طلب آمرزش خواستن از خدا برای آنان تا دم مرگ خویش، صدقه دادن از طرف آنان و مانند آنها است.
از امام باقر(ع) روایت است که اگر شخصی در زمان حیات والدین احسان کند، اما پس از مرگ ایشان آنان را فراموش کرده و کاری برای آنان انجام ندهد، خدای تعالی او را جزو عاق والدین قرار میدهد؛ اما کسی که در حیات والدین عاق شده اما پس از مرگ ایشان قرض آنان را ادا کرده و به دعا و استغفار برای آنان بپردازد، خدا نامش را در زمره محسنین به والدین ثبت میکند.(اصول كافى: 2ج، 163،ح 21)
از پیامبر(ص) پرسیده شد: آیا پس از مرگ والدین چیزی از حقوق آنان باقی است یا خیر؟ فرمود: بلی نماز و استغفار و دعا برای ایشان و گرامی داشتن دوستان آنان و صله نمودن با رحم(بستگان) آنان.(همان) و نیز فرمود: کسی که به پدرش در حال حیاتش نیکی کند و پس از مردنش او را فراموش کند و برایش دعا نکند؛ خدا او را «عاق» مینامد.(همان)
البته از نظر آموزههای اسلام، حقوقی بر والدین و نیز حقوقی بر فرزندان است، یعنی باید هر دو گروه از والدین و فرزندان حقوق یکدیگر را مراعات کنند. اما اگر والدین حقوق فرزندان را مراعات نکردند، فرزندان حق ندارند که از تکلیف الهی شانه خالی کنند وبه حقوق والدین نپردازند؛ زیرا حق والدین همواره بزرگتر و عظیمتر از حق فرزندان است. پس اگر والدین به حقوق فرزندان توجهی نداشته و به تکلیف خویش عمل نکردند نزد خدا مسئولند ولی فرزندان نمیتوانند چنین کنند، بلکه لازم است تا آنان حقوق والدین را شناخته و به تکالیف خویش در قبال آنان عمل کنند.
کوتاه سخن آنکه از آیات و روایات فراوان درباره مقام و ارزش پدر و مادر میتوان چنین برداشت کرد که والدین نورچشمیهای خدا هستند و کوچکترین رفتار نامناسب با آنها واکنش سخت خداوند را در پی دارد.
سخن درباره این موضوع آنچنان زیاد است که گنجایش آن نه یک مقاله بلکه یک کتاب قطور است.