1157 - چگونگی استنطاق از قرآن (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۱/۱۱/۲۴
پرسش: اینکه گفته میشود قرآن صامت است و باید آن را مورد استنطاق (به نطق در آوردن) قرار داد، چگونه این کار برای همه مردم میسر است و ساز و کار آن کدام است؟
پاسخ: در پاسخ به این سوال به دیدگاههایی که در این زمینه مطرح شده به نحو اجمال میپردازیم و سپس به جمعبندی و نتیجهگیری پایانی اشاره میکنیم:
1- دیدگاه اول: استنطاق به مثابه داور نقاد برای ارزیابی نظرات و گمانههای عقلانی از منظر این افراد، قرآن همچون کیهان، کتابی گشوده و سرشار از آیات و نشانهها و بیناتی است که به واقعیتی ورای پدیدارها اشارت دارند، و بهترین شیوه و ساز و کار برای بهرهگیری از قرآن و به نطق درآوردن آن، کاربرد شیوه ارائه حدسها و گمانهها و نظرات به قرآن و ارزیابی نقادانه خطاها و نقصهای آن از منظر آموزههای وحیانی است. در این فرآیند سه گام باید برداشته شود: گام اول: داشتن مسئله یا چالشی که واقعیت پیش روی ما قرار داده و مقتضیات زمان و حوادث مستحدثه برای آنها راه حل میطلبد؟ گام دوم: تولید یک نظر، ایده و گمانه به منزله راهحل موقت برای مسئله و چالش پیش رو و مورد بحث. گام سوم: ناظر است به استنطاق از قرآن و ارزیابی نقادانه راه حلهای پیشنهادی به نیت آشکار ساختن جنبههای ضعف و قوت راهحلها و نظرات و گمانهها و انطباق آنها با آموزههای وحیانی قرآن، در این دیدگاه قرآن به مثابه یک منبع معرفت، نظیر طبیعت در نظر گرفته شده که راه حلهای مستقیم و صریح برای مسائل و چالشهایی که با آن مواجه هستیم ارائه نمیدهد. ابتدا نظریهها، گمانهها و راه حلها و نظایر آن میبایست به وسیله قوه عاقله و تعقل ما طراحی شود و سپس بعد از عرضه به قرآن و آموزههای وحیانی آن و استنطاق از قرآن، ارزیابی صحت و سقم آن را به دست خواهیم آورد. بنابراین براساس این دیدگاه، قرآن به منزله بخشی از واقعیت، در مقام داور، گمانهها و نظریههایی را که ما بدان عرضه میکنیم عمل میکند و کارکرد قرآن در واقع تصحیحگری و آشکارسازی ضعفها و قوتهای گمانهها و نظریههای ما است، نه ارائه پاسخهای مستقیم به پرسشهای ما.
2- دیدگاه دوم: الهامبخشی به تکاپوگران معرفتی به عنوان یک منبع حقیقت
شهید صدر در مقام بیان تفاوت تفسیر ترتیبی و موضوعی میگوید: «مفسر ترتیبی یک یا چند آیه را بدون هیچ طرح قبلی مورد مطالعه قرار میدهد و میکوشد مدلول آیات را در پرتو معانی الفاظ تفسیر کند، تفسیری که صرفا مبتنی بر نص است. مفسر در این روش نقش اثرپذیری(منفعلانه) دارد... اما مفسر موضوعی موضعی فعالانه دارد، مواجهه او با قرآن از موضع استنطاق است». (فصلنامه تخصصی فقه و تاریخ تمدن، سال 6، ش 25، ص 196)
بنابراین نویسندگانی که روش استنطاق را مورد استفاده قرار دادهاند، همگی در این خصوص توافق دارند که اصلیترین عنصر این روش طرح سوال با قرآن و طلب پاسخ از آن است. شهید صدر درباره موضع فعالانه در تفسیر موضوعی مینویسد: تفسیر موضوعی زمانی شکل میگیرد که یکی از موضوعات زندگی اعتقادی و اجتماعی و جهانی مطرح گردیده و از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گیرد تا به استخراج و کشف نظریه قرآن بینجامد(همان) در واقع ناطق بودن قرآن دوبعدی است. نخست اینکه الفاظ و عبارت قرآن برای بیان مفاهیم و مرادات مورد نظر خود نسبت به کل تکالیف مکلفان، بالاترین مراحل اعجاز و دلالت را دارا است.
دوم اینکه پس از نطق دلالتی، بایستی برای به دست آوردن همان دلالتها از قرآن طلب فهم و نطق کرد (استفهام، استنطاق و استفسار) اگر کسی از قرآن طلب فهم و نطق نکند، قرآن به اجبار مفاهیم خود را به کسی ارزانی نمیکند. استنطاق و استفسار به معنی طلب نطق و آشکار ساختن است. یعنی با سعی و کوشش وتفکر و تعمق، طلب فهم و طلب معنا خواستن در مطلبی است، و قرآن خود مفسر و ناطق خود است. بنابراین دیدگاه دوم اشتراکات زیادی با دیدگاه اول دارد. اما وجه افتراق آن در بعد چگونگی نحوه استنطاق از قرآن است.
جمعبندی دیدگاهها
عقلگرایی نقاد، رویکرد مثمر ثمر برای بهرهگیری از قرآن، به منزله یک منبع غنی معرفتی، همتراز کتاب طبیعت، ارائه میدهد. بر مبنای این رویکرد قرآن میتواند، به دو طریق به کسانی که بدان رجوع میکنند، در تکاپوهای معرفتیشان در خصوص آنچه که به شرایط و وضع و حالهای انسانی مربوط میشود، مدد برساند. 1- دیدگاه یا طریق نخست، ایفای نقش در مقام یک داور نقاد برای ارزیابی گمانههایی است که به نیت حل مسائلی معین ناظر به موزه «وضع و احوال انسانی» بر ساخته شدهاند. دیدگاه یا طریق دوم کمک به تکاپوگران معرفتی در مقام یک منبع الهام حقایق و شهودها است. که از طریق طرح سؤال و پرسشگری استنطاق و استفسار کنشگران معرفتی به مسائلی در قلمرو اوضاع و احوال انسانی انجام میگیرد. بنابراین شیوه استنطاق از قرآن به معنی طرح پرسش با قرآن و طلب پاسخ از آن فقط نیست بلکه استنطاق از قرآن با سازوکاری که عقلگرایان نقاد مطرح میکنند. متضمن فواید بیشتری برای فرد و جوامع بشری میباشد.