۵ / ۳۶ - حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۵
آغاز زندگی طلبگی در اوج فقر
۱۴۰۱/۱۱/۳۰
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
فصل اول: تولد و تحصیلات
خانواده فقیر و مذهبی
آيت الله محمدتقى1 مصباح2 يزدى، فرزند محمدباقر گیوهچی یزدی و بیبی زمزم، در
11 بهمنماه 1313 شمسی برابر با 25 شوال 1353 هجرى قمرى، مقارن با سالروز شهادت امام صادق(ع)، در شهر يزد به دنيا آمد.3 مادر ایشان قبل از تولد او، بشارت یافته بود که فرزندش حامی قرآن خواهد شد.
علامه مصباح این واقعه را چنین بازگو میکند: «شنیدهام زمانی که مرحوم والدهام مرا باردار بودند، شاید قریب وضع حمل شان خوابی دیده بودند که موجب تعجبشان شده بود و به یکی از معبِّرین شهر، مرحوم «آقا سید محمدرضای میبدی» به ایشان مراجعه کرده بودند و خوابشان را گفته بودند. خواب دیده بودند وضع حمل کردهاند، منتهی بچهای که متولد شده قرآن است. به ایشان گفته بودند که خدا به شما پسری میدهد که حامی قرآن و مُبیِّن علوم قرآن است.»4 زندگى خانواده او در منزل ميراثىِ مادری و با سختى بسيار، مىگذشت.
مادر با کمک خالهها، در خانه جوراب مىبافت و پدر جورابها را در مغازه میفروخت. شغل بسيار کمدرآمد پدر موجب میشد که او هر از چندى مبلغی قرض بگیرد تا به کسب و کارش سامانِ دوباره دهد. به گفته آیتالله مصباح، با وجود همه سختىها، اين خانواده مذهبى و شيفته اهل بيت(ع)، در دوران خفقان رضاخانى _ که برپا کردن مراسم عزادارى مطلقاً ممنوع بود _ شبهاى محرم در زيرزمين منزل، مجلس توسل و عزادارى برقرار مىکردند و شبهاى جمعه دعاى کميل و ذکر حديث و صبح هر جمعه نيز دعاى ندبه برگزار مىشد. به طورى که پدر دعاى ندبه را حفظ شده بود و آن را از بر مىخواند.5
دوران مدرسه
علیرغم وضعیت معیشتی دشوار خانواده و با آنکه در آن دوران، برخی خانوادهها فرزندان را از ادامه تحصیل منع میکردند و در اولین فرصت آنان را جهت کمک به درآمد خانواده وارد بازار کار میکردند، پدرش او را به مدرسه فرستاد. او هم فرصت تحصیل را مغتنم شمرد و همهساله در امتحانات پايانى، شاگرد ممتاز مدرسه شناخته مىشد. همين امر موجب محبوبيت او نزد مدير و معلمان مدرسه گردید و آنان وى را تشويق مىکردند که با ادامه اين شيوه درس خواندن، در آینده به یکی از مخترعان و مکتشفان و دانشمندان برجسته کشور تبدیل شود.
اما در حدود 10-11 سالگی، یکی از بستگان ایشان به نام مرحوم «آقا شیخ احمد آخوندی»6 _ که ساکن نجف بود و موقتاً برای کاری به یزد آمده بود _ او را برای تحصیل دروس طلبگی و یادگیری علوم اسلامی، تشویق کرد.7 آیتالله مصباح تحت تأثیر سخنان آن روحانی قرار گرفت و بعد از اتمام کلاس ششم بلافاصله مشغول درس طلبگی شد.
ورود به حوزه
آیتالله مصباح بعد از آنکه در امتحانات آخر سال، شاگرد اول شد، علیرغم اصرار و تشویق اولیای مدرسه برای ادامه تحصیلات جدید، به دلیل علاقهای که به حوزه و علوم دینی در او به وجود آمده بود، در تابستان سال ۱۳۲۶ شمسی رسماً مشغول تحصیل معارف دینی و فراگیری علوم حوزوی شد.8 آنگونه که خود روایت کرده، در آن روزها تشکیلات آموزشی حوزه وضع نابسامانی داشت؛ نه استاد منظمی بود، و نه در مدرسه وضع به سامانی وجود داشت. طلبگی خیلی وضع نامطلوبی داشت. مدارس علمیه مخروبه شده بود و بسیاری از مدارس حوزه به صورت انبارهایی برای کاسبهای اطراف درآمده بود.
به روایت ایشان علاوه بر تبدیل حجره ها به انباری کسبه، در بعضی مدارس و حجرات، برخی از فقرا ساکن شده بودند و مدارس یک مسکنی برای مستمندان شده بود.9 آیتالله مصباح در دوران مقدمات در مدرسه شفیعیه حجره داشت. قدمت این مدرسه به دوران صفویه بازمیگردد و در خیابان قیام، ضلع شمال غربی میدان خان یزد واقع شده است.
پانوشتها:
1- نام ایشان در شناسنامه «تقی مصباح» درج شده است.
2- آقای غلامرضا بیات -که از سال 1361 و در اوج ترورهای ناجوانمردانه شخصیتهای انقلابی و روحانی مانند شهید مطهری، شهید مفتح، شهید بهشتی و... از طرف سپاه به عنوان محافظ شخصی آیتالله مصباح مشغول به کار بود- در مورد تغییر فامیلی ایشان چنین میگوید: «چند وقت پیش که به مناسبت فوت عموی حاج آقا به یزد رفته بودیم، ایشان در جمعی دوستانه با یکی از همدورههای خویش به نام حاج آقا دعایی صحبت میکردند. حاج آقای دعایی تعریف میکرد که به ایشان گفتم: کارتان با نام خانوادگیتان «گیوهچی» مناسبت ندارد، لذا آن را تغییر دهید. حاج آقا به ایشان میگویند که قبول است، شما یک نام خانوادگی مناسب برای من انتخاب کنید. حاج آقا دعایی میگفت: چند روز به دنبال اسم مناسب بودم تا در عالم خواب دیدم که در حال مطالعه به این حدیث رسیدم «إنّ الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة». شخص بزرگواری را در عالم خواب دیدم و سؤال کردم که آیا لقب «مصباح الهدی» برای دوست من مناسب است؟ آن بزرگوار تأیید کرد و بدین ترتیب نام خانوادگی حاج آقا در همان اوایل تحصیل در یزد از «گیوهچی» به «مصباح» تغییر یافت.» حقیقت شرق، صص 21-22. (مرحوم سیداحمد دعایی از دوستان نزدیک مرحوم علامه مصباح بود.)
3- «آشنایی با استاد: زندگینامه»، پایگاه اطلاعرسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی، http://mesbahyazdi.ir. - گفتنی است طبق فرموده آیتالله مصباح یزدی، پدرشان تاریخ تولد قمریِ ایشان را در پشت قرآن، 17 ربیع الاول سال 1353 هجری قمری ثبت کرده است. ر.ک: ذوالشهادتین امام، ص15. همچنین: زندگى نامه حضرت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، ص19. اگر این تاریخ دقیق باشد، بر اساس محاسبات تبدیل تاریخ قمری به شمسی، تولد ایشان 9 تیرماه 1313 خواهد بود.
4- ذوالشهادتین امام، ص15. همچنین: زندگى نامه حضرت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، ص20. در زندگینامهای که از آیتالله مصباح در پایگاه اطلاع رسانی ایشان ثبت شده، نام آن شخص معبّر «سيد محمدرضا اماميه» ذکر شده است. ر.ک: «آشنایی با استاد: زندگینامه»، پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی، http://mesbahyazdi.ir.
5- ر.ک: زندگى نامه حضرت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، ص19.
6- ایشان پسرعموی مادربزرگ استاد مصباح بودند. علی مصباح - پسر ارشد آیت الله مصباح - در رابطه با ایشان میگوید: «پدر حاج آقا جوراب بافی داشتند. آنها با آقای آخوندی، صاحب چاپخانه دارالکتب الاسلامیه نسبت فامیلی داشتند یک روز پدر همین آقای آخوندی که در نجف تشریف داشتند، به یزد آمده بودند. در جریان ملاقاتی که بین ایشان و پدر حاج آقا رخ میدهد، سفارش میکنند که آقازادهتان را بگذارید تا درس طلبگی بخواند. پدر حاج آقا هم درخواست ایشان را میپذیرد سپس با حاج آقا هم صحبت میکنند و ایشان با کمال میل قبول میکند و بعد از ششم ابتدایی مشغول دروس حوزوی میشود.» ر.ک: حقیقت شرق، ص22.
7- شيخ احمد گفت: «بچهاى که به اين خوبى نماز مىخواند و به اين خوبى درس مىخواند چه بجا و مناسب است که طلبه و عالم دينى بشود» ر.ک: زندگى نامه حضرت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، ص21.
8- برخلاف خود آیت الله مصباح، دو پسر ایشان (علی مصباح، متولد 1339ش و مجتبی مصباح، 1346ش) پس از اتمام ابتدایی وارد حوزه نشدند چون آقای مصباح مخالف بود. آقای علی مصباح میگوید: «حاج آقا هیچگاه نه تنها ما را تشویق به طلبه شدن نکردند، بلکه سرعت ما را هم کم کردند. من وقتی که پنجم ابتدایی را خواندم گفتم که میخواهم طلبه شوم. حاج آقا گفت: هنوز زود است، تا سوم راهنمایی را زورکی خواندم و وارد حوزه شدم. آقا مجتبی هم تازه سوم راهنمایی را تمام کرده بود که میخواست طلبه شود، اما حاج آقا گفتند: دیپلمت را بگیر و بعد وارد حوزه شو. حاج آقا تا دیپلم درس خواند و سپس وارد حوزه شد.»ر.ک: حقیقت شرق، ص94.
9- زندگى نامه حضرت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، صص 21-22؛ ذوالشهادتین امام، ص17.