1159 - سیره نظری و عملی وحدتبخش (1 - 2 )(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۱/۱۲/۰۱
سیره نظری و عملی وحدتبخش (1 )
(پرسش و پاسخ)
پرسش: سیره نظری و عملی پیامبراکرم(ص) چگونه توانست در عمل اتحاد میان اقوام پراکنده و قبایل مختلف اعراب را تحت عنوان امت اسلامی به وجود آورد؟
پاسخ: سیره نظری وحدت آفرین
پیامبر گرامی در بیانات و سخنان خود همواره مردم را به وحدت و پرهیز از تفرقه و تشتت و منازعه دعوت میکردند، و وحدت فکری و تالیف قلوب یکی از محورهای راهبردی در سیره نظری آن حضرت به شمار میآید. در اینجا به بخشی از ابعاد سیره نظری پیامبر اکرم(ص) در خصوص وحدت اشاره میکنیم:
1- فرمان به وحدت ناشی از اطاعت حاکمان الهی
قال النبی(ص): «اسمعوا و اطیعوا لمن ولّاه الله الامر فانه نظام الاسلام» از حاکمان الهی اطاعت کنید و گوش به فرمان باشید، زیرا اطاعت از رهبری مایه وحدت امت اسلام است. (امالی، شیخ مفید، ج 2، ص 14)
2- محور وحدت اهل بیت(ع)
قال النبی(ص): فانتم «اهل بیت» اهل الله عزوجل الذین بهم تمت النعمه واجتمعت الفرقه و ائتلفت الکلمه» شما اهل بیت، اهل خدا هستید که به برکت شما نعمت کامل گشته، پراکندگی برطرف شده و اتحاد کلمه پدیده آمده است. (الکافی، ج 1، ص446)
3- محصول تفرقه
تفرقه و نفاق دو اثر فردی و اجتماعی دارد که پیامبر اکرم(ص) به هر دو دسته میپردازد:
الف) مرگ جاهلی: قال النبی(ص): «من فارق الجماعه مات مات میته جاهلی» هر کس از گروه مسلمانان جدا شود و بمیرد بر مرگ جاهلیت مرده است. (صحیح مسلم، حدیث شماره 3344)
ب) پیامد اختلاف: قالالنبی(ص): «ما اختلف امه بعد نبیها الّا ظهر اهل باطلها علی اهل حقها»، هیچ امتی پس از پیامبر(ص) خود اختلاف نکردند، مگر آنکه گروه باطل بر گروه حق چیره شد. (کنزالعمال، حدیث 929)
4- اختلاف موجب گسستن از اسلام
قالالنبی(ص): «من فارق الجماعه بشبر اخلعالله ربقه الاسلام من عنقه» هرکس یک وجب از جامعه مسلمین دور شود خداوند رشته مسلمانی را از گردن او باز کند، که این دوری باعث بیرون آمدن از حوزه اسلام و دیانت میشود. (کافی، ج 1، ص 44)
5- اختلاف، موجب هلاکت و عذاب
قالالنبی(ص): «لاتختلفوا فان من کان قبلکم اختلفوا فهلکوا» با هم اختلاف نکنید (متفرق نباشید) آنان که قبل از شما بودند اختلاف کردند و هلاک شدند. کنزالعمال، حدیث 894)
قال النبی: الجماعه رحمه والفرقه عذاب» وحدت مایه رحمت و تفرقه موجب عذاب الهی است. (همان، حدیث 20242)
ملاکهای فضیلت و برتری
پیامبر اکرم(ص) در سال هشتم هجری، پس از شکست مشرکان، در پاسخ به آنهایی که حسب و نسب را یگانه ملاک و معیار ارزشها و فضیلتها میدانستند، با اشاره به ریشه و منشأ واحد انسانها، ملاک و معیار را تقوی خوانده و فرمود: خداوند تبارک و تعالی با اسلام آوردن شما سستی جاهلیت و تفاخر قومی و عشیرهای شما را از بین برد، ای مردم همانا که شما از (حضرت) آدم هستید و آدم از گل است. همانا بهترین شما نزد خدا باتقواترین شما است.
همچنین آن حضرت در حجهًْالوداع خطاب به مسلمین با تکرار این معنا و اینکه هیچ عربی را بر عجمی و سفیدی را بر سرخی و برعکس، برتری و فضیلتی نیست مگر به تقوا فرمود: ای مردم خدای شما یکی است، پدر همه شما یکی است (حضرت آدم). آدم از خاک به وجود آمد، برترین و گرامیترین شما نزد خدا، باتقواترین شما است. هیچ برتری برای عرب بر عجم نیست بلکه برتری و فضیلت به میزان تقوا است. (میزانالحکمه، حدیث 22396) آری پیامبر اسلام(ص) در بیان اینکه اسلام خاص عرب و نژاد خاصی نیست و رسالتش عمومی و جهانی است، با اشاره به بلال و صهیب و سلمان، اولی را اولین میوه حبشه و دومی را اولین میوه رومی و سومی را اولین میوه پارسینژاد که به دین خدا گرویدهاند، خواند و امت اسلامی را فراتر از این مرزهای ملی و نژادی دانست. بدینوسیله پیامبر(ص) اتحاد و همبستگی را بین مردم ایجاد میکرد.
عوامل وحدت
پیامبر اکرم(ص) پس از آنکه به مردم فهماند که اصالت و ارزش انسانها به مظروف است نه به ظرف و مهم این نیست که از چه قبیله و نژادی باشی، آنها را به وحدت و همبستگی و ایجاد امت واحده دعوت کرده و فرمود باید بدانیم که چه عواملی باعث ایجاد اتحاد و همبستگی میشود.
الف) برادری و همبستگی دینی
1- قالالنبی(ص): «المسلمون اخوه لافضل لاحد علی احد الا بالتقوی» مسلمانان باهم برادرند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد جز به تقوا.(کنزالعمال، حدیث 743)
2- قالالنبی(ص): «المومنون اخوه تتکافی دماوهم و هم یدعلی من سواهم» مومنان با هم برادرند و خونشان برابر است و در برابر دشمن یک قدرتند.(کافی، ج 1، ص 404)
وقتی که بین مسلمانان هیچ تفاوتی نیست و تفاوت آنها فقط براساس میزان پرهیزکاری آنها میباشد، این برادری و برابری خود عاملی برای ایجاد وحدت بین آنها خواهد شد.
3- قالالنبی: «المسلم اخوالمسلم لایظلم و لایسلمه و من کان فی حاجه اخیه کانالله فی حاجته» مسلمان برادر مسلمان است و کسی که نیاز برادرش را برآورده کند، خداوند نیاز او را برآورده میکند.(الفصول المهمه، ج 1، ص 10)
4- قالالنبی(ص): «لایومن احدکم حتی یحب لاخیه مایحب لنفسه» هیچیک از شما دارای ایمان کامل نیست مگر اینکه آنچه را برای خود دوست دارد برای برادر دینی خودش نیز دوست داشته باشد.(مجموعه ورام، ج 1، ص 98)
ادامه دارد
پرسش:سیره نظری و عملی پیامبر اکرم(ص) چگونه توانست در عمل اتحاد میان اقوام پراکنده و قبایل مختلف اعراب را تحت عنوان امت اسلامی به وجود آورد؟
پاسخ:در بخش نخست پاسخ به این سؤال به مباحثی همچون سیره نظری وحدتآفرین، ملاکهای فضیلت و برتری و عوامل وحدت پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
ب) پرهیز از کینهتوزی، حسادت و سوءظن
1- قالالنبی(ص): لا تباغضوا و لاتحاسدوا و لاتدابروا و کونوا عبادالله اخوانا و لا یحل لمسلم ان یهجر اخاه فوق ثلاثه ایام» نسبت به یکدیگر بغض و حسادت نداشته باشید و بر همدیگر پشت نکنید، بلکه بنده خدا و برادر دینی باشید و برای هیچ مسلمان جایز نیست که بیش از سه روز متوالی برادر دینیاش رابه قصد کینه و عداوت ترک نماید. (بحارالانوار، ج 73، ص 38)
2- قالالنبی(ص): «ایاکم و الظن، فان الظن الکذب الحدیث و لا تحسسوا و لا تجسسوا و لا تناجشوا و لا تباغضوا و لا تدابروا و کونوا عبادالله اخوانا» از ظن و گمان (سوء) پرهیز کن، زیرا ظن دروغترین سخن است. به دنبال عیبجویی و جاسوسی یکدیگر نباشید، و بر یکدیگر فزونی مجویید، نسبت به یکدیگر حسد نبرید و با یکدیگر بغض و کینه نداشته باشید به یکدیگر پشت نکنید، بندگان خدا و برادران دینی یکدیگر باشید. (صحیح مسلم، حدیث 4554)
ج) تعاون و همکاری
1- قالالنبی(ص): «المومن من اهل الایمان بمنزله الرأس من الجسد یألم. المومن لاهل الایمان کما یألم الجسد لما فی الرأس» مومن نسبت به اهل ایمان چون سر نسبت به تن است. مومن از رنج مومنان رنجور میشود، چنانکه تن از رنج سر رنجور میشود. (مسند ابن حنبل، ج 8، ص 443)
2- قال النبی(ص): «المومن للمومن کالبنیان المرصوص یشد بعضه بعضا» مومن نسبت به مومن مانند بنای محکم است که اجزای آن یکدیگر را استحکام میبخشد. (نهجالفصاحه، حدیث 3103)
نتیجه و ثمرات اتحاد و همبستگی
1- قالالنبی(ص): «الجماعه رحمه و الفرقه عذاب» جماعت (وحدت) مایه رحمت و تفرقه موجب عذاب است. (کنزالعمال، حدیث 20242)
2- قالالنبی(ص): «یدالله مع الجماعه» دست خدا بر سر جماعت است (همان، ح 207) (نهجالبلاغه، خطبه 127)
3- از رسول اکرم(ص) در مورد جماعتش پرسیدند: فرمود: جماعت امت من اهل حقند اگرچه کم باشند (معانی الاخبار، ج 1، ص 154)
سیره علمی وحدتآفرین
تقویت زیرساختها
1- پیامبر اکرم(ص) از بعثت تا رحلت همواره در آموزشها و تعالیم خود و در عمل در جهت نفی تفرقه و اختلاف، تحکیم پایههای وحدت، همبستگی، اخوت، و همدلی میان مسلمین و حتی تفاهم با غیر مسلمین غیرمعارض از اهل کتاب و... گام نهاده است.
2- تشکیل جامعه توحیدی و نظام سیاسی مبتنی بر امت اسلامی
۳- سیره عملی پیامبر(ص) در رابطه با وحدت مسلمین از همان ابتدا و به عنوان اولین گام در اعلام شعار توحیدی متجلی گردید، که طی آن با شکسته شدن علل و عوامل تفرقه و مرزهای کاذب، مسلمین با وحدت در معبود و اتحاد در عقیده، بنای یک جامعه اسلامی و نظام سیاسی جدید به نام امت را میگذاشتند، آن هم در میان اعراب بادیهنشین که به نفاق و دورویی معروف بودند. اما اسلام و پیامبر آن، قبائل عرب را تحت لوای خود گردآورده و به دلهایشان الفت بخشیدند. تعصبهای جاهلیت را از میان بردند و کینههای ریشهگرفته در روزگاران قدیم در میان آنها محو شد. همه مطیع فرمان پیامبر(ص) و دستور قرآن شدند و بدین طریق یک دولت نیرومند مرکزی و ملیتی مبتنی بر همکیشی و اسلامیت به نام امت در عربستان به وجود آمد.
پیمان برادری مهاجرین و انصار
گام بسیار مهم دیگری که پیامبر(ص) در جهت وحدت امت برداشت، متحد کردن مسلمانان مهاجر و انصار تحت لوای اسلام بود، که به نوعی یهودیان و غیر آنها، از همپیمانان و امثال آن را تحت پوشش میگرفت که البته به واسطه پیمانهایی بود که پیامبر(ص) با آنها میبست. صحیفه و مکتوب و منشور این پیمانها، مسلمانان را هرچه بیشتر به هم نزدیک کرد و روابط دینی، پایههای دینی- عقیدتی و تشکیلاتها و تجمعهای مردم را تنظیم و تحکیم کرد و طی آن اعلام شد که مسلمانان امت واحده، متحد و مستقل علیه دشمنان و مستکبرین هستند. همچنین عقد پیمان برادری و اخوت میان مهاجرین و انصار و بین قبایل انصار، ابتکاری بیسابقه و انقلابی بود که دشمنان اسلام بالاخص یهود و منافقان را ناامید و اختلافات میان دو جناح عمده اهل مدینه را ریشهکن کرد. از طرفی دیگر وصلت پیامبر(ص) با قبایل مختلف و افراد تازه مسلمان آنها و یا افراد سرشناس مخالف که عمدتا در دوران مدنی بود، آن قبائل را با اسلام خویشاوند کرد که این خود گامی مهم در راه ایجاد وحدت قبایل کینهتوز بود.
اصلاح میان اختلافات مسلمین
همچنین پیامبر اکرم(ص) هرگاه میان افراد امت خود و قبایل و طوائف مختلف اختلافاتی بروز میکرد و تا مرز درگیری و تنازع و برخورد فیزیکی پیش میرفت، آنها را به صلح و سازش دعوت میکرد و تا حد امکان خودش وساطت کرده و میان آنها اصلاح و آشتی به وجود میآورد.