به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,115
بازدید دیروز: 9,675
بازدید هفته: 45,868
بازدید ماه: 45,868
بازدید کل: 25,032,998
افراد آنلاین: 343
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۰۵ دی ۱٤۰۳
Wednesday , 25 December 2024
الأربعاء ، ۲۳ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۲۰ - خاطرات رفاقت چهل‌ساله حجت‌الاسلام والمسلمین علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی : مرد میدان مقاومت ۱۴۰۱/۱۲/۰۷
خاطرات رفاقت چهل‌ساله حجت‌الاسلام والمسلمین علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی - ۲۰

 مرد میدان مقاومت

  ۱۴۰۱/۱۲/۰۷

حاج قاسمی که من می شناسم»/ انتشار کتابی جدید درباره شهید سلیمانی و سوریه-  اخبار ادبیات و نشر - اخبار فرهنگی تسنیم | Tasnimچاپ دوکتاب جدیددرباره سردارسلیمانی/حاصل چهل سال رفاقت با حاج قاسم -  خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
 
سعید علامیان
سیدحسن نصرالله می‌گفت:
ـ ساعت دوازده شب بود که حاج‌قاسم رسید پیش من. گفت «تا طلوع آفتاب، 120 فرمانده عملیاتی لبنانی از شما می‌خواهم!» گفتم «حاجی، الان ساعت 12 شب است. از کجا برای شما 120 فرمانده عملیات بیاورم؟» گفت «راه‌حل دیگری نداریم.» این تنها درخواستی بود که از ما کرد، و آن هم برای عراق بود. آن شب، پیش من ماند. با یک‌یک برادران تماس گرفتیم و توانستیم حدود 60 فرمانده میدانی تأمین کنیم. بعضی‌هاشان، برادرانی بودند که در جبهه‌های سوریه بودند. به آنها گفتیم «بروید فرودگاه دمشق.» برخی از برادران هم در لبنان بودند که از خواب بلندشان کردیم و از خانه‌هاشان بیرون آوردیم‌شان؛ چون حاجی گفت «می‌خواهم آنها را با همان هواپیمایی که خودم می‌روم، ببرم.» نماز صبح رفتند دمشق. هواپیمای حاج‌قاسم، وقتی دمشق را ترک می‌کرد، حدود 60 فرمانده میدانی حزب‌الله همراهش بودند. 6 ماه پس از قضیه‌ اربیل، نوبت عملیات در جلولا و سعدیه رسید. 
در آنجا هم حاج‌قاسم، پیشتاز میدان بود؛ جلوتر از همه حرکت می‌کرد. می‌دیدم که با چه شور و شوقی تلاش می‌کند. برایش مهم نبود آسیب‌دیده، کُرد، عرب، شیعه، سنی یا مسیحی است؛ برای همه دل می‌سوزاند. برایش مهم، نجات مظلوم و مبارزه با دشمنی بود که یک ملتی را آواره کرده بود.
مردم سنی و مسیحی کردستان، این محبت را دیدند؛ فهمیدند. آمریکا حتی به مسیحی کردستان هم رحم نمی‌کند. 
همه دیدند کسی که می‌آید، می‌ایستد و برای مردم کردستان سینه سپر می‌کند و آنها را نجات می‌دهد، حاج‌قاسم است؛ تا جایی که یک کرد عراقی به من گفت: اگر ایران نبود؛ اگر قاسم سلیمانی نبود، ما ناموس نداشتیم.
پس از این‌که حاج‌قاسم در این‌جا این‌طور توی میدان آمد و مایه گذاشت، فردا که توی کردستان عراق خواستند از مرکزیت عراق فاصله بگیرند، وقتی قاسم سلیمانی حرف زد، مردم کرد عراق از او تبعیت کردند و همه به میدان آمدند.
بعدها در سال 1396، رؤسا و رهبران اقلیم کردستان اقدام به همه‌پرسی برای استقلال کردستان عراق از دولت مرکزی عراق کردند. 
تا زمانی که جلال طالبانی زنده بود، کردستان عراق و دولت مرکزی انسجام بیشتری داشت، و همه از او حساب می‌بردند.
طالبانی، ارادت زیادی به حاج‌قاسم داشت.
رئیس‌جمهوری عراق هم که بود، با دست خودش برای حاج‌قاسم کباب درست می‌کرد. حاج‌قاسم هم به مرحوم طالبانی ارادت داشت؛ با هم صمیمی بودند. اواخر حیاتش که طالبانی نمی‌توانست صحبت کند، ایشان را به ایران می‌آورد و از او پذیرایی و نگهداری می‌کرد. ارتباط حاج‌قاسم با طالبانی، این‌گونه بود. طالبانی که به رحمت خدا رفت، زمینه‌ای به وجود آمد که جدا شدن از عراق را دنبال بکنند. 
مردم کردستان عراق که دیده بودند حاج‌قاسم برای دفاع از آنها چطور توی میدان آمده و از جانش مایه گذاشته است، وقتی گفت عراق باید یکپارچه باشد، از حرف او تبعیت کردند. 
حاج‌قاسم با آقای بارزانی هم رابطه‌ گرمی داشت، به ایران که می‌آمد، از او پذیرایی می‌کرد؛ با هم شوخی می‌کردند و صمیمی بودند.
حاج‌قاسم تلاش می‌کرد جریان مقاومت در عراق، با مرجعیت هماهنگ باشد. اگر جاهایی لازم می‌دید مرجعیت وارد شود، خدمت آیت‌الله سیستانی می‌رفت و ایشان را توجیه می‌کرد. آقای سیستانی هم از مسائل سیاسی منطقه آگاه بودند. یک بار به دیدارشان رفتم. 
پیش از آن فقط عکس‌شان را دیده بودم. باورم نمی‌شد که آقای سیستانی چنین روحیه‌ جوانی داشته باشد. خیلی از کتاب‌هایی که اسم‌شان برده می‌شد، ایشان خوانده بودند. همه‌ خبر‌ها را مرور می‌کردند. در آن دیدار دانستم که ایشان چقدر مطالعه دارند و به مسائل روز مسلط هستند. به آقای سیستانی خوش‌بین بودم؛ ولی آنجا نگاهم به ایشان تکمیل شد. حاج‌قاسم هم نظرش نسبت به آقای سیستانی مثبت بود؛ این‌که آیت‌الله سیستانی چقدر می‌توانند در عراق مؤثر باشند. 
نقش ایشان را در مورد فتوای جهاد و تشکیل حشدالشعبی و به طور کلی حل مشکلات عراق، مهم 
می‌دانست. مرتب نزد آقای سیستانی می‌رفت و با ایشان جلسه می‌گذاشت.