1162 - شهادت به خاطر شدت عدالتخواهی (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۲/۰۱/۲۱
شهادت به خاطر شدت عدالتخواهی
(پرسش و پاسخ)
پرسش:چرا امام علی(ع) با وجود اینکه مظهر عدالت بود و انسان عادل را همه دوست میدارند، اما میگویند آن حضرت به خاطر شدت عدالتش به شهادت رسید؟ نمونههایی از این نوع عدالتخواهی حضرت را بیان کنید؟
پاسخ:شاخصهای عدالت علی(ع)
گفته میشود که امام علی(ع) در محراب عبادتش به خاطر شدت عدالتخواهیاش به شهادت رسید. «قتل علی فی محراب عبادته لشده عدله» (تعبیر جرج جرداق دانشمند مسیحی) در همین رابطه نامه امام علی(ع) به مالک اشتر در سال 1382 به عنوان بهترین سند دادگستری و مرجع عدالتپروری در طول تاریخ، در سازمان ملل به ثبت رسید. امام علی(ع) بالاترین انگیزه خویش را در پذیرش زمامداری مسلمانان، اجرای عدالت و احقاق حقوق از دست رفته مسلمانان میداند و میفرماید: اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن میانداختم (رها میکردم)...آنگاه میدیدید که دنیای شما در نزد من از آب بینی بز بیارزشتر است (نهجالبلاغه- خطبه 3) آن حضرت پاداش هیچ عملی را به اندازه عفو و عدالت نمیدانست و در این باره میفرماید: «شیئان لایوزن ثوابهما العفو و العدل» پاداش دو عمل را نمیتوان محاسبه کرد: عفو و عدالت (غررالحکم، ص 446، ح 10214)
امام علی(ع) بر این باور بود که یک زمامدار عادل نمیتواند به احقاق حقوق شهروندان و اجرای کامل عدالت بپردازد مگر اینکه خودش را با پایینترین طبقات جامعه یکسان بداند و زندگیاش را با محرومین همگون سازد، و میفرمود: خداوند متعال بر پیشوایان عادل واجب کرده است که سطح زندگی خود را با ضعیفترین افراد جامعه یکسان کنند تا فقر و تنگدستی بر تهیدستان و بینوایان فشار نیاورد (نهجالبلاغه- خطبه 209)
مخالفین عدالت چه کسانی بودند؟
بدون تردید اشخاصی که در صفت عدالتورزی شاخص و مشهور باشند،همواره از سوی فطرتهای پاک و انسانهای سلیمالنفس مورد اقبال و پذیرش و محبوبیت قرار میگیرند، اما کسانی که در شرایط ناعادلانه منافعی داشتهاند و مدتها از این منافع نامشروع و تبعیضآمیز بهرهمند بودهاند، اگر کسی پیدا شود و بخواهد در مورد آنان عدالت را اجرا کند و آنها را به حق و حقوق واقعی خودشان برساند، در چنین شرایطی این افراد عکسالعمل نشان داده و برای قطع منافعشان حتی حاضرند با تمام وجود بجنگند! همین افراد بودند که با تندی و عتاب از امام علی(ع) پرسیدند: چرا (همانند خلفای قبل) عطایای بیتالمال را در میان مردم به یکسان تقسیم میکند و اشخاصی را که در اسلام سبقت داشتند و دارای شرافت و بزرگی بودند، برتری نمیدهد؟ امام علی(ع) در پاسخ این افراد فرمودند: آیا به من دستور میدهید که برای پیروزی خود از جور ستم در حق کسانی که بر آنها حکومت میکنم استمداد جویم؟ (آری) بخشیدن مال در غیر موردش تبذیر و اسراف است. این کار ممکن است در دنیا باعث سربلندی شود، ولی در آخرت موجب سرافکندگی است، در دنیا مردم گرامیاش میدارند، ولی نزد خداوند خوارش میسازند (نهجالبلاغه- خطبه 126) همچنین شیخ مفید در امالی آورده است که ربیعه و عماره و گروه دیگری از اصحاب علی(ع) میگویند: در آن زمانی که گروه کثیری از یاران علی(ع) از دور آن حضرت پراکنده شدند و نزد معاویه رفتند تا که نصیبی از دنیا ببرند،گروهی از یاران امام علی(ع) خدمت آن حضرت رسیدند و عرض کردند: ای امیرالمؤمنین! این همه اموال را که در نزد خود داری، بین یاران خود ببخش و این اشراف عرب و قریش و کسانی را که میترسی زیربار تو نروند و تبعیت از تو نکنند و به سوی معاویه میگریزند، را بر سایر آزادشدگان و عجمیان ترجیح و تفضیل بده (تا به تو وفادار بمانند). امام علی(ع) فرمود: به من دستور میدهید که آنها را از راه ستم یاری کنم؟ نه به خدا سوگند تا خورشید میتابد و ستارهای در آسمان میدرخشد،دست به چنین کاری نمیزنم. به خدا سوگند! اگر این اموال از خود من بود هرآینه مساوات را در میان آنها مراعات میکردم،حال چه رسد به اینکه مال خود آنها است (بیتالمال مسلمین) سپس لحظهای سکوت و تفکر نمود و پس از آن فرمود: هرکس ثروتی دارد به طور جدی باید از فساد بپرهیزد که بخشش مال در غیر حقش تبذیر و اسراف است. هر کس بخواهد از آنچه خداوند به او ارزانی داشته نیکی نماید، باید به خویشاوندان و نزدیکان خود رسیدگی کند و مهماننوازی کند و اسیری را آزاد کند و به ورشکستگان و در راه ماندگان و تهیدستان و جهادگران در راه خدا یاری رساند و باید بر مشکلات و سختیها شکیبا باشد، که همانا دستیابی به این خصال، اشراف کرامتهای دنیا و رسیدن به فضائل آخرت است. (امالی شیخ مفید، ص 36)