پرسش:چرا امام رضا(ع) عدهای که از مدعیان شیعه امام علی(ع) بودند را برای ملاقات به حضور نپذیرفتند؟ حضرت ملاکهای شیعه واقعی بودن را در چه چیزهایی میبینند؟
پاسخ:ملاک ارزشگذاری، عمل است نه ادعای لسانی
براساس آموزههای عقلانی و وحیانی آنچه را که انسانها ادعا میکنند و در مقام کلام و بیان اظهار میدارند، مادامی که جنبه عینی و واقعی و عملی پیدا نکند، نمیتواند بهعنوان ملاک ارزشی قرار گیرد، و چهبسا اگر ادعاهای لسانی ما از پشتوانه عملی برخوردار نباشد، مورد توبیخ و شماتت مخاطلبان قرار بگیریم و جنبه ضدارزشی هم پیدا بکند! قرآن کریم در آیات بسیاری مومنین ادعایی را با الفاظ توبیخی متعدد مورد سرزنش قرار داده و میفرماید: «یا ایها الذین امنوا لم تقولون ما لاتفعلون...» ای کسانی که ایمان آوردهاید چرا به آنچه که میگویید عمل نمیکنید!(صف-2) یا در آیه دیگر میفرماید: «أتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم» آیا مردم را به نیکی امر میکنید، در حالی که خودتان را فراموش میکنید!(بقره-44)
تأكيد امام رضا(ع) بر رفتار نه گفتار
امام حسن عسکری(ع) نقل فرمودند: چون موضوع ولایتعهدی حضرت علی بن موسیالرضا(ع) پایان و تثبیت یافت. روزی دربان امام رضا(ع) وارد منزل آن حضرت شد و عرض کرد: عدهای آمدهاند، اجازه ورود و ملاقات میخواهند و میگویند: ما از شیعیان علی(ع) هستیم. امام رضا(ع) اظهار داشت: در حال حاضر فرصت ندارم، به آنها بگو که در وقت دیگر بیایند.چون آن جماعت رفتند و در فرصت دیگری آمدند، امام باز هم اجازه ورود ندادند تا آنکه حدود دو ماه بدین منوال گذشت، و آنان توفیق زیارت و ملاقات با مولایشان را نیافتند و ناامید شدند، ولی با این حال برای آخرین مرحله نیز جلوی منزل حضرت آمدند و با حالت خاصی اظهار داشتند: ما از شیعیان پدرت امام علی ابن ابیطالب هستیم، و با این برخورد شما، دشمنان ما را شماتت و سرزنش میکنند، و حتی در بین دوستان، دیگر آبرویی برایمان نمانده است، و نیز از رفتن به شهر و دیار خود خجل و شرمندهایم. در این هنگام امام رضا(ع) به غلام خود فرمود: اجازه دهید آنها وارد شوند. همین که وارد مجلس شدند، حضرت به ایشان اجازه نشستن نداد، لذا سرگردان و متحیر سرپا ایستادند، و گفتند: یاابن رسولالله! این چه ظلم بزرگی است که بر ما روا داشتهای که پس از آن همه سرگردانی، نیز این چنین مورد بیاعتنایی و بیتوجهی قرار گرفتهایم، مگر گناه ما چیست؟ با این حال مرگ برای ما بهتر خواهد بود! در این لحظه امام رضا(ع) فرمود: آنچه که بر شما وارد شده و میشود، همه آنها نتیجه اعمال و کردار شما میباشد، و نسبت به آن بیاهمیت هستید! آن جماعت همگی گفتند: یاابن رسولالله! توضیحی بفرمایید تا برای ما روشن شود که خلاف ما چیست؟ و ما چه کردهایم چه گناهی از ما سرزده است؟ حضرت فرمود: چون شما ادعای بسیار بزرگی کردید، و اظهار داشتید که شیعه حضرت امیرالمومنین امام علی ابن ابیطالب(ع) هستید. وای بر حال شما، آیا معنای ادعای خود را فهمیدهاید؟ و سپس افزود: شیعه حضرت علی(ع) همانند: امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد، عمار یاسر و محمد ابن ابکر هستند که در انجام اوامر و دستورات امام علی(ع) از هیچ نوع تلاش و فداکاری دریغ نورزیدند، ولی شما بسیاری از اعمال و کردارتان مخالف آن حضرت میباشد، و در انجام بسیاری از واجبات الهی کوتاهی میکنید و نسبت به حقوق دوستان خود بیاعتنا و بیتوجه هستید، و در مواردی که نباید تقیه کنید، تقیه انجام میدهید، و با این عملکرد مدعی هستید که شیعه امیرالمومنین امام علی(ع) میباشید، شما اگر میگفتید که از دوستان و علاقهمندان آن حضرت و از مخالفین دشمنانش هستیم، شما را میپذیرفتم و این همه دردسر و مشکلات را متحمل نمیشدید. شما منزلت و مرتبهای بسیار عظیم و شریف را مدعی شدید که چنانچه در گفتار و کردارتان صادق نباشید به هلاکت خواهید افتاد، مگر آنکه مورد عنایت و رحمت پروردگارتان قرار گیرید، و لطف خداوند شامل حالتان بشود. آنها اظهار داشتند: یا ابن رسولالله! ما از آنچه ادعا کرده و گفتهایم، پوزش میخواهیم و مغفرت میطلبیم، و آنچه را که شما فرمودید، ما نیز بر آن عقیده هستیم و هماکنون اعلام میداریم که ما از دوستان و علاقهمندان شما اهلبیت عصمت و طهارت(ع) میباشیم و مخالف دشمنان شما بوده و خواهیم بود. در این هنگام امام رضا(ع) فرمود: اکنون خوش آمدید، شما برادران من هستید و پس آن جماعت را بسیار مورد لطف و عنایت خویش قرار داد و از دربان پرسید: این جماعت چند مرتبه آمدند و خواستند که وارد منزل شوندو مانع ورود ایشان شدی؟ دربان گفت: 60 مرتبه. اما رضا(ع) فرمود: باید جبران گردد. شصت مرتبه بر آنها وارد میشوی و سلام مرا به آنها میرسانی، چون که توبه آنها قبول شد و مستحق تعظیم و احترام گشتند، و اکنون وظیفه ما است که در رفع مشکلات آنها و خانوادههایشان همت گماریم. و بعد از آن حضرت دستور داد تا مقدار قابل توجهی خیرات و مبرات به آنها کمک شود.(احتجاج طبرسی، ج2، ص459)