1177 - روش ائمه در احتجاج با مخالفین فکری(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۲/۰۴/۰۹
پرسش:سیره ائمه معصومین(ع) در برخورد با ملحدین و مخالفین فکری اسلام چگونه بود؟
پاسخ:قدرت دفاع منطقی اسلام از خود اسلام و آموزههای وحیانی آن از آنجا که از جامعیت لازم و پشتوانه عقلی و منطقی برخوردار است همواره در برابر مخالفین فکری خود، با روش منطقی و استدلالی احتجاج کرده و همیشه پیروز میدان نبرد فکری و اندیشهای بوده است و شعارش به مخالفین فکری اسلام این بوده «قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین» (ای پیامبر! به مخالفین) بگو! اگر راست میگویید برهان و استدلال خود را ارائه دهید(بقره- 111) و حتی در برخی آیات مخالفین قرآن را دعوت به تحدی(مبارزهطلبی) کرده که اگر میتوانید و ادعا میکنید که این قرآن از طرف خدا نیست، حداقل یک سوره مثل قرآن را بیاورید! «فاتوا بسورهًْ مثله». (بقره- 23)
بنابراین اسلام به منطق عقلانی و قدرت دفاعی خود اطمینان کامل دارد و از مواجهه علمی و منطقی با مخالفین فکری خود هراسی ندارد و برای آنها هیچگونه محدودیتی در ابراز نظر و آزادی بیان ایجاد نمیکند.
نمونههای عینی رفتار ائمه(ع) با مخالفین
1- امام علی(ع) در زمان خلافت مبارک خود، مکرر این جمله را میفرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی» هر سؤالی دارید از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید. نقل شده یک مرتبه شخصی از پای منبر بلند شد و با جسارت تمام گفت: ای مدعی جاهل! وای کسی که نفهمیده حرف میزنی! من سؤال میکنم و تو جواب بده! اصحاب امام علی(ع) در مسجد با ناراحتی بهپاخاستند تا او را با خشم و غضب ادبش کنند! حضرت فرمود: بنشینید! این شخص از من سؤال دارد و جواب میخواهد. شما خشم گرفتید و غضب کردید و میخواهید خشونت به خرج دهید. با عصبانیت نمیشود دین خدا را اقامه کرد و برهان خدا ظاهر نمیشود، بعد رو کرد به آن مرد و فرمود: «اسئل بکل لسانک و ما فی جوانحک» بپرس با تمام زبانت و هرچه در درون دل خود داری بگو! پس از چند سؤال و پاسخ منطقی حضرت، یک مرتبه آن شخص گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسولالله» (آزادی انسان، شهید مطهری(ره)، بینش مطهر، ص 44) امام علی(ع) در زمان خلافت شیخین مخصوصا زیاد به مسجد میرفت و در بیان علت این کار میفرمود: برای اینکه آوازه اسلام در جهان بلند شده و از اطراف و اکناف مردم دانشمند میآیند و سؤالاتی دارند، باید کسی به آنها جواب بدهد. گاهی هم اصحاب خاص خودش مانند ابوذر و سلمان را میفرستاد و به آنها میفرمود: بروید در مسجد مراقب باشید اگر افرادی پیدا شدند که راجع به اسلام سؤالاتی داشتند، مبادا کسی باشد که نتواند جواب آنها را به صورت منطقی بدهد و بخواهد با عنف آنها را رد کند.(همان، ص 45)
2- توحید «مفضل ابن عمر» یکی از اصحاب امام صادق(ع) که دروس توحیدی امام صادق(ع) به مفضل برای پاسخگویی و مواجهه علمی با مادیگرایان زمان خودش بود که آنها در مسجد با مفضل و امام صادق(ع) احتجاج میکردند.
3- «ابن ابیالعوجاء» که یکی از بزرگان ملحدین و منکرین خدا بود. در فصل حج به بیتالله الحرام میرفت و با رفقای زندیق (کافر) خود حلقهای را تشکیل میداد و با هم مباحثه و گفتوگو میکردند، و همانجا از امام صادق(ع) پرسشهایی را درباره مباحث توحیدی میپرسیدند و حضرت با روی خوش به آنها جواب میداد.
4- مباحثات و احتجاجات حضرت رضا(ع) با مامون و فرقهها و نحلههای مختلف فکری یکی از ارزندهترین دستاوردهای علمی تشیع است. دولت هارون و مامون از مقتدرترین دولتهای بنیعباس در زمان خودشان بودند. در آن زمان فرقههای مختلف متکلمین با اذن دولت هارون میآمدند و با یکدیگر گفتوگو و مناظره میکردند. مجموعه این مباحثات و گفتوگوها در کتابهای حدیثی ما شامل: احتجاج طبرسی، احتجاجات بحارالانوار در یک جلد آمده است.
شاخص زنده بودن دین
یکی از مهمترین شاخصهای زنده بودن دین این است که بتواند در برابر انتقادات، شبهات و سؤالات گوناگونی که علیه آن دین مطرح میشود، با روش عقلانی و منطقی پاسخ بدهد. دین اسلام برای اثبات مدعای خود که «الاسلام یعلوا ولایعلی علیه» به افکار مخالف خود آزادی بیان داده تا بتوانند براهین و استدلالهای خود را در برابر اسلام مطرح کنند و متقابلا دانشمندان مسلمان و صاحبنظران پاسخهای آنها را با تأسی به سیره پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به شکل علمی و منطقی ارائه دهند، این گونه است که عظمت اسلام و دین ختمی مرتبت تا روز قیامت به عنوان حجت تام برای بندگان خواهد بود. نگرانی ما باید از این جهت باشد که علما و صاحبنظران و اصحاب فکر و اندیشه در برابر انتقادات، شبهات و سؤالات مخالفین لب فرو بندند و درصدد پاسخگویی و دفاع از کیانی اسلام ناب برنیایند، و اینجا است که شاخص زنده بودن دین زیر سؤال میرود!