۹ - سید یاسر جبرائیلی: مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - قانون اساسی اسلامی لازمه نظام دینی ۱۴۰۲/۰۴/۰۹
مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۹
قانون اساسی اسلامی لازمه نظام دینی
۱۴۰۲/۰۴/۰۹
سید یاسر جبرائیلی
تأکید امام بر تصفیه قانون اساسی به این دلیل بود که بلاتردید، بدون تحوّل بنیادین در قانون اساسی کشور، شاید در نتیجه انقلاب، تغییراتی سطحی در نوع حکمرانی و حتّی عنوان نظام سیاسی ایران بهوجود میآمد، امّا حکومت اسلامی موردنظر امام و امّت که ارکان آن برمبنای اسلام ایجاد شده و کارکرد اسلامی داشته باشند، شکل نمیگرفت؛ این بود که از نظر امام(قدّسسرّه) تغییر قانون اساسی، یکی از مهمترین و ضروریترین گامهای استقرار حکومت اسلامی بهشمار میرفت.
طیّ ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، بحثهای متعدّدی درباره سرنوشت قانون اساسی موجود شکل گرفته بود. در یکسو، ارتشبد غلامرضا ازهاری نخستوزیر رژیم پهلوی قرار داشت که پس از روی کار آمدن در آبانماه 57، در راستای آخرین تلاشهای رژیم برای بقا در برابر موج اسلامخواهی ملّت، اعلام کرد تصمیم دارد قانون اساسی را با شریعت اسلام متناسب و تعدیل کند. حضرت امام(قدّسسرّه) امّا با واکنش هوشمندانه خود این توطئه رژیم برای متوقّف ساختن انقلاب اسلامی را خنثی کرده و فرمودند اگر راست میگویند، اوّل چیزی که در قانون اساسی مخالف اسلام است، سلطنت شاه و اصل رژیم سلطنتی است.1 در دیگر سو،
برخی شخصیّتها و تشکّلهای سیاسی و مذهبی نیز بودند که انجام برخی اصلاحات در چهارچوب نظام سلطنتی و قانون اساسی مشروطه را مطرح میکردند و قائل به تحوّل بنیادین در نظام سیاسی نبودند. میتوان گفت پیشروهای این دیدگاه، جبهه ملّی، نهضت آزادی و آیتالله سیّدکاظم شریعتمداری بودند که بر اساس اسناد ساواک، رژیم نیز دستور داده بود مواضع آنان، برای گسترش اختلاف در میان نهضت، برجسته و تقویت شود.2 حضرت امام(قدّسسرّه) به مقابله با این دیدگاه انحرافی نیز برخاستند و مطرح شدن آن را در شرایط اوجگیری نهضت، خیانت به انقلاب، عامل دلسردی مردم، توقّف نهضت و قرار دادن فرصتی در اختیار سردمداران پهلوی برای تجدید قوا و قلع و قمع نیروهای انقلاب خواندند.3
در کنار نفی دیدگاههایی که بهنوعی حفظ وضع موجود را دنبال میکردند، در بعد ایجابی میتوان گفت اقدامات حضرت امام(قدّسسرّه) در رابطه با تأسیس نظام سیاسی جدید، از اواخر آذرماه 1357 آغاز شد. نوزدهم و بیستم آذرماه 1357 یعنی ایّام تاسوعا و عاشورای حسینی(علیهالسّلام) که یکی از مهمترین مقاطع انقلاب بود، میلیونها نفر در سراسر ایران به خیابانها ریختند و طیّ قطعنامهای هفده مادّهای، ضمن تأیید رهبری بلامنازع امام خمینی(قدّسسرّه)، برکناری شاه، برچیده شدن بساط سلطنت و استقرار حکومت عدل اسلامی را خواستار شدند. امام(قدّسسرّه) این تظاهرات عظیم را یک رفراندوم زنده توصیف کرده و فرمودند: «رفراندومی که در دیروز و امروز شد و قطعنامههایى که صادر شد به همه دنیا ثابت کرد که شاه ساقط است.»4، «تمام ملّت رأى دادند که شاه نباید باشد و باید دنیا این معنى را بداند که شاه بههیچوجه دیگر قانونیّت ندارد؛ قبلاً هم نداشت ولى ملّت دیروز و امروز اعلام کردند، اعلام عمومى کردند که شاه باید برود و شاه را نمیخواهند.»5 از آن تاریخ به بعد بود که امام(قدّسسرّه) رسماً دست به اقدامات تأسیسی در رابطه با نظام سیاسی جدید زدند. حضرت امام(قدّسسرّه) که هنوز در تبعید بودند، دکتر حسن حبیبی را مأمور تهیّه پیشنویسی برای قانون اساسی جدید کردند.
22 دیماه 57 یعنی حدود 20 روز قبل از عزیمت به ایران نیز «به موجب حقّ شرعی و بر اساس رأی اعتماد اکثریّت قاطع مردم ایران»6 فرمان تشکیل «شورای انقلاب اسلامی» را صادر و اختیارات حکومتی را بهطور موقّت به این شورا دادند تا در خلأ نهادهای حاکمیّتی پس از سرنگونی رژیم، امور را اداره کرده و زمینه را برای تدوین و تصویب قانون اساسی جدید فراهم کند. ازجمله وظایف این شورا تأسیس یک دولت موقّت و انتقالی برای انجام مأموریّتهای مرتبط با تغییر نظام سیاسی به جمهوری اسلامی بود که امور مرتبط با قانون اساسی جدید نیز به آن محوّل میشد. امّا این فرآیند، به سهولت و سادگی انجام نشد و نظام اسلامی که خواسته امّت و امام بود، هم در شکل و هم در محتوا، با موانع و مخالفتهای جدّی از سوی برخی نخبگان لیبرال مواجه شد.
پانوشتها:
1- صحیفه امام خمینی، ج 5، ص 145
2- در این رابطه سند شماره 299 لانه جاسوسی بسیار قابلتأمّل است: سرّی - انتشار محدود 11 دسامبر 1978-20 آذر 1357
از: سفارت آمریکا، تهران- 12095
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی.سی موضوع: تظاهرات عاشورا - شواهد اوّلیّه
یک - تظاهرات صلحآمیزی که در تاریخ 10 دسامبر در تهران صورت گرفت، توسّـط رهبـران مذهبی و نمایندگان بازار تدارک دیده شده بود.
در هر حال ترتیبات لازم برای سازماندهی این تظاهرات و کسب تفاهم با مأمورین امنیّتی دولت ایران توسّط نماینـدگان جبهـه ملّـی صـورت گرفت. در جریان تظاهرات، کریم سنجابی، رهبر جبهه ملّی، مورد توجّه واقـع شـد و از طـرف مردم استقبال خوبی از وی به عمل آمد.
دو - اردشیر زاهدی که مذاکرهکننده اصلی دولت برای برنامه راهپیمایی بـود، در غـروب آن روز به من گفت که: تعدادی از افراد ما نیز در این تظاهرات شرکت کردند و سعی نمودند که آن را بهسوی اعتدال سوق دهند. وی همچنین متذکّر شد که «عدّهای از میانهروهـا» بـهجـای عکس خمینی، عکس شریعتمداری را حمل میکردند.
سه - تمام اینها نشاندهنده همکاری بین دولت و رهبران میانهرو مـیباشـد تـا بـدین ترتیب رهبران سیاسی میانهرو به هزینه خمینی کسب وجهه کنند. برای شاه چنانکه متعاقباً بخواهد بـا جبهه ملّی بهعنوان طرف اصلی برای تشکیل یک دولت ائتلافی مذاکره کند، این تاکتیک خوبی است. پیش از این سناتور مصباحزاده در بحث درباره ضعف سیاسی جبهه ملّی به ما گفته بـود درصورتیکه خواسته شود، نشریّات کیهان میتوانند در عرض چند هفته از اینها قهرمان ملّـی بسازند. موقعی که چند روز پیش من او را برای آخرین بار دیدم، بـه مـن گفـت که: درصـدد است بعد از عاشورا دست به انتشار چیزی شبیه روزنامه بزند.
چهار - بهطور خلاصه به نظر میرسد که اقداماتی در جریان است تا از طریق بـازی بـا افکار عمومی، جبهه ملّی با زیرکی، رهبریّت مخالفین را از دست خمینـی بیرون آورد. شـاه همیشه استدلال کرده است که وی میتواند با جبهه ملّی در مورد تشکیل یک سلطنت مبتنی بر قـانون اساسی مذاکره کند ولی با خمینی هرگز....
سولیوان
3- صحیفه امام خمینی، ج 4، ص 128، 2/8/1357 و ج 6، ص ۳۳۳، 15/12/1357
4- همان، ص 211، 20/9/1357
5- همان، ص 203، 20/9/1357
6- همان، ص 426