1185 - عوامل تشکیلدهنده نهضت امام حسین(ع) (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۲/۰۵/۰۲
عوامل تشکیلدهنده نهضت امام حسین(ع)(1)
(پرسش و پاسخ)
پرسش:نهضت امام حسین(ع) از چه عوامل و مولفههایی تشکیل شده و از میان آنها کدام عامل نقش برتر و تعیینکنندهتری داشته است؟
پاسخ:چند علتی بودن پدیدههای اجتماعی
پیدایش پدیدههای اجتماعی، هیچگاه تک علتی نیستند، بلکه مجموعه عواملی هستند که همزمان در پیدایش یک پدیده اجتماعی دخیل و موثرند. طبیعی است که همه این عوامل به یک اندازه تاثیرگذار نیستند و هر کدام متناسب با وزانت، جایگاه و اهمیت خود، نقش و تاثیرگذاری مختلفی را به عهده خواهند داشت. در نهضت امام حسین(ع) هم ما تنها یک عامل را برای ایجاد این نهضت و شروع و پایان آن نمیتوانیم در نظر بگیریم چرا که این نهضت چند علتی و چند ماهیتی است و باید همه علل و عوامل موثر در این نهضت را مورد واکاری و تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
عوامل اصلی تشکیلدهنده نهضت امام حسین(ع)
1- نفی بیعت با یزید (ماهیت دفاعی)
اولین عاملی که در نهضت امام حسین (ع) دخیل و موثر بود، تقاضای بیعت است. معاویه قبل از مردنش میخواهد جانشینی یزید را برای خودش مسلم کند، میآید در مدینه و میخواهد از امام حسین(ع) بیعت بگیرد. آنجا موفق نمیشود. بعد از مردنش یزید میخواهد از امام حسین(ع) بیعت بگیرد، اما حضرت با یزید هم بیعت نمیکند، زیرا بیعت یعنی امضا کردن و صحه گذاشتن نه تنها روی خلافت شخص یزید، بلکه همچنین روی سنتی که معاویه پایهگذاری کرده است که خلیفه پیشین خلیفه بعدی را تعیین کند. بنابراین نفی بیعت با یزید ماهیت دفاعی و عکس العملی دارد، آن هم عکسالعملی منفی در مقابل یک تقاضای نامشروع و نهراسیدن از همه عواقب آن اعم از تهدید و یا شهادت در این راه.
2- دعوت مردم کوفه (ماهیت تعاون و همکاری)
عامل دعوت مردم کوفه و واکنش مثبت امام حسین(ع) باز هم ماهیت عکسالعملی دارد، اما این بار بر خلاف عامل نفی بیعت با یزید، عکسالعمل مثبت و ایجابی دارد. ماهیت عمل امام حسین(ع) درپاسخ مثبت به دعوت مردم کوفه، ماهیت تعاون است، یعنی مسلمانانی قیام کردهاند، امام باید به کمک آنها بشتابد. اینجا دیگر عکسالعمل امام، ماهیت منفی و تقوا ندارد، بلکه ماهیت مثبت نسبت به دعوت حدود هجده هزار نامه و حدود صدهزار امضا دارد. در واقع اینجا پاسخ و عکسالعمل مثبت امام حسین(ع) نوعی اتمام حجت با دعوتکنندگان است که مسئولیت عواقب کار را متوجه خودشان میکند. یعنی تا وقتی که دعوتکنندگان ثابت قدم در مسیر امام حسین(ع) باشند، آن حضرت در کنار آنها خواهد بود، اما اگر عقبنشینی کرده و در جا زدند، امام حسین(ع) هم دیگر وظیفهای در مقابل آنها ندارد.
تقدم امتناع از بیعت بر دعوت مردم کوفه
مسئله تقاضای بیعت از امام حسین(ع) و امتناع از آن بر دعوت مردم کوفه از امام حسین(ع) تقدم زمانی دارد. معاویه قبل از مرگش تلاش کرد تا در مدینه از امام حسین(ع) بیعت بگیرد و بعد از مرگش از همان روز اول تلاش کردند از امام حسین(ع) بیعت بگیرند. پیکی که خبر مرگ معاویه را به والی مدینه رساند نامهای از یزید را همراه خودش داشت که به والی مدینه نشان داد و آن این بود که: «خذالحسین بالبیعه اخذاً شدیداً» از حسینابن علی(ع) به شدت هر طور که هست بیعت بگیر! شاید هنوز کوفه خبردار نشده بود که معاویه مرده است. در بیست و هفتم رجب امام حسین(ع) از مدینه حرکت کرد و در سوم شعبان به مکه رسید. دعوت مردم کوفه در پانزدهم رمضان به امام حسین(ع) رسید، یعنی بعد از اینکه یک ماه و نیم از تقاضای بیعت و امتناع امام گذشته بود، و بعد از اینکه بیش از چهل روز بود که امام در مکه اقامت کرده بود. بنابراین امام حسین(ع) این طور نبود که بعد از دعوت کوفیان، بیعت با یزید را نفی کرد، بلکه امتناع آن حضرت از بیعت با یزدید قبل از دعوت کوفیان و حضرت فرمود: من بیعت نمیکنم، ولو در همه روی زمین ماوی و ملجای برای من باقی نماند یعنی اگر تمام اقطار روی کره زمین را بر روی من ببندند، که یک نقطه برای زندگی من وجود نداشته باشد، باز هم بیعت نمیکنم.
ادامه دارد
عوامل تشکیلدهنده نهضت امام حسین(ع)(2)
(پرسش و پاسخ)
پرسش: نهضت امام حسین(ع) از چه عوامل و مؤلفههایی تشکیل شده، و از میان آنها کدام عامل نقش برتر تعیینکنندهتری داشته است؟
پاسخ:در بخش نخست پاسخ به این سؤال به مباحثی همچون: چند علتی بودن پدیدههای اجتماعی، عوامل اصلی تشکیلدهنده نهضت امام حسین(ع) شامل: 1- نفی بیعت با یزید (ماهیت دفاعی) 2- دعوت مردم کوفه (ماهیت تعاون) و تقدم امتناع از بیعت بر دعوت مردم کوفه پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
3- امر به معروف و نهی از منکر (ماهیت انقلابی)
از روز اولی که امام حسین(ع) از مدینه حرکت کرد، با این شعار حرکت کرد. مسئله این نبود که چون از من بیعت میخواهند و من نمیپذیرم، قیام میکنم، بلکه هدف اصلی امام حسین(ع) این بود که اگر بیعت هم نخواهند، من به حکم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر، باید قیام کنم، و نیز مسئله این نبود که چون مردم کوفه از من دعوت کردهاند قیام میکنم، بلکه مسئله این بود که دنیای اسلام را منکرات فراگرفته است، و من به حکم وظیفه دینی، و مسئولین شرعی و الهی خود قیام میکنم. در عامل اول، امام حسین(ع) مدافع است. به او میگویند: بیعت کن، میگوید: نمیکنم از خودش دفاع میکند. در عامل دوم، امام حسین(ع) متعاون و یاریکننده است، او را به همکاری دعوت کردهاند، جواب مثبت داده است. در عامل سوم، امام حسین(ع) مهاجم است. در اینجا او به حکومت وقت هجوم کرده است. به حسب این عامل امام حسین(ع) یک مرد انقلابی است، یک ثائر است میخواهد انقلاب کند. یکی از اشتباهاتی که نویسنده کتاب شهید جاوید در اینجا کرده است، این است که برای عامل دعوت مردم کوفه، جایگاه و ارزش بیش از حد قائل شده است. گویی خیال کرده که عامل اصلی و اساسی این است، که البته این یک اجتهاد و استنباط اشتباه است! در میان این عوامل سهگانه اتفاقا کوچکترین آنها از نظر تاثیرگذاری، عامل دعوت مردم کوفه است، زیرا اگر عامل اساسی این میبود، آن وقتی که به امام خبر رسید که زمینه کوفه دیگر منتفی است، امام باید دست از آن حرفهای دیگرش هم برمیداشت. اتفاقا قضیه برعکس است. داغترین خطبههای امام حسین(ع) و پرهیجانترین و شورانگیزترین آنها بعد از شکست کوفه است.
اینجاست که نشان میدهد امام حسین(ع)تا چه اندازه روی عامل امر به معروف و نهی از منکر تکیه دارد، و اوست که به این دولت و حکومت فاسد هجوم آورده است. روزی که از مدینه حرکت کرد در آن وصیتنامه به برادرش محمدابن حنفیه مینویسد: مردم دنیا بدانند که من یک آدم جاهطلب، مقامطلب، اخلالگر، مفسد و ظالم نیستم، من چنین هدفهایی ندارم. قیام و خروج کردم برای اینکه میخواهم امت جد خودم را اصلاح کنم و امر به معروف و نهی از منکر بکنم و به سیره جدم و پدرم عمل کنم. (مقتلالحسین، ص 156)
باارزشترین و تاثیرگذارترین عامل نهضت حسینی
هر عاملی یک درجه معینی از ارزش را دارا است و به این نهضت به همان درجه ارزش میدهد. عامل دعوت مردم کوفه سیار ارزش دارد، ولی از این بیشتر عامل تقاضای بیعت و امتناع امام حسین(ع) و حاضر به کشته شدن و بیعت نکردن ارزش دارد. عامل سوم که عامل امر به معروف و نهی از منکر است، از این هم ارزش بیشتری دارد. بنا بر این عامل سوم ارزش بیشتری به نهضت حسینی داده است.
ارزشدهی متقابل
ارزشهای وحیانی و دینی بر روی یکدیگر تاثیر و تاثر متقابل دارند. در نهضت امام حسین(ع) هر سه عامل دخیل در نهضت حسینی به این نهضت ارزش داد، به ویژه عامل امر به معروف و نهی از منکر، ولی گاهی آن کسی که این ارزش به او تعلق دارد، یک وضعی پیدا میکند که به این ارزش، ارزش میدهد، همچنان که آن ارزش او را صاحب ارزش میکند، او هم شأن این ارزش را بالا میبرد. صعصعه ابن صوحان عبدی در مورد خلافت امام علی(ع) میگوید: زینت الخلافه و ما زانتک، و رفعتها و ما رفعتک، و هی الیک احوج منک الیها» ای علی! تو که خلیفه شدی، خلافت به تو زینت نداد، تو به خلافت زینت بخشیدی، خلافت تو را بالا نبرد، تو که خلیفه شدی مقام خلافت را بالا بردی، علی! خلافت به تو بیشتر احتیاج داشت تا توبه خلافت (تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 179) آری امام حسین(ع) هم در نهضت الهی خود به امر به معروف و نهی از منکر ارزش بخشید و جایگاه آن را به حد اعلای خود از نظر تاثیرگذاری و ارزش رساند.