به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 10,027
بازدید دیروز: 18,995
بازدید هفته: 70,775
بازدید ماه: 70,775
بازدید کل: 25,057,703
افراد آنلاین: 27
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۰۶ دی ۱٤۰۳
Thursday , 26 December 2024
الخميس ، ۲٤ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۱۰۵۹ - محسن عباسی‌ولدی: زیـان‌ هـای رواج دروغ در روابـط زناشویی ۱۴۰۲/۰۵/۱۸
زیـان‌ هـای رواج دروغ در روابـط زناشویی 
   ۱۴۰۲/۰۵/۱۸
محسن عباسی ولدی - انتشارات آیین فطرت
 
محسن عباسی‌ولدی
یکی از اصلی‌ترین پایه‌های زند‌گی مشترک، اعتماد متقابل است. اعتماد متقابل، یعنی اینکه زن و شوهر در رفتار و گفتار، نسبت به هم شکّ و تردید نداشته باشند. اگر اعتماد میان زن و شوهر از بین برود، تمام رفتارها و گفتارهای آن دو‌ برای هم معنادار می‌شود. در این صورت، آرامش از این زندگی رَخت بر خواهد بست.
***
اصلی‌ترین عاملی که می‌تواند اعتماد متقابل را از بین ببرد، دروغ است. امیر‌مؤمنان علی(ع) فرمود: «کسی که به دروغ‌گویی شناخته شود، اعتماد به او کم می‌شود»(۱) وقتی اعتماد از بین رفت، همسر تمام حرف‌های انسان را با یک گوش می‌شنود و تمام رفتارهای انسان را با یک چشم می‌بیند. بنابراین، صداقت چنین شخصی بی‌مشتری خواهد شد.
مولای متقیان علی(ع) فرمود: «کسی که به دروغگویی شناخته شود، حرف راستش هم پذیرفته نمی‌شود»(۲)
گاه این بی‌اعتمادی تا ‌اندازه‌ای پیش می‌رود که فرد با دلایل محکم هم نمی‌تواند اعتماد همسر را به خود جلب کند؛ زیرا دروغ‌های زیاد، او را یک دروغگوی تمام عیار معرّفی کرده است.
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «کسی که زیاد دروغ می‌‌گوید، در گفتارش مورد اتّهام است، هر چند دلیل مدّعایش محکم باشد و راست بگوید»(۳) این‌گونه می‌شود که زندگی برای فرد دروغگو، بی‌معنا خواهد شد.
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «دروغگو و مرده، یکسانند؛ چرا که برتری زنده بر مُرده به سبب اعتماد به اوست. پس هرگاه به گفته‌ او اعتماد نشود، حیاتش از بین رفته است»(۴)
رسول خدا(ص) فرمود: «همانا دروغ، دری از درهای نفاق است»(۵) از آن‌جا که دروغ، یکی از نشانه‌های نفاق و دورویی است، رفتارهای محبّت‌آمیز و محترمانه هم که آب حیات هر زندگی‌ای است، کارکرد خود را از دست می‌دهد؛ چون همسرِ فرد دروغگو، محبّت و احترام او را غیر واقعی می‌پندارد. البتّه شاید برخی بگویند اگر چه ما تا به حال چند بار دروغ گفته‌ایم؛ امّا دورویی در فرهنگ زندگی ما جایگاهی ندارد. در پاسخ به این افراد باید گفت: اوّلاً همان طور که گفته شد، خود دروغ، نوعی دورویی است. ثانیاً اگر انسان از دروغ ـ که نفاقِ گفتاری است ـ دست بر ندارد، عاقبت به نفاق باطنی هم مبتلا خواهد شد. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «دروغ، به نفاق می‌انجامد»(۶)
یکی از دلایل مخرّب بودن دروغ، آن است که همسر فرد دروغگو احساس می‌‌کند مورد خیانت واقع شده است؛ زیرا دروغ، نوعی خیانت است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «صداقت، امانتداری؛ و دروغ، خیانت است»(۷) ناگفته پیداست که احساس خیانت تا چه‌اندازه می‌تواند رابطه‌ زن و شوهر را آسیب‌پذیر و متزلزل کند. صداقت، اگر چه در برخی از موارد، پُرهزینه است، امّا مایه‌ نجات انسان است؛ امّا دروغ، نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه پایه‌های زندگی را خُرد می‌کند. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «صداقت، مایه‌ اصلاح همه چیز و دروغ، مایه‌ فاسد شدن همه چیز است»(۸) 
برخی برای اینکه از کنار مشکلی به راحتی عبور کنند، دروغ می‌گویند. این‌ها از هزینه‌های صداقت می‌ترسند؛ در حالی که حتّی اگر دروغ بتواند مشکلی را حل نماید، به دنبال خود، چند مشکل جدید تولید می‌کند. 
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «صداقت، تو را نجات می‌دهد؛ هر چند از آن بترسی»(۹) باز هم ‌ایشان فرمود: «دروغ، تو را نابود می‌کند؛ اگر چه با وجود آن، احساس امنیّت کنی»(۱۰) اگر انسان بخواهد برای هر کدام از مشکلات جدید، یک دروغ بگوید، اوّلاً مجبور است انبوهی از دروغ‌های هماهنگ را تولید کند و ثانیاً سرانجام، رسوا و روسیاه خواهد شد. رسول خدا(صلی‌الله علیه و‌آله)فرمود: «ای علی! از دروغ بپرهیز که دروغ، روسیاهی می‌آورَد»(۱۱) دروغگو، فراموشکار است. امام صادق(ع) فرمود: «فراموشی، از کمک‌های خداوند به دروغگویان است»(۱۲) این فراموشکاری قدرت هماهنگی میان دروغ‌های خود را نخواهد داشت. رسوایی و روسیاهی دروغگو نیز او را پشیمان خواهد کرد؛ امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «عاقبت دروغگویی، پشیمانی است»(۱۳) امّا چه خوب است که این پشیمانی، زمانی اتّفاق بیفتد که برای شخص، فایده‌ای داشته باشد!
از نگاه روایات، زشتی برخی از گناهان به ‌اندازه‌ای است که امکان ندارد مؤمنی آن را انجام دهد. یکی از این گناهان، دروغ است. امام رضا(ع) فرمود: «از رسول خدا(ص) پرسیدند: آیا مؤمن، ترسو هم می‌شود؟ فرمود: «آری». پرسیده شد: آیا بخیل هم می‌شود؟ پاسخ داد: «آری». پرسیده شد: آیا دروغگو هم می‌شود؟ فرمود: «خیر».(۱۴) دروغ پست‌ترینِ صفات زشت، معرّفی شده است. امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «خود را از دروغ نگاه دارید؛ چرا که دروغ گفتن، پست‌ترین خوی‌هاست»(۱۵) پرهیز از دروغ، از نشانه‌های انسان عاقل است. امام‌کاظم(ع) به یکی از یارانش به نام هشام فرمود: «ای هشام! انسان عاقل، دروغ نمی‌گوید؛ حتّی اگر منفعت او در گرو دروغ باشد».(۱۶) از ایمان و عقل که بگذریم، باید گفت: انسانیّت، با دروغ در تضاد است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «دروغ و انسانیّت با هم جمع نمی‌شوند»(۱۷) 
امام صادق(ع) نیز فرمود:«انسانیّتی برای انسان دروغگو نیست»(۱۸) و از آن‌سو، رابطه‌ تنگاتنگی با صداقت دارد. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:«ارزش مرد، به‌اندازه‌ همّت او و صداقتش به ‌اندازه‌ انسانیّت اوست.»(۱۹)
ترسِ از تبعات راستگویی را فقط با ایمان به خدا می‌توان از بین بُرد؛ چرا که طبق وعده‌ صریح روایات، خداوند با راستگویان است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:«راستگو باشید که خداوند با کسی ‌است که صداقت دارد»(۲۰) هر‌اندازه ایمان انسان به خداوند بیشتر باشد، انگیزه‌ او برای راستگویی بیشتر خواهد بود؛ حتّی اگر به ضرر او باشد. امیر مؤمنان علی(ع) فرمود:«ایمان، آن است که راستی را اگر چه به زیانت باشد، بر دروغ، اگر چه به سودت باشد، ترجیح دهی» (۲۱)
آثار دروغ
بهتر است در این‌جا به برخی از آثار شوم دروغگویی بپردازیم تا از رهگذر آن، انگیزه‌ کافی برای پرهیز از دروغ پیدا کنیم. در معارف اسلامی، علاوه ‌بر آنچه پیش از این آمد، آثاری برای دروغ برشمرده شده که عبارتند از:
الف) از بین رفتن شخصیّت و احترام
همان‌طور که صداقت، موجب عزّت انسان می‌شود، امام صادق(ع) فرمود:«صداقت، [مایه‌] عزّت است»(۲۲) خدشه‌دار شدن آن نیز ابهّت و اقتدار او را لگد‌مال نموده، زمینه‌‌خواری انسان را فراهم می‌کند. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:«راستگو، در آستانه‌ نجات و بزرگواری است و دروغگو، در لبه‌ پرتگاه و خواری است»(۲۳) ایشان در حدیث دیگری فرمود: «راستگو، محترم و ارجمند است و دروغگو، خوار و ذلیل»(۲۴) 
شکسته شدن دیوار احترام در محیط خانواده، بنیان‌ زندگی را به شدّت سست و لرزان خواهد کرد. البتّه دروغ، شخصیّت انسان را تنها در برابر مردم از بین نمی‌برد؛ بلکه انسان را در مقابل خداوند و فرشتگان الهی نیز خوار می‌کند. 
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «دروغگو، با دروغ خویش، سه چیز به دست می‌آورد: خشم خداوند، تحقیر شدن از سوی مردم و دشمنیِ فرشتگان»(۲۵)
ب) از بین رفتن طعم ایمان
برخی از کارها موجب می‌شود طعم ایمان و معنویّت، از کام دل انسان رخت ببندد که یکی از آنها دروغ است. 
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:«بنده، طعم ایمان را نخواهد چشید، مگر آنکه دروغ جدّی و شوخی [بیجا[ را ترک کند»(۲۶) امام باقر(ع) نیز فرمود: «دروغ، مایه‌ تخریب ایمان است»(۲۷)
ج) انحراف از مسیر حق
دروغگو، در دروغ، متوقّف نخواهد شد؛ بلکه دروغ، او را به انحراف از مسیر حق می‌کشاند. رسول خدا(ص) فرمود: «از دروغ بپرهیزید که دروغ، انسان را به سوی انحراف از حق می‌راند و انحراف از حق نیز [انسان را] به سوی آتش [دوزخ] می‌کشاند»(۲۸) و به صفات زشت دیگری مبتلا خواهد کرد. 
امام باقر(ع) فرمود: «خداوند برای شر، قفل‌هایی قرار داده و برای این قفل‌ها، کلیدهایی. کلید همه‌ی قفل‌ها، شراب است؛ امّا دروغ، از شراب نیز بدتر است»(۲۹)‌ نفاق، یکی از این رذایل است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:«دروغ، به نفاق می‌انجامد»(۳۰)
د) فقـر
بدون توجّه به سنّت‌های حاکم بر هستی، نمی‌توان زندگی کرد. عالَم بر اساس سنّت‌ها اداره می‌شود؛ سنّت‌هایی که قابل تغییر هم نیستند. «و هرگز براى سنّت خدا، تبدیلى نمى‏یابى و هرگز براى سنّت خدا، دگرگونى‌ای نخواهى یافت».(۳۱) یکی از سنّت‌های معنوی، اثر اعمال در زندگی است. این آثار، غیر از نتایج عمل ما در صحنه‌ قیامت است. علاوه‌ بر عقوبت و پاداشی که در قیامت بر اثر اعمال خویش خواهیم دید، رفتار و گفتار ما در همین دنیا نیز نتایجی را به دنبال خواهد داشت. دروغ هم از جمله‌ همین اعمال است که یکی از آثار دنیایی آن، فقر است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «عادت به دروغ، موجب فقر است» (۳۲)
سه تذکّر مهم:
الف) راستگویی به معنای بیان همه‌ حقایق نیست
اگرچه دروغ گفتن حرام است؛ امّا این، بدان معنا نیست که گفتن سخنان راست، همیشه لازم باشد. من نباید وقتی لب به سخن می‌گشایم، دهانم را به وسیله‌ دروغ، بدبو کنم؛ رسول خدا(ص) فرمود: «هنگامی که بنده دروغ می‌گوید، به جهت بوی گندی که از او به مشام می‌رسد، فرشته از او دور می‌شود»(۳۳) امّا نباید هر سخن راستی را هم به زبان بیاورم. گاهی بیان سخنان راست، فتنه‌ای ایجاد می‌کند که اصل زندگی را زیر سؤال می‌برَد. مثلاً فرض کنید مادر شوهری، غیبت عروس خود را کرده است. آیا صداقت حکم می‌کند که مرد، این مسئله را با همسرش در میان بگذارد؟ بدون تردید، پاسخ، منفی است. نام این عمل، صداقت نیست. از نگاه معارف دینی، یکی از لوازم صداقت، آن است که انسان، برخی از دانسته‌های خود را کتمان کرده، بر زبان نیاورد. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «راستگو نخواهی بود؛ مگر آنکه بعضی از آنچه را می‌دانی، پوشیده نگاه داری» (۳۴) با توجّه به روایات، می‌توان گفت: وقتی راست گفتن، موجب مفسده‌ای می‌شود و آن مفسده نیز از اموری باشد که خداوند به آن راضی نیست، نباید سخن راست را به زبان آورد؛ مثل سخن‌چینی یا گفتن حرفی که دیگران را ناراحت می‌کند. رسول خدا(ص) فرمود:«در سه جا راستگویی، زشت است: سخن‌چینی، خبر ناخوشایند دادن به مردی در باره‌ زن و فرزندش و تکذیب سخن کسی».(۳۵) باز هم تأکید می‌کنیم که راست نگفتن، به معنای دروغ گفتن نیست.
(به‌قول معروف: جز راست نباید گفت/ هر راست نشاید گفت)  
ب) دروغ، کوچک و بزرگ ندارد
به‌قدری دروغ، زشت است که کوچک آن هم بزرگ است. باید از دروغ، پرهیز کرد؛ چه کوچک چه بزرگ. عادت کردن به دروغ‌های کوچک، موجب می‌شود که انسان، در دام دروغ‌های بزرگ هم بیفتد. امام زین العابدین(ع) به فرزندانش فرمود: «از دروغ، کوچک و بزرگش و جدّی و شوخی‌اش بپرهیزید؛ زیرا انسان، هرگاه در چیز کوچکی دروغ بگوید، به گفتن دروغ بزرگ نیز جرئت پیدا می‌کند»(36)
ج) دروغ، شوخی و جدّی ندارد
از دروغ شوخی هم باید پرهیز کرد که این هم خود، دامی برای افتادن در دروغ‌های جدّی است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «دروغ، جدّی و شوخی آن، درست نیست(37) اگر با توجّه به روایاتی که آمد، دروغ را سمّ زندگی بدانیم، دیگر به شوخی هم از این سمّ مهلک نمی‌نوشیم.»
پانوشت‌ها:
1و2- غررالحکم و دررالکلم، ص۶۴۵.  ۳- عیون الحکم و المواعظ، ص۲۱.  ۴- غررالحکم و دررالکلم، ص۱۱۹.  ۵- الدرّ المنثور، ج۶، ص،۲۰.  ۶- عیون الحکم و المواعظ، ص۲۹.  ۷- الخصال، ج۲، ص۵۰۵.  ۸- عیون الحکم و المواعظ، ص ۴۴.  9 و10 – غررالحکم و دررالکلم، ص۵۹ و 60.  ۱۱- بحار الأنوار، ج۷۴، ص۶۷.  ۱۲- وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۴۵.  ۱۳- بحار الأنوار، ج۷۴، ص۲۱۱.  ۱۴- همان، ج۶۹، ص۲۶۲.  ۱۵- تحف العقول، ص۲۲۴.  ۱۶- الکافی، ج۱، ص۱۹.  ۱۷- غررالحکم و دررالکلم، ص۷۷۳.  ۱۸- بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۶۱.  ۱۹- نهج‌البلاغه، حکمت ۴۷.  ۲۰- من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۵.  ۲۱- نهج‌البلاغه، حکمت ۴۵۸.  ۲۲- الکافی، ج۱، ص۲۶.  ۲۳- نهج‌البلاغه، خطبه‌ ۸۶.  ۲۴- غررالحکم و دررالکلم، ص۲۲۱ در این باره، روایات دیگری هم هست (ر.ک: بحار الأنوار، ج۶۹، ص۱۹۲، حدیث۸ و ص۲۵۹، حدیث۲۲).  ۲۵- غررالحکم و دررالکلم، ص۸۱۲.  ۲۶- الکافی، ج۲، ص۳۴۰.  ۲۷- همان، ج۲، ص۳۳۹.  ۲۸- جامع الأخبار، ص۱۴۸.  ۲۹- الکافی، ج۲، ص۳۳۹.  ۳۰- غررالحکم و دررالکلم، ص۶۳.  ۳۱- سوره‌ فاطر، آیه‌ ۴۳.  ۳۲- الخصال، ج۲، ص۵۰۵.  ۳۳- مستدرک الوسائل، ج۹، ص۸۹.  ۳۴- بحارالأنوار، ج۷۵، ص۸.  ۳۵- الخصال، ج۱، ص۸۷.  36- الکافی، ج۲، ص۳۳۸.  37- الأمالی، صدوق، ص۴۱۹.
از: پاسدار اسلام، شماره 483-484