به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 17,559
بازدید دیروز: 9,675
بازدید هفته: 59,312
بازدید ماه: 59,312
بازدید کل: 25,046,244
افراد آنلاین: 65
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۰۵ دی ۱٤۰۳
Wednesday , 25 December 2024
الأربعاء ، ۲۳ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
1192 - عوامل هلاکت و نابودی جوامع (1)(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۲/۰۵/۲۰

عوامل هلاکت و نابودی جوامع (1)

(پرسش و پاسخ)

عوامل اصلی انحطاط جوامع کدامند؟ | خبرگزاری فارس

پرسش: از منظر آموزه‌های وحیانی قرآن کریم چه عوامل و اسبابی موجبات هلاکت و نابودی اقوام و حکومت‌ها و امت‌ها را فراهم می‌آورد؟
پاسخ:آنچه که از قرآن کریم استنباط می‌شود، چهار عامل عمده، موجبات و علل و اسباب هلاکت، نابودی و فنای اقوام و امت‌ها را فراهم می‌آورد! و به طور طبیعی نقطه مقابل آنها یعنی نفی این عوامل چهارگانه و یا فقدان آنها در جوامع انسانی موجبات بقاء، تداوم و استمرار حکومت‌ها، تمدن‌ها و قدرت‌ها را فراهم می‌سازد، اهم این عوامل هلاکت و نابودی امت‌ها و اقوام به شرح زیر است:
1- ظلم و بی‌عدالتی
یک جامعه و یا امت، زمانی حیات، بقاء و تداوم می‌یابد که روابط افراد و گروه‌ها با یکدیگر رابطه‌ای براساس عدالت و رعایت حقوق واقعی انسان‌ها و گروه‌ها شکل بگیرد. قوانین و مقررات آن جامعه عادلانه باشد و همچنین عادلانه در میان مردم اجرا بشود. به طور طبیعی نقطه مقابل عدالت، ظلم است. ظلم و بی‌عدالتی در منطق قرآن نابود‌کننده جوامع و امت‌ها است. در این زمینه آیات زیادی در قرآن کریم داریم درسوره مبارکه هود از آیه 100 تا 119 آمده است: «و کذلک اخذ ربک اذاخذالقری و هی ظالمه» و این چنین خدای متعال تو مردم را، قریه‌ها را، جوامع بشری را در وقتی که ظلم می‌کنند به هلاکت می‌رساند. همچنین می‌فرماید: و ما کان ربک لیهلک القری بظلم و اهلها مصلحون» چنین چیزی محال است که پروردگار تو، قریه‌ها (جوامعی)را به موجب ظلم هلاک کند، در حالی که آنها مردمی صالح باشند.
یعنی اگر مردی صالح و مصلح باشند محال است که خدای تو آنها را هلاک کند، که نتیجه‌اش این می‌شود که خدای تو ظالم باشد، که خدا هرگز ظالم نیست «و ما کان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون» خدا به کسی ظلم نمی‌کند. اینها خودشان هستند که به خودشان ظلم می‌کنند (عنکبوت 40) بعضی هم مقصود از ظلم در این آیه را ظلم مردم به یکدیگر گرفته‌اند و گفته‌اند مقصود از ظلم در این‌جا شرک است. چون شرک ظلم به نفس است. لذا معنی آیه این می‌شود که اگر مردم خودشان در میان خودشان از نظر عدل و ظلم صالح و مصلح باشند، خدا این مردم را به خاطر شرک فقط هلاک نمی‌کند، که این معنا با مضمون حدیثی منسوب به پیامبراکرم(ص) تطابق دارد که فرمود: «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم» یک حکومت و جامعه با کفر قابل بقاء‌ است ولی اگر ظالم باشد قابل بقاء‌ و دوام نیست. (نهضت حسینی، شهید مرتضی مطهری (ره) بینش مطهر، ج9، ص 35) امام علی(ع) در عهدنامه‌ای که به مالک اشتر نوشته می‌فرماید: ای مالک! هیچ چیزی برای اینکه نعمتی را که در قومی هست، از آنها سلب کند، و نقمت الهی را به قومی جلب کند، مانند ظلم نیست.
2- فسق و فجور و فساد اخلاق
عامل دومی که از قرآن مجید در زمینه هلاکت و نابودی جوامع می‌توان استنباط کرد، صلاح و فساد اخلاق فردی و اجتماعی است. جامعه از افراد تشکیل می‌شود. شخصیت افراد به اخلاق و خلقیات و ملکات و فضائلشان برمی‌گردد. جامعه‌ای قابل بقاء است که افرادش دچار فسق و فجور و فساد اخلاق نباشند. افرادی که به راحت‌طلبی و لذت‌طلبی و عیاشی و هرزگی خود گرفته‌اند، به قمار و شراب، به رشوه و ضایع‌کردن حقوق یکدیگر و قساوت و خشونت نسبت به یکدیگر خود گرفته‌اند. افراد فاسدی هستند و چنین جامعه‌ای محکوم به هلاکت و نابودی است. قرآن‌کریم می‌فرماید: و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، طبقه ذی‌نفوذ مرفه و خوشگذران را وا می‌داریم (و آزاد می‌گذاریم) تادر آن جامعه فسق و فجور و فساد اخلاق کنند. پس عذاب الهی بر آن محقق می‌گردد، و آن را به طور کامل در هم می‌کوبیم. (اسراء-16)
آری از منظر قرآن محال است قومی و ملتی روی سعادت و آرامش را به خود ببیند و افرادش فاسدالاخلاق باشند. استعمار از راه فسق و فجور و فساد اخلاق و تقویت و گسترش آنها در جوامع ملت‌ها را فاسد کرده و سلطه خود را بر آنها تحمیل می‌کنند. تاریخ اسفبار اندلس اسلامی یک تجربه بسیار تلخ و روشن در این زمینه است. دنیای مسیحیت و استعمار خودش را در برابر مهد تمدن اسلامی ناتوان می‌بیند و با طراحی نقشه فساد در جوانان از طریق زن و شراب اخلاق آنهارا فاسد می‌کنند. همین که خوب اخلاق مسلمین را فاسد کردند و این ملت را از درون فاسد کردند، هجوم آوردند و قتل عامی از مسلمین کردند که گوستاولوبون فرانسوی می‌گوید: چنین فاجعه‌ای دنیا به خودش ندیده است. بر صغیر و کبیر بر زن و مرد رحم نکردند و با یک قساوتی مسلمانان را ترور و قتل‌عام کردند که خدا می‌داند.
ادامه دارد

 
پرسش:از منظر آموزه‌های وحیانی قرآن کریم، چه عوامل و اسبابی موجبات هلاکت و نابودی اقوام، حکومتها و امت‌ها را فراهم می‌آورد؟
پاسخ:در بخش نخست پاسخ به این سؤال به دو عامل از چهار عامل عمده هلاکت و نابودی جوامع شامل: 1- ظلم و بی‌عدالتی 2- فسق و فجور و فساد اخلاق اشاره کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی می‌گیریم:
3- تفرقه و تشتت
عامل سوم هلاکت و نابودی اقوام و حکومتها از منظر قرآن تفرقه و تشتت است. یعنی دسته دسته شدن،‌ فرقه فرقه شدن، دو قبیله شدن، هر دسته‌ای یک فکری، عقیده‌ای و مسلکی داشتن، هر دسته‌ای در گوشه‌ای یک کشور تشکیل دادن. نقطه مقابل تفرق و تشتت اتحاد و وحدت از مسائلی است که قرآن روی آن خیلی تکیه می‌کند. زیرا اسلام دین وحدت و اتفاق است. «از خدا و رسولش اطاعت کنید و با هم نزاع و مخاصمه نکنید که سست شوید و هیبت و وجهه شما از بین می‌رود (انفال- 46) و همانند کسانی نباشید که پس از آمدن دلایل روشن برای ایشان، پراکنده شدند و اختلاف کردند (آل‌عمران - 105) و همگی به رشته الهی درآویزید و پراکنده نشوید، و نعمت خدا را برخود یاد کنید که دشمن یکدیگر بودید، پس او میان دلهای شما الفت داد (آل عمران- 103)
آری یک جمعیتی که وحدت و اتحاد نداشته باشد و اختلاف،‌تضاد و تفرقه در میان آنها حاکم باشد بنیان‌های آن سست و شکننده است. امام علی(ع) در وصیت‌نامه خود که مجموعاً بیست ماده است در یکی از آنها به موضوع وحدت و اتفاق نظر تأکید می‌فرماید. در این زمینه هم از داخل جهان اسلام برخی عوامل تأثیرگذار بوده و هم عوامل خارجی و نقش استعمار و مسیحیت دخیل می‌باشد. در جنگ‌های صلیبی دویست سال مسلمانان با مسیحیان جنگیدند و آخرش مسیحیان شکست خوردند و بعد شروع کردند به نیرنگ‌زدن و از داخل تفرقه ایجاد کردن که محققین امروزه به این مطلب پی‌برده‌اند که بسیاری از حوادثی که در دنیای اسلام بعد از جنگ‌های صلیبی رخ داده به تحریک همان صلیبی‌ها بوده که وقتی از مواجهه مستقیم و رویارویی با مسلمانان مأیوس شدند با راهبرد ایجاد اختلاف و تفرقه در درون مسلمانان و با شعارهای مختلف قبیله‌ای، نژادی، فرهنگی و فرقه‌ای و حزبی و... «فرق تسد» تفرقه بینداز و حکومت کن کشورهای مسلمان را در نقطه مقابل هم قرار داده‌اند!
4- ترک امر به معروف و نهی از منکر
شکی نیست که امر به معروف و نهی از منکر یکی از عوامل پیشرفت و تکامل و تعالی جوامع انسانی است و در نقطه مقابل آن ترک این فریضه اجتماعی کارآمد، عامل فنا، هلاکت و اضمحلال و انحطاط جوامع خواهد شد. قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: چرا در میان این امت‌های هلاک شده یک عده امر به معروف و ناهی از منکر نبودند که با فسادها مبارزه کنند تا کار به هلاکت و نابودی نکشد؟! یا درجای دیگر می‌فرماید: شما مسلمانان وظیفه‌شناس بهترین گروهی هستید که برای خدمت به مردم آفریده شده‌اند، چون امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و خدا را باور دارید (آل عمران- 110) «از میان شما باید گروهی باشند که به نیکی فرمان دهند و از کار ناشایسته باز دارند (آل عمران- 104) بنابراین وقتی در یک جامعه‌ای این فریضه کاربردی و راهبردی مورد غفلت و ترک واقع شود آن جامعه در روند انحطاطی و سقوط خود سرعت گرفته و در نهایت فروپاشی،‌اضمحلال و هلاکت خود را به همراه خواهد داشت.
جایگاه عوامل چهارگانه
از این عوامل چهارگانه، عامل اخلاق نقش اساسی و کلیدی دارد، زیرا بنیان‌های یک جامعه و استحکام مناسبات اجتماعی آن را تشکیل می‌دهد که به طور طبیعی فاسد شدن اخلاق در یک جامعه به فاسد شدن تمامی اجزای تشکیل دهنده آن منجر خواهد شد. عامل دیگر عدالت اجتماعی است که در واقع فرمول تشکیل‌دهنده روابط اجتماعی سالم و پایدار می‌باشد. در صورت فقدان عدالت اجتماعی و گسترش ظلم و ستم،‌ اختلاف، تضاد و شکاف‌های اجتماعی و طبقاتی در جامعه شکل می‌گیرد و در نهایت چنین جامعه‌ای رو به هلاکت و نابودی خواهد رفت و بالاخره امر به معروف و نهی از منکر است که جوامع انسانی را در مسیر رشد و تعالی قرار داده و کمالات فردی و اجتماعی را در جامعه به ارمغان خواهد آورد و ترک آن حاکمیت اشرار و فاسدین را در جامعه تقویت می‌کند که سرانجام منجر به هلاکت و نابودی خواهد شد.