۱۱۶ - شهيد مطهرى : فلسفه ارزش گریه بر امام حسین(ع) ۱۴۰۲/۰۵/۲۵
فلسفه ارزش گریه بر امام حسین(ع)
۱۴۰۲/۰۵/۲۵
اين عزادارى كه بهحق دربارهاش گفته شده:«مَنْ بَكى اوْ أَبْكى اوْ تَباكَى وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّه» (بحارالانوار، ج ٤٤، ص ٢٨٨) كه حتى براى «تباكى» (خود را شبيه گريهكننده قرار دادن ) هم ارزش فراوان قائل شده، در اصلْ فلسفهاش تهييج احساسات عليه يزيدها و ابن زيادها و به سود حسينها و حسينىها در طول زمان بوده است.
در شرايطى كه حسين به صورت يك مكتب در يك زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعى معين و نفىكننده راه و روش موجود معين ديگرى است، يك قطره اشك برايش ريختن واقعاً نوعى سربازى است.
در شرايط خشن يزيدى، در حزب حسينىها شركت كردن و تظاهر به گريه كردن بر شهدا نوعى اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقيقت نوعى از خود گذشتگى است.
اینجاست كه عزادارى حسينبنعلى(ع) يك حركت است، يك موج است، يك مبارزه اجتماعى است.
اما تدريجاً روح و فلسفه اين دستور فراموش مىشود و محتواى اين ظرف بيرون مىريزد و مسئله شكل يك عادت به خود مىگيرد كه مردمى دور هم جمع بشوند و به مراسم عزادارى مشغول شوند، بدون اينكه نمايانگر يك جهتگيرى خاص اجتماعى باشد و بدون آنكه از نظر اجتماعى عمل معنى دارى به شمار رود، فقط براى كسب ثواب (كه البته ديگر ثوابى هم در كار نخواهد بود)
مراسمى را مجرّد از وظايف اجتماعى و بىرابطه با حسينهاى زمان و بىرابطه با يزيدها و عبيداللههاى زمان بپا دارند.
اینجاست كه حركت، تبديل به بنياد يعنى عادت شده و محتواى ظرف بيرون ريخته و ظرف خالى باقى مانده است.
در چنين مراسمى است كه اگر شخص يزيد بن معاويه هم از گور به در آيد حاضر است كه شركت كند، بلكه بزرگترين مراسم را بپا دارد.
در چنين مراسم است كه نه تنها «تباكى» اثر ندارد، اگر يك من اشك هم نثار كنيم به جايى برنمىخورد.
* مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر)
ج24؛ صص:80-79