برجام را آتش زدیم !
۱۴۰۲/۰۶/۰۴
مهدی جبرائیلی تبریزی
برجام و تحریم از پربسامدترین واژگان چندسال اخیر است که تاثیر مستقیم در سیاست خارجی و داخلی ایران داشته است.
موافقان آن همواره همه مشکلات را به رفع تحریم از رهگذر مذاکره و توافق بینالطرفینی گره زده بودند. البته با استناد به برخی اسناد و ادله، هیچوقت این طیف در ادعای خویش صادق نبودهاند و انگیزه سیاسی در ورای شعارهای پوپولیستی علت اصلی بوده است.
از جمله راهبردهای انقلابی دولت سیزدهم در دیپلماسی خارجی، عدم اعتنا به سروصدای طبل توخالی رسانهای کشورهای غربی به رهبری صهیونیسم جهانی است. این رویکرد بروندادهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی مبارکی داشته است که بر همگان آشکار است. اما در این میان جریان منحوس غربگرا به دلایل متعدد همچون شهوت قدرت، حسادت سیاسی نشأت گرفته از بیتقوایی سیاسی، نفاق و عدم اعتنا به مصالح مردم و کشور و ترس از بیآبرویی سیاسی و شکست گفتمان اصلاحطلبی، نهتنها از این موفقیتها تقدیر نمیکند بلکه در برابر آنها زبان به سرزنش و سرکوب باز میکند که اگر ما بودیم همهجا گلابستان بود. این جریان اما هیچگونه اشارهای به گذشته خسارتبار خود نمیکنند:
همان زمان که «محمدباقر نوبخت» گفت: «شدیدترین مرحله تحریم، نفت در برابر غذا بود، اما الان در شرایطی هستیم که این بیانصافها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو اجازه فروش یک قطره نفت را نمیدهند و اگر هم به فروش میرسد، امکان تبادل مالی نباشد».
«بیژن زنگنه» وزیر نفت دولت روحانی که جریان اصلاحطلب از او با لقب «ژنرال» نام میبرد در اظهارنظری گفته بود: «امروز، هیچ نفتی نمیتوانیم بفروشیم، حتی اگر بفروشیم پولش را نمیتوانیم بیاوریم».
و بنا به اعتراف نوبخت حتی با وجود تمسک به کانال اینستکس هم، برای غذا و دارو نمیتوانستند نفت بفروشند.
اما به مدد دیپلماسی انقلابی، همزمان با آزادی ۱۰ میلیارد دلار از اموال ایران، صادرات نفت بدون برجام، از ۳۰۰ هزار بشکه به بالای 2 میلیون بشکه یعنی هفت برابر رسیده است.
والاستریتژورنال در گزارشی نوشت (1401): «فروش نفت ایران به بالاترین میزان پس از تحریمهای دولت ترامپ رسیده است». گفتنی است تنها در ۷ ماه ابتدایی دولت سیزدهم و تنها در حوزه نفت و انرژی بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهمنامه به ارزش ۳۳ میلیارد دلار از جمله با شرکتهای بزرگ خارجی به امضا رسید. این در حالی است که ارزش قرارداد توتال در دولت قبل، که جریان اصلاحطلب از آن با عنوان «گلابی برجام» نام میبرد حدود ۴.۸ میلیارد دلار بوده است.
عراقچی اسفند 1396 دو ماه پیش از خروج آمریکا از برجام در اندیشکده «چتم هاوس» لندن گفت: «ایران برجام را داستانی موفق نمیداند؛ چراکه ایران از آن بهرهمند نشده و تحریمها برداشته نشده است. دلیل آن ساده است، آمریکا تقریبا هر روز تعهداتش در برجام را نقض میکند».
ظریف شهریور ۹۷ در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سیانان و در پاسخ به این سؤال خبرنگار که «اگر شما احساس میکردید آمریکا به تحریمها اعتیاد دارد، چرا توافق را ادامه دادید؟» گفت: «این شاید یک اشتباه بوده است اما مشکل اینجا بود که احساس ما این بود ایالات متحده یاد گرفته که دستکم در مورد ایران، تحریمها علیرغم ایجاد مشقتهای اقتصادی، نتایج سیاسی مدنظر آنها را به بار نمیآورند و من فکر میکردم که آمریکاییها این درس را یاد گرفتهاند. متأسفانه، اشتباه میکردم».
در حالی که ظریف در کلابهاوس ادعا کرده بود؛ «همین الان هم مشکلاتی درباره FATF داریم که مانع همکاری ما با روسیه و چین میشود. حتی اگر نگاه به شرق داشته باشیم تحریم و FATF مانع هستند».
یکی از مهمترین مصادیق اقدامات مثبت دولت سیزدهم بدون برجام و FATF، مربوط به واکسیناسیون سراسری کرونا و کارنامه مثبت دولت در این خصوص است. در دولت قبل رئیسجمهور گفته بود؛ «واکسن کرونا سوهان قم نیست که فراوان باشد»! «علی ربیعی» سخنگوی همان دولت گفته بود: «نپیوستن ایران به FATF علت ناتوانی در خرید واکسن کرونا است».
تا ۱۵ مرداد ۱۴۰۰- پایان دولت روحانی- در حدود ۱۹ میلیون دُز واکسن کرونا وارد کشور شده بود. با روی کار آمدن دولت سیزدهم تا پایان اسفند ۱۴۰۰ مجموع واکسنهای وارداتی به حدود ۱۵۸ میلیون دُز رسید. به عبارتی در عرض حدود ۸ ماه تقریبا واردات واکسن کرونا به کشور ۸ برابر افزایش یافت. علاوهبر آن واکسنهای تولید داخل ضمن تامین نیاز داخل به چندین کشور نیز صادر شد.
در دولت قبل برخی دولتمردان همصدا با فعالین و رسانههای اصلاحطلب تاکید داشتند که تا مسئله FATF حل نشود، رویدادهایی از جمله پیوستن ایران به شانگهای محقق نخواهد شد. اما در همان آغاز دولت سیزدهم و با تغییر ریل سیاست خارجی دولت، ایران بهعنوان عضو ناظر در سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای پذیرفته شد.
جروزالمپست همان زمان نوشت: آنچه که نگرانی بیشتری را ایجاد میکند، قصد جمهوری اسلامی در کنار روسیه و چین برای استفاده از سازمان همکاری شانگهای بهعنوان سکویی برای کاهش نفوذ نظامی غرب و به چالش کشیدن قدرت نظامی آمریکا و اروپا است.
غربگرایان خروج آمریکا از برجام را نوشتن شعار بر روی موشکهای ایرانی تعلیل میکردند. اما در دولت انقلابی، ایران پس از آزمایش موشک ابرفراصوت خود و پایان ماموریت ناوگروه ۸۶ که دور جهان را با تجهیزات و نیروهای ایرانی و بومی چرخیده بود، با جهان مذاکره کرد و بهطور رسمی عضو سازمان گردید. و جان بولتون در واکنش به این اتفاق گفت: «نتوانستیم ایران را مهار کنیم متحدانمان بیاعتماد شدند».
و وبسایت بیبیسی فارسی نوشت: «شکست برجام و حامیان آن در ایران و قدرت گرفتن راست افراطی، سبب شدت گرفتن روند تغییر رویکرد استراتژیک جمهوری اسلامی، یعنی گردش به شرق و همگامی و همپیمانی با روسیه و چین شد. به علاوه، درست است که رهبر جمهوری اسلامی توافق را بدون اشکال دانسته، اما شروطش یعنی حفظ زیرساختهای فعلی هستهای کشور و همینطور رعایت مصوبه مجلس یازدهم(طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها) در تضاد با هر نوع توافق معنادار است.»
از جمله دستاوردهای دیپلماسی انقلابی؛ آزادسازی منابع بلوکهشده ایران در خارج از کشور است:
- آزادسازی مبلغی بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار بلوکهشده در عراق که عمده آن به صادرات انرژی به این کشور همسایه مربوط میشد.
- آزادسازی حدود 7 میلیارد دلار بلوکهشده در صندوق بینالمللی پول.
- آزادسازی اموال بلوکهشده ایران در دو بانک تجاری کره؛ این قضیه از سال 2018 یعنی پس از خروج دولت پیشین آمریکا از برجام آغاز شد. کرهجنوبی پیش از تحریمها یکی از بزرگترین خریداران نفت خام ایران در آسیا بود و شرکتهای نفتی کره هزینه واردات نفت خود را به «وون» کره از طریق حساب بانک مرکزی ایران در سئول پرداخت میکردند. سپس بانک مرکزی ایران مبالغ پرداختی به صادرکنندگان نفت ایران را با ریال تسویه میکرد. مقامات سئول در دوره پس از خروج آمریکا از برجام از پرداخت پول خرید نفت به ایران خودداری کرده و ادعا کردند که سرنوشت پولهای بلوکهشده به نتیجه مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای جهانی بستگی دارد. اما در دولت سیزدهم این منابع بدون هیچ پیششرطی آزاد شدند.
در مذاکرات منجر به برجام و احیای آن تاکید ویژه بر تسهیل فروش نفت ایران بود، در حالی که از اساس تمام مشکلات چه در دوران تحریم و چه در دوره توافق به نحوه استفاده از این درآمدها بازمیگشت. به همین علت در برههای که برجام در حال اجرا بود با وجود آزاد شدن فروش نفت، بازگرداندن پول آن به کشور یا استفاده از آن برای خریدهای تجاری بهراحتی ممکن نبود.
در مقایسه میان دو توافق فقط به یک مورد اشاره میشود؛ آزادی جیسون رضاییان و ۴ نفر دیگر در ازای آزادی مبلغ یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار از دارایی ایران در سال ۱۳۹۴ که تنها ۴۰۰ میلیون دلار از این مبلغ پیش از خروج آمریکاییها از ایران به تهران رسیده بود. اما در این توافق، به ازای آزادی همان تعداد آمریکایی، واشنگتن حاضر شده تا تقریبا چهار برابر بیشتر از قبل، پولهای کشورمان را آزاد کند؛ بدون اینکه معلق به توافق دیگری باشد. یعنی ایران هیچ شرطی برای این توافق قبول نکرده است، برخلاف توافق سال 1394 که تبادل زندانیان شرط ضمن توافق برجام بود.
همچنین این توافق، نه ذخایر اورانیوم ایران را کاهش میدهد و نه سانتریفیوژهای پیشرفته را متوقف میکند. بلکه آمریکا را در موضع انفعال و استیصال سیاسی قرار داده است.
شبکه کان رژیم صهیونیستی این توافق را ناشی از گروگانگیری ایران دانست و گفت که این توافق برای اسرائیل تبعات دارد.
مایک پمپئو وزیر خارجه دولت ترامپ گفت: «توافق ایران و آمریکا وحشتناک است. ایرانیها امروز خوشحال هستند؛ دولت بایدن در برابر ایران ضعیف عمل میکند، آمریکا نباید به ایران امتیاز میداد. آنها ۶ میلیارد دلار پول دریافت میکنند.»
تام کاتن، دیگر مقام جمهوریخواه آمریکایی هم در توئیتی توافق تهران و واشنگتن بر سر تبادل زندانیان را «رقص بایدن به ساز ایران» عنوان کرده است.
ران دیسانتیس، نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا در صفحه خود با حمله به توافق ایران و آمریکا بر سر تبادل زندانیان نوشت: «بایدن باید از دنبال کردن وسواسگونه توافقهایی که امنیت ما را در خطر قرار میدهد، پرهیز کند».
سخن مایک پنس معاون سابق رئیسجمهور آمریکا هم این بود: «علیرغم اینکه از آزادی زندانیمان خوشحالم اما مردم آمریکا باید بدانند که بایدن اجازه داده است بزرگترین باج تاریخ را به ایران بدهیم».
حضور و ظهور انقلابی، آمریکاییها را مجبور کرده که به قول مایک پنس معاون سابق ترامپ، باج بزرگی به ایران بدهند. این یعنی دوران ذلت مذاکره قدمزنانه نمایشی گذشته و آمریکا دیگر کدخدا نیست که همه دنیا باید در ذیل آن تعریف شوند. بلکه امروز میدانداری در جبهه ایدئولوژیک و تمدنگرا در مقابل استکبار، حکومت اسلامی را در موضع اقتدار قرار داده است که در عرصه منطقه و بینالملل نقش تعیینکننده دارد.
آخرین مورد، عضویت ایران در بریکس است که بدون کمترین اعتنایی به برجام و طرفهای مذاکره صورت گرفت که خود دستاورد مهمی در جهان سیاست به حساب میآید. در اهمیت آن همین بس که بریکس نمایانگر نیمی از جمعیت جهان است و ۲۸ قدرت اقتصادی جهان را در اختیار دارد.
حال همگان به ظرفیت جمهوری اسلامی ایران در تشکیل بلوک جدید قدرت پی بردهاند و نقش ایران را در تغییر هندسه قدرت جهانی به خوبی فهمیدهاند.
و آخر سخن اینکه؛ برجام گام اول برای تسلیم ایران بود. رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به صراحت برجام را نقطه شروع خوانده بود تا به توافقی «طولانیتر، قویتر و گستردهتر» برسند و ایران را در سایر موارد مثل هستهای زمینگیر کنند.
آری برجام را آتش زدیم بدون اینکه حتی یک چوب کبریت را برای روشن کردن منقلی حرام کنیم و به غربگرایان حق میدهیم که عصبانی شوند.