۱۰۷۱ - عسکری اسلامپورکریمی : اربعیـن عددی پر رمز و راز ۱۴۰۲/۰۶/۰۸
اربعیـن عددی پر رمز و راز
۱۴۰۲/۰۶/۰۸
عسکری اسلامپورکریمی
«اربعین» یا «چهل»، عددی آسمانی است و گویا در این شماره، رمز و رازهایی نهفته است که ما را یارای فهمیدنش نیست.
اربعین از رازهای هستی، خصوصیت عدد چهل و اسرار نهفته در آن براى ما روشن نیست. در این نوشتار که از نشریه پاسدار اسلام شماره 417-418 انتخاب شده، به مناسبت اربعین شهادت امام حسین«ع» برخی از مهمترین موارد و مصادیق کاربرد این واژه ارزشمند که در فرهنگ اسلامی به مناسبتهای گوناگون از آن یاد شده و گاهی پیامهای اخلاقی و دستورهای الهی با آن همراه شده است را مورد بررسی قرار میدهیم.
***
ارزش والای عدد چهل در آموزههای اسلامی
برخی اعداد، بار معناییِ خاص دارند و تأکید بر اعداد در آموزههای دینی به جهت غرض و مقصود خاصی است که در آن عدد نهفته است. در میان اعداد، عدد چهل در آموزههای اسلامی، از ارزش والایی برخوردار است.
آن هنگام که با شیطنت شیطان، آدم ابوالبشر از جایگاه والای خود جدا شد و لباس بهشتی از تن او افتاد و ردای «هبوط» بر قامتش افکندند، او یک «اربعین» در فراق روضه رضوانگریست.
آن روز که قابیل، هابیل را کشت و نخستین مظلوم تاریخ به دست برادرش به قتل رسید، آدم بر شهادت فرزندش «چهل شبانهروز» گریه کرد.
آنگاه که قوم حضرت موسی«ع» فرمان پیامبر خدا را نادیده گرفتند و در پیشگاه موسی نافرمانی کردند و تنپرور شدند، خداوند آنان را «چهل سال» در بیابانها سرگردان ساخت.
آنگاه که زمینههای تولّد فاطمه«س» فراهم شد، یک «اربعین» جدایی میان محمد«ص» و خدیجه«س» لازم شد تا عبادتها و نیایشهای چهل شبانهروز این زوج، فضای جان خدیجه را برای استقرار امّالأئمه؛ مادر امامان آماده سازد. باید چهل سال از عمر پیامبر اسلام بگذرد تا همه آزمایشها را ببیند و سختیها و گشایشها چنان به او تجربه بیاموزد که حتّی مشرکان نیز به او لقب امین دهند. آنگاه که یک «اربعین» را پشت سر میگذارد، فرشته وحی را میبیند که لباس نبوّت را براندامش میپوشاند.(۱)
آنگاه که روبهصفتان زشتخوی یزیدی در کربلا فرزند رسولالله، حسین بن علی«ع» را با آن وضع فجیع به شهادت رساندند و بر اهلبیت رسولالله«ص» بیحرمتیها کردند، آسمان در سوگ آن سلاله نبوی، چهل صبح خون و زمین چهل صبح به سیاهى و خورشید چهل صبح به کسوف [تیرگى و گرفتگى] و سرخىگریه کرد.
واژه اربعین در قرآن کریم
واژه «اربعین» (چهل)چهار بار در قرآن کریم آمده است؛ از جمله در سوره بقره آیه ۵۱: « و [به یادآورید] آن هنگام را که با موسی چهل شب (و روز) وعده گذاشتیم که به مناجات پردازد. هنگامی که به میعادگاه رفت و راز و نیاز به پایان رسید و برگشت، دید که منحرف گشتهاید و پس از او گوسالهپرستی پیش گرفتهاید، (گوسالهای که سامری آن را ساخته بود و معبودتان کرده بود) و بر خود ستمگر شدهاید، (چون برای خدا شریک ساختهاید)»، این وعده چهل شب بوده است».
این داستان در سوره اعراف آیه ۱۴۲به صورت مفصلتر آمده است: «و ما با موسی سی شب وعده گذاشتیم، سپس آن را با ده شب [دیگر] تکمیل کردیم، به این ترتیب، میعاد پروردگارش [با او] چهل شب تمام شد و موسی به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش و آنها را اصلاح نما! و از روش مفسدان پیروی نکن.»
در پس پردههای این دو آیه شریفه، ارتباط «اربعین» با زمان امتحان و آزمون آمیخته شده است و مهمتر از آن، ارتباط اربعین با پاک شدن روح حضرت موسی«ع» و توان دریافت کتاب و الواح مطرح است. چهل شب و روز ملاقات میخواهد تا حضرت موسی«ع» لایق دریافت کتاب شود.
قرآن کریم در سوره مائده نیز به گوشهای از زندگی مبارزاتی و جهاد پیگیر حضرت موسی«ع» اشاره میفرماید، وی از قوم بنیاسرائیل خواست تا با ستمگرانی که در سرزمین مقدس فلسطین ساکن هستند و آن سرزمین پاک را با رفتارهای ناشایست خود آلوده ساختهاند، به جهاد برخیزند، ولی آنان به حضرت موسی«ع» گفتند: «تا آنان در آن مکان باشند، هرگز وارد نشویم، پس تو و پروردگارت با آنها بجنگید، ما اینجا خواهیم نشست.»(2)
در چنین شرایطی حضرت موسی«ع» خود و برادرش را تنها دید... و خداوند کیفر مخالفتهای آنان را اینگونه بیان کرد: «فَإِنّها مُحَرّمَهٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعینَ سَنَهً یَتیهُونَ فِی اْلأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْفاسِقینَ؛ چون با فرمان خداوند مخالفت کردند، ورود به شهر را بر آنان حرام کرد و آنان باید تا چهل سال در بیابانها سرگردان باشند.»(3)
زمینههای سرکشی در برابر فرمان خداوند و نادیده گرفتن مقام نبوّت و نافرمانی، از گناهان بسیار بزرگی بود که از روح سرکش آنان سرچشمه میگرفت و میبایست هرچه سریعتر جانهای بیمار این جمع درمان میشد. نسخهای که برای درمان دردها داده شد، باید از دو جهت مورد توجه قرار گیرد: یکی داروی درد است که همان سرگردانی در بیابانها و گرفتار شدن و نبود امکانات است: «یتیهون فی الارض» و دیگری، طول زمان درمان است. قرآن کریم، طول درمان این درد را چهل سال مشخص کرده است: «اربعین سنه»؛ ازاینرو، باید دانست که مدت پالایش جانها و زمان نابودی خصلتهای شیطانی، بر محور عدد «اربعین» است. رعایت ضوابط و فرمانهای الهی به مدت چهل سال، جان را صفا و دل را جلا میدهد و جامعه را به تکامل میرساند.
همچنین در آیه ۱۵ سوره احقاف از چهل سالگی انسان یاد شده و اینکه خداوند به همه انسانها درباره نیکی به پدر و مادر سفارش کرده است؛ امّا فقط نیکوکاران به این سفارش الهی عمل و به پدر و مادر خود نیکی میکنند و این نیکی را تا رسیدن به رشد کامل خود و رسیدن به چهل سالگی ادامه میدهند؛ آنگاه در چهل سالگی دعا میکنند و از خداوند توفیق میطلبند تا در برابر نعمتهایی که خود و پدر و مادرشان از آن برخوردار بودهاند، شکرگزار او باشند: «و ما انسان را به نیکی و احسان به پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش با رنج و سختی او را تحمل کرد؛ دوران حاملگی و دوران شیرخوارگی او بر روی هم سی ماه بود تا اینکه رشد کرد و اندامش استوار گردید تا اینکه به چهل سالگی رسید. [پس از پشت سر گذاردن چهل سال از دوران عمر] گفت: پروردگارا! بر دلم بیفکن تا بر نعمتهایی که به من و پدر و مادرم دادهای سپاس گویم و من را به کاری که سبب رضای توست، موفق بدار و فرزندانم را صالح گردان. خداوندا! من به سوی تو بازگشتم و از تسلیمشدگان دستورهای تو هستم.»(4)
در این آیه شریفه، حالتهای روحی و عرفانی انسان را پس از «اربعین» بیان میکند؛ یعنی ای انسان! تو در بازار جهان، کالای عمر را بسان ارزندهترین سرمایه، قدر ندانستی؛ به ویژه دوران جوانیات را که با اوج غریزههای توفانی همراه بود و گاه انسان را چون پر کاهی اسیر تندباد هوسها میکرد پشت سر گذاشتهای و اکنون به چهل سالگی رسیده ای. دیگر باید در میدان این درگیریها و پس از این همه تجربه، تکامل روحی یافته باشی و زمینه اصلاح در تو پدید آمده باشد.
در مورد عدد چهل در قرآن کریم افزون بر آنچه گذشت، بیان چند نکته نیز لازم است:
1- سوره «والضحی» از چهل کلمه تشکیل شده است.
2- خداوند متعال در قرآن کریم به چهل چیز سوگند یاد کرده است که بیست مورد موجودات آسمانی و بیست مورد درباره موجودات زمینی است.
3- چهلمین سوره قرآن کریم سوره مؤمن است که در آن در مورد خلقت انسان و پیمان الهی با وجود انسانها در عالم ذر حکایت دارد.
4- در سوره مجادله، چهل بار لفظ جلاله «الله» به کار رفته است.
5- سوره نبأ و سوره قیامت هر کدام چهل آیه دارند.
6- نام دیگر چهلمین سوره قرآن، «غافر» است که بر بخشش و عفو و رحمت الهی تأکید دارد.
7- سوره «والفجر»، چهلمین سورهای که در سال دوم و سوم بعثت بر پیامبراسلام«ص» در مکّه نازل شد.
واژه اربعین در حدیث
احادیث و سخنان حضرات معصوم«ع» یکی از منابع شناخت اسلام است. فقهای دین، بسیاری از احکام اسلامی را از این منابع استخراج میکنند؛ یعنی احادیث، دلیل و مستند حکم فقیهان هستند.
رهبران معصوم«ع» برای گسترش سخنانشان که تفسیر آیات قرآن بود تلاشی خستگیناپذیر داشتند؛ آنان، شاگردان برجستهای را تربیت میکردند و برای تبلیغ و ترویج دین به سرزمینهای اسلامی میفرستادند. همچنین برای آنکه رهنمودهای خاندان رسالت از یادها نرود، مردم را به حفظ و نگارش حدیث تشویق میکردند. در این باره، روایات فراوانی از منابع شیعه وسنّی آمده است؛ به عنوان نمونه، تنها به سه روایت درباره حفظ «چهل حدیث» که بر آن بسیار تأکید شده است، اشاره میکنیم.
پیامبراکرم«ص» فرمودند: «هر کس از امّت من چهل حدیث که مردم در امور دینشان به آن نیازمندند حفظ کند، خداوند در روز قیامت، او را در صف فقیهان و دانشمندان محشور میکند.»(5)
پیامبر اسلام به امام علی«ع» سفارش کرد و فرمود: «ای علی! هر کس از امت من چهل حدیث برای رضای خدا و توشه آخرتش حفظ کند، خداوند او را در روز قیامت با پیامبران و صدیقین و شهیدان و صالحان محشور میکند و اینان چه زیبا همراهانی هستند.»(6)
همچنین امام صادق«ع» فرمودند: «کسی که از من، چهل حدیث از احادیث ما را درباره حلال و حرام حفظ کند، خداوند در روز قیامت او را در حالی برمیانگیزاند که فقیه و عالم باشد و عذاب نمیشود.»(7)
بر مبنای احادیث یاد شده، دانشمندان مسلمان نگارش چهل حدیث را به عنوان یکی از اصول ارزشی قابل اهتمام مد نظر قرار دادند؛ چنانکه نگاشته شدن صدها کتاب (اربعین) در دهها موضوع اعتقادی، اخلاقی، عبادی و... بهترین گواه این عنایت و اهتمام است. مانند: «اربعین شیخ بهایی، اربعین شهید اول، اربعین مجلسی دوم، اربعین جامی و چهل حدیث امام خمینی(ره)».
بلوغ عقلانی انسان در چهل سالگی
طبق آیات آیات۱۳ تا ۱۶ سوره احقاف انسان در چهل سالگی عقل و کمال مییابد؛ بنابراین خداوند تا این سن به انسان فرصت داده است تا شناخت کاملی بیاید و بعد از آن باید در برابر خداوند پاسخگو باشد. قرآن کریم میفرماید: «و هنگامی که انسان به مرحله رشد و شکوفایی تامّ رسید و چهل سال بر او بگذشت میگوید: «پروردگارا، طریق شکر و سپاس نعمتهای خودت را بر من و پدر و مادرم الهام فرما! و طریق انجام عمل صالح که مورد رضا و تحسین تو باشد را به من بیاموز! و در میان ذرّیّه من صلاح و سداد را استوار فرما! به درستی که من به تو روی آوردم و تسلیم خواست و اراده تو گشتم.»(8)
این آیه بلوغ انسان به مرتبه رشد عقلی و قِوام نفس در تدبیر و رعایت مصالح و مفاسد را در سنّ چهل سالگی میداند و پس از این انسان از تجربیّات و اندوخته گذشته برای استکمال روح و طیّ طریق سعادت و صلاح بهره میگیرد، نه آنکه به سعه و ظرفیّت عقلانی او اضافه شود.
نکته شایان توجه درباره مدلول آیه فوق بلوغ عقلانی انسان در چهل سالگی، این است که رسیدن به چهل سالگی برای بلوغ عقلانی، مرحله کمال و اتمام حجّت است؛ یعنی کسی که به چهل سالگی رسیده باید بهاندازه کافی از مراحل فراز و نشیب عبرت گرفته و از وسوسههای شیطان نجات یافته باشد، نه آنکه قبل از چهلسالگی تکلیف نداشته است. مفسر عالیقدر آیتالله مکارم شیرازی در این باره میفرماید: «بعضی از مفسران «بلوغ اَشُدّ» (رسیدن به مرحله توانایی) را با رسیدن به چهل سالگی هماهنگ و برای تأکید میدانند، ولی ظاهر این است که «بلوغ اَشُدّ» اشاره به «بلوغ جسمانی» و رسیدن به «أَرْبَعِینَ سَنَه» (چهل سالگی) اشاره به «بلوغ فکری و عقلانی» است، زیرا معروف است، انسان غالباً در چهل سالگی به مرحله کمال عقل میرسد و گفتهاند که غالب انبیای الهی در چهل سالگی مبعوث به نبوت شدند.»(9)
اساساً افراد سعادتمند و کسانی که به دنبال خوشبختی و کمال هستند تا سن چهل سالگی در اعمال و رفتارشان نشانههای اصلاح پیدا میشود؛ امّا اگر تا سن چهل سالگی تغییراتی در رفتارهای زشت و ناپسند آنان ایجاد نشود، بعد از آن اصلاح آنان مشکل خواهد بود.
در نتیجه سن چهل سالگی، لزوم کمال و اتمام حجت میباشد که در این سن است که به فرموده امام صادق«ع»، «خدای متعال به دو ملک رقیب و عتید که موکّل بر اعمال و کردار انسان هستند وحی میفرستد که من بتحقیق به بندهام عمر کافی جهت کسب معرفت و بلوغ عقلی عنایت کردم، از این پس دیگر او در کردار و اعمالش رها و آزاد نیست، بر او سخت گیرید و هر آنچه از او سر میزند کم یا بسیار دقیقاً ثبت و ضبط کنید!»(10)
آثار چهل روز اخلاص در عمل
شریعت انسانساز اسلام برای خودسازی و خودیابی انسان، برنامهها و طرحهای فراوانی دارد که از رهگذر آن برنامهها، حرکت فرد و جامعه را بر محور معیارهای الهی که با فطرت انسان هماهنگ است، تنظیم میکند و راه رشد او را تا صعود به قله والای انسانیت هموار میسازد.
اعمال عبادی اسلام اعم از واجب یا مستحب که در سازندگی انسان نقشی بنیادی دارند، آنگاه مؤثر خواهند بود که با اخلاص انجام گیرد. عملی را خدایی گویند که «قربهًًْ الی الله» و بدون هیچگونه آلودگی از درون انسان بجوشد و غیرخدا در آن تأثیری نداشته باشد. چنانکه قرآن کریم میفرماید: «وَ ما أُمِرُوا إِلاّ لِیَعْبُدُوا اللّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ؛ امر نشدند، مگر اینکه با اخلاص کامل بر اساس ضوابط دین اسلام، خدا راپرستش کنند.»(11)
هرگاه انسان، چهل روز خود را برای خدا خالص گرداند، چشمههای برکت، نور و حکمت از ژرفای جانش میجوشد و رودهای زلال اندیشه جریان مییابد و از آبشار زبان بر دامن دلها میریزد.
امام باقر«ع» فرمودند: «بندهای که در مسیر ایمان به خداوند، چهل روز خویش را خالص گرداند، خداوند او را در شمار زاهدان در دنیا قرار میدهد و به دردها و درمانها آگاهش میسازد و حکمت و دانش را در دلش ثابت میکند و زبانش را به تبلیغ و ترویج آن حکمت وا میدارد.»(12)
امام رضا«ع» به نقل از پیامبر اسلام«ص» فرمودند: «هیچ بندهای چهل روز اعمال خود را خالصانه به درگاه حضرت حق انجام نمیدهد، مگر اینکه خداوند متعال چشمهسارهای حکمت را از قلب او به زبانش جاری میسازد.»(13)
دعا برای چهل مؤمن
دعا و نیایش همانند اسلحهای است که با آن باید به جنگ وابستگیها رفت. بیگمان این سلاح، مخصوص انبیا و اولیا است و قبایی است که بر قامت رسای مؤمنان راست میآید.
امام رضا«ع» به یاران و نزدیکانش میفرمود: «بر شما باد سلاح پیامبران؛ پرسیده شد: سلاح پیامبران چیست؟ فرمود: دعا و نیایش.»(14)
در نیایش باید توجه داشت که رسیدن به خواستهها شرایطی دارد. انسان باید با رعایت آن شرایط هرچه بیشتر به قله عشقی که معشوق بر آن است نزدیک شود.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «ادعُونِی أَستَجِب لَکُم؛ مرا بخوانید تا اجابتتان کنم.» (15) ولی چگونه باید خواند تا توجه معشوق جلب شود. این بحث، در فرهنگ عرفان اسلامی، جایگاهی ویژه دارد. یکی از شرایط استجابت دعا، آن است که دعاکننده، چهل مؤمن را در نیایش، بر خود مقدم بدارد.
امام صادق«ع» فرمود: «کسی که چهل مؤمن را در نیایش، بر خویش مقدم دارد و سپس خواسته خود را بخواهد، بیگمان خواستهاش اجابت میشود.»(16)
آن حضرت تأکید میفرماید که اگر اینگونه دعا کردن در نماز شب و بعد از آن باشد، تأثیر بیشتری خواهد داشت.(17) همچنین دعا کردن چهل مؤمن در قنوت نماز وتر در دل شبهای تار اجابت دعا را نزدیکتر و سریعتر میکند.(18)
دعای چهل نفره
دعا نوعی «ذکر» است که با حالتهای گوناگون خوانده میشود. «کثرت» دعا و تکرار خواستهها تا مرحله «چهل» در اجابت آن بسیار مؤثر است.
امام صادق«ع» در یکی از رهنمودهای حکیمانهاش ما را به دعای دستهجمعی(چهل نفر) فرامیخواند و میفرماید: «هیچ چهل نفر مردى براى دعا نزد هم اجتماع نکنند و خداى عَزَّ وَ جَلَّ را در کارى نخوانند (و دعا نکنند) جز اینکه خداوند دعاى آنها را مستجاب کند، پس اگر چهل نفر نبودند و چهار نفر بودند (نزد هم جمع شوند و) ده بار خداى عَزَّ وَ جَلَّ را بخوانند خداوند دعایشان را اجابت کند و اگر چهار نفر هم نباشند و یک نفر باشد که چهل مرتبه خدا را بخواند پس خداى عزیز جبّار براى او اجابت کند.»(19)
آثار گناه تا چهل روز
بسیاری از گناهان، بر پذیرفته شدن عبادتها و ثوابها اثر منفی میگذارند و همه زحمتها را به آتش میکشند؛ بسان آتشی که به خرمن افتد و حاصل دسترنج کشاورزان را در اندک زمانی نابود سازد. از همینرو، در آموزههای اسلامی، پرهیز از گناهان، بهتر از پرداختن به نیکیها معرفی شده است. حضرت علی«ع» فرمود: پرهیز از خطاها در طریق سعادت، بهتر از انجام دادن نیکوکاریهاست.»(20)
از پیشوایان معصوم«ع» روایات بسیاری در اینباره نقل شده است. حتّی در بعضی از احادیث، میزان اثر یک گناه مشخص شده است. از روایات اسلامی استفاده میشود که آثار گناهانی که انسان مرتکب میشود تا چهل روز در روح و روان او باقی است.
پیامبر اکرم«ص» در سفارش خود به امام علی«ع» فرمودند: «شرابخوار همانند بتپرست است. ای علی! خداوند نماز شرابخوار را تا چهل روز نمیپذیرد. پس اگر او در این چهل روز بمیرد، کافر از دنیا رفته است.»(21)
در روایتی به همین مضمون از امام صادق«ع» آمده است: «لا تقبل صلاهًْ شارب الخمر اربعین یوما الا ان یتوب؛ کسی که از شراب و مسکرات حرام استفاده کند تا چهل روز نمازش پذیرفته نمیشود، مگر اینکه حقیقتاً توبه کند.»(22)
اینکه گفته میشود نماز چنین فردی پذیرفته نیست، به این علت است که روح او قابلیت درک و استعداد دریافت فیوضات روحانی و معنوی را از دست میدهد.
هشدار به چهل سالهها!
در منابع اسلامی از پیامبراکرم«ص» روایت شده که فرمودند: «به درستى که خـدا را مـلکـى اسـت کـه در هـر شـب بـه زمـیـن نزول مىکند، پس در میان مردم دنیا فریاد میزند و آنها را نـدا مـیکـنـد اى کـسـانـى کـه بـیـسـت سال از عمر شما میرود جدیت و کوشش کنید و اى کسانى که سى سال از عمر شما گذشته زندگانى دنیا شما را مغرور نـکند و اى کسانی که چهلمین بهار عمر خود را سپری میکنید! برای ملاقات با پروردگارتان چه چیزی آماده کردهاید [و چه پاسخی دارید]؟!»(23)
در روایات آمده است: «هنگامی که شخصی به سنّ چهل برسد و به سوی خدا بازگشت نکند، شیطان پیشانی او را مسح کند و گوید: پدرم فدای تو باد که دیگر رستگار نخواهی شد!»(24)
حقوق همسایگان
یکی از گروههای اجتماعی که به دلیل نزدیکی مکانی، بیشترین رابطه را با یکدیگر دارند همسایگان هستند. شیوههای برخورد و چگونگی رفتار آنان با یکدیگر میتواند در کارهای خیر بسیار سازنده و در جهت منفی بسیار ویرانگر باشد. بخشی از آداب معاشرت در اسلام به چگونگی همنشینی با همسایگان اختصاص دارد. پیامبراسلام«ص» به منظور سالمسازی و ایجاد روحیه اعتماد و اطمینان به یکدیگر و همچنین تقویت وحدت و انس و الفت در جامعه اسلامی درباره حدود همسایگی و رعایت حقوق آنان میفرماید: «تا چهل خانه از چهار سوی منزل یک مسلمان، از روبهرو، پشت سر، از سمت راست و از سمت چپ، همسایه یک مسلمان به شمار میآید.»(25)
پیامبر«ص» ضمن بیان این پیام حکیمانه، به حضرت امام علی«ع» و سلمان و ابوذر و مقداد دستور داد که در میان مسلمانان ندا دهند که ای مردم! این حدود همسایگی است. کسانی که همسایگانشان از شرّ و آزار آنان در امان نیستند، ایمان ندارند.(26)
در کلامی دیگر فرمودند: «هر کس همسایهاش را اذیت کند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام میکند و جایگاهش دوزخ است که بد جایگاهی است.»(27)
حضرت امام سجاد«ع» هم در رساله معروف حقوق، حق همسایه را در ردیف حقوقی همانند حق خدا، حق پیشوا، حق نماز، حق معلم، حق فرزند و حق پدر و مادر قرار داده است.
چهل برابر نیرو (یاران امام زمان(عج))
روزی که ناامیدی بر جان تمام آدمیان حاکم شود و آنگاه که انسان از همه مکتبهای مادی سرخورده گردد و آمادگی خود را برای پذیرش مُصلح جهانی اعلام کند، نور امید، سیاهی و گمراهیها را میشکافد و با ظهور موعود جهانی، نقطه عطفی در زندگی بشر رخ میدهد.
هنگام ظهور قائم آل محمد«ص»، برکتها و عنایتهای فراوانی شامل حال دوستان و یاوران آن حضرت خواهد شد. از جمله اینکه هر کدام از یاران آن حضرت به اندازه «چهل مرد» قدرت و توان پیدا میکند. امام سجاد«ع» فرمودند: «آنگاه که قائم ما قیام کند، خداوند سستی و ضعف را از شیعیان ما میبرد و دلهایشان را بسان پارههای آهن میگرداند و قدرت هر یک از مردان آنها را بهاندازه «چهل مرد» بالا میبرد و آنان حکمفرمایان و بزرگان روی زمین خواهند بود.»(28)
هشدار به محتکران
کسانی که مواد غذایی و کالاهای ضروری مردم را انبار کنند و به فروش نرسانند تا در فرصتهای مناسب قیمت آن را بالا ببرند، محتکر نامیده میشوند.
در اسلام، احتکار ممنوع و محتکر با شدیدترین تعبیرها تنبیه شده است، چنانکه پیامبراکرم«ص» فرمودند: «بوی بهشت از فاصله پانصد سال راه استشمام میشود، ولی آن بو برای انسان محتکر حرام است.»(29)
همچنین آن حضرت فرمودند: «کار بنده دزد هنگام ملاقات خدا در نظر من بهتر است از کسی که مواد غذایی مردم را چهل روز احتکار کرده باشد.»(30)
امام صادق«ع» فرمودند: «در فراوانی کالاها، چهل روز و در کمبود نعمت، سه روز نگه داشتن کالا احتکار خواهد بود و نگهدارنده بیش از چهل روز در فراوانی و بیش از سه روز در کمبود، ملعون شمرده میشود.»(31)
پینوشتها:
۱ـ بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۷۸؛ به نقل از همان، ص ۲۳. ۲ ـ مائده، ۲۴. 3ـ مائده، ۲۶. 4ـ احقاف، ۱۵. 5ـ بحارالانوار، ج۲، ص۱۵۳-۱۵۸؛ وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۹۴؛ کنزالعمال، ج۱۰، ص۲۲۴-۲۲۵. 6ـ بحارالانوار، ج۲، ص۱۵۴. 7ـ بحارالانوار، ج۲، ص۱۵۴؛ خصال صدوق، ص۵۴۲، ح۱۸ 8ـ احقاف، ۱۵.9ـ تفسیر نمونه، ج۲۱، ذیل تفسیر آیه ۱۵ احقاف.10ـ خصال صدوق، أبواب الأربعین و ما فوقه، ص۵۴۵، ح۲۴. 11ـ بینه، ۵. 12ـ اصول کافی، ج۲، ص۱۶. 13ـ عیون اخبارالرضا، ج۱، ص۷۴، ح۳۲۱. 14ـ اصول کافی، ج۲، ص۴۶۸. 15- غافر، 60. 16ـ اصول کافی، ج۲، ص۵۰۹، ح۵. 17ـ بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۸۹. 18ـ وسائلالشیعه، ج۴، باب ۴۵؛ کاشف الغطاء، ج۱، ص۲۴۶. 19ـ اصول کافی، ج۲، کتاب الدعاء، بابالاجتماع فی الدعاء، ص۴۸۷. 20ـ غررالحکم، ص ۱۸۵. 21ـ بحارالانوار، ج۷۷، ص۴۷؛ فصول المهمه فی اصول الائمه، صص۳۷۶ و ۴۴۳. 22ـ مستدرکالوسائل، ج۱7، ص۵۷. 23- مستدرکالوسائل، ج۱۲، ص۱۵۷. ۲4ـ سفینهًْالبحار (با مختصر اختلاف) ج۲، ص۳۳۲. 25ـ اصول کافى، ج۲، ص۶۶۹. 26ـ مستدرکالوسائل، ج۸، ص۴۳۱. 27ـ بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۵۰. 28ـ سفینهًْالبحار، ج۱، ماده «حکر».
29ـ من لایحضرهالفقیه، ج۳، ص۱۵۸. 30ـ وسائلالشیعه، ج۱۲، ص۳۱۲. 31ـ بحارالأنوار، ج۴۵، ص۲۰۷.