۱۴۲ - سبک زندگی اربعینی در دنیای پرهیاهوی کنونی ۱۴۰۲/۰۶/۰۸
سبک زندگی اربعینی در دنیای پرهیاهوی کنونی-بخش پایانی
اربعین مسیری که تاریخ را تغییر میدهد
۱۴۰۲/۰۶/۰۸
حسن رضایی
«میروم تا شلوغ شود»؛ این پاسخ زائری است که در انتظار رسیدن گذرنامه زیارتی خود از شرکت پست، آماده حرکت به سمت مرز مهران است. نجمه خانم، یک پسر 7 ماهه و یک دختر 3 ساله هم دارد که با خود به این زیارت خواهد برد.
از او میپرسم با گرمای هوا و ازدحام جمعیت ایام اربعین چکار میکنید؟ همانطور که پسرش را به دست حسن آقا، همسرش میدهد، میگوید: «تا کور شود هر آن که نتواند دید! این شلوغی معناهای زیادی دارد. در زمانی که دشمنان میگویند مردم از دین برگشتهاند، ما میرویم تا نشان دهیم دروغ میگویند و مردم امام حسین(ع) را دوست دارند.» میپرسم پس میخواهید نشان دهید مردم دیندار هستند.
این مادر جوان ادامه میدهد: «بله البته ما میرویم تا بچههایمان امام حسینی(ع) شوند.» مادر نجمهخانم که آن سوتر روی صندلی کنار خیابان نشسته است، میگوید: «مردم به خاطر عشق به امام حسین(ع) میروند. هر چه را از مردم بگیرند، عشق امام حسین(ع) را نمیتوانند از مردم بگیرند.»
حسن آقا که تا اینجای بحث مشغول ساکت کردن محمدرضا پسرش بوده است، تازه سر میرسد و میگوید: «ببین، یک چیز بگم و تمام کنم. این سفر را با دو دوتا چهارتای عادی نمیشود توضیح داد. این سفر عشق است، با عقل نمیشود توضیح داد. همین ما را میبینی، پارسال با اینکه همسرم پنج ماهه حامله بود، با یک بچه 2 ساله رفتیم. امسال هم میرویم و اگر زنده باشیم، تا همیشه میرویم. این سفر، سفر پرفیضی است، یک نفر که یک بار برود، دیگر نمیتواند نزدیک اربعین خودش را کنترل کند و نرود.»
هر زائر اربعین حکما قصهای دارد و ما در فرصت محدود این گزارش، مجال بازخوانی کامل یک قصه را هم نخواهیم داشت! لشکر عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) این روزها با لباسها، رنگها، قومیتها، قصهها و زبانهای مختلف رو به میعادگاه کربلا در حرکتاند و این جمع، چنان که حسن آقا میگوید، یک جمع عادی نیست!
حکایت ناگفتنی عشق مردم به امام حسین(ع)
کربلایی غلامرضا، یک کارگر ساده است و همچنان که اشکهای گوشه چشمش را پاک میکند، از دلتنگیاش برای کربلا با من حرف میزند. مشکلات تنفسی چند سالی هست که او را زمینگیر کرده و حالا چنان است که توان رفتن به سفر کربلا را نداشته باشد. از من میخواهد که اگر به کربلا رفتم، در حرم امام حسین(ع) حتما برایش دعا کنم تا سال آینده بتواند به سفر اربعین برود. به او میگویم امام حسین(ع) از شما توقعی ندارد و همین که نیت کردهاید، انشاءالله زیارت مقبولی برایتان نوشتهاند. میگوید: «اینها دوای من نیست. اینها حرف است. من میخواهم قبل از مُردن یک بار به اربعین بروم. شما فقط دعا کنید و از این حرفها نزنید. من باید به کنار ضریح مطهر ارباب بیکفن بروم تا بفهمم به زیارت رفتهام.»
به این فکر میکنم که در لشکر عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، چند مدل آدم با چند سلیقه حضور دارند؟ آدمهایی که قطبنمای حرکتشان به عشق امام(ع) همه در یک سو قرار گرفته است، و به راستی، کدام قدرتی جز عشق حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، توان شکلدهی به چنین لشکری را در عالم دارد؟ و دیگر اینکه، توصیف و ترسیم این عشق و این قیام همگانی، آیا اساسا ممکن است؟
میگویند ما در عصر معجزات پیامبران نبودهایم و از این جهت، به نسبت مردم آن عصر و زمانه، محرومیتی تاریخی را تحمل میکنیم. این قیام عظیم اما اگر معجزه نیست، چه نام دارد؟ یک کارشناس مسائل فرهنگی در همین زمینه به گزارشگر کیهان میگوید: «رفتار اقتصادی مردم را در اربعین ببینید. این را چگونه میخواهید تحلیل کنید؟ راستش را بخواهید دیوانهاند. دیوانگیای از جنس عابس بن ابی شبیب شاکری؛ عاشقی که عشق حسین(ع) مجنونش کرد. دیوانگیای از جنس این حسین کیست... به طریق الحسین علیهالسلام که میرسیم فقط دلدادگی است. ستاندنی در کار نیست. صاحب موکبی در نجف میگفت: ایرانیها التماس میکنند که اینجا کنار ما در موکب خدمت کنند.
ما از آنها ممنونیم اما هرگز قبول نمیکنیم که میهمان ما خادم ما شود.»
جریان آزاد اطلاعات به سبک غرب!
به گمانم، ما اگر حقیقت اربعین را شناخته باشیم، خواهیم دانست که طلایهداران جهان جدید، همین آدمهای عادی هستند که با بچه کوچک و مادر مسن، مجردی یا با خانواده، با دوستان یا با اقوام، با کاروان یا تکتک، این روزها با یک دل و یک عشق، رو به سمت کربلا در حرکتاند. حرکتی که سبک جدیدی از زندگی را فراروی بشر مدرن و تنهای قرن 21 قرار میدهد. به گمان آنها که حقایق جهان را چنان که هست، میبینند، مسیر تاریخ را عوض خواهد کرد.
تلاش برای سانسور و بایکوت این رزمایش عظیم و جهانی اما در سرفصل نخست دستور کارهای رسانهای دنیای غرب طی سالهای گذشته قرار داشته است.
بزرگترین پیادهروی و اجتماع انسانی مسالمتآمیز روی کره زمین، در عصر تبادل اطلاعات از سوی مدعیان «جریان آزاد اطلاعات» با یک بایکوت رسانهای عظیم روبهرو میشود و این البته برای آنان که ماهیت مزور و منافقانه غرب را میشناسند، جای شگفتی ندارد.
لذا چندان عجیب نیست اگر انسان غربی که در کل اروپا از تمامی جزئیات مریض شدن فرزند دوم خرس قهوهای باغ وحش سن دیگو آگاه میشود، تا کنون حتی نام «اربعین» را هم نشنیده باشد! جمعیتی عظیم صدها کیلومتر راه را طی میکنند تا در یک زمان معین در یک مکان واحد برای یک هدف یکسان گرد هم آیند.
مسلمانانی که بر خلاف آنچه هالیوود معرفی میکند، در طول این گردهمایی عظیم به همدیگر عشق میورزند و یک مانور عاطفه و انسانیت را در دنیای بیعاطفه امروزی به نمایش میگذارند.
جمعیت اما منحصر به مسلمانان نیست. در این گردهمایی دیدن مسیحیان، یهودیان، ایزدیها و پیروان ادیان دیگر، یک رویداد عادی و تکراری است. آنها نهتنها در این اجتماع پرعاطفه شرکت میکنند که حتی مانند مسلمانان به توزیع غذای نذری و رایگان برای زائرین «حسین(ع)» هم اقدام میکنند. چشم دوربینهای بیبی سی، فاکس نیوز، سی ان ان، یورونیوز و دیگر برادرخواندههای دروغگویشان اما برای دیدن این واقعیات کور است!
همکاری غرب و غربگرایان در بایکوت رسانهای اربعین
محمد لسانی، کارشناس رسانه در همین زمینه میگوید: «بایکوت رسانهای اربعین از غربپرستی و غربپرستان ناشی میشود. وقتی به موتور جستوجوگر گوگل نگاه میکنیم وضعیت فاجعهبار است و گویی اصلا از عمد اینها را جمع نکرده و قصد ندارند این پدیده مهم یعنی «اربعین» را پوشش دهند که این به خاطر استراتژی خباثت آلود رسانههای بزرگ غربی است.»
لسانی با بیان اینکه موضوع «اربعین» باید مورد مطالبه و آگاهی رسانهای به صورت خاص قرار بگیرد، میافزاید: «شش روزنامه با هم ضد ترددهای اربعینی تیتر میزنند اما هیچکدام از این روزنامهها در محل خبرنگار ندارند! ما در مورد آزادی بیان در رسانههای داخل هم مسئله داریم بیشتر تیترهای منفی رسانههای بیگانه فارسی و عمدتا معاند از داخل تغذیه میشوند که به آن آبشار پیام میگوییم.»
لسانی در مورد رویکرد رسانههای غربی به مراسم اربعین سال گذشته میگوید: «چند خبرگزاری و روزنامه معدود هم که در مورد اربعین کار کردند مثل المانیتور، تایمز و جروزالم پست دو خبر را این سه رسانه پوشش داده بودند که صرفا مربوط به حوادثی مثل تصادف و بسته شدن مرز هستند.»
این کارشناس رسانه با بیان اینکه رسانههای معاند و خارجنشین تمرکز خود را روی حاشیهها و بایکوت اصل ماجرای اربعین گذاشتهاند، میافزاید: «به عنوان مثال در مورد مرگ ملکه انگلیسی میبینید هزاران حاشیه و مسائل اطراف آن رقم میخورد اما همه رویکرد رسانهای آنها روی اصل ماجرا باقی میماند.
چون اصل حادثه را دست گذاشتند و اجازه مخالفخوانی نمیدهند و سایرین هم از روی همین رسانهها کار میکنند.»
این کارشناس حوزه رسانه در ادامه با اشاره به فشار بالای رسانهای بر افکار عمومی کشور میگوید: «ما تحت تهاجم شدید رسانهای دشمن هستیم و وقتی تحت فشار شدید هستیم قدرت تصمیمگیری سخت میشود. راهحل این موضوع داشتن نیروهای تکنیکی و رسانههای خلاق است.»
قاتلان امیرکبیر در کمین حرم جمهوری اسلامی!
بر این اساس، مسیر تغییر تاریخ، چنان هم که لطیف روایت میشود، آسان نیست! واقعیت این است که ما برای شکلگیری همین پیادهروی عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به سمت کربلای معلی، شهدای پرشماری را چه در دوران انقلاب، چه در دوران دفاع مقدس و چه در دوره دفاع از حرم اهل بیت عصمت و طهارت دادهایم. سنگر نخست دنیای غرب برای مقابله با این راه پرعزت اما همواره نه آدمها و رسانههای غربی، که غربگرایان داخلی بودهاند! از دوره قاجار تا کنون! و این از عبرتهای تلخ تاریخ است که نشان میدهد نسل و منش فکری قاتلان امیرکبیر، در این کشور هرگز از بین نرفته است! و نهایتا میتوان این سؤال را هم مطرح کرد که رسانههایی که امسال هم همزمان با مراسم اربعین، به انتشار اخبار تنشزا و حاشیهای برای بدبین کردن دو ملت ایران و عراق نسبت به همدیگر مبادرت خواهند نمود، بهراستی شیعه حضرت اباعبدالله الحسین(ع) هستند؟!
تداوم راه اربعین و سبک زندگی اربعینی اما در چیست؟ پاسخ را بهتر است در پایان گزارش از زبان شهید حاج قاسم سلیمانی بشنویم: «امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند.
اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید[باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است.
اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید.
والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیتاللهالحرام و مدینه حرم رسولالله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.»
سبک زندگی اربعینی در دنیای پرهیاهوی کنونی- بخش دوم
نزدیک قـلهایم خستگی ممنوع!
۱۴۰۲/۰۶/۰۷
دکتر مایکل برداین، استاد تاریخ دانشگاه آریزونا در آمریکا، در سال ۱۹۹۲ به اسلام روى آورد و نام محمد اسعد را برگزید. وی که مدتی مسئول مرکز اسلامى توسان آمریکا بوده است، در گفتوگویی پیرامون نسبت اسلام و غرب، میگوید: «زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری کارتر که شهرت خود را مدیون پیشبینیهایش درباره دگرگونى تمدنهاست و پیش از این در یکی از کتابهایش نابودی تمدن کمونیستی را پیشبینی کرده بود، اکنون معتقد است که همین اتفاق برای نظام لیبرال سرمایهداری غرب نیز رخ خواهد داد. وی میگوید جامعه غوطهور در شهوتها نمىتواند آداب اخلاقى جهان را پایهریزى کند و هر تمدنى که نتواند در اخلاق پیشگام و جلودار باشد، دچار فروپاشى خواهد شد.»
جهان در آستانه دگرگونی عظیمی قرار دارد و این واقعیت را تحلیلگران بزرگی در اقصی نقاط عالم به زبانهای مختلف بیان کردهاند.
تغییر نظم جهانی، فروپاشی تمدن غرب، تولد جهان چندقطبی، پیدایش قدرتهای نوظهور و عباراتی از این دست، همگی واژههایی متفاوت با بار معنایی تقریبا یکسان هستند که امروزه بر زبان تحلیلگران برجسته دنیا جاری است و بر یک دگرگونی عظیم در ابعاد بینالمللی تاکید میکنند. جهت و قطبنمای این تحول اما به کدام سو خواهد بود و جهان جدید، از مشربه کدام تمدن سیراب خواهد شد؟
پاسخها معمولا در خود سؤال مستتر هستند! باید دید خود غرب در این زمینه چه میگوید و چگونه میاندیشد.
طبق گزارش مرکز تحقیقاتی «پیو»(PEW) درآمریکا، اسلام در حال حاضر بیشترین رشد را در قیاس با سایر ادیان جهان دارد. همچنین حدود 1.8 میلیارد نفر مسلمان در جهان وجود دارد که تقریباً یک چهارم جمعیت جهان را تشکیل میدهند. با این حال، تخمین زده میشود در اواسط قرن 21 (بین سالهای 2050 تا 2070)، اسلام پرجمعیتترین دین جهان شود. پیتر شولاتور مفسر سیاسی آلمانی میگوید: «اکنون نهضت بازگشت به دین و مدینه فاضله آغاز شده است».
هجمه رسانهای، مهمترین سلاح غرب در جنگ تمدنی
دانیل پایپس رئیس انستیتو پژوهشهای سیاستهای خارجی آمریکا میگوید: «امروز ایران به مثابه یک آزمایشگاه است. اگر این تجربه موفق شود، جسارت مسلمانان کشورهای دیگر هم بیشتر خواهد شد. ما تا ده سال پیش حساسیت خاصی نسبت به اسلام نداشتیم، اما امروز اینطور نیست و همه ما نسبت به این پدیده جدید در ایران باید با حساسیت بیشتری برخورد کنیم. امروز مسلمین جهان به ایران نظر دارند و از آن الگوبرداری میکنند.»
روش غرب برای تقابل با این موج سهمگین تغییر جهان اما چیست؟
علیاکبر عباسی، کارشناس مسائل سیاسی در همین زمینه میگوید: «غرب به اذعان سران سیاسی آن، دورهای از زوال و انحطاط قدرت را در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... تجربه میکند و طبعا از موضع تدافعی با این تحولات مواجه میشود. به طور خلاصه، تغییر واقعیت میدان در اذهان جوامع انسانی با ابزار رسانه، مهمترین راهبرد جهان غرب طی چند دهه اخیر بوده است. دشمن، نقطه ضربهپذیری خود را به خوبی دریافته و بر همین اساس، تمرکز و هزینه زیادی را صرف اسلامهراسی و ایرانهراسی میکند. رسانههای غربی در کنار صنعت سینما و دیگر صنایع فرهنگی غرب، طی چند دهه اخیر شاید در هیچ حوزهای چون تقابل با ادیان الهی و به طور خاص، تقابل با اسلام، سرمایهگذاری و فعالیت نکردهاند.»
وی میافزاید: «حجم دروغپراکنی رسانههای غربی- و پیش از آن هالیوود - درباره «اسلام» و مسلمانان به حدی بود که رهبر انقلاب اسلامی پس از حمله تروریستی به دفتر مجله «شارلی ابدو» در فرانسه، در اقدامی تأملبرانگیز و تاریخی طی نامهای به جوانان اروپا و آمریکای شمالی خواستار آن شدند تا فارغ از این پروپاگاندای رسانهای برای شناخت اسلام به منابع اصلی آن مراجعه نمایند و در دام دروغهای غرب نیفتند. در بخشی از این پیام تاریخی آمده بود: «من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند.»
به برکت انقلاب شکوهمند اسلامی ایران اما انسانها لاجرم با جهان جدیدی آشنا میشوند که در آن، ایستادگی در برابر زیادهخواهی غرب، مد روز شده و سبک نوینی از زیست اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به برکت اسلام به آنها عرضه میشود.
تمدن غرب میگوید کل ارض بازار و کل شیء کالا!
حماسه پیادهروی اربعین حسینی به عنوان بزرگترین راهپیمایی مسالمتآمیز جهان که هر ساله تکرار میشود، یکی از درخشانترین تابلوهایی است که این جهان جدید را به جوامع انسانی معرفی می کند.
تمایز اربعین با فرهنگ مسلط حاکم بر جهان امروز اما چیست و حاوی کدام پیامها برای بشر مدرن است؟
حسین عباسیفر، کارشناس اقتصاد فرهنگی و پژوهشگر اندیشکده قصد در همین زمینه به گزارشگر کیهان میگوید: «اربعین اولا بازار نیست. مهمترین ویژگی اربعین این است که عرضه و تقاضا و بازار و قیمت و خریدار و فروشنده و ... در رابطه انسانها با یکدیگر از بین میرود. یعنی اگر آنها میگویند کل ارض بازار و کل شیء کالا ما میگوییم اقتصاد فرهنگی! میگوییم اقتصاد نابازار! اگر او کاراترین حالت روابط را رابطهای میداند که در بازار آزاد رقابتی شکل میگیرد، اینجا ثابت میشود که عالیترین حالت اقتصاد در نابازار عاشقانه تعاونی صورت میبندد. جایی که رابطه من و یک عراقی نزدیکتر از رابطه من و برادرم میشود. ممکن است من با برادرم حساب و کتاب داشته باشم و به غلط بگویم حساب حساب است کاکا برادر! اما در طریقالحسین حساب با حسین است. نه حساب مادی!»
وی میافزاید: «اساسا خادمان مواکب چیزی نمیدهند که چیزی بگیرند، یعنی رابطه داد و ستد نیست! حتی با اباعبدالله علیهالسلام رابطه داد و ستد نیست. از یکی از صاحبان مواکب پرسیدم این همه خدمت میکنید که چه چیزی کسب کنید؟ گفت: حبالحسین. خب این حبالحسین اگر نبود که تو اینجا نبودی! یا باید یک چیزی را نداشته باشی که بخواهی به دست بیاوری! یا باید بخواهی بیشتر شود! هیچ کدام نمیگویند میخواهیم عشقمان بیشتر شود. عاشقاند. رفتار عقلایی که در دانشگاه به ما میآموختند را درک نمیکنند. همان طور که اقتصاددانها رفتار یک مادر را در خانه درک نمیکنند و غیراقتصادی و غیرعقلایی میدانند تمام ماجرای اربعین را هم درک نخواهند کرد. اقتصاد اربعین اولا قابل محاسبه نیست. با هیچ شاخص و معیاری ارزش اقتصادیاش قابل اندازهگیری نیست. شما به من بگویید ارزش اقتصادی جوانی که آمد پیادهروی اربعین و شد حججی، چند؟ چقدر باید در آموزش و پرورش و صدا و سیما و ... هزینه کنیم تا یک نفر بشود حاج قاسم؟ اصلا میشود؟ قطعا نخواهیم توانست.»
کل یوم اربعین و کل ارض طریقالحسین
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه میافزاید: «نکته آخرم در مورد فنآوری اجتماعی اربعین است. معروف است که در زمان امام عصر ارواحنا فداه مؤمنین دست در جیب هم میکنند و نیازهای خود را تامین میکنند. این اتفاق و این روایت فقط در مورد انسان بعد از ظهور نیست. بلکه این توقع اولیای الهی و ائمه هدی است از شیعیان. روایات در باب رابطه اخوت آنقدر زیاد است که اگر کسی بخواند جرات نمیکند به خود بگوید شیعه امیرالمومنین علیهالسلام. اما آن مردمی که امام باقر علیهالسلام از آنها سخن میگویند که نیازهای یکدیگر را برطرف میکنند بدون اینکه رابطهشان رابطه بازاری باشد. امروز به برکت انقلاب حضرت روحالله و عنایت حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام با چشم بدون عینک و غیرمسلح قابل مشاهدهاند و گسترده شدن این اتفاق در طول سال و در سایر مکانها شرط لازم ظهور است. یعنی باید شعارمان بشود کل یوم اربعین و کل ارض طریقالحسین...»
خلق چنین دنیای اخلاقی و انسانی از دل معارف اهل بیت علیهمالسلام و بروز و ظهور آن در قلب حماسه اربعین، در حالی است که تمدّن غرب، حتی اخلاق را هم ذیل «یوتیلیتاریسم» (اصالت سود) تعریف می کند و اخلاقی را که با سود سازگار باشد به خوبی تجویز میکند! در این نگاه، بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی و کشتار یکباره صدها هزار نفر انسان بیگناه، چون منافع آمریکا را تامین میکند، عملی اخلاقی محسوب میشود. چنانکه روسای جمهور آمریکا با وجود گذشت نزدیک به یک قرن از این فاجعه شوم، حتی حاضر به عذرخواهی از ملت ژاپن و دیگر ملتهای دنیا نشدهاند.
در چنین دنیایی، طبعا سازمان ملل، شورای حقوق بشر، شورای امنیت، آزادی رسانه، اخلاق و هر مفهوم، نماد و نهاد ظاهرا مقبول دیگری، تنها ابزارهایی برای تسلط بیشتر زورگویان بر ملتهای مظلوم جهان خواهد بود. خبر خوب اما این است که به برکت ایستادگی 42ساله ملت ایران، مردم دنیا اکنون هم با ماهیت کثیف تمدن غربی آشنا شدهاند و هم فرصت تنفس در دنیایی جدید مانند اربعین حسینی(ع) برایشان فراهم است و این همه با اینکه ساده بیان میشوند، مسائلی عظیم و سترگ است. واقعیاتی عظیم و سترگ که روزی تصور وجود آنها نیز محال به نظر می رسید!
روز شوق و امید و حرکت
حالا اما ورق برگشته و زمانه دگر شده است. نقاب تزویر و خباثت غرب از چهره کریهاش فرو افتاده و دنیا برخلاف خواست آنان به سمت و سویی در حرکت است که اصل نخست در ارتباطات انسانی، محبت و عاطفه به ولی خدا و بندگان مومن او باشد و نه سود اقتصادی و منافع شخصی. در این جهان جدید، اربعین پیشتاز معرفی این فرهنگ است و میدانی است که روابط موجود در آن بر مبنای حب الامام شکل میگیرد و نه حب الدلار! خبر وقوع چنین واقعهای حتما برای کسانی که دوست دارند انسانها را برده پول و قدرت علمی، سیاسی و اقتصادی خود کنند، دلهرهآور خواهد بود. هر چند که ظاهرا تقدیر خداوندی بر آن قرار گرفته که همان قدرت شیطانی نیز که رهآورد چند قرن غارت و بردهداری ملتهای مظلوم جهان است از کفشان خارج شود.
تغییر دنیا به مدد ایستادگی ملت ایران، گامهای نهایی خود را طی میکند و برگزاری مراسم پیادهروی اربعین که رهاورد خونهای پاک شهدای مدافع حرم است، پیشتاز این تغییر خواهد بود. رهبر فرزانه انقلاب اخیرا در جریان دیدار شرکتکنندگان در بیستوچهارمین مجمع عالی فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همین زمینه فرمودند: «ما از بخش زیادی از مسیر با وجود شیب تند عبور کرده و به قلهها نزدیک شدهایم بنابراین امروز روز خسته شدن و ناامیدی نیست بلکه روز شوق و امید و حرکت است و مسئولان کشور باید با این روحیه حرکت کنند.»
سبک زندگی اربعینی در دنیای پرهیاهوی کنونی - بخش اول
اربعیـن رؤیای اجتماعی محققشده انسان امروزی
۱۴۰۲/۰۶/۰۶
حسن رضایی
حوادث تاریخی به فراخور عظمت، عمق و معنایی که دارند، میتوانند در اذهان بشری ماندگار شوند. قدرت برخی رویدادها اما بیش از ماندگار شدن در خاطرهها و فراموش ناشدن است. آنها مسیر آینده تاریخ را معین میکنند و میتوانند به حرکت جوامع بشری در دورانهای مختلف تاریخی، جهت بدهند. عاشورا و قیام جاودان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، بدون شک و به تصریح اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان، از اینگونه پدیدهها و بلکه بزرگترین آنها در طول تاریخ است. از این حیث، عاشورا را قلب تاریخ گفتهاند که خون هدایت را در شریانهای هر دوره تاریخی از حیات بشر تزریق میکند.
شهید سیدمرتضی آوینی در همین زمینه مینویسد: «از باب استعاره نیست، اگر عاشورا را قلب تاریخ گفتهاند. زمان هر سال در محرم تجدید میشود و حیات انسان هربار در سیدالشهدا (علیهالسلام). حُب حسین (علیهالسلام) سرّالاسرار شهداست. فاین تذهبون؟ اگر صراط مستقیم میجویی بیا، از این مستقیمتر راهی وجود ندارد: حُبّ حسین (علیهالسلام)...از عاشورای سال ۶۱ هجری قمری، دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همه روزها عاشوراست. زمان بر امتحان من و تو میگردد تا ببیند که چون صدای هَل مِن ناصرِ امام عشق برخیزد، چه میکنیم؟...»
عاشورا طی قرون و اعصار متمادی، بار هدایت انسان و امت را بر دوش کشیده و اکنون سخن و راه حسین(ع) به برکت انقلاب شکوهمند ملت ایران، دیگر در حصار مرزهایی محدود در منطقه غرب آسیا و حتی جهان اسلام، محصور نیست. سخن اهل بیت عصمت و طهارت، امروز به برکت وجود نظام مقدس جمهوری اسلامی، همچون نوری پرجاذبه در دل ظلمتکدهای که فرهنگ غرب برای انسان غربی ایجاد کرده است، میدرخشد و هر روز بر شمار شیفتگان راه و مرام حسین(ع) میافزاید. چه اینکه تنفس در جغرافیای «حسین» نه مرز میشناسد نه زبان، نه قومیت میشناسد نه رنگ، نه ملیت میشناسد نه نژاد، نه مذهب میشناسد و نه حتی ایدئولوژی! تابلوی شکوهمندی که این تحول را روایت میکند اما اگرچه عزاداریهای دهه اول محرم در سراسر گیتی از شرق تا غرب عالم است، ولیکن نقطه اوج آن حتما در مراسم پیاده روی اربعین مشغول خودنمایی است. مراسمی که بزرگترین راهپیمایی مسالمتآمیز جهان است و هر سال بر عظمت و شکوهش افزوده میگردد.
اربعین شروع جاذبه مغناطیس حسینی(ع)
رهبر فرزانه انقلاب در همین زمینه تاکید دارند: «اربعین در حادثۀ کربلا، خودش یک شروع و یک آغاز بود. شروع جاذبۀ مغناطیس حسینی، در روز اربعین است. این جاذبه است که جابر بن عبدالله انصاری را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشد. این مغناطیس پُرجاذبه، اولین دلها را در اربعین به سوی خودش جذب کرد. رفتن جابر و عطیّه به زیارت امام حسین در همان اربعین اول، سرآغاز حرکت پربرکتی بود که در طول قرنها تا امروز، پیوسته و پیدرپی ادامه دارد.»
تابلوی اربعین در سال 2023 میلادی و 1402 هجری شمسی اما نمایانگر چیست و چه چیزی به ما میگوید؟ این مدل از حیات و روابط اجتماعی- اقتصادی و پیوندهای فرهنگی، عاطفی و انسانی در جریان این رزمایش عظیم را چگونه و با کدام متر و معیار باید به قضاوت نشست و تحلیل نمود؟ جنس رابطهها و کنشها در مراسم اربعین، چگونه قابل فهم است؟ برای کسانی که در فضای عاشورا و فرهنگ حسینی(ع) تنفس کردهاند، طرح این سؤال شاید بیمعنا باشد یا دستکم، پاسخی از پیش آماده در ذهن داشته باشد.
این اما تمام قصه نیست و در دنیایی که ارتباطات، جهان را به دهکدهای کوچک بدل کرده است، لاجرم باید از دریچه نگاه انسان غیرمسلمان، ضد اسلام، غیرایرانی و ضد ایرانی نیز به این صحنه نگاه کرد و معنای آن را دریافت. نگاهی کلانتر به جغرافیای فرهنگی جهان و بررسی مدعای آنها که با وجود حداقل سه قرن بردهداری، کشتار، استعمار خونین و غارت ملتهای اقصی نقاط عالم، خود را متمدن میدانند و تا همین اکنون، دیگران را جهان سومی، کاکاسیاه، کله سیاه، بربر، و نیمه وحشی خطاب کردهاند نیز در همین حوزه، واجد اهمیت و بررسی مضاعف است. سؤال این است که در تقابل فرهنگ اسلام و غرب، کدام یک را میتوان به عنوان طرف پیروز معرفی کرد و رزمایش اربعین در این میانه، کجا ایستاده است؟ تقدیر تاریخی این بوده است که غرب وحشی پس از سه قرن استعمار، بردهداری و کشتار و غارت آشکار ملتهای مختلف در سراسر جهان نیز به واسطه تسلط رسانهای، خود را صاحب بهترین فرهنگ انسانی! و اجتماعی معرفی کند.
جهان در نقطه انتخاب مهمی قرار گرفته است
کارشناسان حوزه فرهنگی در جبهه انقلاب اسلامی معتقدند که اکنون جهان در نقطه انتخاب مهمی ایستاده است. سؤال این است که کدام تمدن، واجد شرایط بقا، گسترش و عالمگیر شدن است؟ تمدنی که از دل آن، صحنههایی درخشان، حماسی، و انسانی چون اربعین خلق میشود یا تمدنی که امروز مسئلهاش، وضع مجازاتهای سنگین برای مخالفان همجنسبازی در میدان سیاست، فرهنگ، اقتصاد و حتی ورزش است و تلاش برای رسمیت بخشیدن به ارتباط جنسی با کودکان و حیوانات، لبه فناوری نرم آن در حوزه فرهنگی محسوب میشود؟! پاسخ روشن است و رزمایش اربعین، به عقیده کارشناسان حوزه تحولات تمدنی، خود از طلایهداران این تغییر عظیم خواهد بود.
حسین عباسیفر، کارشناس اقتصاد فرهنگی و پژوهشگر اندیشکده در همین زمینه به گزارشگر کیهان میگوید: «هر انسانی در هر دورهای از تاریخ رؤیا داشته است. هر تمدنی که شکل گرفته حاصل جمع این رؤیاها و برآیند آنها بوده که ما به آن میگوییم رؤیای اجتماعی. رؤیای اجتماعی را گاهی هنرمندان و فیلسوفان و شاعران تصویر میکنند، گاهی حاکمان و دولتها و سازمانها و نهادها. ما در عصری واقع شدیم که به برکت انقلاب اسلامی و خون شهدا و با عنایت حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام رؤیای اجتماعیمان را میتوانیم زندگی کنیم. از اینجا به بعد ماجرا برعکس است یعنی تصور کنید یک باغی را که کشاورزی آن را ساخته است. حالا ما میخواهیم یک تصویر از آن باغ بکشیم. من به عنوان یک کودک دبستانی با دفتر نقاشیام میخواهم این واقعیت را نقاشی بکشم. شما از آن عکس میگیرید. آن دیگری فیلم میگیرد. کدام به واقعیت نزدیکتر است؟ هیچکدام. بستگی دارد چطور بکشیم چطور عکس بگیریم. چطور روایت کنیم. کاملا به زاویه نگاه راوی بستگی دارد. اما یک نفر هم دست شما را میگیرد و میگوید خودت ببین. خودت نفس بکش. خودت راه برو. خودت زندگی کن. به عبارت دیگر هیچ استاد علوم اجتماعی نمیتواند با واژهپردازی عظمت و شکوه و حقیقت این ماجرا را درک و روایت کند. چه برسد به اینکه در نازلترین سطح یعنی با ابزار ریاضی بخواهد شرح قصه کند.»
راز بیتوجهی اقتصاددانان لیبرال به اربعین
از عباسیفر به عنوان یک پژوهشگر حوزه اقتصاد، درباره تحلیل علم اقتصاد از رفتار اقتصادی مردم در اربعین می پرسم. در پاسخ میگوید:« علم اقتصاد جدید اگر منظور همین بحثها و کتب و مقالات آکادمیک و متعارف است که استفاده از واژه علم برای اینها از باب غلط مصطلح است. اگر نسبت علم اقتصاد حقیقی با یک پدیده اجتماعی را مدنظر دارید که نسبتش مثل سایر پدیدههاست. یک اهل علم چطور سایر پدیدهها را باید بررسی کند؟ همانطور هم باید به سراغ پدیده اربعین برود. یعنی با شناخت دقیق، عمیق، کامل و جامع. با شناخت صحیح از سطح مبنا تا روبنا. نمیتوان عینک اقتصاد سرمایهداری به چشم بزنیم و موکبها را فروشگاه، طریق را بازار و استراحتگاهها را هتل ببینیم و بعد بگوییم در این نقطه از زمین و در این ایام سال، عده اندکی از مردم عراق بازاری شکل میدهند که کالاها و خدمات در آن رایگان هستند و قیمت در این بازار صفر است. یعنی همه جا را بازار ببینیم و همه چیز را کالا تصور کنیم اما با این تفاوت که استثنائا در اینجا قیمت صفر است که یا رفتار غیرعقلائی است یا انگیزهای مادی اما پنهان وجود دارد که من اقتصاددان از آن بیخبرم!»
وی با بیان اینکه با این نگاه، آنچه در اربعین میگذرد یک سوءتفاهم است که اساسا ارزش بررسی هم ندارد، میافزاید: «همانطور که در واقعیت هم میبینید اقتصاددانان لیبرال هیچ توجهی به این جریان بینظیر ندارند! علتش چیست؟ خب این اقتصاددان میخواهد سر کلاس برود و به دانشجوهایش بگوید انسانها فقط در بازار رفتار عقلائی دارند چون به دنبال حداکثر کردن سود شخصی هستند و این سود شخصی از یک طرف خود را در قیمت نشان میدهد و در طرف دیگر در مصرف بیشتر بروز میکند. چون استاد اقتصاد میخواهد با لهجه غلیظ آمریکایی بگوید the more is better یعنی هرچه بیشتر مصرف کنی بهتر! پس نهتنها این ماجرا نسبتی به اقتصاد علمنمای امروز ندارد بلکه کاملا در تضاد است و مثل نوری میماند که چشمان کسانی که به تاریکی عادت کردهاند را میزند.»
بر این اساس، تحلیل رفتار انسان مسلمان و شیعه، اساسا با علم غربی میسر نیست و راز تاکید مکرر رهبر فرزانه انقلاب بر تولید علوم انسانی اسلامی نیز همین است. از منظر علوم انسانی غربی، احتمالا آنچه در اربعین رخ میدهد، یک اقدام غیرعلمی و ایدئولوژیک است که ارزش بررسی ندارد!
ناتوانی علوم انسانی مسموم غرب در تحلیل اربعین
فقیه متأله، مرحوم آیتالله حائری شیرازی در همین زمینه به فراست میفرمودند: «اقتصاد، اخلاق، تربیت و...، همه لباسهایی هستند كه برای برهنه نماندن و حفاظت انسان، بر او پوشانده میشود. چگونه امكان دارد لباسی که آن را اندازهگیری نكرده باشند، با بدنی متناسب باشد؟ خیاطی كه هنوز مشتری خود را ندیده و پُرُوْ نكرده، چطور حق دارد و میتواند بر پارچۀ او قیچی گذارد؟! مكاتب و علوم انسانی بشری اینگونه عمل میكنند كه برای انسان، ندیده، لباس میدوزند و بعد هم آن را بر او پوشانده، به او میگویند این لباس توست! یا آن را بپوش، یا به تو میپوشانیم و كاری میكنیم كه به اندازۀ آن شوی! به عبارت دیگر، در مسائل فرهنگی و تربیتی، از دبستان تا دبیرستان، دقیقاً به گونهای برنامهریزی میكنند تا انسانِ مورد نظرشان، با اقتصادی كه در نظر دارند، تطبیق كند! آنان راهی جز این ندارند كه اگر لباس اندازه نبود، آن قدر فشار بدهند تا لباس اندازه شود!»
ایشان در جایی دیگر در بیان تفاوت علوم تجربی و انسانی، گفته است: «طب برخلاف علوم انسانی، نیازی به انسانشناسی ندارد. وقتی طب نیاز به انسانشناسی ندارد، پس صِرف تجربه است. بشر در تجربه موفق است. مگر این جراحیهایی که میکنند ناموفق است؟ مگر علی علیهالسلام وقتی زخم خورد طبیب را نیاوردند بالای سرشان برای اینکه معاینه کند؟... علوم انسانی از نوع خلق گندم است [که باید از خود دین اخذ شود و بشر توانایی آن را ندارد]، اما علوم تجربی و از جمله پزشکی، از نوع کاشت و داشت و برداشت و پاک کردن و آرد کردن و نان پختن است که به عهده انسان است. آنچه را که برای بشر مقدور نیست، انبیا میآورند. آنچه را که برای بشر مقدور است اگر انبیا گفتند، استطراداً گفتهاند.»
با این نگاه، شاید بتوان دلیل سکوت معنادار برخی محافل متعدد علوم انسانی داخل کشور در قبال حماسه جهانی و بینظیر اربعین را درک کرد!