به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,149
بازدید دیروز: 9,675
بازدید هفته: 44,902
بازدید ماه: 44,902
بازدید کل: 25,032,030
افراد آنلاین: 370
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۰۵ دی ۱٤۰۳
Wednesday , 25 December 2024
الأربعاء ، ۲۳ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۳۶/۸۹- حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) ۱۴۰۲/۰۷/۲۱
حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۸۹

دیدار  صمیمانه آیت‌الله  مصباح    با  شهید  بهشتی

بعد   از  ماجرای   مدرسه  حقانی

۱۴۰۲/۰۷/۲۱

آیت‌الله مصباح یزدی منتخب مردم خراسان‌رضوی برای مجلس خبرگان رهبری - قدس  آنلاین | پایگاه خبری - تحلیلی
دکتر سهراب 
مقدمی شهیدانی
 
بعد از بالا گرفتن بحث آقای شریعتی در مدرسه حقانی که منجر به جدایی آیت‌الله مصباح از مدرسه شد، این تلقی به وجود آمده بود که این مواجهه و اختلاف‌نظر، به قطع روابط شخصی آیت الله مصباح با شهید بهشتی انجامیده است. بر همین اساس، همچنان بعد از سال‌ها، چنین ذهنیتی در برخی منابع القاء می‌گردد. این در حالی است که طرفین بعد از آن ماجرا همواره نسبت به یکدیگر با تعابیر کاملاً محترمانه یاد کرده اند و در عین حال همواره در تبیین موضع خویش راسخ بوده‌اند. پرسش تاریخی مهمی که در این‌جا مطرح و بدان پاسخ داده می‌شود آنکه آیا بعد از ماجرای مدرسه حقانی این دو عزیز با یکدیگر دیدار و مواجهه‌ای داشته‌اند؟
بعد از طرح این سؤال از فرزندان مکرم آیت‌الله مصباح نکات جالبی مطرح گردید که از آن جمله، خاطره جناب حجت‌الاسلام والمسلمین علی مصباح است: «قاعدتاً منظور [برخی نویسندگان] از قطع ارتباط، همان قطع ارتباط کاری در مدرسه حقانی است. یعنی سر این مسئله به جایی رسید که حاج آقا گفت من دیگر نمی‌توانم با این مجموعه کار بکنم ولی هیچ موقع از حاج آقا چیزی منفی راجع به شهید بهشتی نشنیدم. یک نمونه‌اش هم این است بعد اینکه این اتفاق افتاد، تابستان بعدش در خوانسار یک برنامه‌ای بود که به اصطلاح، مدرسه تازه‌‌سازی را مرحوم آقای ابن‌الرضا در خوانسار می‌ساختند یک بخشی از آن ساخته شده بود و یک بخشی هم داشت ساخته می‌شد، ایشان [از آیت‌الله مصباح] دعوت کرده بودند که یک برنامه بگذارید این‌جا برای طلبه‌ها و هوا هم خوب است و یک برنامه‌ای بود، یک عده از طلبه‌ها بودند، آیت‌الله مصباح بود. آقای یوسفی غروی و مرحوم آقای تسخیری و این‌ها، یک عده از اساتیدی بودند که درس می‌دادند؛ آقای تسخیری «اقتصادنا» درس می‌دادند و آقای یوسفی غروی یادم نیست چه درس می‌دادند و آیت‌الله مصباح هم درس خودشناسی و این‌ها.
این برنامه آنجا بود و یک نیمه شعبانی بود که شهید بهشتی آمدند آنجا توی آن مدرسه. این نشان می‌داد که هم شهید بهشتی آن احترام و علاقه را حفظ کردند [هم حاج آقا] تا آنجا که شهید بهشتی تشریف آوردند، حاج آقا به من گفتند که دست آقا را ببوس! و آن جلسه هم خیلی جلسه انسی بود. یادم نمی‌آید دیدار دیگری اتفاق افتاده باشد. البته همیشه می فرمودند که اختلاف نظر وجود دارد و ایشان نظرشان این است و من نظرم این و هر کسی باید به نظر خودش عمل بکند.»1
جناب حجت‌الاسلام والمسلمین مجتبی مصباح نیز در گفت‌وگو با نگارنده، ضمن یادکرد این دیدار و تأکید بر نکات اخویِ مکرم، متذکر شدند: «علامه مصباح در این دیدار، نماز جماعت را به امامت شهید بهشتی ادا کردند.»2
این دیدار جالب در خوانسار حکایت از آن دارد که رابطه شخصی این دو شخصیت بزرگوار، بعد از اختلافات مدرسه حقانی به هم نخورد و به قطع ارتباط کشیده نشد. جناب آقای علی مصباح، در تأکید بر این مسئله، به جزئیات جالبی پیرامون رابطه شهید بهشتی و آیت‌الله مصباح اشاره می‌کند: «نکته دیگری که در همین زمینه من بعدها شنیدم این بود که در یک جلسه‌ای در خدمت شهید بهشتی راجع به نحوه برخورد آیت‌الله مصباح و مسئله شریعتی صحبت شده بود و مثلاً اعتراض شده بود که چرا آقای مصباح چنین می‌کند و درست نیست. نقل شد که شهید بهشتی جواب داده بودند که آقای مصباح معتقد است که شریعتی برای عده‌ای بُت شده، بُت را باید چکار کرد؟ گفته بودند بُت را باید شکست! گفت آقای مصباح هم دارد همین کار را می‌کند. یعنی یک نوع دفاعی با اینکه ایشان حالا از جهت تشخیص مصداقی نظرشان با آیت‌الله مصباح تفاوت داشت ولی در این‌که آیت‌الله مصباح بر اساس وظیفه‌ای که تشخیص می‌دهد دارد عمل می‌کند و بر اساس آن تشخیص همین کار را باید بکند، این را مطرح کرد. این مطلب را کسی برای آیت‌الله مصباح نقل کرده بود و من از ایشان شنیدم. ولی اینکه کجا بوده و کی بوده را نمی‌دانم.
آیت‌الله مصباح تا همین اواخر هم از چند ویژگی و امتیاز شهید بهشتی خیلی تعریف می‌کردند. یکی مسئله نظم ایشان بود. یکی مسئله تدین ایشان بود و ایشان [خدا را] واقعا باور داشت. خدا، قیامت و دین را جدی می‌گرفت و اینکه ایشان در جلسات اداری و این‌ها، ساعت مچی‌اش را در می‌آورد می‌گذاشت جلویش؛ در جلسات هیئت‌مدیره مدرسه حقانی شهید بهشتی و شهید قدوسی و آیت‌الله مصباح بودند، این جلسه [معمولاً در مدرسه و] شاید یک وقت‌هایی هم در منزل شهید قدوسی تشکیل می‌شد. [آیت‌الله مصباح] فرمودند جلسه که می‌نشستیم شهید بهشتی ساعتش را در می‌آورد می‌گذاشت جلوش، موقع نماز وسط جمله‌شان هم اگر بود بلند می‌شد و همان‌جا که نشسته بود رو به قبله می‌نشست، وسط جلسه، پا می‌شد «الله اکبر» [می‌گفت و] نمازشان را می‌خواند. خیلی ایشان خوشش می‌آمد از اینکه شهید بهشتی این‌قدر مقید بود، حتی به مستحبات و اینها. ضمن اینکه حالا یکی دیگر از ویژگی‌های ایشان را روشنفکر بودن و اینکه یک خط مشی خلاف سنت‌های حوزوی و اینها داشت و خانمش در خیابان چادرنماز سرش می‌کرد و شهید بهشتی با خانمش می‌رفتند خرید کاری که برای یک روحانی یک مقدار غیرعادی بود، اینها را داشت و در عین حال، خیلی مقیّد و متعبد بود و دین و خدا را باور داشت.»3
آیت‌الله مصباح و دغدغه دائمی تقابل  با التقاط و انحراف
مرور تصریحات آیت‌الله مصباح و قرائن تاریخی، نشانگر آن است که مسئله مرزبانی عقیدتی برای ایشان یک اصلِ بنیادین تلقی می‌شود که لازمه‌اش تقابل با التقاط و انحراف است. 
در تحلیل ماجرای آثار و افکار دکتر شریعتی نیز، همین اصل باید مورد نظر قرار گیرد. در این بخش نمونه‌هایی از روایت‌های آیت‌الله مصباح پیرامون برخی نحله‌های التقاطی و انحرافی، مورد اشاره قرار می‌گیرد تا ایده و آرمان و رویه ایشان، بیش از پیش عیان گردد.
طبعاً برخی از مطالب این بخش، مستقیماً به فعالیت‌های ایشان علیه جریان‌های مورد اشاره مربوط نیست ولی روایتگر حساسیت‌های فکری ایشان از ابتدای طلبگی تا پیروزی انقلاب اسلامی را حکایت می‌کند. امری که موجب شد، ایشان در دورانِ استقرار نظام جمهوری اسلامی، در میدانِ مبارزه با نحله‌‌های انحرافی، در قامتِ یک علمدار بیدار و بیدارگر جلوه‌نمایی کند. طرح این مباحث از آن جهت ضروری می‌نمود که روشن شود، مصباحی که با جریان‌های التقاطی عصر اصلاحات به مبارزه برمی‌خیزد، از ابتدای طلبگی‌اش، ماجرای کنفرانس صلح وین و کارنامه برقعی و مواجهه حوزه قم با وی و توده‌ای‌های حامی وی را به خوبی به خاطر دارد! او به التقاط سازمان مجاهدین و انحراف نهضتی‌ها و هدفی‌ها واقف است، در برابر انجمن حجتیه ظاهرالصلاح نیز موضع دارد.
در ادامه، برخی مواضع فکری یا روایت‌های تاریخی علامه مصباح پیرامون موضوعاتی چون ماجرای برقعی، نهضت آزادی، سازمان مجاهدین، فرقان و حبیب‌الله آشوری، جریان سیدمهدی‌هاشمی و انجمن حجتیه را از نظر می‌گذرانید. طبعاً موضوع‌محور بودن این بحث که به عنوان تکمله‌ای بر ماجرای شریعتی است، موجب شده، خط سیر تاریخی بحث، موقتاً تغییر کند. برای رفع ابهام و کشف علت حساسیت علامه مصباح در پیرامون جریان‌های مذکور، به اختصار برخی زمینه‌های فکری و سیاسی شکل‌گیری و فعالیت آنان و پاسخ به برخی شبهات و حواشی نیز طرح شده است.
پانوشت‌ها:
1- مصاحبه سهراب مقدمی شهیدانی با حجت‌الاسلام و المسلمین علی مصباح، 27/8/1400، آرشیو بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
2- گفت‌وگوی شفاهی سهراب مقدمی شهیدانی با حجت‌الاسلام و المسلمین مجتبی مصباح، 16/9/1400، آرشیو بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
3- مصاحبه سهراب مقدمی شهیدانی با حجت‌الاسلام و المسلمین علی مصباح، 18/9/1400، آرشیو بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.