۱۱۰۳ - مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه : مصحف امام علی(ع) ؛ از شـبهه تا واقعیـت ۱۴۰۲/۰۸/۰۶
مصحف امام علی(ع) ؛ از شـبهه تا واقعیـت
۱۴۰۲/۰۸/۰۶
يكى از بحثبرانگيزترين موضوعات تاريخ قرآن، بحث دربارۀ مصحف حضرت علی(ع) است. اين موضوع از چند جهت مورد بحث و گفتوگو واقع شده است، از جهتى به بحث گردآورى قرآن و آغازگر تدوين اين كتاب آسمانى میپردازند و از جهتى به تاريخچۀ پيدايش تفسير. از این نکته بحث میکنند که آیا قرآنی که حضرت گردآوری کرده است غیر از قرآنی است که اکنون در دست ماست یا همین قرآن است منتها با اضافات تفسیری و بیان شأن نزولها. نوشتار حاضر درصدد پاسخ به این نکته است که چرا قرآنی که آن حضرت تدوین کردند در دسترس نیست؟ و آیا شیعیان قائلند که قرآن اصلی همان است و قرآنی که الان در دسترس میباشد تحریف شده است؟
***
برخی چنین شبهه میکنند که شیعه ادعا میکند که بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)، حضرت علی(ع) قرآنی را با ویژگی خاص تدوین کرد، اما آن را از همه، حتی از شیعیان پنهان نمود، پس قصد آن حضرت از این تدوین چه بوده است؟ اگر بگویید که مردم آن زمان آن را از بین میبردند پس شیعیان چگونه سایر کتب خودشان را حفظ کردهاند؟ شیعیان و علمای آنها هرچند در زبان قائلند که قرآن کنونی را قبول دارند اما باور قلبی آنها این است که قرآن واقعی همان است که حضرت علی(ع) نوشته است و الان در دست امام زمان(ع) است و قرآن کنونی تحریف شده است و روایاتی نیز در اصول کافی وارد شده مبنی بر اینکه قرآن اصلی همان است که در دست ائمه(علیهمالسلام) میباشد. آنها در ظاهر این روایات را رد میکنند اما هیچگاه در کتب خود تصریح به ضعفشان نمیکنند.
مصحف حضرت علی(ع)
مصحف را به اين دليل مصحف مىگويند كه جامع اوراق و صفحههايى است كه ميان دو جلد قرار میگیرد.(1) بنابراين، اگر در تاريخ آمده است، قرآن را در مصحف قرار دادند، يعنى از حالت پراكندگى درآورده، در ميان دو جلد قرار دادند.
مصحف حضرت على(ع) قرآنى است كه ايشان بلافاصله پس از رحلت پيامبر گرامى(صلياللهعليهوآله) جمع آورى کردند و علاوهبر آيات قرآن، توضيح، تبيين و تفسير آيات را، كه آموختههايى از محضر حضرت رسول(ص) بود، به آن افزودند.
در ميان دانشهايي كه پيامبر اکرم(ص) به امیرالمؤمنین(ع) آموخت، علوم قرآن جايگاهي ويژه داشت. امیرالمؤمنین(ع) ميفرمايد: «آيهاي از قرآن بر رسولالله نازل نشد مگر اينكه آن را بر من خواند و ديكته كرد تا بنويسم؛ و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه قرآن را به من آموخت.»(2) لذا طبیعی است که پیامبر کار جمعآوری قرآن را برعهدۀ ایشان بگذارند.(3) در منابع متعددی از شیعه و اهل سنت به وجود چنین مصحفی اشاره شده است.(4)
برخی از ویژگیهای مصحف
1ـ مصحف امام شامل تمام قرآن میباشد، نه برخى سورهها يا آيات؛ در روايتی آمده است که: «لم يسقط منه حرف.»(5)
2ـ ترتيب آيات براساس نزول؛ ابن حجر ميگويد: «علي قرآن را به ترتيب نزول (آيات) پس از وفات پيامبر جمعآوري كرد.»(6)
3ـ تقديم منسوخ بر ناسخ؛ شيخ مفيد در كتاب المسائلالسرويه ميگويد: «اميرمؤمنان(ع) قرآن نازل شده را ـ از اول تا آخر ـ جمعآوري كرد و آن را بهگونهاي كه ميبايست، مرتب ساخت. او آيات مكّي را بر مدني و منسوخ را بر ناسخ مقدّم كرد.»(7)
4ـ دربر دارنده تأويل؛ امام علي(ع) ميفرمايد: «هر آيهاي كه خداوند ـ جلّ و علا ـ بر محمد(ص) نازل كرد، به املاي رسول الله و خط خودم، نزد من است؛ و تأويل هر آيهاي كه خدا بر محمد نازل كرد، نزد من است.»(8)
5ـ تفكيك محكم و متشابه؛ در مصحف امام علي(ع) محكمات و متشابهات مشخص شده بود.(9) و...
با توجه به ویژگیهایی که برای این مصحف نام برده شده است روشن میشود اضافاتی که در آن وجود دارد اضافات تفسیری است نه جزو قرآن و نیز کسی از علمای شیعه هم قائل به چنین مطلبی نشده است، بلکه تمامی آنها اتفاقنظر دارند که اینها اضافات تفسیری است که پیامبر(ص) به آن حضرت تعلیم نمودند و ایشان آنها را در این مصحف بیان کردهاند.
شیخ مفید مینویسد: «آنچه در مصحف حضرت نوشته شده بيان تأويلات و تفسير معانى و مطالبى است كه از جمله كلامالله به حساب نمىآيد.»(10)
فيض كاشانى نيز بهصراحت در مقدمه ششم تفسير خود به مناسبت توضيح اين جمله كه در روايات در باب مصحف امام آمده است: «كتب فى مصحفه الناسخ و المنسوخ»، مىنويسد: «معلوم است كه حكم به تعيين ناسخ و منسوخ در آيات از قبيل تفسير و بيان است، نه اينكه جزو قرآن باشد.»(11)
آیتالله خويى هم مىنويسند: «اينكه مصحف مشتمل بر زيادتى اضافه بر قرآن داشته، ترديدناپذير است، اما روشن است كه اين معنا دلالت بر اين ندارد كه اين زيادات از قرآن باشد، بلكه زياداتى است تفسيرى و بيان تأويلات.» (12)
سرنوشت مصحف
حال باید روشن شود چرا مصحفی با این ویژگیهای بینظیر اکنون در دسترس نیست و چرا حضرت آن را از دیدگان مردم پنهان کردند؟
پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) در خانه نشسته و مشغول گردآوری قرآن شدند که بهصورت پراکنده و در الواح مختلفی بودند و پس از اتمام گردآورى، آن را بار شتر كرده و به مسجد آورد، در حالى كه مردم پيرامون ابوبكر گرد آمده بودند. حضرت به آنان فرمود: «بعد از مرگ پيامبر(ص) تاكنون به جمعآورى قرآن مشغول بودم و در اين پارچه آن را فراهم كردهام و تمام آنچه بر پيغمبر نازل شده است را جمع كردهام، مبادا فردا بگوييد از آن غافل بودهايم!»
يكى از سران گروه به پا خاست و با ديدن آنچه حضرت در نوشتهها فراهم كرده بود، گفت: «به آنچه آوردهاى، نيازى نيست و آنچه نزد ماست، ما را كفايت مىكند.»
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: ديگر هرگز آن را نخواهيد ديد. آنگاه داخل خانۀ خود شد و كسى مصحف را پس از آن زمان نديد.(13)
اما در مورد دوران بعد از شهادت حضرت هم باید گفت، بدون شك حوادث و اتفاقات پس از شهادت امام على(ع) در دوران بنىاميه و بنىعباس و فشارهايى كه بر خاندان علوى وارد شد، از أسفانگيزترين حوادث تاريخ جهان اسلام است، اين عامل به تنهايى مىتواند دليل خوبى براى پنهان ماندن مصحف امام باشد، اما در دوران خلافت حضرت چطور؟ حضرت در اين دوران مىتوانست دستكم مصحف خود را در معرض ديد و استفاده و استنساخگران قرار دهد، تا ديگران با تكثير و نقل احاديث از نابودى آن جلوگيرى كنند، در حالی که حضرت دستور بر بسنده کردن به همان مصحف عثمانی دادهاند.(14)
از اين گذشته پس از سپرى شدن دوران بنىاميه و بهبود وضع علويان آيا اين امكان وجود نداشت كه ائمه(عليهمالسلام) اقدام به انتشار مصحف حضرت كنند و لااقل قسمتى از اين كتاب را براى استنساخ در اختيار ديگران قرار دهند؟
باید دانست همانطور که گفته شد مصحف امام تنها كلام الهى نبود تا فقدان و در دسترس نبودنش برخلاف هدف اوليه نزول قرآن تلقى شود و زحمات و تلاشهاى پيامبر گرامى بر باد رود و نبودنش موجب انحراف كلى و فراموشى ثقل اكبر و نابودى دين شود. آنچه حضرت به نگارش درآورده بود، افزون بر قرآن، ذكر تأويلها، تفسيرها، بيان شأن نزولها و... بود. و اگر حضرت مىخواست آن را حتى در دوران خلافت خود در اختيار ديگران قرار دهد، با وضعيتى كه براى آينده پيشبينى مىكرد، احتمال اين بود كه در آن تصرف كنند و به خواست خود در آن تغييراتى ايجاد كنند، چنانكه در قسمتهاى زيادى از روايات پيامبر چنين كردند.(15) وقتى امام(ع) با دورانديشى برنامه پس از شهادت خود را تنظيم مىكند و وصيت مىكند او را مخفيانه دفن كنند و جاى قبر خود را آشكار نسازند(16) تا خوارج و بعدها بنىاميه نتوانند نسبت به قبر تصرفاتى كنند و به آن آسيب برسانند، اين مسئله نسبت به كتاب و آثار علمى حضرت شديدتر و از حساسيت بيشترى برخوردار است، به اين جهت نشان دادن و در اختيار گذاشتن مصحف، حتى در دوران خلافت حضرت با محاسبات و پيشبينى آينده، در نهايت دورانديشى بود.
پس از شهادت امام علی(ع) و چيره شدن معاويه بر بلاد اسلامى و دستور دادن بر سب و لعن بر امام، سختىهاى طاقتفرسا بر فرزندان و ياران امام شروع شد و شرايطى پيش آمد كه بردن نام على و ذكر آثار و فضايلش جرم به حساب مىآمد و طعن و لعن و تحريف كلمات حضرت افتخار محسوب مىشد.
طبيعى است كه امام پيشبينى چنين اوضاعى را بكند و اين كتاب را با عنوان مستقل از دسترس دور سازد.
به اين جهت اگر مصحف حضرت على(ع) با آن وضعيت آغاز دوران خلافت، كه بهدلیل هماهنگ نبودن با خواستههاي نامشروع سياستمداران با بىاعتنايى مواجه شد(17)و در مرحلۀ بعدى در دوران زمامدارى حكومت حضرت همواره در معرض امواج توفان فتنهها و جنگها در تزلزل بود، زمينه عرضه و استفاده را نداشت، پس از فوت حضرت اين وضعيت سختتر شد و بنىاميه علويان را بهشدت در تنگنا و سختى قرار دادند، لذا نمىتوان پنهان ماندن مصحف امام را به حساب برنامهاى براى از دسترس دور كردن گذاشت، بلکه شرايط طبيعى و اجتماعى و سياسى چنين ايجاب كرد كه امام و فرزندانش نتوانند اين مصحف را براى استفاده ديگران در اختيار بگذارند.
آيا مصحف حضرت امیرالمؤمنین(ع)
غير از اين قرآن است؟
با توجه به مطالبی که در بالا گفته شد روشن میشود که آنچه حضرت گردآوری و تدوین کردند علاوه بر خود آیات قرآن اضافات تفسیری و بیان محکم و متشابه و شأن نزولها و... بوده است و چنین نیست که آیهای یا مطلبی در آن وجود داشته باشد که گمان شود جزو قرآن بوده و در قرآن فعلی وجود ندارد.
دكتر راميار مىنويسد: «در اينكه مصحف على(ع) از نظر ترتيب سوره ها با قرآن موجود مغاير و متفاوت بوده، گفتوگويى نيست و در اينكه اضافاتى هم در مصحف على(ع) بوده، حرفى نيست. اما مىدانيم كه اين اضافات جزو قرآن نبوده است.
چرا كه خود حضرت خطاب به طلحه فرمودند: «اى طلحه! اگر به آنچه در قرآن است عمل كنيد، از آتش جهنم رهايى خواهيد يافت و اهل بهشت خواهيد بود كه حجت ما و بيان حق ما و وجوب طاعت ما در آن است.»(18)
بنابراين بايد گفت كه فرقى بين دو مصحف عثمان و علی(ع) نبوده است. چرا كه حضرت على(ع) نگهبان سلامت دين بود و اگر كوچكترين تحريف يا نقصان يا زياده يا تغييرى در مصحف عثمان مىديد، سكوت نمىكرد و هيچگاه از امام شنيده نشد كه بهصراحت يا اشاره، ايجاد شك يا عدم اطمينان نسبت به مصحف عثمان كنند. و به همين خاطر خود حضرت و بقيه ائمه(عليهمالسلام) مردم را به همين قرآن ارجاع مىدادند.(19)
پس تنها تفاوت مصحف حضرت علی(ع) با قرآن فعلی، ترتیب سورهها بوده است و محتوای آن، با محتوای قرآن فعلی تفاوتی ندارد.
بررسی روایات
اما در مورد احادیثی که به آنها استناد میشود مبنی بر اینکه وجود مصحف نزد حضرت علی(ع) دال بر تحریف قرآن و قبول نداشتن قرآن فعلی است با چشمپوشی از ضعف سند برخی از آنها باید گفت سخنی بیاساس است، چرا که با دقت در این روایات روشن میشود منظور روایات همان تدوین قرآن توسط امیرالمؤمنین(ع) به ترتیب نزول و مباحث تفسیری موجود در آن است نه اینکه آیاتی در آن باشد که در قرآن فعلی نیست.
نتيجه بحث:
مصحف امام علي(ع) دربردارنده آيات موجود فعلی، همراه با تفسير و به ترتيب نزول آيات است و اين تنها تفاوت آن با قرآن موجود است. اين مصحف و جمعآوري قرآن در يكجا، به امر رسولالله(ص) و پس از وفات ايشان انجام شد. منابع تاريخي مذهبي شيعه و سنّي اين امر را تأييد ميكند.
آيات منسوخ و ناسخ، محكم و متشابه، خاص و عام، شأن نزول آيات، محل و زمان فرود آيات، در اين كتاب تفسيرگونه مشخص شده است.
مردم زمان امام علي(ع) اين تفسير را بهخاطر اينكه مصالحشان به خطر ميافتاد، نپذيرفتند و امام، بعدها كه به حكومت رسيد، براي حفظ وحدت مسلمانان، آن را نشان نداد. اين تفسير اكنون نزد امام زمان(ع) است.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه
1. فراهيدى، خلیل بناحمد، العين، قم: هجرت، 1410ق، ج3، ص120؛ جوهرى، صحاح، بيروت: دارالعلم، 1376ق، ج4، ص138.
2. ابن بابویه، محمد بن علی، كمالالدين و تمامالنعمهًْ، تهران: اسلامیه، 1395ق، ج1، ص284.
3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1403ق، ج92، ص48؛ صدر، حسن، تأسيسالشيعه لعلوم الاسلام، بیروت: دارالرائد العربي، بیتا، ص316.
4. برخی از این منابع عبارت است از: سليم بنقيس هلالى در کتاب خود در احادیث شماره 4 و 10 و 11 و 12 و 42 و نقل ایشان مطابق با سایر نقلها میباشد. ابنعباس هم به این مطلب اشاره کرده است؛ ابنشهرآشوب، مناقب آلابىطالب، ج2، ص50؛ و مرحوم صدوق در کتاب توحيد ص73.
5. هلالی، سلیم بنقیس، كتاب سليم، قم: الهادی، 1405ق، ج2، ص656.
6. اعيانالشيعه، ج 1، ص 89؛ تاريخالقرآن، ص54.
7. مفید، محمد بنمحمد، اوائلالمقالات، ص94
8. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسير صافي، تهران: صدر، 1415ق، ج1، ص38؛ تاريخالقرآن، ص41.
9. المراجعات، ص411.
10. مفید، محمد بنمحمد، مصنفات، ج4، ص81، كتاب اوائلالمقالات.
11. فیض کاشانی، ملامحسن، پیشین، ج1، ص47.
12. خويى، ابوالقاسم، البيان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسهًْ احیاء آثار الخویی، بیتا، ص222.
13. مجلسی، محمدباقر، پیشین، ج89، ص52.
14. همان، ص 74 و 88؛ صفار، محمد بنحسن، بصائرالدرجات، قم: کتابخانۀ آیتالله مرعشی، 1404ق، ص 193.
15. درباره چگونه برخورد كردن با حديث نبوى نك: ابوريه، محمود، اضواء على السنهًْ المحمديهًْ، ص 121.
16. مجلسی، محمدباقر، پیشین، ج42، ص214، ح15، 16، 17، 19، 30، 33 و كتاب الارشاد مرحوم طبرسی، ص10.
17. طبرسی، احمد بنعلی، الاحتجاج، مشهد: مرتضی، ج1،ص383.
18. رامیار، محمود، تاريخ قرآن، تهران، امیرکبیر، 1369ش، ص379؛ حجتی، محمدباقر، تاریخ قرآن کریم، ص413
19. کورانی، علی، تدوينالقرآن، تاریخ قرآن کریم، محمدباقر حجتی، ص413، ص338.