***به بهانه دروغپردازی و حمله مدعیان اصلاحات به آیت الله مصباح : استواری «شاگرد شایسته امام» ۱۴۰۲/۰۹/۱۲
به بهانه دروغپردازی و حمله مدعیان اصلاحات به آیت الله مصباح
استواری «شاگرد شایسته امام» در هجوم نیم قـرن التقاط و انحراف
۱۴۰۲/۰۹/۱۲
اشاره:
بازنشر بخشهایی از حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی(از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی) در صفحه پاورقی کیهان که با تلاش دکتر سهراب مقدمی شهیدانی در 110 بخش صورت گرفت، بازتابهای فراوانی به همراه داشت. علاوهبر تماسهایی که در حمایت از این مطالب با دفتر روزنامه گرفته میشد، برخی رسانههای زنجیرهای در واکنش به قسمتهایی از بخشهای پایانی پاورقی کیهان، اقدام به تکرار پر حجم شبهاتی که بارها بدان پاسخ داده شده بود کردند. به همین مناسبت با اتمام مطالب این کتاب ارزشمند که پاسخی مستند و مستدل به نفرت پراکنی هدفمند برخی گروهها و جناحهای خاص سیاسی بود، در این شماره، مروری کوتاه به بیانات رهبر حکیم انقلاب درباره شخصیت علامه مصباح خواهیم داشت. چراکه مرور مواضع ایشان به عنوان منصفترین شخصیتی که همواره راهنمای جویندگان راه حق بوده، میتواند حقایق را بیش از پیش روشن سازد.
علمای راستین اسلام همواره ستونهای بزرگ خیمه ایمان بودهاند تا مردم در پناه این خیمه از تندبادهای سهمگین دشمنان دین خدا مصون بمانند و در بستر علم و معرفت عالمان وارث بیت، راه تقرب به خدا و نیل به حیات طیبه دنیوی و اخروی را طی کنند. گرچه تاریخ اسلام مشحون از فقها،فیلسوفان،مفسران و محققان سرشناس و بعضا گمنام است که هریک سهمی از هدایت امت دارند، شمار بزرگانی که در عین ایستادن بر قله علم، در میدان زندگی اجتماعی نیز به معنای حقیقی «جهاد» کرده باشند، فراوان نیست. چه آنکه جهاد، مبارزه آگاهانه با دشمن است و نیازمند درهم آمیختن اسلامشناسی و دشمنشناسی و اندکند کسانی که توفیق این دو را با هم یافته باشند و صراط مستقیم را در پیچ و خمها و فراز و فرودهای زندگی اجتماعی بشناسند.
مرحوم علامه محمدتقی مصباح یزدی(ره)از جرگه این عالمان زمانشناس بود که چون اسلام را منحصر در درس و بحث حوزه ندانست و در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ اسلام، یعنی پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران، به پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک و بصیرتافزایی اجتماعی پرداخت، مورد بغض و کینه دشمنان خارجی و منافقان داخلی قرار گرفت و آنها چون در میدان علم و منطق، حریف او نبودند، لاجرم به تخریب و تهمت و تمسخر روی آوردند. هجمهها علیه این عالم جلیلالقدر پس از وفاتش نیز ادامه یافت و هنوز به بهانههای مختلف صورت میگیرد.
صفحه پاورقی روزنامه کیهان از 17 بهمن ماه سال گذشته، بخشهایی از کتاب «عمار انقلاب» که حیاتنامه فکری و سیاسی علامه مصباح یزدی به قلم دکتر سهراب مقدمی شهیدانی است را منتشر نمود. آخرین مطالبی که تحت این عنوان به چاپ رسید، دستمایه برخی اشخاص و جریانات سیاسی قرار گرفت تا موج جدیدی از تخریب و تهمت را علیه شخصیت آیتالله مصباح آغاز کنند.
اما ولی فقیه زمان که کلام او برای گوشهای شنوا و قلبهای سلیم، ممیز حق و باطل و سره و ناسره است، بیانات صریحی درباره آیتالله مصباح یزدی دارد که تامل در آنها هم شخصیت ایشان را روشن میسازد و هم صدق یا کذب ادعاهای مدعیان را ثابت میکند. گرچه در این فضای محدود، تنها به بازخوانی برخی از آنها پرداخته میشود.
با شهید مطهری نیز همین گونه برخورد کردند
پاسخ این سؤال که چرا آیتالله مصباح حتی پس از وفات تا این حد مورد هجمه قرار میگیرد، از سوی رهبر معظم انقلاب بیان شده است: « این هجومهای تبلیغاتی را که به شخصیتهای برجسته، به انسانهای والا و با اخلاق برجسته میکنند، اینها همه نشاندهنده اهداف و نیات دشمن است. وقتی یک نفر مثل جناب آقای مصباح که حقیقتاً این شخصیت عزیز، جزو شخصیتهایی است که همه دلسوزان اسلام و معارف اسلامی از اعماق دل بایستی قدردان و سپاسگزار این مرد عزیز باشند، مورد هجوم تبلیغاتی قرار میگیرد، میبینید که «هم ینهون عنه و ینأون عنه». حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم هر جایی که باشد، آنجا را دشمن زود تشخیص میدهد، چون حسابگر است دشمن. آنجا را خوب میشناسد و به مقابلهاش میآید. با مرحوم شهید مطهری هم همین جوری برخورد کردند. امروز شهید مطهری در دنیا نیست. البته امروز هم بعضیها شهید مطهری را رها نمیکنند. حتی امروز هم به او تهاجم میکنند.»( آبان ۱۳۷۹)
آری، منطق قوی و مستحکم آیتالله مصباح که ضربات مهلکی به بنیانهای فکری جریانات انحرافی و التقاطی وارد کرد، باعث شده همچون شهید مطهری حتی پس از وفات نیز به بهانههای مختلف بر او بتازند، چرا که اندیشه او و آثار او با وفاتش از میان نرفته است.
تکریم آقای مصباح، تکریم راه حق
رهبر انقلاب در دیداری که سال 89 با اعضای مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) داشتند، فرمودند: « از دهه 1330 تاکنون جناب آقای مصباح را میشناختم. همواره بر مدار حق بوده است. آیتالله مصباح یک فقیه،متکلم،فیلسوف،مفسر و زمانشناس بصیر است. از همه اینها مهمتر جزء شخصیتهای برجستهای است که هیچگاه در تقدم نظام بر خود تردید نداشته و در این راه بدون لحاظ داشتن موقعیت علمی خود به دل خطر رفته و گاهی یکتنه خود را با خناسان مسلط مصاف داده است.»
ایشان در همین دیدار فرمودند: « چنین شخصیتی مصداق کامل عالمی است که تشخیص دقیق خود را در روزی که لازم باشد بیدرنگ به میدان میآورد و در این راه سرزنش و زخم زبان دیگران را به چیزی نمیگیرد. درواقع تکریم حضرت آقای مصباح تکریم راه حق و نشاندادن مصداق و الگوی شایسته است.»
نبود آیتالله مصباح، خسارت برای مجلس خبرگان
در انتخابات اسفند 94 مجلس خبرگان رهبری، رسانههای معاند خارجی به صراحت مردم را از رای دادن به پروژه «جیم» (آقایان جنتی،محمد یزدی و مصباحیزدی) بر حذر میداشتند. زمانی که پس از برگزاری انتخابات، آقایان یزدی و مصباح حدنصاب لازم برای ورود به مجلس خبرگان را کسب نکردند، رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان مورخ 20/12/94 اظهار داشتند: «بعضی بزرگان ما هستند که رایآوردن یا رای نیاوردن، هیچ مساسی به شخصیت آنها پیدا نمیکند... امثال جناب آقای یزدی یا جناب آقای مصباح اینها کسانی هستند که وقتی در مجلس خبرگان حضور داشته باشند، مجلس وزانت بیشتری پیدا میکند. نبودن اینها در مجلس خبرگان به اینها هیچگونه ضرری نمیزند. بله، برای مجلس خبرگان نبودن اینها خسارت است.»
بصیرت به معنای حقیقی کلمه
برخی افراد ناآگاه در عین اقرار به جایگاه علمی آیتالله مصباح یزدی(ره) ایشان را در مسائل اجتماعی فاقد بصیرت و جهت گیری صحیح میدانستند. در حالی که ولی زمان، ایشان را دارای «بصیرت به معنای حقیقی کلمه» میداند: « سه جهت در ایشان جمع است. هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است.» (بیانات در منزل آیتالله مصباح – سال 89)
این تعابیر در حالی است که توصیف به «بصیرت» در بیاناتی که رهبر انقلاب درباره اشخاص گوناگون به کار بردهاند، چندان پرشمار نیست.
راز ارتباط مؤثر علامه مصباح با نسل جوان
تاییدات رهبر معظم انقلاب بر شخصیت علامه مصباح یزدی(ره) محدود به دهههای هفتاد و هشتاد نیست. بلکه معظمله حتی پس از رحلت ایشان، به دفعات و در مناسبتهای مختلف از ایشان تمجید کردهاند. رهبر انقلاب در سالگرد قیام نوزده دی (19/10/1400) ایشان را «شاگرد شایسته امام» و ترکیب «عقلانیت» و «غیرت دینی» دانستند و در دو دیدار دانشجویی امسال و سال گذشته، جوانان را به افکار و آثار شخصیتهایی چون آیتالله مصباح ارجاع دادند و از ایشان با عناوینی چون «استاد فکر» و «مرجع و ملجاء فکری» یاد نمودند.
ارتباط وسیع و مؤثر علامه مصباح با نسل جوان از جمله موضوعاتی است که بایستی مورد توجه قرار بگیرد. چنانکه رهبر انقلاب در همین رابطه فرمودند: « یکی از چیزهایی که در این جلسات حسینیه ایشان، نظر من را خیلی جلب میکند، آدم میبیند این مستمعینی که متراکم نشستهاند، همه جواناند. یعنی مثلا یک آدم مسن بالای چهل سال در اینها دیده نمیشود.» (دیدار با خانواده مرحوم مصباحیزدی – 10/5/1401)
به راستی اگر آیتالله مصباح آنگونه که بدخواهان توصیف میکردند، دگماندیش و افراطی و خشونتطلب بود، پس چگونه نسل جوان پس از انقلاب که به اذعان عقلا، منطق و استدلال و آزاداندیشاند، اینگونه جذب ایشان میشدند؟!
حزبالله لبنان، نماد تفکر سیاسی آیتالله مصباح
اندیشه آیتالله مصباح امروزه نه تنها معرفتجویان را در ایران بلکه در سایر نقاط جهان نیز سیراب کرده و میکند و تاثیرات عمیقی از خود بر جای گذاشته است. گواه صدق این ادعا، اظهارات صریح سیدحسن نصرالله است. دبیرکل حزبالله لبنان در مصاحبهای که سال 1400 از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، با اشاره به ارتباطات وسیع اعضای حزبالله با آیتالله مصباح که با راهنمایی شهید حاج قاسم سلیمانی صورت میگرفت. اذعان کرد: «حزبالله نماد عینی تفکر سیاسی آیتالله مصباح در سطح منطقه است.»
در پایان باید گفت تخریبهایی که امروزه علیه مرحوم آیتالله مصباح یزدی(ره) صورت میگیرد، بیش از آنکه چهره ایشان را مخدوش سازد، فرصتی برای شناخت بیشتر این شخصیت توسط افراد حقیقتجو و سلیم القلب فراهم میکند. همان گونه که نیات و غرضهای ناپاک تخریبکنندگان را بیشتر هویدا میسازد. مصباح حتی پس از وفات دنیویاش، شاخصی است که به کمک آن میتوان منافق را از مؤمن و بابصیرت را از بی بصیرت تشخیص داد.
محمدامین ساغندی