1226 - شبهه علم الهی در مورد آزمایش شوندگان (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
شبهه علم الهی در مورد آزمایش شوندگان
(پرسش و پاسخ)
پرسش:در قرآن کریم از یک سو خداوند میفرماید: «هیچچیز بر خدا پوشیده نمیماند»، «خداوند به راز دلها آگاه است» اما از طرف دیگر میفرماید: «ما شما را میآزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را بازشناسیم» آیا اختلاف در این دو موضع قرآنی درباره علم خداوند موهم تعارض و تناقض در آیات قرآن نیست؟
پاسخ:آیات موهم تعارض
خدای متعال در قرآن کریم از یک سو میفرماید: «در حقیقت هیچچیز بر خدا پوشیده نمیماند.»(آلعمران- 5) و یا آیه شریفه: «همانا خداوند به راز دلها آگاه است.»(لقمان- 23) اما از طرف دیگر میفرماید: «ما قطعا همه شما را میآزماییم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و صابرین از میان شما چه کسانی هستند و اخبار شما را هم میآزماییم.»(محمد-31) آیا خدایی که هیچ چیز در جهان هستی بر او مخفی و پوشیده نیست واقعا نمیداند که در درون انسانها چه میگذرد و از مکنونات قلبی آنها آگاه نیست تا آنها را مورد آزمایش قرار دهد؟ آیا این اختلاف آیات موهم تعارض و تناقض نیست؟
پاسخ شبهه
1- جمله «تا مجاهدان شما را بشناسیم» در آیه شریفه به این منظور نیست که خداوند از این گروه آگاهی ندارد، بلکه منظور تحقق این معلوم الهی و مشخص شدن این گونه افراد نزد خودشان است تا ماهیت درونی آنان آشکار گردد. به بیان دیگر منظور این است که علم الهی تحقق خارجی یابد و عینیت حاصل شود و صفوف افراد مومن و کافر واقعی مشخص شود. همانگونه در آیه 2 سوره عنکبوت میفرماید: آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟ آری هر کس در مقام ادعا میتواند خود را برترین مومن، بالاترین مجاهد و فداکارترین انسان معرفی کند. باید وزن، قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون عملی روشن گردد. باید معلوم شود تا چه اندازه نیات درونی و آمادگیهای روحی و ادعاها در عمل با این گفتهها هماهنگ یا ناهماهنگ است. در واقع باید خدای متعال بداند چه کسانی راست میگویند و چه کسانی دروغ میگویند. البته بدیهی است که خدای متعال همه این حقایق را میداند. حتی قبل از خلقت انسانها. اما منظور از علم در اینجا همان تحقق عینی مسائل و وجود خارجی آنها برای اتمام حجت با بندگان است، و به تعبیر دیگر ظهور آثار و شواهد عملی است. یعنی باید علم خدا درباره این گروه عملا در خارج پیاده شود و تحقق عینی یابد. هر کس آنچه را در درون دارد، بیرون ریزد و هنگامی که در این گونه موارد علم و آگاهی در مورد خداوند به کار میرود، به همین معنی میباشد. دلیل این مسئله نیز روشن است زیرا تا نیات درونی و صفات باطنی افراد در عمل انسان تحقق و عینیت پیدا نکند، ثواب و عقاب و جزا و کیفر معنا و مفهومی ندارد. به عبارت دیگر این عالم مثل یک دانشگاه یا یک مزرعه است که در متون و نصوص احادیث هم این تشبیهات وارد شده است. و برنامه الهی در این جهان همانند دانشگاه و مزرعه این است که استعدادها و ظرفیتهای بالقوه شکوفا گردد، لیاقتها و استعدادها پرورش یابد و آنچه را که در مرحله بالقوه است به مرحله فعلیت و ظهور برسد. بنابراین هرگونه توهم تعارض و تناقض با این نگرش و تفسیر از این دو دسته آیات برطرف میشود و جای هیچگونه شبههای باقی نمیماند.
2- صفت علیم بودن یکی از صفات ثبوتیه ذاتی خداوند است. از آنجا که صفات ثبوتیه یا جمالیه خداوند ازلی و ابدی بوده و هیچگونه محدودیتی نیز ندارند. بنابراین ما هیچگاه نمیتوانیم صفت علیم بودن خدای متعال را از این حالت اطلاق آن بیرون بیاوریم و آن را محدود توصیف کنیم. که این کار موجب نقص در ساحت کبریایی پروردگار متعال است و خداوند که در صفات سلبیه از آن بحث میشود، هیچگونه ضعف، عجز و محدودیتی در ذات و صفات الهی راه ندارد، و خدای متعال اجل از این صفات است. بنابراین با توجه به این استدلال، آیات مورد اختلاف هیچگونه تعارض و تناقضی با یکدیگر نداشته و موهم عدم آگاهی خداوند از افعال بندگان نمیباشد.