به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 5,147
بازدید دیروز: 9,675
بازدید هفته: 46,900
بازدید ماه: 46,900
بازدید کل: 25,034,031
افراد آنلاین: 314
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۰۵ دی ۱٤۰۳
Wednesday , 25 December 2024
الأربعاء ، ۲۳ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۸۲ - سید یاسر جبرائیلی: مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۱۴۰۲/۱۰/۱۰
مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- ۸۲

 تبیین طرح اسلام به عنوان یک مسلک اجتماعی  

۱۴۰۲/۱۰/۱۰

خرید و قیمت کتاب روایت رهبری - مناسبات جمهوریت و اسلامیت در انتخاب ولی فقیه  | ترب

سید یاسر جبرائیلی
آیت‌الله خامنه‌ای در همان سال‌های نخست طلبگی خود، تدریس ادبیّات را آغاز کرد.1 در چهارده‌سالگی وارد مدرسه‌ی نوّاب شد و همزمان از محضر پدر و آیت‌الله حاج شیخ‌هاشم قزوینی نیز  بهره برد تا اینکه توانست در حدود هفده‌سالگی، دروس سطح را به پایان برساند.2 ایشان درباره‌ این دوره و شرکت در کلاسهای درس اختصاصی پدر می‌گویند: «وقتى تابستان می‌شد و درس‌ها تعطیل می‌شد، پدرم می‌گفت: خیلى خب، پس حالا شروع کنیم و درس بگذاریم. روزى که درس‌هاى حوزه تمام می‌شد، تازه آن روز پدرم درس [را] شروع می‎کرد. این کمک‌هاى پدرم بسیار سهم وافرى داشته در پیشرفت درسى من. به همین دلیل، از اوّلى که رسماً طلبه شدم _ یعنى از دبستان بیرون آمدم و وارد مدرسه‏ علمیّه شدم _ تا وقتى‌که درس خارج [را] شروع کردم، پنج سال و نیم طول کشید؛ یعنى من دوره‏ى سطح را تماماً در طول پنج سال و نیم گذراندم. هیچ درسى هم نبود که من بروم و از من کوچک‌تر در آن درس باشد. یعنى هر درسى که می‌رفتم، کوچک‌ترین عضو آن درس، من بودم. درس خارج هم که رفتم، کوچک‌ترین فردى بودم که در این درس شرکت می‌کرد؛ هیچ‌کس اصلاً در این سنین نبود.»3
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در حدود هفده‌سالگی به درس خارج آیت‌الله‌العظمی سیّدمحمّدهادی میلانی راه یافت در سال 1336 به قصد ادامه‌ تحصیلات در حوزه‌ علمیّه‌ نجف اشرف، به عتبات عالیات در عراق مشرّف شد. در نجف، در دروس اساتید مطرح آن دیار شرکت کرد، امّا پیرو مخالفت پدر با تحصیل در نجف، به مشهد بازگشت و درس فقه را نزد آیت‌الله میلانی پی گرفت. اواخر سال ۱۳۳۷ از آیت‌الله میلانی اجازه‌ روایت گرفت و در همین سال برای ادامه‌ی تحصیلات، عازم قم شد. در قم نزد بزرگانی چون حضرات آیات حاج‌آقا حسین بروجردی، امام خمینی، حاج شیخ مرتضی حائری یزدی، سیّدمحمّد محقّق داماد و علّامه طباطبایی به تحصیل پرداخت. 
سال 1343 آیت‌الله خامنه‌ای از طریق مکاتباتی که با پدر داشت، متوجّه عارضه‌ی چشم ایشان شد و بین ماندن در قم و ادامه‌ی تحصیل در حوزه‌ی عظیم آن، و رفتن به مشهد، راه دوّم را انتخاب کرد و برای مراقبت از پدر راهی مشهد شد. در مشهد علاوه ‌بر شرکت در جلسات درس آیت‌الله میلانی که تا سال 1349 ادامه داشت، به تدریس سطوح عالی فقه و اصول (رسائل، مکاسب و کفایه) و برگزاری جلسات تفسیر برای عموم همّت گماشت. در این جلسات جمعیّت کثیری از قشر جوان به ویژه دانشجویان حضور پیدا می‌کردند. در جلسات تفسیر خود، مهم‌ترین پایه‌های فکری اسلام و اندیشه‌ اسلامی را از خلال آیات قرآن استخراج و بیان می‌نمود و به تعمیق بنیان‌های اعتقادی مردم می‌پرداخت؛ به صورتی که شرکت‌کننده در درس تفسیر ایشان، ضمن آشنایی با وجوه سیاسی و اجتماعی اسلام، به شکل طبیعی به این نتیجه‌ی ضروری و قطعی می‌رسید که حکومتی بر پایه‌ی اسلام و معارف دین باید در کشور تحقّق یابد. از سال ۱۳۴۷ درس تخصّصی تفسیر را نیز برای طلّاب علوم دینی شروع کرد4 که این دروس و جلسات تفسیر تا سال ۱۳۵۶ و قبل از دستگیری و تبعید به ایرانشهر ادامه داشت.
آیت‌الله خامنه‌ای طرح اسلام به‌صورت مسلکی اجتماعی و دارای اصولی منسجم و یک‌‎آهنگ و ناظر به زندگی جمعی انسانها را یکی از فوری‌ترین ضرورت‌های تفکّر مذهبی می‌دانستند و معتقد بودند که مباحثات و تحقیقات اسلامی، به سبب اینکه به‌صورت ذهنی و دور از حیطه‌ تأثیر عملی و عینی و مخصوصاً اجتماعی انجام گرفته، بیش از معرفتی ذهنی به بار نیاورده و نسبت به زندگی جمعی انسان ها، علی‌الخصوص نسبت به تعیین شکل و قواره‌ جامعه، تعهّد و تکلیف و حتّی نظریّه‌ روشن و مشخّصی را ارائه نداده است: «قرآن، سند قاطع و تردیدناپذیر اسلام، در بیشترین موارد، سهمی در روشنگری و راهگشایی نیافته و به‌جای آن، دقّت‌ها و تعمّقات شبه‌عقلی یا روایات و منقولات ظنّی! و گاه با اعتباری بیشتر، میدان‌دار و مسئول شناخته شده و بالنّتیجه، تفکّرات اعتقادی جدا از قرآن و بی‌اعتنا به آن نَشو و نما یافته و شکل گرفته است. شاید همین بی‌ارتباطی و بی‌اعتنائی یا احساس بی‌نیازی یا نومیدی از امکان استفاده‌ی صحیح، که هریک به نوبه‌ خود معلول عواملی خاص است، موجب آن گشته که تدبّر در آیات قرآن، جای خود را به قرائت و تلاوتی سطحی و سرسری و فاقد نتیجه و ثواب دنیوی، و یکسره برای پاداش و جزای اخروی داده و کتاب کریم الهی دست‌مایه‌ عوامی‌ها و عوام‌فریبی‌ها شده است.»5 
بر همین اساس بود که در سخنرانی‌ها و آثار مکتوبشان تلاش کردند معارف و دستگاه فکری اسلامی (به‌ویژه قرآن و سیره‌ معصومین(علیهم‌السّلام)) را از تجرّد محض خارج کنند تا اسلام «همچون همه‌ مکاتب اجتماعی، ناظر به تکالیف عملی و به‌ویژه زندگی اجتماعی باشد و هریک از مباحث نظری، از این دیدگاه که چه طرحی برای زندگی انسان و چه هدفی برای بودن او و چه راهی برای رسیدن به این هدف ارائه می‌دهد، مورد بررسی و تأمّل و تحقیق قرار گیرد.»6 
آیت‌الله خامنه‌ای بر آن بودند که مسائل فکری اسلام را به‌صورت پیوسته و به‌عنوان اجزاء یک واحد مورد مطالعه قرار دهند «تا مجموعاً از شناخت این اصول، طرح کلّی و همه‌جانبه‌ای از دین به‌صورت یک ایدئولوژی کامل و بی‌ابهام و دارای ابعادی متناسب با زندگی چندبعدی انسان، استنتاج شود.»7؛‌ و در این مسیر، اصرار بر این داشتند که «در استنباط و فهم اصول اسلامی، مدارک و متون اساسی دین، اصل و منبع باشد، نه سلیقه‌ها و نظرهای شخصی یا اندوخته‌های ذهن و فکر این‌وآن... تا حاصل کاوش و تحقیق، براستی اسلامی باشد و نه هرچه جز آن.»8
سلسله دروس و تألیفات این دوره‌ آیت‌الله خامنه‌ای در مجلّدات مختلفی ازجمله «طرح کلّی اندیشه‌ اسلامی در قرآن»، «پیشوای صادق»، «از ژرفای نماز»، «صبر»، «روح توحید: نفی عبودیّت غیر خدا»، «چهار کتاب اصلی علم رجال» و «گزارشی از سابقه‌ تاریخی و اوضاع کنونی حوزه‌ علمیّه‌ مشهد» به چاپ رسیده است. ایشان همچنین چهار کتاب «آینده در قلمرو اسلام» نوشته سیّد قطب، «صلح امام حسن: پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه‌ تاریخ» نوشته‌ شیخ راضی آل‌یاسین، بخشی از تفسیر «فی ظلال القرآن» نوشته‌ سیّد قطب، «مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان» نوشته‌ عبدالمنعم النمر را از عربی به فارسی ترجمه نموده و کتابی را با عنوان «ادّعانامه‌ای علیه تمدّن غرب» به شکل ترجمه و تحقیقات، منتشر کرد. این آثار، علاوه ‌بر جنبه‌ علمی، کارکرد مبارزاتی نیز داشتند که در ادامه شرح خواهیم داد. البتّه این فعّالیّت‌های علمی و حوزوی آیت‌الله خامنه‌ای که مربوط به دوره‌ پیش از ۳۸ سالگی ایشان است، در شرایطی عادی رقم نخورد. ایشان از ابتدای قیام امام خمینی(قدّس‌سرّه) علیه سلطنت پهلوی، در کنار ایشان قرار گرفتند و تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، به‌عنوان یکی از مبارزین شاخص، تحت تعقیب ساواک بودند؛ بارها دروسشان تعطیل شد، به زندان افتادند و نهایتاً تبعید شدند.
 پانوشت‌ها:
1- ایشان روایت می‌کنند: «همان اوقات که من خودم درس می‌خواندم، دو نفر روضه‏خوان آمدند پیش پدرم و از ایشان درخواست کردند که پیش من درس بخوانند... این دو تا مرد بزرگ مى‏آمدند مى‏نشستند آنجا، و هر دو هم روضه‏خوان و آدم‌هاى حسابى، و من از اوّل «امثله» تا «صرف میر» را به اینها درس دادم. حالا چقدر طول کشید، نمی‌دانم؛ شاید مدّت‌ها به اینها درس می‌دادم. از آنجا تدریس من شروع شد.». آرشیو مؤسّسه‌ پژوهشی _ فرهنگی انقلاب اسلامی
2- آرشیو مؤسّسه‌ پژوهشی _ فرهنگی انقلاب اسلامی
3- همان
4- متن کامل تفسیر سوره‌ برائت _ ازجمله سوره‌هایی که معظّمٌ‌لّه در این درس، به تفسیر آن پرداختند _  اخیراً منتشر شده است. رجوع کنید به کتاب تفسیر سوره‌ی برائت که از سوی انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظّم انقلاب اسلامی(مدّظلّه‌العالی) به زیور طبع آراسته شده است.
5- آیت‌الله سیّدعلی خامنه‌ای، طرح کلّی اندیشه‌ اسلامی در قرآن، ص ۴
6- آیت‌الله سیّدعلی خامنه‌ای، طرح کلّی اندیشه‌ اسلامی در قرآن، صص 5-2
7- همان
8- همان، ص ۵