۷۵ - فضایل و کرامات زهرای اطهر در رهنمودهای رهبر انقلاب : فاطمه(س) شخصیتی چند بُعدی ۱۴۰۲/۱۰/۱۱
چرا صدّيقه كبرى؟
«ارزش فاطمه زهرا(س) به عبوديت و بندگى خداست. اگر بندگى خدا در فاطمه زهرا(س) نبود، او صديقه كبرى نبود. صدّيق يعنى چه؟ صدّيق كسى است كه آنچه را مىانديشد و مىگويد، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه اين صدق بيشتر باشد، ارزش انسان بيشتر است؛ مىشود صدّيق؛ «اولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين».(نسا/69) «صدّيقين» پشتسر «نبيين»اند. اين بزرگوار صديقه كبرى است؛ يعنى برترين زن صديق. اين صديق بودن به بندگى خداست. اگر بندگى خدا نمىكرد، صدّيقه كبرى نمىشد. اساس، بندگى خداست.»(05/05/1384)
مادر ائمه
«يك جنبه ديگر، نسل مبارك اين بزرگوار است كه تطبيق سوره كوثر با فاطمه زهرا(س)
- اگر در آثار حديثى ما هم نيامده باشد- يك تطبيق مصداقى درست است؛ اين همه بركات بر خاندان پيغمبر، بر يكايك ائمه هدى(عليهمالسّلام)! عالم پُر است از نغمههاى دلنواز فردى و اجتماعى و دنيائى و اخروى كه از اين حنجرههاى پاك برخاسته؛ حسين بن على، زينب كبرى، امام حسن مجتبى، امام صادق، امام سجاد؛ هركدام از ائمه. ببينيد چه غوغائى است در عالم معرفت، در عالم معنويت، در بزرگراه هدايت از كلمات اين بزرگواران و درسهاى آنها و معارف آنها! اين نسل فاطمه زهراست.» (14/04/1386)
دفاع از اسلام، امامت و ولايت
«جهاد آن بزرگوار در ميدانهاى مختلف، يك جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولايت؛ در حمايت از پيغمبر؛ در نگهدارى بزرگترين سردار اسلام، يعنى اميرالمؤمنين كه شوهر او بود.» (25/09/1371)
مصداق کوثر
«وقتى كه پسران نبىّ اكرم(صلیاللهعلیهوآله) در مكه يكى پس از ديگرى از دنيا رفتند، دشمنان شماتتگر اسلام و پيامبر- كه ارزشهايشان منحصر در مال و ثروت و فرزند و جاه و جلال دنيايى بود- پيامبر را شماتت كردند و گفتند تو ابتر هستى- يعنى بىدنباله- و با مرگ تو، همه چيز از آثار و نشانههاى وجود تو تمام خواهد شد! خداوند متعال سوره کوثر را بر پيامبر نازل كرد، تا هم قلب پيامبر را تسلّى دهد، هم حقيقتى را براى آن بزرگوار و براى مسلمانان روشن كند؛ لذا فرمود: «انّا اعطيناك الكوثر»؛ ما به تو كوثر بخشيديم؛ آن حقيقت عظيم و كثير و فزاينده.
مصداق كوثر براى نبىّ اكرم، چيزهاى گوناگون است. يكى از برجستهترين مصاديق كوثر، وجود مقدّس فاطمه زهراست كه خداوند متعال در اين وجود مبارك، دنباله معنوى و مادّى پيامبر را قرار داد.»(09/07/1378)
مرکز فیضهای الهی
«امتحنك الله الّذى خلقك قبل ان يخلقك فوجدك لما امتحنك صابره». خداى متعال، زهراى اطهر- اين بنده برگزيده- را آزمود. دستگاه خداى متعال، دستگاه حساب و كتاب است؛ آنچه مىبخشد، با حساب و كتاب مىبخشد. او، گذشت و ايثار و معرفت و فدا شدن اين بنده خاص خود را در راه اهداف الهى مىداند؛ لذا او را مركز فيوضات خود قرار مىدهد.» (05/10/1370)
ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان
«مگر نمیگوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سوره دهر درباره او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان به هم خصاصه». ما هم باید همین کارها را بکنیم.
اين نمىشود كه ما دم از محبت فاطمه زهرا(س) بزنيم، در حالى كه آن بزرگوار براى خاطر گرسنگان، نان را از گلوى خود و عزيزانش- مثل حسن و حسين(ع) و پدر بزرگوارشان(ع)- بريد و به آن فقير داد؛ نه يك روز، نه دو روز؛ سه روز! ما مىگوييم پيرو چنين كسى هستيم؛ ولى ما نه فقط نان را از گلوى خود نمىبُريم كه به فقرا بدهيم، اگر بتوانيم، نان را از گلوى فقرا هم مىبُريم!»(05/10/1370)
تجسّم عالیترین مفاهیم انسانی و اسلامی
«آن حضرت تجسّم عالیترین مفاهیم انسانی و اسلامی در مورد زن است، که به اینها باید توجّه کرد؛ درس فاطمه زهرا بیشتر این موارد است. برخی از مفاهیم اسلامی مفاهیم اختصاصی است، مثل مادری، همسری، کدبانویی، تربیت فرزند؛ در همه اینها اوج قلّه تصوّر، حضرت فاطمه زهرا(س) است. در عرصه تربیت فرزند، در عرصه همکاری با شوهر، در عرصههای مشترک و در آن چیزهایی که بین زن و مرد مشترک است، مثل بندگی خدا، وضعیّت فاطمه زهرا(س) یک وضعیّت فوقالعاده اعجابانگیز و مهم است. امام حسن مجتبی(ع) میگوید شب جمعه تا صبح مادرم بیدار بود، عبادت میکرد، هر وقت صدای او را شنیدم، دیدم برای دیگران دارد دعا میکند؛ صبح گفتم مادر! برای دیگران دعا کردی، برای خودت دعا نکردی؛ فرمود: پسرم! اَلجارَ ثُمَّ الدَّار؛ این درس است. در قضیّه [نزول سوره] هلاَتی[آمده است که] «اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله»؛ من این را به عنوان یک درس برای امّت اسلامی، برای جامعه اسلامی، برای جمهوری اسلامی تلّقی میکنم که کار با اخلاص انجام بگیرد. حسن بصری که از زهّاد ثمانیّه معروف است و با اهلبیت زاویه هم دارد، میگوید که «ما کان فی هذه الامّهًْ اعبد من فاطمهًْ کانت تقوم حتّی تورّم قدماها». معنای این تعبیر «ما کان اعبد من فاطمه» این نیست که شبیه او و به اندازه او تعدادی وجود داشتند؛ نه، در تعبیرات عربی معنایش این است که هیچ کس در امّت، مانند او نبود از لحاظ عبادت.
این را حسن بصری می گوید؛ حسن بصری دوران فاطمه زهرا را درک نکرده، امّا اینکه اینطور قاطع این حرف را میزند نشان میدهد این جزو مسلّمات و متواتراتی بوده است که در آن زمان وجود داشته. اینکه وظیفه عبادت، بعد وظیفه امر به معروف و مجاهدت، یعنی حضور در آن میدان عجیبی که بنا بود سرنوشت امّت اسلام در آن میدان تعیین بشود و آن حضور طوفانی عجیب فاطمه زهرا با آن خطبههای عجیب. نقشه جامع هویّت زن در منطق اسلام این است؛ مادر خوب، همسر خوب، مجاهد فیسبیلالله، در عین حال کدبانو، مدیر خانه و در عین حال عابد و بنده خدای متعال و در نهایت، فاطمه زهرا(س) نشان داد که زن میتواند به رتبه عالی عصمت برسد که اینها خصوصیّات این بزرگوار است.» (15/11/1399)
نزول مکرر جبرئیل
«درباره عظمت شأن زهرای اطهر، صدّیقه طاهره(س) زبان ماها خیلی قاصر و ناقص است؛ قرآن و حدیث صحیح درباره این بزرگوار سخن دارد، مدیحه دارد که برای ذهن ما و فکر کوته ما فهم این مدیحهها هم احتیاج به تأمّل و دقّت دارد. این روایت را که امام بزرگوار هم یک وقتی نقل کردند که جبرئیل بعد از وفات و رحلت پیغمبر بر حضرت زهرا میآمد و نازل میشد، روایت صحیحی است؛ به سند این روایت ما نگاه کردیم؛ سند معتبر و در نهایت اعتبار است و جای هیچ تردیدی نیست که جبرئیل میآمد. عبارت این است: وَ کانَ یَأتیها جَبرَئیلُ(ع) فَیُحسِنُ عَزاءَها عَلَی اَبیها؛ به زبان امروز ما، مرتّب میآمد به حضرت زهرا برای رحلت پیغمبر تسلیت میگفت؛ وَ یُطَیِّبُ نَفسَها؛ آرامش میداد به آن بزرگوار؛ وَ یُخبِرُها عَن اَبیها وَ مَکانِه؛ خبر میداد که پیغمبر در چه وضعی است، در چه حالی است؛ در عالم برزخ، در محضر حیّ ودود، مقامات عالی پیغمبر را نشان میداد و برای فاطمه زهرا(س) تصویر میکرد؛ وَ یُخبِرُهَا بِما یَکونُ بَعدَها فِی ذُرِّیَّتِها؛ ماجراهای فرزندان حضرت را هم که در آینده پیش میآید- ماجرای امام حسن، ماجرای کربلا، ماجرای ائمّه(ع) و ماجرای حضرت ولیّعصر(عج) را- برای حضرت نقل میکرد؛ وَ کَانَ عَلیٌّ(ع)یَکتُبُ ذَلِک؛ امیرالمؤمنین هم مینشست، اینها را مینوشت؛ این خیلی مسئله مهمّی است.
بنا به نقل قرآن، جبرئیل یکبار در طول تاریخ بر غیر پیغمبری نازل شده: اَرسَلنا اِلَیها روحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیّا؛ اگر مراد از روح- که البتّه این هم محلّ اختلاف است- در ماجرای حضرت مریم، جناب جبرئیل(ع) باشد، خدای متعال [فقط] یکبار بر [کسی] غیر پیغمبر جبرئیل را فرستاده؛ بقیّه ملائکه نازل شدهاند و مکرّر اتّفاق افتاده که ملائکه آمدهاند؛ [امّا] جبرئیل فقط یکبار؛ امّا برای حضرت زهرا: وَ کانَ یَأتیها جَبرَئیل؛ بحث یکبار و دوبار نیست، [بلکه] جبرئیل مرتّب میآمد و شرفیاب میشد خدمت حضرت زهرا(س).» (03/11/1400)
مدح در قرآن
«[مدح حضرت] در قرآن، در سوره «هل أتی» هست، در آیه تطهیر هست، در آیه مباهله هست. اینهائی که حالا تقریباً صریح است درباره حضرت زهرا(س) این آیات است، وَ الّا آیات دیگری هم هست که اشاره دارد به آن بزرگوار. اینکه در سوره «هل أتی» خدای متعال میپردازد به کار فاطمه زهرا(س) و خانوادهاش، خیلی چیز مهمّی است؛ این یک پرچمی است که قرآن برمیافرازد، برافراشته میکند بر سر درِ خانه فاطمه زهرا(س): اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللَهِ لا نُرِیدُ مِنکُم جَزاءً وَ لا شُکورا؛ کار برای خدا، اخلاص، خدمت بیمنّت؛ به چه کسی؟ به یتیم و فقیر و اسیر؛ این اسیر، یعنی اسیر مسلمان بوده؟ بعید است آن وقت اسیر مسلمان [بوده باشد]. خدمت بیمنّت؛ این درس است، پرچم فاطمه زهرا این است؛ یعنی قرآن این را بزرگ میکند. یا در آیه مباهله: وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُم؛ در حالی که اطراف پیغمبر زنان زیادی بودند- همسران پیغمبر بودند، نزدیکان دیگر پیغمبر بودند، شاید آنوقت بعضی از دختران دیگر پیغمبر [هم] بودند- امّا «نِساءنا» فقط فاطمه زهرا(س) است؛ برای چه؟ برای مواجهه جبهه حق با جبهه باطل؛ این [طور] است. فاطمه زهرا مظهر این حقایق والا و فوقالعاده است. فضائل حضرت زهرا اینها است.... در آن آیه شریفه بحث طهارت است که یک مسئله فراتر از این حرفها است؛ در آیه «هل أتی» مسئله خدمت بیمنّت است؛ در آیه مباهله مسئله مقابله جبهه حق و جبهه کفر و باطل است؛ اینها است؛ اینها نشانههای مهمّ فاطمه زهرا(س) است.»(03/11/1400)
سَیِّدَهًُْ نِساءِ اَهلِ الجَنَّه
«پیغمبر اکرم در مورد حضرت زهرا تعبیر «سَیِّدَهًُْ نِسَاءِ العالَمین» و «سَیِّدَهًُْ نِساءِ اَهلِ الجَنَّه» دارد؛ که این مهمتر است: سَیِّدَهًُْ نِساءِ اَهلِ الجَنَّه. همه زنهای بهشتی: جناب ساره، جناب آسیه، جناب حوّا، جناب مریم، همه این زنهای بزرگ تاریخ «نِساءِ اَهلِ الجَنَّه» هستند؛ زنهای بهشتند؛ این بزرگوار «سَیِّدَهًُْ نِساءِ اَهلِ الجَنَّه» است. اصلاً زبان انسان چطور بچرخد تا بتواند اینها را بیان کند و حقّش را ادا کند! اصلاً ذهن ماها هم خیلی احتیاج به تأمّل و تدقیق دارد تا این حقایق را درک کند.» (03/11/1400)
شخصیتی همهجانبه
«در زندگى معمولى اين بزرگوار، يك نكته مهم است و آن جمع بين زندگى يك زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظايفش در خانه از يكطرف و بين وظايف يك انسان مجاهد غيور خستگىناپذير در برخوردش با حوادث سياسى مهم بعد از رحلت رسول اكرم(صلّىاللهعليهواله) كه به مسجد مىآيد و سخنرانى و موضعگيرى و دفاع مىكند و حرف مىزند و يك جهادگر به تمام معنا و خستگىناپذير و محنتپذير و سختی تحملكن است، از طرف ديگر. همچنين از جهت سوم، يك عبادتگر و بپادارنده نماز در شبهاى تار و قيامكننده لله و خاضع و خاشع براى پروردگار است و در محراب عبادت، اين زن جوان مانند اولياى كهن الهى، با خدا راز و نياز و عبادت مىكند.
اين سه بُعد را با هم جمع كردن، نقطه درخشان زندگى فاطمه زهرا(س) است. آن حضرت، اين سه جهت را از هم جدا نكرد. بعضى خيال مىكنند انسانى كه مشغول عبادت مىباشد، يك عابد و متضرّع و اهل دعا و ذكر است و نمىتواند يك انسان سياسى باشد. يا بعضى خيال مىكنند كسى كه اهل سياست است- چه زن و چه مرد- و در ميدان جهاد فىسبيلالله حضور فعال دارد، اگر زن است، نمىتواند يك زن خانه با وظايف مادرى و همسرى و كدبانويى باشد و اگر مرد است، نمىتواند يك مرد خانه و دكان و زندگى باشد. خيال مىكنند اينها با هم منافات دارد؛ در حالى كه از نظر اسلام، اين سه چيز با يكديگر منافات و ضديت كه ندارد؛ در شخصيت انسان كامل، كمككننده هم است.» (22/09/1368)
به کوشش: کامران پورعباس